ماهان شبکه ایرانیان

دلایل پیشگیری بعضی از والدین از بازیهای کودکان چیست؟

والدین باید نسبت به فواید و اثرات مثبت و سازنده بازی و اسباب بازی ها آگاهیهای لازم را کسب نمایند. متأسفانه به دلیل دیدگاه سنتی نسبت به تعلیم و تربیت کودکان فاصله زیادی از دیدگاههای علمای جدید تعلیم و تربیت و روانشناسی دارند، و به جرأت می توان گفت حتی از دیدگاه دین مبین اسلام و سیره ائمه اطهار(ع) نسبت به بازی کودکان

والدین باید نسبت به فواید و اثرات مثبت و سازنده بازی و اسباب بازی ها آگاهیهای لازم را کسب نمایند. متأسفانه به دلیل دیدگاه سنتی نسبت به تعلیم و تربیت کودکان فاصله زیادی از دیدگاههای علمای جدید تعلیم و تربیت و روانشناسی دارند، و به جرأت می توان گفت حتی از دیدگاه دین مبین اسلام و سیره ائمه اطهار(ع) نسبت به بازی کودکان

نیز مطلع نیستند.

بازی برای کودک یک امر طبیعی است و مانند تنفس برای حیات، شادابی و طراوت کودک ضرورت دارد. اسباب بازی مناسب زمینه تحقق و غنا بخشیدن به بازی کودک را فراهم می آورد.

بازی با گل، خاک، شن و آب مورد علاقه کودکان و جزء بهترین، سازنده ترین، لذتبخش ترین و ارزانترین اسباب بازی ها محسوب می شوند. ولی با کمال تأسف باید گفت اکثر والدین، کودکان پاک طینت و آشنای به طبیعت و سرشت خویش را از بازی با چنین اسباب بازی هایی محروم و ناکام می کنند.

روزی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) بر کودکانی عبور کرد که مشغول خاک بازی بودند. بعضی از اصحاب، آنان را از بازی نهی کردند، پیامبر گرامی(ص) فرمودند: بگذارید بازی کنند. خاک چراگاه کودکان است.(1)

دلایل متعددی برای پیشگیری والدین از بازیهای کودکان وجود دارد که مهمترین علل آن به شرح زیر است:

* عدم اطلاع و آگاهی والدین از اثرات مثبت و سازنده بازی، در پیشگیری و حل مشکلات روحی و روانی کودکان

* کثیف شدن لباس کودکان: کودک نیاز شدیدی به جست و خیز و تحرک دارد، و هر چیزی که مانع تحرک و آزادی کودک شود برای رشد، سلامت و شادابی او مضر است. بازی به عنوان رفتاری پویا، فعال و سازنده برای کودک به منزله تنفس برای انسان است. اگر به کودکی بگوییم بازی نکن، ندو یعنی بمیر و نفس نکش. لذا بر والدین است که بستر و فضای مساعدی برای بازی و تحرک او فراهم نمایند.

مثالی که ارائه شد، گویای این واقعیت است که بعضی والدین به خاطر کثیف شدن لباس، کودک را از نیاز اساسی و ضروری بازی محروم می کنند.

شیرین امروز خیلی آراسته شده است، لباس، پالتو و کفشهای نو بر تن دارد. او خوشحال است، چون اکثر نگاههای دختران همسال خود را متوجه خود می بیند. دخترک به یاد سفارشهای مادر است که او را از کثیف کردن لباس تازه اش بر حذر داشته است، ولی وجود سایر کودکان که در مجاورت او مشغول بازی هستند او را وسوسه می کند.

ـ مادر، می شود بروم با آنها بازی کنم؟

ـ چه می گویی می خواهی لباست را کثیف کنی؟

دخترک ساکت می شود و این بار سنگریزه های کوچک را از زمین برداشته به بازی مشغول می شود ولی مادر:

سنگها را بریز زمین، مگر نمی بینی خاکی هستند و دستها و لباست کثیفت می شود.

شیرین غمگین می شود و فکر می کند تقصیر لباس تازه اش است و با تنفر به آن نگاه می کند. خم می شود تا بر روی شن خطوط ترسیم کند، ولی باز هم مادر:

ـ باز هم شروع کردی؟ بلند شو، لباست کثیف شد!

کودک در می یابد که به خاطر لباس نو، نباید بازی کند، لذا بهتر است به خانه برگردد. در راه بازگشت به خانه، او دیگر متوجه نگاههای تحسین آمیز همسالان خود نبود. او در آرزوی لباس کهنه خود بود تا بتواند خیلی راحت با شن، خاک، سنگ و توپ به بازی مشغول شود.(2)

انتخاب پوشاک نباید باعث شود تا بچه ها احساس کنند زندانی لباس هستند و چون لباس گران قیمت و جدیدی پوشیده اند بنابراین حق بازی کردن ندارند. در این مواقع بهتر است لباس گران قیمت برای آنها نخرید. لباس کودک باید سبک، راحت و گرم باشد و مانع جست و خیز او نشود.

بچه های طبیعی (سالم و راحت) هیچ گونه علاقه خاص مادرزادی نسبت به پوشاک ندارند. آنها ممکن است کت یا بلوزشان را در محلی رها کنند که یادشان نیاید آن محل کجا بوده است. ولی اگر پدر و مادرها نسبت به لباس پوشیدن وسواس داشته باشند آن را به فرزندانشان هم منتقل می کنند.

این نوع کودکان آنهایی هستند که از ترس کثیف یا پاره شدن شلوارشان از بازی با دیگران و یا بالا رفتن از درخت خودداری می کنند. به نظر می رسد بازی و خوشحالی کودک بیش از لباس اهمیت دارد و انتقادات دیگران از لباسهای کثیف کودک نیز از بازی و لذتی که از آن برده است، کم ارزش تر می باشد.

 

به خاطر اظهار نظر همسایه ها و

 

دیگران:

بعضی از والدین از بازی کردن کودک با خاک و گل، شن و آب جلوگیری می کنند، بیشتر به این دلیل است که با خود می گویند اگر همسایه ها و آشنایان فرزندشان را با لباس کثیف ببینند چه خواهند گفت؟ آیا آنها را مورد انتقاد قرار نخواهند داد؟ در این مواقع ترس از چیزی که دیگران خواهند گفت سبب می شود تا والدین از بازی کردن کودک و لذت و خوشحالی که از آن نصیبش می شود جلوگیری کنند.

آ.اس.نیل می گوید: «من شخصا ترجیح می دهم کودکی را ببینم که پس از بازی کردن لباسهایش پر از گرد و خاک شده است، ولی خوشحال و خندان به نظر می رسد، در حالی که بسیاری از والدین ترجیح می دهند برای کثیف نشدن لباسهای فرزندشان او را در گوشه ای ساکت و آرام بنشانند و مانع بازی کردن او شوند.»(3)

متأسفانه این گونه والدین دچار از خود بیگانگی شده و از خود واقعی خویش فاصله گرفته اند، با توجه به اینکه مطلع هستند و می دانند که کودک باید بچگی کند و لازمه رشد و سلامت کودک همین بازیهای کودکانه است، ولی به قدری دهن بین شده و به نظر دیگران در زندگی و تربیت اهمیت می دهند که حاضرند امیال و خواسته های طبیعی فرزندشان را قربانی اظهار نظر دیگران نمایند.

 

برداشت نادرست والدین از

 

کثافت کاری:

در رابطه با بازی کودکان دیدگاهها و شیوه های برخورد والدین یکسان نیست. مثلاً وقتی کودکی با شور و اشتیاق خاصی آب را لگدمالی می کند و آب به اطراف پاشیده می شود، بعضی از والدین با سر و صدا و عصبانیت از کار کودک جلوگیری نموده و به او می گویند چرا کثافت کاری می کنی تو را دوست ندارم، رفتارت غیر قابل تحمل است و ... این گونه والدین دوست دارند که فرزندانشان همیشه تمیز و مرتب مثل برف بدرخشند و همیشه اطو کشیده و منظم شده باشند و همانند بزرگسالان رفتار نمایند.

آنان دنیای کودک را درک نکرده و روح و روان او را آزرده خاطر می کنند، این گونه والدین رفتارهای دوران کودکی خویش را فراموش کرده اند. باید پذیرفت که کودک، کودک است با تمام ویژگیها و نیازهای دوران کودکی، لذا اگر کودک کثافت کاری می کند دلیلی بر عصبانیت و ناراحتی وجود ندارد، چون با شستن، کودک و لباسهایش تمیز می شود، ولی روح و روان آسیب دیده به راحتی قابل درمان نیست. عده دیگری از والدین این گونه رفتارهای کودک را طبیعی تلقی نموده و جزء خصوصیات و ویژگیهای دوران کودکی دانسته و با صبر و حوصله رفتارهای کودک را پذیرا هستند.

آنها تا حدود زیادی به کودک اجازه می دهند که خیلی از چیزها را شخصا آزمایش و تجربه کند، مثلاً به کودک اجازه می دهند که آب بازی کند، روزنامه ها را با قیچی ببرد و یا همراه با آب یک آش با روزنامه درست کند، به او اجازه می دهند که با یک لیوان آب و یک سینی و نی حباب بازی کند یا لباسهای عروسک و خرسش را بشوید، البته برای بازی او محدودیتهایی نیز قایل هستند، این بازیها را کودک فقط در آشپزخانه یا در حمام خانه و در تابستانها روی بالکن مجاز است که انجام بدهد و موقع حباب بازی روی سینی و روی پارچه مخصوص مجاز است که بازی کند. در واقع این گونه والدین از نیازها و تمایلات کودک تا حدود زیادی آگاه بوده و متناسب با سطح درک و فهم کودک رفتار می کنند. اگر کاری را به کودک می گویند انجام نده، در عوض کار دیگری را می گویند انجام بده و زمینه فعالیت دیگری را برای کودک فراهم می کنند. مثلاً اگر کودک کرم صورت را بر روی آینه می مالد و لوله خمیردندان را له کرده و با آن بازی می کند والدین آگاه آنها را از دست کودک گرفته و در عوض به او اجازه می دهند که برای درست کردن خمیر کیک به او کمک کند. آنها می دانند که کودک نیاز به چنین کارهایی دارد لذا فعالیتهای جایگزینی را برای کودک در نظر می گیرید.

* با والدینی که در دوران کودکی بد رفتار شده متأسفانه بعضی از آنان نیز با فرزندانشان همان گونه رفتار می نمایند. و بعضی از گفته های والدین آنها جزء باورهایشان شده است (مثلاً گل بازی نکن، آب بازی بد است و ...)

* اشتغال والدین (زن و مرد) وقتی هر دو نفر کارمند باشند به دلیل خستگی حال و حوصله و فرصت کمتری دارند، و به همین خاطر بازی با اسباب بازی هایی مثل لگوها، پازلها، ... را ترجیح می دهند به گل، شن و آب بازی

 

از جمله علل دیگر می توان به موارد زیر

 

اشاره کرد:

فاصله سنی والدین با کودکان، مشکل اقتصادی، کمبود فضای مکفی (منازل آپارتمانی و استیجاری) کم سوادی یا بی سوادی والدین، اختلافات خانوادگی، تنبلی و ...

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان