این که رهبر معظم انقلاب، سال 88 را سال «اصلاح الگوی مصرف» ، سال 89 را سال «همت مضاعف و کار مضاعف» و امسال را نیز سال «جهاد اقتصادی» نامیدند، نشان دهندة اهمیت و وزن تحولات اقتصادی در اندیشه ایشان است. این نکته، وظیفه رسانه های کشور را در اطلاع رسانی و تحلیل شرایط اقتصادی کشور برای عبور از ساختارهای نامطلوب و دستیابی به اهداف اقتصادی ملت و دولت از جمله اشتغال زایی، کاهش فاصله برخورداری، رشد شاخص های سرمایه گذاری، تولید، صنعت، کشاورزی، خدمات و صادارت غیر نفتی چندین برابر می کند.
تعبیر جهاد اقتصادی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان راهبرد اصلی کشور در سال 90 به کار برده اند، از دو واژه اقتصاد و جهاد ترکیب یافته است. همه می دانیم که جهاد از فروع دین و واجبات اسلامی و واژه ای با پشتوانه ای عظیم در فرهنگ اسلامی است. نامگذاری سال 90 با استفاده از این تعبیر نشان می دهد که حرکت عظیم اقتصادی کشور در بستر فرهنگی شکل می گیرد. این فرهنگ است که به اقتصاد و سیاست، سمت و سو می دهد. حتی اگر بنا به ملاحظات و مصالحی، تقدّم رتبی را به سیاست و اقتصاد بدهیم، تقدم ارزشی همچنان از آن فرهنگ و مؤلفه های فرهنگی است. چرا که نتیجة اقتصاد منهای فرهنگ، چیزی جز نظام سرمایه داری که مظهر برده داری جدید و چپاول و تحقیر ملتهاست، نخواهد بود.
از این رو جهاد اقتصادی در فضای فرهنگی و با اهداف فرهنگی امکان پذیر است. اگر از پیشرفت اقتصادی کشور سخن می گوییم؛ پیشرفتی را در نظر داریم که در سایة عدالت، مهرورزی و همبستگی ملی به دست بیاید. بدون شک، پیشرفتی که با شکاف طبقاتی و کاهش همبستگی مردم همراه باشد، مطلوب و شایستة نظام اسلامی نیست. تبیین جهاد اقتصادی و مؤلفه های فرهنگی آن در وهلة نخست، به عهدة رسانه هاست. چرا که رسانه ها قادرند جریان اقتصادی کشور را با شاخص عدالت خواهی و همگرایی ملی بسنجند و تحلیل کنند.
شاید در تاریخ یک ملت کمتر اتفاق بیفتد که طرح یا تصمیمی مورد اتفاق نظر و اجماع همگانی باشد.
تاریخ انقلاب و دفاع مقدس، نمونه های فراوانی از این وفاق همگانی را توأم با وحدت آفرینی رسانه ها سراغ دارد. طرح عظیم هدفمند کردن یارانه ها که کل نظام و همة نخبگان کشور بر آن توافق دارند، فرصتی پیش روی رسانه ها قرار داده است تا جلوه ای درخشان از این وحدت ملی را این بار در بخش اقتصادی، تجلی ببخشند. مسلماً حفظ این وحدت، مستلزم پرهیز از سیاست زدگی در حوزة اقتصاد، تمرکز بر مشترکات و پرهیز از نقاط افتراق به ویژه در حوزه های راهبردی، اجتناب از بخشی نگری منطقه ای و موضوعی، دوری جستن از ادبیات پرخاش در نقد مجریان و بکارگیری ادبیات تفاهمی برای دستیابی به راه حل های مشترک است.
از سویی راهبرد رسانه ای جهاد اقتصادی، خاص رسانه های نخبه پسند و دانشگاهی نیست؛ جامعة هدف این راهبرد، تودة مردم است؛ چرا که وقتی رهبر عزیز انقلاب اسلامی از تعبیر «جهاد» برای تحول آفرینی اقتصادی یاد می کنند؛ این تحول را از یک موضوع دانشگاهی و نخبگی وارد فاز مردمی کرده و به آن صبغة عمومی داده اند. لذا همة نشریات، حتی نشریات خانوادگی، نشریات بانوان، جوانان و حتی کودک و نوجوان در این جهاد سهیمند و جهاد آنها انفاق آگاهی های اقتصادی به فراخور نیاز و درک مخاطبان هر یک از این نشریات است.
باید اذعان داشت که ادبیات رسانه ای کشور در حوزه اقتصاد، ادبیاتی همه فهم نیست. صفحات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی مطبوعات، ظرفیت بیشتری برای ارتباط با مخاطب عام دارند؛ اما در صفحات اقتصادی، این قابلیت کمتر دیده می شود. بخشی از این مسأله، ناشی از جنبه های فنی دانش اقتصاد است و بخشی هم به نگاه اصحاب رسانه باز می گردد که مخاطبان خود را صرفاً از میان نخبگان و مدیران اقتصادی برگزیده اند؛ در حالی که از آغاز برنامه پنجم توسعه به این سو و به خصوص با اجرای طرح ملی و عظیم هدفمندسازی یارانه ها، جایگاه اقتصاد مردمی ارتقاء یافته و نقش مردم در معادلات اقتصادی کشور، افزایشی چشمگیر پیدا کرده است. همین تحول، می تواند الهام بخش راهبرد جدید رسانه ای کشور در حوزة اقتصاد باشد تا اقتصاد را از انحصار مخاطب خاص رها کند و به میان مردم ببرد.
