یکی از ویژگی هایی که امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ برای پارسایان بیان می کنند، تلاش برای روزی حلال است(...وَ طَلَباً فی حَلالٍ[1]). بدیهی است اولین و مهم ترین گام در جهت زدودن «فقر و نیازمندی» و وابستگی فردی و اجتماعی به دیگران، این است که انسان سهم خود و خانواده، نزدیکان، همسایگان و نیز جامعه خود را از سفره گسترده طبیعت فراموش نکند.
طلب حلال در قرآن
با نگاه به آیات قرآن در می یابیم که قرآن هرگز ما را به چشم پوشی از مواهب الهی دعوت نکرده و فقر را ارزش و نعمت به حساب نیاورده است.
حتی در سوره جمعه که توصیه آن به شرکت در نماز جمعه و ذکر خداست، می فرماید: هنگامی که نماز پایان یافت، شما آزادید در زمین پراکنده شوید و فضل خدا را بطلبید (به دنبال روزی بروید) و خدا را بسیار یاد کنید، شاید رستگار شوید![2] از این آیه استفاده می کنیم که حتی روز تعطیل و به جا آوردن اعمال عبادی در روز جمعه، مانعی برای فعالیت های اقتصادی سازنده نیست.
توازن نیازهای مادی و معنوی
اصل تعادل و توازن حکم می کند که در نیایش های خود هم به نعمت های دنیا توجه داشته باشیم و هم به آخرت و این براساس آموزه های قرآنی است:
« وَ لا تَنَزَعُوا فَتَفْشلُوا وَ تَذْهَب رِیحُکمْ [3] مردانی که خرید و فروش آن ها را از یاد خدا باز نمی دارد».
امام صادق ـ علیه السّلام ـ این دعای دو جانبه را این چنین تعلیم داده اند:
«سَلوا اللهَ الغِنی فی الدُنیا و العافیهَ، و فی الآخرهِ المغفرهَ و الجَنَّهَ؛ از خدا در دنیا بی نیازی و عافیت را بخواهید و در آخرت آمرزش الهی و بهشت را».[4]
کسب حلال، وسیله خدمت
انفاق در راه خدا موارد زیادی از بخشش های واجب و مستحب را پوشش می دهد: خمس، زکات، قرض، صدقه، بعضی از نذرها، هدیه، قربانی و... از این موارد است. بدیهی است اگر دست انسان از مال و مواهب دنیوی خالی باشد، هرگز توفیق احسان به مردم را نخواهد یافت. بنابراین می توان گفت در اغلب آیاتی که صیغه «أنفِقوا» (به شکل امری آن) استفاده شده است؛ چه واجب و چه مستحب، باید کلمه «اکسبوا» را در تقدیر گرفت. هم چنان که می گوییم مقدمه واجب، واجب است؛ مقدمه انفاق هم که کسب در آمد است لازم و اجتناب ناپذیر است.
آیه ذیل به صراحت می فرماید: از کسب حلال خود انفاق کنید:
«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا أَنفِقُوا مِن طیِّبَتِ مَا کسبْتُمْ» [5] ای کسانیکه ایمان آورده اید از اموال پاکیزه و حلالی که کسب کرده اید؛ انفاق کنید.
مولوی می گوید:
«انفقوا» گفتست پس کسبی بکن زانکه نبود خَرج بی دخل کُهُن
گرچه آورد «أنفِقوا» را مطلق، او تو بخوان که اِکسبوا ثُمّ «انفقوا»[6]
سعدی شیرازی در پایان باب هفتم گلستان و در داستان جدال سعدی با مدعی، در بیان توان گری و درویشی در ضمن گفت و گویی طولانی با درویشی صوری می گوید:
توانگران را وقف است و نذر و مهمانی زکات و فـطره و اِعـتاق[7] و هَـدی[8] و قـربانی
تو کی به دولت ایشان رسی که نتوانی جز این دو رکعت و آن هم به صد پریشانی!؟
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«انّ النفسَ اذا أحرَزَت قوتَها استقرَّت؛ آرامش خیال انسان در صورتی است که مایحتاج زندگی اش فراهم باشد».[9]
از قرآن کریم نیز چنین استفاده می شود که داشتن مال، لازمه رسیدگی به محروم و سائل است.[10]
اهمیت طلب حلال در احادیث
پیشوایان معصوم ما ـ علیهم السلام ـ با گفتار، عمل و تشویق، همواره پیروان خود را به تلاش برای روزی حلال سوق داده و «حلال» بودن را ویژگی لازم و دائمی درآمدها دانسته اند. از این نکته استفاده می شود که هر قدر دامنه «درآمدهای حلال» گسترش یابد و شناسایی شود و مورد استفاده سطوح مختلف جامعه با توانایی ها، سلیقه ها، تخصص ها، و امکانات بومی مختلف قرار گیرد، به طور طبیعی نظام مالی و اقتصادی سالمی بر جامعه جاری و ساری می گردد و راه های نامشروع کسب درآمد از بین رفته و یا به حداقل می رسند. اهمیت جایگزین کردن راه های حلال روزی به حدی است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ به یکی از اصحاب خود به نام «مصادف» می فرماید:
«یا مُصادِفُ! مجالَدَهُ السیوفِ أهونُ من طَلَبِ الحلالِ؛[11] شمشیر زدن و جنگیدن آسان تر از به دست آوردن روزی حلال است!»
و نیز آمده است:
«الشاخِصُ فی طَلَب الرزقِ الحلالِ کالمُجاهِدِ فی سَبیل الله؛[12] کسی که در طلب رزق از شهری به شهری رود، مانند کسی است که در راه خدا جهاد کند».
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«ما مِن عَبدٍ استحیا مِن الحَلالِ إلّا ابتلاهُ اللهُ بِالحرامِ؛[13] هیچ بنده ای نیست که از طلب حلال شرم کند، مگر این که خدا او را به حرام مبتلا می کند».
تلاش اقتصادی در سیره ائمه اطهار (ع )
امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«إنِّی لَأعمَلُ فِی بَعضِ ضِیاعِی حَتَّی أعرَقَ و إنَّ لی مَن یکفِینِی لِیعلَمَ اللهُ عَزَّ و جَلَّ أنِّی أطلُبُ الرِّزقَ الحَلالَ؛[14] با این که من می دانم کسی هست که روزی مرا در حد کفاف می رساند؛ امّا در ضیاع (زمین مزروعی) خود آن قدر کار می کنم تا عرق از بدنم سرازیر شود تا خدا بداند که من در طلب روی حلال هستم».
در حدیثی دیگر آمده است:
«ازرَعُوا وَ اغرِسُوا فَلا وَ اللهِ مَا عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً أحَلَّ وَ لا أطیبَ مِنهُ؛[15] زراعت کنید و بکارید (که) به خدا قسم عملی شریف تر و پاک تر از آن نیست».
آثار طلب حلال
آمرزش گناهان
خدای متعال با اسباب مختلفی گناهان انسان را می بخشد که توبه، شفاعت، عبادات، ولایت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ، خدمت به مردم و... از این اسباب هستند. یکی از این سبب ها طلب حلال است. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«مَن باتَ کالّاً مِن طَلَبِ الحلالِ باتَ مَغفوراً له؛[16] کسی که با خستگی به سبب تلاش روزانه برای کسب حلال، شب را به صبح برساند، آمرزیده می شود».
در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:
«إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یکَفِّرُها صَلاهٌ وَ لا صَدَقَهٌ قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یکَفِّرُها قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَهِ؛[17] بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمی شوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت».
رفاه خانواده
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«من لم یستحی مِن طلبِ المعاش خَفَّت مؤونَتُهُ وَرُخی باله و نُعِّمَ عِیالُهُ؛[18] کسی که از طلب حلال شرم نکند، بارش سبک، سختی هایش آسان و خانواده اش در رفاه قرار می گیرند».
کسب را همچون زراعت دان عمو
|
|
تا نکاری دخل نبود آن تو
|
در روایات اولیای گرامی اسلام تأکید شده است که افراد ثروت مند در زندگی خانواده سخت گیر نباشند و از تأمین رفاه و آسایش آنان خودداری نکنند.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«صاحِبُ النِعمهِ یجِبُ عَلَیه التَوسِعَهُ عَن عِیالِه؛[19] بر صاحبان نعمت واجب است که بر خانواده خود توسعه دهند و به زندگی آنان گشایش بخشند».
امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«لَأن أدخُلَ السوقَ و مَعی الدَراهمُ أبتاعُ بِه لِعِیالی لَحماً و قَد قَرِموا أحَبُّ إلَی مِن أن اُعتِقَ نَسمَهً؛[20] اگر داخل بازار شوم و با من پول باشد و به وسیله آن برای خانواده خود گوشت تهیه کنم که به آن بسیار نیازمندند، در نزد من محبوب تر است از این که بنده ای را آزاد نمایم».
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«لَیسَ مِنّا مَن وُسّعَ عَلَیه ثُمّ قَتَرَ عَلی عِیالِه؛[21] کسی که وسعت مالی دارد و دارای تمکّن است؛ ولی بر خانواده خود سخت بگیرد و آنان را از زندگی راحت محروم بدارد، از ما نیست!»
سربار نبودن
نتیجه بیکاری، نداشتن مهارت و دانش مفید و سودآور، کم کاری و تلف کردن وقت این است که انسان، خود و خانواده اش را سربار و نان خور دیگران کند و چنین کسی از رحمت خدا به دور است.
عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ قال: «ملعونٌ مَن ألقی کَلَّه عَلَی الناس مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَیعَ مَن یعول؛[22] رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرموده است: کسی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند (و بخواهد از دسترنج مردم زندگی خود را بگذراند) رانده و مطرود درگاه باری تعالی است و نیز کسی که حقوق خانواده خود را ضایع کند ملعون است».
هیچ چاره نیست از قوت عیال از بن دندان کنم کسب حلال
اولیای گرامی اسلام، به قدری به کار کردن مسلمانان مُصِرّ بودند و می خواستند زندگانی آنان با عزت بگذرد که اگر در مواقعی افراد نقص عضوی داشتند باز هم به آنان تأکید می کردند که از عضو سالم خود استفاده نموده و به کار اشتغال یابند. در این باره از امام صادق ـ علیه السّلام ـ حدیثی نقل شده که می فرماید:
«أنّ رَجُلاً اتاهُ فقالَ: انّی لا أحسِنُ أن أعمَلَ عَمَلاً بِیدی و لا اُحسِنُ أن أتجرؤ و أنا محارِفٌ محتاجٌ، فقالَ: اعمَل و احمِل عَلی رأسِکَ و استغنِ عَن الناس؛[23] مردی به حضور امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمد و گفت: یابن رسول الله من نمی توانم با دستم کار کنم ـ شاید دستش عیبی داشته که فاقد قدرت کار بوده است ـ و سرمایه ای هم ندارم که تجارت کنم و نیازمند هستم. حضرت ـ علیه السّلام ـ دید که سر و گردن او سالم است فرمود: کار کن و کالا را با سر خود حمل نما و از مردم بی نیاز باش».
توجه به سبب معنوی رزق حلال
در پایان این فراز لازم است بدانیم که رزق حلال نیز هم چون همه جنبه های دیگر زندگی نیازمند دعا، تضرع و مسألت از درگاه ربوبی است و سبب واقعی، خدای سبحان است. بنابراین تلاوت بعضی از سوره ها و آیات مبارک قرآن، دعاهای وارد شده از معصومین ـ علیهم السلام ـ و نیز ذکرهایی که برای توسعه رزق توصیه شده اند، باید همواره مورد توجه باشند. یکی از دعاها که پس از آخرین نماز یومیه خوانده می شود و محتوا و مضمون آن برای طلب رزق است، تعقیب نماز عشا است که مرحوم محدث قمی ـ رحمه الله علیه ـ آن را در کتاب مفاتیح الجنان از کتاب شریف مصباح المتهجّد نقل کرده است.
پی نوشت:
[1]. نهج البلاغه، خطبه متقین.
[2]. سوره جمعه، آیه 9.
[3]. سوره نور، آیه 37.
[4]. اصول کافی، ج 15، ص 71.
[5]. سوره بقره، آیه 267.
[6]. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بیت 580ـ579.
[7]. اعتاق به کسر اول مصدر باب افعال به معنای آزاد کردن بندگان است.
[8]. هَدی به فتح اول و سکون ثانی، شتر یا گوسفند یا حیوان دیگری است که در روز حج باید حاجیان قربانی کنند و گاهی عنوان کفّاره دارد و برای جبران تقصیری است که مرتکب شده اند.
[9]. من لایحضره الفقیه،ج 3، ص 166.
[10]. «إِلاَّ الْمُصَلِّینَ... الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الَْمحْرُومِ» سوره معارج، آیه 24.
[11]. تهذیب، ج 13، ص 7.
[12]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 12.
[13]. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 2، ص 1076.
[14]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 39.
[15]. اصول کافی، ج 5، ص 260.
[16]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 24.
[17]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 13.
[18]. بحار الانوار، ج 67، ص 313.
[19]. اصول کافی، ج 4، ص 11.
[20]. همان، ج 4، ص 12.
[21]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 643.
[22]. همان، ج 4، ص 12.
[23]. اصول کافی، ج 5، ص 76