ماهان شبکه ایرانیان

دختر یا پسر؟ کدام مهم تر است!

در آیاتی از قرآن کریم دختران را بر پسران مقدم داشته تا از یکسو بیانگر اهمیتی باشد که اسلام به احیای شخصیت زن می دهد، و از سوی دیگر به آنها که به خاطر پندارهای غلط از تولد دختر کراهت داشتند بگوید او بر خلاف خواسته شما آنچه را که به آن تمایل ندارید می دهد، و این دلیل بر این است که انتخاب به دست شما نیست.

ارزش وجودی دختر از دیدگاه اسلام

وجود مقدس حق، فعّال ما یشاء، مالک آسمانها و زمین، علیم و قدیر، حکیم و عادل، و رحمان و رحیم است. تصمیم و اراده او نسبت به بندگان عین لطف، و محض محبت، و جلوه عشق و رحمت، و تجلی کرامت و حسن انتخاب است.

او هرچه را برای بنده اش بخواهد به مصلحت دنیا و آخرت عبد است، و عبد نسبت به حکمت و عدالت و رحمت و اراده او باید تسلیم باشد، که این حالت تسلیم بالاترین عبادت باطن، و از اخلاق انبیاء و اولیاء، و نشانه عشق و معرفت عاشقان و عارفان به حضرت اوست.

آن را که عقیم قرار داده، به کسی که دختر می دهد، به آنکه پسر عنایت می فرماید، در دامن مادری که دوقلویی از پسر و دختر می گذارد، همه و همه عین رحمت و لطف، و جوشش عشق او به بندگان است.[1]

«للّه ملک السّموات و الارض، یخلق ما یشاء، یهبُ لمن یشاء اِناثاً، و یهب لمن یشاء الذُّکور، او یزوِّجهم ذُکراناً و اناثاً، و یجعل من یشاء عقیماً اِنَّه علیمٌ قدیرٌ.[2]»

خداوند برای نشان دادن این واقعیت که هر گونه نعمت و رحمت در این عالم از سوی خدا است، و کسی از خود چیزی ندارد، به یک مساءله کلی و یک مصداق روشن آن اشاره کرده، می فرماید: «مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین برای خدا است و هر چه بخواهد می آفریند؛ للّه ملک السّموات و الارض، یخلق ما یشاء»

و به همین دلیل همه ریزخوار خوان نعمت او هستند، و نیازمندان لطف و رحمت او، لذا نه غرور به هنگام نعمت منطقی است، و نه یاس به هنگام مصیبت!

نمونه روشنی از این واقعیت که هیچکس از خود چیزی ندارد، و هر چه هست از ناحیه او است اینکه:

به هر کس اراده کند دختر می بخشد و به هر کس بخواهد پسر؛یهب لمن یشاء اناثا و یهب لمن یشاء الذکور.

اگر بخواهد پسر و دختر هر دو به آنها می دهد، و هر کس را بخواهد عقیم و بی فرزند می گذارد؛ او یزوجهم ذکرانا و اناثا و یجعل من یشاء عقیما.

و عجب اینکه هیچکس نه در زمان های گذشته و نه امروز که علوم و دانش ها پیشرفت فراوان کرده قدرت انتخاب در این مسئله را ندارد، و علی رغم تمام تلاش ها و کوشش ها، هنوز کسی نتوانسته است عقیمان واقعی را فرزند ببخشد، و یا نوع فرزند را طبق تمایل انسان تعیین کند؛ گر چه نقش بعضی از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمی توان انکار کرد، ولی باید دانست که اینها فقط احتمال را افزایش می دهد، و نتیجه هیچ یک قطعی نیست.

و این یک نمونه بارز از عدم توانایی انسان از یکسو، و نشانه روشن از مالکیت و حاکمیت و خالقیت خداوند از سوی دیگر است، چه مثال زنده و آشکاری؟

جالب اینکه: در این آیات اناث(دختران) را بر ذکور(پسران) مقدم داشته تا از یکسو بیانگر اهمیتی باشد که اسلام به احیای شخصیت زن می دهد، و از سوی دیگر به آنها که به خاطر پندارهای غلط از تولد دختر کراهت داشتند بگوید او بر خلاف خواسته شما آنچه را که به آن تمایل ندارید می دهد، و این دلیل بر این است که انتخاب به دست شما نیست.