البته این بدان معنا نیست که روزنامه نگاری تخصصی برای فعالان اقتصادی، بازرگانان، بانکداران و صنعتگران فراموش شود؛ بلکه باید راهبردی تعریف کرد تا مطابق آن، رسانه ها، منادی خیزش و همراهی توده های مردم برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور باشند. مردم به خوبی نشان داده اند که با هر طرح اقتصادی که منجر به بهبود وضعیت اقتصادی عموم شود و جهت گیری های عدالتخواهانه داشته باشد، همراهند؛ هرچند که در مسیر دستیابی به آن، سختی هایی را متحمل شوند. رسانه ها می توانند تبلور این خواست و ارادة ملی برای تحول اقتصادی کشور باشند و برای این منظور، از زبان، ادبیات، صفحات و تصاویر متناسب با سلیقة عمومی استفاده کنند.
دیگر آن که هر جهادی همانند جهاد نظامی، نیازمند دیده بانی و رصد دقیق است و علاوه بر آن به طرح و نقشه راه نیاز دارد. رسانه ها می توانند با درک این دو ضرورت، تحولات اقتصادی دنیا را رصد و افقی از آینده اقتصادی جهان ترسیم کنند تا با مطالعة آن، مزایای نسبی اقتصاد کشورمان را دقیقتر بشناسیم. همچنین می توانند با گفتمان سازی و بسترسازی فرهنگی، راههای صحیح و مطلوب تولید ثروت را ترویج کنند و کارآفرینی، نوآوری و اشتغالزایی را مورد تشویق قرار دهند.
مسأله مهم دیگر، آرایش جهادی دستگاه های اجرایی و فعالان اقتصادی کشور است که رسانه ها در ایجاد این آرایش، نقش و نفوذ دارند. افزایش سطح تعامل دستگاه های اجرایی، قانونگذاری، قضایی، مردمی، غیر انتفاعی و خصوصی کشور برای تحقق آرمان جهاد اقتصادی، در چارچوب یک راهبرد منسجم رسانه ای قابل پیگیری است. برای این منظور، صفحات اقتصادی روزنامه ها و خبرگزاری ها باید از زیر سایة سنگین سیاست بیرون بیایند و ادبیات اقتصادی را از رخنة اغراض جناحی، دور و پاکیزه نگاه دارند. بدیهی است که ایجاد تفاهم و آشتی جویی میان سیاستمداران به ویژه در حوزة اهداف کلان اقتصادی کشور از مهمترین اهداف راهبرد رسانه ای جهاد اقتصادی است.
مسأله مهم دیگری که نباید از آن غفلت کرد عملیات روانی و تبلیغات نظام سلطة جهانی برای ناکارآمد جلوه دادن حرکتهای اقتصادی در کشور است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران حتی مطابق رنکینگ جهانی و شاخص بندی سازمانهای وابسته به نظام سلطه نیز در سالهای اخیر پیشرفتهای قابل ملاحظه ای در بخش اقتصاد داشته و در عرصه هایی چون بهداشت، زیرساخت های درمانی، توسعه انسانی و دسترسی به آموزش به رتبه های درخشان جهانی دست یافته است، دشمن به دلیل ناتوانی در مقابله با واقعیات اقتصادی ایران به سراغ اذهان عمومی می رود و تلاش می کند وضعیت اقتصادی کشور را بحرانی نشان دهد.
نمونة این سیاست رسانه های بیگانه را می توان در خط تبلیغی سال گذشتة آنها با محوریت تحریم های اقتصادی مشاهده کرد. برنامه های دنباله دار و سریالی رسانه های خارجی دائماً بر این نکته تأکید داشتند که تحریم های اقتصادی، مشکلات بزرگی برای ایران به وجود آورده است. البته شک نیست که تحریم ها برای ما بدون مشکل نبوده اند؛ اما هر تحریمی مطابق نظریات اقتصاد بین الملل، در کنار هزینه هایش، فرصتها و مزایایی را به دنبال دارد. مثلاً اگر در گذشته تولید کالایی برای ما نمی صرفید و واردات آن ارزانتر در می آمد؛ با تحریم دشمن، جوانان متخصص ما به دنبال تولید آن کالا رفتند و بعداز مدتی به نقطه ای رسیدیم که کالای یاد شده با همان قیمت تمام شده خارجی در داخل تولید و عرضه می شده است.
به همین دلیل از رسانه های داخلی انتظار می رود تا با برخورد تدافعی و اطلاع رسانی شفاف و بهنگام، عملیات روانی رسانه های نظام سلطه را خنثی و بی اثر کنند.
در پایان پیشنهاد می کنم با همفکری و مشورت مدیران رسانه ای حاضر، کارگروهی عملیاتی برای تدوین راهبرد رسانه ای جهاد اقتصادی تشکیل شود. در قالب این کارگروه می توان از یک سو برای رویکردهای محتوایی بخشهای اقتصادی رسانه ها طرحها و پیشنهادهایی ارائه کرد و از سوی دیگر با توجه به افزایش هزینه های انتشار مطبوعات، برای ساماندهی و تقویت حوزة اقتصاد رسانه در سال جاری طراحی و برنامه ریزی داشت.