مقدمه: برای تهذیب اخلاق و حرکت به سوی کمال، باید از منازل ابتدایی آغاز کرد. تا گام های مهم نخست برداشته نشود، سراغ منازل عالی سلوک رفتن سودی ندارد. از جمله منازل ابتدایی که در این مسیر، بیتوته کردن در آن لازم است، منزل «استغفار و توبه» می باشد. در این باره از چراغ آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام و سخنان بزرگان نور می گیریم و پیش می رویم:
استغفار و توبه در آیینة آیات
از موضوعات قابل توجه در سورة هود، این است که در بیان سرگذشت برخی انبیا می گوید؛ سخن آن ها بعد از دعوت به توحید، دعوت به «استغفار و توبه» می باشد. در این جا به توضیح یکی از این آیات می پردازیم:
أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله إِنَّنی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ* وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعًا حَسَنًا إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یُؤْتِ کُلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ کَبیرٍ1
که جز خدا را نپرستید. به راستی من از جانب او برای شما هشداردهنده و بشارتگرم* و این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید، [تا این که ] شما را با بهره مندی نیکویی تا زمانی معیّن بهره مند سازد، و به هر شایسته نعمتی از کَرَم خود عطا کند، و اگر رویگردان شوید، من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.
در این آیات، چهار مرحله از مراحل مهم دعوت به سوی حق بیان شده است که دو مرحله ، اول، جنبه عقیدتی دارد و دو مرحله بعدی جنبة عملی.
قبول اصل توحید و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دو اصل اعتقادی، و «شست وشوی از گناه از طرفی و پشیمانی از گذشته و بازگشت به خدا و متخلق شدن به صفات الهی» از سوی دیگر یا به تعبیر دیگر، تخلیه و تحلیه دو دستور العمل می باشد. این جملات کوتاه را می توان فهرستی برای تمام قرآن دانست. در ادامه آیه، نتیجه های علمی موافقت و مخالفت با این چهار دستور را چنین بیان می کند:
«هر گاه به این برنامه ها جامه عمل بپوشانید، خداوند تا پایان عمر، شما را از زندگانی سعادت بخش این دنیا بهره مند می کند.
و به هر صاحب فضیلتی، به اندازه فضیلتش عطا می کند».
در پایان آیه نیز به یکی دیگر از اصول دین، یعنی معاد اشاره می کند و می فرماید:
«اگر از این مسیر روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم».
نکات
1 . در این آیات، پیش از دستورات عملی و اخلاقی، به دو دستور عقیدتی می پردازد. این مطلب، می فهماند برای این که بخواهیم در مسائل اخلاقی به توفیقاتی دست یابیم، لازم است عقاید خود را بازنگری کنیم؛ چرا که هر چه ایمان به عقاید محکم تر باشد آثارش در اخلاق و رفتار، بهتر بروز می کند که گفته اند: از کوزه همان برون تراود که در اوست.
با نگاهی به سیر نزول آیات قرآن در صدر اسلام، می بینیم برای تربیت جامعة جاهلی، آیاتی که در مکه نازل می شود، بیشتر حول محور توحید و معاد و نبوت است که در راستای اصلاح عقاید مخاطبان می باشد. در مرحله بعد، وقتی ایمان به اصول ریشه گرفت، مردم، برای رعایت اصول اخلاقی و عمل به فروع آماده می شوند، تا این که اکثر احکام تشریعی در مدینه نازل می شود.
لازم است امروزه مسؤولان فرهنگی کشور، مراکز مختلف آموزشی و فرهنگی و همچنین مبلغان دینی، این اصول را در مهندسی فرهنگی کشور و برنامه ریزی های کلان، در نظر داشته باشند.
2. استغفار به معنای آمرزش خواهی است.
صاحب التحقیق2 ، پس از بررسی آرای مختلف اهل لغت می نویسند:
«غفر» به معنای محو الاثر می باشد [ = از بین بردن آثار و پیامدهای گناهان] و دربارة گناهان و معاصی به کار می رود و مفاهیم پوشش و بخشش و اصلاح که در کتب مختلف آمده، از لوازم «محو الاثر» است.