تعبیر به«یهب،می بخشد» دلیل روشنی است که هم دختران هدیه الهی هستند و هم پسران، و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یک مسلمان راستین صحیح نیست، هر دو، هبه او می باشند.

تعبیر«یزوجهم» در اینجا به معنی تزویج نیست، بلکه منظور جمع کردن میان این دو موهبت برای گروهی از انسان ها است، و به عبارت دیگر واژه«تزویج» گاه به معنی جمع کردن میان اشیاء مختلف، یا اجناس گوناگون می آید، چرا که زوج در اصل به معنی دو چیز یا دو شخص است که با یکدیگر قرین گردند.

بعضی تعبیر فوق را به معنی تولد پسران و دختران به ترتیب پشت سر هم دانسته اند، و بعضی به معنی تولد فرزندان دوقلو که یکی پسر و دیگری دختر باشد. ولی در تعبیر فوق هیچ نشانه ای بر این تفسیرها وجود ندارد.

بعلاوه با ظاهر آیه نیز سازگار نیست، زیرا آیه می خواهد از گروه سومی خبر دهد که هم صاحب دخترند و هم صاحب پسر.

به هر حال نه تنها در موضوع تولد فرزندان که در همه چیز مشیت خداوند حاکم مطلق است، و او قادری است آگاه و حکیم که علم و قدرتش با هم قرین است، لذا در پایان آیه می افزاید: «او دانا و قادر است؛ انه علیم قدیر»[3]

بر اساس این آیه شریفه فرزند دختر، جلوه سلطنت و پادشاهی، تجلی اراده او در آفرینش، و نور دانایی و توانایی او نسبت به انسان است.

مردی در زمان امام صادق علیه السلام دختردار شد، خدمت امام رسید، حضرت او را ناراحت و خشمگین دید به او فرمود فکر کن خداوند به تو وحی می کرد من برای تو انتخاب کنم که خدای تو هستم، یا تو با بودن من انتخاب می کنی؟ چه جواب می دادی عرض کرد می گفتم ای خدای من تو برای من انتخاب کن، حضرت فرمود: هم اکنون خداوند مهربان دختر برای تو انتخاب فرموده، ای مرد در داستان موسی و خضر آمده که وقتی خضر به مصلحت آن خانواده به دستور خدا کودک را کشت، به موسی گفت: «فَاردنا انْ یبْدلهما ربَّهما خیراً منه زکوةً و اقرب رُحماً؛ خواستم تا به جای او خداوند فرزندی بهتر و متوجه تر به رعایت رحم به او بدهد.»

حضرت حق به جای آن کودکی که به دست خضر کشته شد، و موسی معترض شد و خضر به او گفت خدا بهتر از آن را به پدر و مادرش می دهد، دختری عنایت فرمود که هفتاد پیغمبر از نسل او بوجود آمد!![4]

دانش و قدرت، فعل و اراده، حکومت و مالکیت او اقتضا کرده که پدر و مادری دارای دختر شوند.

چهره درهم کشیدن نسبت به تولد دختر، چهره درهم کشیدن نسبت به الوهیت، مالکیت، خلقت، انتخاب و دانایی و توانایی حضرت اوست، که گناهی بزرگ، و حالتی احمقانه، و برنامه ای بدور از منطق و حکمت است.[5]

اینکه انسان پدر دختر باشد افتخار دارد، چراکه رسول باکرامت اسلام پدر دختر بود، این همرنگی با رسول خدا در زندگی، که با عنایت شدن دختر به انسان تحقق پیدا می کند واقعاً افتخار دارد، امام صادق علیه السلام فرمود: «کانَ رَسُولُ اللّهِ اَبا بَنات.؛ پیامبر بزرگوار خدا پدر دختران بود.» [6]

به این واقعیت حتماً توجه کنید: رسول حق دارای چند پسر به نام قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم شد، گرچه هیچ کدام زنده نماندند، ولی به خاطر پسردار شدن، از جانب خداوند تبریک و تهنیت به او داده نشد، و آیه ای هم در قرآن مجید به این سبب نازل نشد، ولی وقتی دختری چون فاطمه در رحم پاک خدیجه تکوّن پیدا کرد، سوره کوثر نازل شد، و بشارت خیر کثیر، و نیکی دائم به او داده شد!!

استحباب دعا برای طلب دختر

مستحب است انسان، در صورتی که از دختر داشتن محروم است، دست نیاز به جانب حق بردارد، و برای دختردار شدن با حال اخلاص به درگاه حق دعا کند و بنالد.

ابراهیم خلیل آن پیامبر بزرگ با داشتن فرزندی چون اسماعیل و اسحاق به درگاه حق جهت دختردار شدن نالید. امام صادق علیه السلام دعای او را بدین صورت نقل می کند: «اِنَّ اِبْراهیمَ سَأَلَ رَبَّهُ اَنْ یرْزُقَهُ اِبْنَةً تَبْکیهِ وَ تَنْدُبُهُ بَعْدَ مَوْتِهِ؛ از حضرت حق درخواست دختر کرد تا حداقل پس از مرگش گریه کننده و ناله کننده و خلاصه مجلس گرم کن و یادآور داشته باشد.»[7]

هدفی که در این روایت بازگو شده خیلی مهم نیست، آنچه مهم است اصل مطلب است که پیغمبری اولوالعزم از داشتن دختر محروم بود، برای رسیدن به این نعمت دعا کرد.

برکات دختران و فضیلت نگهداری آنان

در ادامه به نقل بعضی از روایاتی که به بیان ویژگی های فطری وروحی دختران و اجر و پاداش تربیت آنها اشاره فرموده اند می پردازیم:

رسول حق صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «نِعْمَ الْوَلَدُ اَلْبَناتُ، مُلْطِفاتٌ، مُجَهِّزاتٌ مُؤْنِساتٌ، مُبارَکاتٌ، مُفَلِّیاتٌ؛ دختران چه خوبند، مهربان و نرمخو، مددکار و آماده به کار، انیس انسان، بابرکت، و علاقه مند به پاکیزگی.»[8]

امام صادق علیه السلام فرمود: «اَلْبَناتُ حَسَناتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ، وَ الْحَسَناتُ یثابُ عَلَیها وَ النِّعْمَةُ یسْأَلُ عَنْها؛ دختران حسناتند، پسران نعمت حقند، بر حسنات بهره می دهند، و از نعمت بازپرسی می کنند.»[9]

همچنین ایشان در مورد پاداش سرپرستی دختران اینچنین می فرمایند: «مَنْ عالَ اِبْنَتَینِ، اَوْ أُخْتَینِ، اَوْ عَمَّتَینِ اَوْ خالَتَینِ حَجَبَتاهُ مِنَ النّارِ؛ کسی که دو دختر، یا دو خواهر، یا دو عمه، یا دو خاله را سرپرستی کند، سرپرستی آن دو او را از آتش جهنم حفظ می کند.»[10]

درحدیثی مشابه از رسول خدا نیز چنین روایت شده: «هر کس سه دختر یا سه خواهر را سرپرستی کند بهشت بر او واجب است، عرضه داشتند دو نفر را اگر سرپرستی کند؟ فرمود: باز هم، گفتند اگر یک دختر یا یک خواهر را فرمود: باز هم.»[11]

تربیت دختران از طریق محبت و پرهیز از بد رفتاری با ایشان به علت روحیات لطیف و حساس دختران و تربیت صحیح ایشان در بعضی از روایات توجه خاص به محبت و مهرورزی و پرهیز رفتار خشونت آمیز با آنان شده است.

از جمله روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که واقعاً روایت عجیبی است، فرهنگی در تمام تاریخ بشر بدین صورت از دخترداری جانبداری نکرده، بلکه به عکس، وضع دختران و زنان در جنب اقوام و ملل وضع خوبی نبوده، این زحمات بی شائبه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود، که انقلاب معنوی عظیمی در مسئله حیات دختران و زنان و زن داری و دخترداری ایجاد کرد، در هر صورت معنای روایت بدین مضمون است: «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَری تُحْفَةً فَحَمَلَها اِلی عِیالِهِ کانَ کحامِلِ صَدَقَة اِلی قَوْم مَحاویجَ وَلْیبْدَأُوا بِالاْناثِ قَبْلَ الذُّکورِ فَاِنَّ مَنْ فَرَّحَ اِبْنَتَهُ فَکأَنَّما اَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ اِسْماعیلَ؛ کسی که به بازار رود، و چیزی بخرد و آن را به خانه برای زن و فرزند ببرد، مانند کسی است که بار مستمندان را به دوش کشیده، او در خانه دختران را در گرفتن تحفه مقدم بدارد، همانا کسی که دخترش را خوشحال کند به مانند این است که برده ای از اولاد اسماعیل در راه خدا آزاد کرده!!»[12]

پیامبر مهربانی در جایی دیگر می فرمایند: «اِنَّ اللّهَ تَبارَک وَ تَعالی عَلَی الاْناثِ اَرَقُّ مِنْهُ عَلَی الذُّکورِ، وَ ما مِنْ رَجُل یدْخِلُ فَرْحَةً عَلی اِمْرَأَة بَینَهُ وَ بَینَها حُرْمَةٌ اِلاّ فَرَّحَهُ اللّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ خداوند به دختر مهربانتر از پسر است، کسی که باعث خوشحالی دخترش شود، خداوند روز قیامت او را خوشحال می کند.»[13]

همچنین روایاتی وجود دارد که از بدرفتاری با دختران نهی نموده است:«...قُلْ لاِباءِ الْبَناتِ: لا تَضیقَنَّ صُدُورُکمْ عَلی بَناتِکمْ فَاِنّی کما خَلَقْتُهُنَّ اَرْزُقُهُنَّ؛ به دخترداران بگو، بر دختر داشتن بی حوصلگی نکنید، همانگونه که آنها را آفریدم، روزی هم می دهم.»[14]

رسول حق صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مَنْ کانَ لَهُ أُنْثی فَلَمْ ینْبِذْها وَ لَمْ یهِنْها وَ لَمْ یؤْثِرْ وَلَدَهُ عَلَیها اَدْخَلَهُ اللّهُ الْجَنَّةَ؛ آنکه دارای دختر است، او را از خود نراند، اهانتش نکند، پسران را بر او مقدم ندارد، خداوند وی را وارد بهشت می کند.»[15]

در ادامه به بررسی شخصیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از دیدگاه معصومین علیهم السلام به عنوان مصداقی از یک دختر نمونه می پردازیم.

حضرت معصومه در سخن امامان

حضرت معصومه(ع) از نمونه زنان نادری است که جهان به خود دیده است، قرب و منزلت خدایی این بانوی بزرگ، و روح عظیم و الهی او، در مورد امامان چنین توصیف شده است:

امام صادق(ع): «الا ان قم حرمی و حرم من بعدی...تقبض فیها بمراه هی من ولدی و اسمها فاطمه بنت موسی، یدخل بشفاعتها شیعتی الجنه باجمعهم؛ بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در می گذرد، که نام او فاطمه دختر موسی است. و همگی شیعه در روز قیامت به شفاعت او روانه بهشت می شوند.»

همچنین از روایاتی که اهمیت زیارت آن حضرت را یاد کرده است و برای آن اجر و پاداش بزرگ بیان داشته است، گوشه ای از مقام والای این بانو آشکار می گردد و امام صادق(ع) پیش از آنکه این فرزند گرانقدر متولد شود، از فضیلت زیارت و مدفن او سخن می گوید و شیعه را به اهمیت آن توجه می دهد: امام صادق(ع): «و ان لنا حرما و هو بلده قم، ستدفن فیها امراءه من اولادی تسمی فاطمه، فمن زارها و جبت له الجنه؛ شهر قم، حرم ماست و در آن زنی از فرزندان من مدفون می شود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب شود.»

حضرت امام رضا(ع) نیز اهمیت زیارت حضرت معصومه(ع) را بیان می کنند، و شیعه را از این کانون معنویت و سر چشمه فیض الهی آگاه می سازند:

امام رضا(ع): «یا سعد! عندکم لنا قبر؟ قلت: جعلت فداک قبر فاطمه بنت موسی(ع). نعم. من زارها عارفا یحقها فله الجنه؛ ای سعید! در شهر شما ما آرامگاهی داریم؟ گفتم: فدایت شوم، قبر فاطمه دختر حضرت موسی(ع)؟. گفت(ع): بلی، هر کس آن بانو را با معرفت به حقش زیارت کند، سزاوار بهشت گردد.»[16]

با اینکه امامزادگان بسیاری در این سر زمین مدفونند، حتی در زیر همین بقعه مطهر و در کنار حضرت معصومه(ع)، و همه مقام های ارجمندی دارند، لیکن امامان از اهمیت و ثواب زیارت حضرت معصومه(ع) سخن گفته اند، و این بیانگر عظمت معنوی این بانو است. امام جواد(ع): «من زار عمتی بقم وجبت له الجنه؛ آنکس که عمه ام را در شهر قم زیارت کند بهشت برای او واجب شود.»[17]

در آرامگاه های امامزادگان، بزرگان، عالمان، نوعا قرآن و فاتحه خواندن مرسوم است؛ و در موارد بسیار نادری است که برای امامزاده ای زیارت نامه ای رسیده باشد. درباره حضرت معصومه(ع) از برادر بزرگوارش حضرت امام رضا(ع) زیارتنامه رسیده است. از این رو مردمان، حضرت معصومه(ع) را چون دیگر امامان زیارت می کنند و با او به گفتگو می نشینند و از روح بزرگش استمداد می طلبند؛ و این خود والایی مقام و منزلت این بانو را می رساند.

همچنین در کتاب سفینة البحار آمده است: افتخارات قم فراوان است...از آن جمله است آرامگاه حضرت فاطمه(ع) دختر موسی بن جعفر(ع) و ثواب زیارت آن بانو. محتمل است یکی پدر بزرگوارش موسی بن جعفر(ع) و دیگری برادر عالیقدرش حضرت رضا(ع)، که مطالب مربوط به آن را زیر واژه«فطم» آورده ام.

در کتاب تاریخ قم نیز آمده است: ...محراب مزبور در میدان میر واقع است و اخیرا مسجد و مدرسه هم در آنجا ساخته اند و آن دو سوار بوده اند. و این دلالت بر نهایت جلالت قدر آن مخدره دارد؛ زیرا که امام است که جز امام دیگری او را دفن نمی نماید. همچنین ورود زیارتش از زبان امام و خبر دادن امام صادق(ع) پیش از تولد پدر بزرگوارش، به تولد آن مخدره و دفن او در زمین قم، و شفاعتش از چیزهایی است که دلالت بر نهایت جلالت و عظمت آن بضعه احمدی می نماید. سلام الله علیها و علی آبائها.

از اموری که اهمیت این قبر مطهر را نزد خاندان پیامبر و امامان و امامزادگان روشن می کند اینست که برای بزرگداشت آن و شکوه ظاهری آن نیز می کوشیدند. از این رو، حضرت زینب دختر امام جواد(ع)، قبه ای بر این قبر بنا نهاد و این بیانگر مقام والای این بانو، نزد سادات و علویان است. توجهات ولایتی و مددهای غیبی این بارگاه مطهر، نیز بهترین شاهد و بیانگر عظمت و مقام قرب حضرتش می باشد. فیوضات ولایتی این بانوی بزرگ، مشهود همگان است، و آن حضرت به«باب الحوائج»، شناخته شده است. سرعت اجابت دعا و عمومیت آن نیز حاکی از قدرت و منزلت الهی و لطافت روحی ویژه ایشان است.[18]


 پی نوشت ها:



[1]  ارزش دختر از دیدگاه اسلام به نقل از نرم افزار تربیت بانک نرم افزاری عروج.

[2] آیه 49-50 شوری.

[3] مکارم شیرازی، ناصر تفسیر نمونه، ج 25.

[4] آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز(ترجمه عده الداعی)، ج 1، ص 82.

[5] ارزش دختر داری از دیدگاه اسلام، همان.

[6] گزیده کافی، مترجم: محمد باقر بهبودی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی تهران، جلد ،5 ص 186.

[7] آیین بندگی و نیایش، ترجمه عده الداعی، مترجم حسین غفاری ساروی، بنیاد معارف اسلاامی قم.

[8] آیین بندگی و نیایش، ترجمه عده الداعی، ص 149.

[9] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه صادق حسن زاده، انتشارات ارمغان طوبی، ص 668.

[10] محقق بحرانی، الحدایق الناظره؛ موسسه نشر اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین قم، ج ،25 ص 134.

[11] ارزش دخترداری از دیدگاه اسلام، همان.

[12] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 719.

[13] ارزش دخترداری از دیدگاه اسلام، همان.

[14] الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه(کلیات حدیث قدسی)، ص 293.

[15] ارزش دخترداری از دیدگاه اسلام، همان.

[16] پاداش نیکی ها و کیفر گناهان، ص 259.

[17] کامل الزیارات، ابن قولویه، ترجمه ذهنی تهرانی، ص 975.

[18] حضرت معصومه و شهر قم، همان. 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان