ماهان شبکه ایرانیان

کالاهای داخلی یا خارجی

علل فرهنگی و اقتصادی گرایش به مصرف کالاهای خارجی

علل فرهنگی و اقتصادی گرایش به مصرف کالاهای خارجی

بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع پرشور زائران حرم مطهر رضوی

«این تفاخر غلطی است که ما مارک های خارجی را در پوشاک مان، در وسایل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمره، در خوراکی هایمان ترجیح بدهیم به مارک های داخلی در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاک داخلی را که در بعضی از شهرستان ها تولید می شود، می برند مارک خارجی می زنند، بر می گردانند. اگر همین جا بفروشند ممکن است خریدار ایرانی رغبت نکند اما چون مارک فرانسوی دارد، خریدار ایرانی همان لباس را همان کت و شلوار را همان دوخت را انتخاب می کند، این غلط است»

این سخنان است که پرده از یک آسیب مهم اجتماعی در زمینه فرهنگ مصرف بر می دارد، آسیبی که بی توجهی به آن می تواند راهبرد حمایت از تولید ملی در عرصه مصرف را با مشکل رو به رو کند. حال با توجه به چنین آسیب مهمی این سوال مطرح می شود که چگونه می توان این نگرش نادرست جامعه را نسبت به کالاهای داخلی اصلاح کرد؟

اساسا چرا و به چه دلایلی فرهنگ مصرف طی سال های گذشته به چنین وضعیتی دچار شده است؟

آیا بی توجهی به تبلیغات و ترویج استفاده از کالاهای داخلی در این امر دخیل بوده است؟

آیا این که فقدان نظام اقتصادی کارآمد و مشتری مدار و کم توجهی به مصالح کلان جامعه در امر تجارت و بازرگانی این شرایط را به وجود آورده است؟

در این شرایط وظیفه تولید کنندگان و مصرف کنندگان چیست؟

آیا صرف ترویج مصرف کالاهای داخلی، مشکل را حل می کند یا این که تولید کنندگان نیز در این امر سهم و نقش مهمی دارند؟

در گفت و گویی با دکتر عربی، معاون پژوهشی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و از صاحب نظران اقتصادی، با نگاهی آسیب شناسانه گرایش برخی از مردم را به مصرف کالاهای خارجی بررسی کرده ایم.

با توجه به این که بین نوع مصرف و فرهنگ و گرایش حاکم بر جامعه ارتباط وجود دارد، سوال این است که چرا در جامعه استفاده از کالاهای خارجی مد شده و به صورت تفاخر در آمده است؟

با توجه به شرایط بین المللی و همچنین اقتضائاتی که در داخل کشور وجود دارد، ضرورت توجه به تولیدات داخلی بیش از هر زمانی خود را نشان می دهد. متاسفانه فرهنگ مصرف کالاهای داخلی در کشور ما اصلا شرایط مناسبی ندارد. دلیل آن هم به موقعیت داخلی و البته شرایطی بر می گردد که بر اقتصاد جهان حاکم است. ما در شرایطی هستیم که اقتصادهای جهان به دلایلی به هم نزدیک شده و مناسبات تجاری و سیاسی و اقتصادی روز به روز در حال گسترش است. به طور طبیعی مردم جهان پس از آشنا شدن با محصولات متنوعی که در کشورهای مختلف تولید می شود، تمایل پیدا می کنند که از این محصولات استفاده کنند. پس بخشی از این تنوع طلبی ها در عرصه مصرف به مناسبات مستقیم و نزدیکی که بین کشورهای مختلف برقرار شده است، بر می گردد. رسانه ها هم این روند را تکمیل کرده اند و موجب شده اند که مردم دنیا بسیار به هم نزدیک و با محصولات تولیدی یکدیگر آشنا شوند. از سویی، وقتی کشوری به لحاظ اقتصادی رشد می کند آرام آرام درآمد و حقوق مردم افزایش می یابد. این افزایش درآمد سرانه موجب افزایش مصرف برخی کالاها می شود و مردم به طور طبیعی وقتی حقوق و سطح رفاه شان تا حدی بالا می رود، به سمت مصرف کالاهایی حرکت می کنند که از نظر اقتصادی تجملی، گران قیمت و حتی غیرضروری تلقی می شود.

قبول دارید همان طور که باید مصرف کننده با لحاظ کردن مصالح ملی کالاهای داخلی را ترجیح دهد، تولید کننده نیز وظیفه دارد، سهم و نقش خود را در این زمینه ایفا کند؟

در این زمینه از دو نکته نباید غفلت کرد:

1. این که تولید کنندگان داخلی باید در زمینه افزایش کیفیت و خدماتی که به متقاضیان ارائه می دهند و بهبود روابطی که با مشتریان برقرار می کنند تلاش مضاعفی کنند تا مردم به تولیدات داخلی و تولید کنندگان ایرانی اعتماد کامل داشته باشند. متاسفانه در مواردی این چرخه مخدوش شده است؛ به خصوص درباره برخی تولیدکنندگان که دولتی هستند. مردم معمولا نمی توانند پاسخ مناسب را دریابند و احساس می کنند تولیدکننده پاسخگو نیست. در مواردی چون آن تولیدکننده داخلی انحصار یا شبه انحصار دارد، حقوق مصرف کننده در این زمینه ضایع می شود.

