به گزارش خبرگزاری مهر، چند ساعتی از بامداد روز هشتم فروردین سال 1367 نگذشته بود که ارتش بعث عراق، به کمک یار همیشگی خود در طول دوران جنگ، یعنی سازمان تروریستی منافقین، عملیاتی را تحت عنوان «آفتاب»، در منطقه ی مرزی فکه انجام داد. در این عملیات که هدف از آن، انهدام لشگر 77 خراسان بود، چند تیپ مکانیزه ی ارتش عراق نقش اصلی را ایفا می کردند و نیروهای سازمان منافقین هم، پس از تصرف خطوط پدافندی ارتش ایران، سنگرها و استحکامات موجود را به آتش کشیدند.
دو ماه و اندی بعد از عملیات آفتاب، در آخرین ساعات روز 28 خرداد 1367، سازمان منافقین، عملیات دیگری با عنوان «چلچراغ» را در منطقه ی عمومی مهران انجام داد. در این عملیات، منافقین توانستند ضمن تصرف شهر مهران، 1500 نفر از نیروهای ایرانی را به اسارت و چندین دستگاه تانک و ادوات نظامی را به غنیمت بگیرند.
روند فرسایشی جنگ اما در تابستان 67 اوج بیشتری گرفت. در 21 تیرماه 67 وضعیت جبهه ها به شدت بحرانی شده بود به طوریکه رژیم بعث، به جبهه های غرب حمله کرده و گردان های نظامی کشور را متلاشی کرده بود و در جنوب نیز، حملات سنگینی از ناحیه ی کوشک و شلمچه انجام داده و در خاک ایران پیشروی چشم گیری انجام داده بود.
سه روز بعد، آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت ایران، با دیدن وضعیت جبهه ها، صبح هنگام از حاج احمد خمینی می خواهند که برای حضور در جبهه ها از امام اجازه بگیرند. آیت الله خامنه ای از امام درخواست کرده بودند با توجه به اینکه اوضاع جبهه ها مناسب نیست، برای بازسازی وضعیت نیروها و سازماندهی مجدد آنها برای مقابله ی با دشمن، اجازه فرمایند که ایشان راهی جبهه ها شوند. پیش از این، امام خمینی، حضور آیت الله خامنه ای را در جبهه ها، برای حفظ جان ایشان و همچنین با توجه به تبعات احتمالی داخلی و بین المللی که می توانست به دلیل جایگاه حقوقی ایشان به وجود بیاید، منع کرده بودند.
این بار اما امام، از طریق حاج احمدآقا، موافقت خود را با حضور آیت الله خامنه ای در جبهه ها اعلام کردند. پس از آن، روز دوم مرداد 67، آیت الله خامنه ای، پیامی با عنوان امام جمعه ی تهران صادر کرده و تصریح کردند: «اکنون که ارتش متجاوز، بار دیگر به خاک پاک ایران اسلامی قدم نهاده است، هیچ پاسخی جز سلاح روا نیست. امروز نیز باید ملت به کمک نیروهای مسلح بشتابند... 67/5/2 » در پایان پیام نیز، آیت الله خامنه ای اعلام می کنند که: «اینجانب با درک عمیق از اهمیت زمان و با اذعان به اینکه جهاد و شهادت در این برهه ی حساس فریضه ای مضاعف است، تن و جان ناقابل خود را به جبهه ی حق برده و در معرض تکلیف و قضاء الهی می گذارم. 67/5/2 » آیت الله خامنه ای که همواره آماده ی شهادت بودند، بعد از ابلاغ این پیام مشتاقانه به سوی جبهه ها شتافتند.
در دیگر سوی میدان اما رهبران سازمان منافقین که سرخوش از پیروزی موقت در مهران و ارتش بعث بودند و ساده لوحانه شعار "امروز مهران، فردا تهران" را سر داده بودند، روز سوم مرداد ماه
67، عملیات موسوم به "فروغ جاویدان" را آغاز کرده و در کمتر از 24 ساعت توانستند خود را به 34 کیلومتری کرمانشاه برسانند. منافقین و ارتش بعث که سرخوش از پیروزی ماه های اخیر بودند، تصور می کردند که به راحتی می توانند خود را به تهران رسانده و نظام را ساقط کنند، اما پیام قطعنامه ی امام خمینی و ارتباط قلبی مستحکمی که بین امام و مردم وجود داشت از
یک سو، و تحلیل های روشنگرانه و پیام به موقع رییس جمهور وقت، آیت الله خامنه ای و جمع دیگری از مسئولین، و به دنبال آن، حضور در جبهه توسط ایشان از سوی دیگر، موجب حضور گسترده ی «نیروهای مردمی» در جبهه ها و در نتیجه زمین گیر شدن نیروهای منافقین از یک سو و بعثی ها در سوی دیگر شد.
بدین ترتیب، سازمان منافقین ضمن عقب نشینی، متحمل تلفات و خسارات فروانی شد و بیش از 438 تانک، 1200 قبضه تجهیزات نظامی از قبیل خمپاره انداز، توپ ضدهوایی، نفربر، خودرو و صدها سلاح سبک آنها به غنیمت نیروهای ایران درآمد.