از مطلب فوق به دست می آید که استغفار، نه تنها جایگاه ویژه ای در تهذیب اخلاق انسان دارد، بلکه برای سامان یافتن زندگی دنیایی او نیز نقش اساسی دارد.
با توجه به آیات و روایات متعدد که می فهماند لغزش ها و گناهان انسان، آثار و پیامدهایی دارد که مانع توفیقات بعدی می باشد و در روایت آمده است:
ما من نکبة تصیب العبد الا بذنب؛
هیچ بدبختی ای به بنده نمی رسد به جز به سبب گناه و معصیت.3
انسان باید با استغفار، آثار گناهان که دست و پا و بال عروج او را بسته است، از بین ببرد و به تعبیر دیگر، بار خود را برای پرواز به سوی حضرت حق سبک کند؛ چنانچه در آیات فوق آمده است: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ
از امیر المؤمنین، علی علیه السلام حکایت شده است:
«ألا أدلّکم علی دائکم و دوائکم؟ اَلا إنّ دائکم الذنوب و دوائکم الاستغفار ؛
آیا شما را به درد و درمانتان راهنمایی نکنم؟ آگاه باشید که درد شما، گناهان شما است و داروی آن، استغفار 4.
3. درباره معنای توبه چنین گفته اند:
هو الرجوع من الذنب و الندم علیه و هذا المعنی اذا انتسب الی العبد. و اما اذا انتسب الی الله المتعال فتستعمل بحرف «علی» فتدل علی الرجوع بطریق الاستعلاء و الاستیلاء و یلازم هذا المعنی الرحمة و العطوفة و المغفرة5.
توبه بازگشت از گناه و پشیمانی از ارتکاب آن است. و این معنا در صورتی است که به بنده نسبت داده شود؛ ولی اگر توبه به خداوند متعال منسوب باشد، با حرف «علی» استعمال می شود و بر بازگشت به نحو برتری و تسلط دلالت می کند و لازمه این معنا رحمت، مهربانی و بخشش است.
استاد شهید مطهری در معرفی توبه می نویسند:
توبه، عبارت است از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از طرف خود انسان علیه خود انسان. این، از مختصات انسان است که مقامات عالی وجود انسان، علیه مقامات دانی (غرایز و شهوات) وجود او قیام می کنند و زمام کشور وجود خود را از آن ها می گیرند و به اختیار خود در می آورند و آن غرایز و نفسانیات را به بند می کشند، تا وجود انسان برای حرکت به سوی خدا آزاد شود6.
4 . دربارة دنبال هم آمدن استغفار و توبه در این آیه شریف نظرات گوناگونی ارائه شده است که برخی را می آوریم:
استغفار کنید از شرک و معصیت و توبه و بازگشت نمایید به سوی او، با ایمان و اطاعت.7
از گناه و شرک استغفار کنید و بعد از پاکیزگی، در سایه استغفار، خود را به صفات الهی بیارایید که بازگشت به سوی او، چیزی جز اقتباس از صفات او نیست8.
از گناهان استغفار کنید و از استغفار خود توبه کنید؛ چرا که باید بدانیم که انسان با این استغفارها پاک نمی شود؛ بلکه این فضل و رحمت الهی است که ما را مورد بخشش قرار می دهد9.
5. در آیات متعددی از قرآن کریم به این نکته تصریح شده که «رعایت تقوا» به طور عموم و «استغفار و توبه» به طور خصوص، در وسعت رزق و آبادانی زندگی دنیایی نقش دارند10 همان گونه که نقطه مقابل آن نیز چنین مطرح شده است:
هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگی [سخت] و تنگی خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور می کنیم11.
پس متاع دنیا برای کسی که از ذکر خدا رویگردان است، نه حُسنی دارد و نه سبب گشایش و آسایش است؛ هر چند این شخص مال فراوان و جاه و مقام اجتماعی داشته باشد و خیال کند به تمام آرزوهای یک انسان، رسیده است؛ زیرا از نشاطی که مؤمنان در سایه ولایت الهی به دست می آورند، محروم و دچار حرص و ولع و طمع و اضطراب می باشد12 و به تعبیری، از دارایی های خود لذت آرامش بخش نمی برد.
در تفسیر منهج الصادقین آمده است:
محققان گفته اند:
متاع حسن، یعنی رضا بر آنچه از نعمت دارد و «صبر» بر آنچه از محنت و گرفتاری برای او پیش آید.
از برخی اهل معرفت نقل می کنند:
متاع حسن یعنی این که حاجت مردم، به دست او برآورده شود.13
تذکر: بدیهی است که مفسران فوق، هر کدام به مصداقی از مصادیق «متاع حَسَن» اشاره کرده اند.
6 . در فراز بعد، آیه شریف می فرماید: خداوند، تفاوت مردم را در چگونگی عمل به این اصول به هیچ وجه نادیده نمی گیرد؛ بلکه به هر صاحب فضیلتی به اندازه فضیلتش عطا می کند.
علامه طباطبایی می نویسد:
منظور از جمله «یمتعکم متاعاً حسناً» زندگی اجتماعی حَسَن است و منظور از جمله دوم، خصوص مزایایی است که خداوند به بعضی افراد، مقابل فضیلتی که دارند، می دهد. همچنین جمله اول به نعمت های زندگی دنیایی اشاره دارد؛ ولی جمله دوم، اشاره است به نعمت های دنیایی و معنوی و آخرتی؛ یعنی خدای متعال، در مقابل صفات و اعمال بهتر، این نعمت ها را می دهد و هر کس در جایی که لایق آن است، قرار داده می شود.14
7 . امام خمینی (ره) در شرح حدیث توبه می نویسند:
توبه، رجوع از طبیعت، به سوی روحانیت نفس است، بعد از آن که به سبب گناهان، نور فطرت به ظلمت طبیعت محجوب شده است. نفس انسان، از ابتدا از هر نحو کمال و ضد آن، خالی است؛ ولی نور استعداد و لیاقت برای به دست آوردن کمالات در او به ودیعه گذاشته شده است. چون مرتکب گناه شود، در دل او ظلمت ایجاد شود و با تکرار آن، یک سره قلب او تاریک شود و نور فطرت به خاموشی گراید. اگر از خواب غفلت بیدار شود و پس از منزل یقظه به منزل [استغفار] و توبه نائل آید، آن ظلمت، به حال نور فطرت اصلی باز می گردد [و زمینه برای شکوفایی استعدادهای او فراهم می شود15].
نتیجه
خداوند متعال، در آیات دوم و سوم سوره هود، انسان ها را به توحید فرا می خواند و در ادامه، به آن ها می فرماید: از شرک و گناهان استغفار کنید و از خدا بخواهید گناهان شما را ببخشد و آثار آن را نیز محو کند و با توبه به سوی او رجوع کنید و ضمن پشیمانی از گذشته خود، به ترک آن ها عزم راسخ داشته باشید و خود را به صفات الهی بیارایید. هر کس خود را از شرک و گناه شست وشو دهد و رنگ الهی بیابد، به او حیات سعادتمندانه دنیایی داده می شود که در این زندگی، زمینه رشد و رسیدن به سعادت آخرتی هم فراهم می باشد. همچنین هر کس در راستای تهذیب خود، تلاش و زحمت بیشتری متحمل شده باشد، با توجه به ظرفیتش، او را از رحمت خود بهره مند می کنیم. به تعبیر دیگر، هر کس این مسیر را خوب طی کند و بارهای اضافه خود را فرو نهد و از تعلقات فارغ شود و با استغفار، خود را سبکبال کند، زمینه پروازش فراهم می شود. و استعدادهای او را به شکوفایی می رسانیم.
و در پایان آیه، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: اگر از این مسیر روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم.
راه های تحصیل غفران الهی در شماره بعد خواهد آمد؛ ان شاء الله.
|