2. درباره خدمات پس از فروش است که مثلا گفته می شود این کالای فروخته شده ضمانت چند ماهه دارد ولی بعد مشتری می بیند که هیچ کس در این زمینه پاسخگو نیست. در این مورد هم تولیدکنندگان باید در رفتار خود تجدید نظر کنند و هم رسانه های عمومی باید فرهنگ پاسخگویی را در تولیدکنندگان به وجود آورند، در واقع رسانه ها باید مطالبات مردم را پی گیری کنند.

رواج روحیه مصرف زدگی در جامعه ما به ویژه در دهه های اخیر تا چه اندازه در گرایش یافتن مردم به مصرف کالاهای خارجی تاثیر داشته است؟

به طور طبیعی وقتی فرهنگ عمومی به سوی مصرف زدگی حرکت می کند مصرف کالاهای خارجی افزایش می یابد. اگر شرایط اقتصاد عمومی جامعه به گونه ای باشد که درآمد مردم افزایش یابد و رسانه ها نیزمردم را به سوی انواع مدها و فرهنگ مصرف حتی به صورت ناخودآگاه سوق دهند، نتیجه آن مصرف کالاهای خارجی است. در جامعه ما مشاهده می شود که در تلویزیون به عنوان یک رسانه پرمخاطب که افکار عمومی را هدایت می کند، هم در آگهی های بازرگانی و هم در برنامه ها و فیلم ها و مجموعه ها، نوع خاصی از کالاها که اغلب تجملی و گران قیمت است، تبلیغ می شود که نتیجه این عمل ایجاد روحیه تنوع طلبی و مدگرایی و مصرف زدگی در مردم است. هرگاه حس تنوع طلبی و مدگرایی در جامعه رواج یابد، محصولات خارجی در رقابت با کالاهای داخلی بسیار موفق تر خواهد بود چون دارای تنوع بیشتری است و با ذائقه مخاطبان تطابق دارد. در این شرایط این محصولات پاسخگوی این عطش ایجاد شده در مردم است.

به نظر شما مردم تا چه اندازه باید در جریان دقیق وضعیت اقتصادی کشور به ویژه موضوع تحریم ها و موضع گیری هایی که غرب در این زمینه دارد، قرار گیرند؟ آیا اطلاع دقیق مردم از شرایط تحریم موجب نمی شود روحیه و فرهنگ جهادی در آنان تقویت شود و آن ها با درک چالش های موجود به اهمیت مصرف تولیدات داخلی پی ببرند و در نتیجه رغبت بیشتری برای مصرف کالاهای داخلی پیدا کنند؟

قطعا تحلیل مسئله تحریم ها و روشنگری افکار عمومی در این زمینه نقش دارد و مردم ما هوشمندی لازم را در این زمینه دارند تا اهم و مهم کنند و پی ببرند که مصرف کالاهای داخلی در شرایط فعلی از جهات مختلف به نفع کشور و طبعا مردم است. البته این نکته شرطی هم دارد و آن این که نشانه ها و علایم خلاف این ماجرا به مردم منتقل نشود و آن ها احساس نکنند که استثناهایی وجود دارد.

یعنی راه برای سوء استفاده فراهم نشود؟

دقیقا این طور است. مردم باید احساس کنند عزم ملی بر مصرف کالاهای داخلی است و مسئولان در این زمینه جدی هستند. با درک چنین شرایطی مردم قبل از مسئولان به این میدان ورود پیدا می کنند و پیشگام می شوند.

 به خصوص این که عقبه تاریخی این مسئله در تاریخ ایران مثل عصر مشروطه وجود دارد و ما مشاهده می کنیم در مقاطعی که شرکت های خارجی به ایران هجوم می آورند و اقتصاد داخلی تحت فشار قرار می گیرد، مردم، علما و تجار دست به دست هم می دهند و حتی در راستای تحریم کالاهای خارجی گام برمی دارند، البته همان طور که شما اشاره کردید شرط حضور مردم، حضور و عزم جدی مسئولان، گروه های مرجع و الگوهای جامعه در این زمینه است.

ضمن این که مردم نباید احساس کنند که تولیدکنندگان داخلی از این شرایط می خواهند سوء استفاده کنند و این مسئله را مستمسکی برای ایجاد زمینه سوء استفاده های خود قرار دهند یا شرکت های دولتی که نفوذ بیشتری دارند و شرکت های خصوصی توان رقابت با آنها را ندارند، نباید از این مسائل سوء استفاده کنند. به عبارتی علاوه بر مصرف کنندگان، تولیدکنندگان هم باید شرایط را درک کنند و صادقانه وارد این میدان شوند.

به نظر شما گرایش مردم به سوی مصرف کالاهای خارجی تحت تاثیر نگاه و گرایش فرهنگی آن هاست یا ریشه در نگاه های اقتصادی آنها دارد؟

مطالعه جامعی در این زمینه انجام نشده است تا سهم هریک مشخص شود ولی من براساس بینشی که دارم معتقدم مردم ایران همیشه در شرایط حساس و ویژه هوشمندی خاصی دارند و اگر از تولیدکنندگان داخلی صداقت و رفتار مناسب و مشتری مداری را ببینند حاضر به ایثارگری و ترجیح دادن کالاهای داخلی هستند مشروط بر این که فضای اعتماد و پاسخگویی به مشتری وجود داشته باشد به ویژه رسانه های ما باید روحیه پاسخگویی نسبت به مشتری را در تولیدکنندگان ایجاد کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان