محرم


محرم آمد و غوغای طف آغاز شد
صدای العطش از لابلای خیمه ها
میان کودکانِ آل احمد شور و غوغا
تمام جان نثارانِ حسینی خفته بودند
به فرق اکبر لیلا عمود آهن آمد
شهادت یک به یک آلاله ها را بوسه زد
بناگه بهر امضا بر سر عهد پدر
پس از آن، ناله ی اهل سما، رنگ از سما شست
دوچندان شد فغان و شور غوغای ملائک
غبار و آتش و خون و صدای نعل تازه
طنینِ ناله ی پرسوزِ زهرای بتول
سپس کرب و بلا ماند و اسیران بلا

 

کتاب کربلا یکبار دیگر باز شد
چو آتش در نیستان دل عباس شد
زجور کوفیانِ بدتر از خناس شد
چو هل من ناصر از پور علی آواز شد
یکی تیر سه شعبه قسمت عباس شد
سپس اصغر ز رسم ناصری سرباز شد
گلویش کاغذ و جای قلم، الماس شد
ز آن تیری که با قلب حسین همراز شد
چو رأس پور حیدر از تنش پرواز شد
درِ خان مصیبت بر اسیران باز شد
بِسان ابرِ غم در نینوا پرواز شد
رسالت های زینب این چنین آغاز شد

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان