ماهان شبکه ایرانیان

مفت باشه، گوش باشه!

این روزها بعضی ها دنبال گوش مفت می گردند، شما چطور؟   دورو برتان را بگردید حتما کسی را پیدا می کنید که همیشه دنبال گوش مفتی است که به حرفهایش گوش بدهد

مفت باشه، گوش باشه!

این روزها بعضی ها دنبال گوش مفت می گردند، شما چطور؟
 

دورو برتان را بگردید حتما کسی را پیدا می کنید که همیشه دنبال گوش مفتی است که به حرفهایش گوش بدهد.هنر منحصر به فرد آنها، پایین آوردن مخ است.این تیپ آدم ها اغلب خودشان هم از این خصلت خبر ندارند اما به طرز عجیبی از هیچ فرصتی برای برقراری ارتباط جدید دریغ نمی کنند.

اگر آن آدم خودتان هستید!
 

باید پرحرفی را درمان کرد.پس شروع کنید.درد خود درمانی کمتر از درمان توسط دیگران است.
- سکوت را تمرین کنید.خیلی اوقات زمانی که حرفی برای گفتن دارید و واقعا دلتان می خواهد حرف بزنید، سکوت کنید.سخت است، اما نشدنی نیست.
- قبض تلفن همراه و ثابت را جلویتان بگذارید.واقعا دلیلی دارد که این همه پول به خاطر حرف زدن بپردازید؟
- به کارهای نیمه کاره تان فکر کنید که همین پرچانگی باعث ناقص ماندن آنها شده.برای اینکه با آدم های کناریتان بحث جدیدی را باز نکنید، یک هدست داخل گوشتان بگذارید.
- هر جمله ای را که می خواهید به زبان بیاورید در ذهنتان مدام تکرار کنید.ببینید زدن آن حرف چیزی را عوض می کند یا هیچ تاثیری ندارد.اگر هیچ تاثیری ندارد پس دلیلی ندارد آن را بگویید.
- خودتان را با کارهای مفید خسته کنید.مثلا کتاب بخوانید، پیاده روی کنید، ورزش کنید تا فرصت حرف زدن پیدا نکنید.
- این چه کاری است که برای دیگران حرف بزنید.حرف ها، خاطره ها و حتی درد دل هایتان را در یک دفترچه و یا یک وبلاگ شخصی برای خودتان بنویسید.

چه دام هایی دارند؟
 

همیشه موقعیت هایی اهست که به پرحرف ها برمی خوریم و نمی دانیم چطور باید از دست آنها فرار کنیم؛ پس مجبوریم تا آخر ماجرا با پرحرف های عزیز بمانیم.
- داخل اتاق کارتان نشسته اید و مشغول کارید که یکی از دوستان وارد می شود و با کلی کاغذهای روی میزتان بازی می کند و از کارهایی که انجام داده اند و می خواهند انجام بدهند حرف می زند.هرجای حرفشان هم که تمام می شود و از شما سکوت می بینند.ادامه بحث با سوال شروع می کنند و سوال پیچتان می کنند.کلی هم از کار بقیه کارمندها ایراد می گیرند.
- همیشه از او یک پیامک دارید.هر پیامی هم که جواب بدهید، او پیامک تازه ای می فرستد.
- کار تمام شده و از پله ها در حال پایین رفتن هستید که سرو کله اش پیدا می شود و تا ماشین همراهی تان می کند و آخر سر هم بی تعارف سوار می شود و از شما می خواهد که تا یک جایی از مسیر او را ببرید.این بار غیر از گوش، ماشین مفت هم گیر آورده.
- زنگ در خانه را می زنند.همسایه آمده بپرسد دیروز بعد از ظهر که تلفن زده، چرا شما جواب نداده اید.باید توضیح بدهید هر چه هم تعارف کنید داخل نمی آید.به خیال خودش می خواهد زود برود.اما نمی رود و دایرالمعارف کاملی از فعالیت یک هفته گذشته همسایه ها تحویل می دهد.
- توی اتوبوس یک جا برای نشستن پیدا کرده اید و می خواهید سرتان را به پنجره تکیه بدهید که نفر کناری اسم ایستگاه را می پرسد.او یک همدم برای خودش دست و پا کرده و می خواهد تا انتهای ایستگاه یک بند بیخ گوشش حرف بزند.
- تا آن لاین می شوید، یک پنجره سلام سبز می شود.بعضی ها غیرحضوری و مجازی هم گوش مفت گیر می آورند.آن قدر بحث را دنبال می کند که چشم تان را توی مانیتور ببرد.

چه خصوصیاتی دارند؟
 

بیشتر خصوصیات اخلاقی شان از همین پرحرفی شروع می شود، به همین دلیل، تشابهات زیادی دارند.
- وقتی وارد یک جمع جدید می شوید این گروه از آدم ها جزو اولین کسانی هستند که به سمتتان می آیند و می خواهند گروه را به شما معرفی کنند.اول کاری خیلی تحویلتان می گیرند و حسابی هوایتان را دارند.
- همان اول سفره دلشان را باز می کنند و هرچه در دل تنگشان هست بیرون می ریزند.از شما هم توقع دارند مثل آنها رفتار کنید.
- چون به خاطر این پرحرفی دست رد به سینه شان زیاد خورده و همیشه از زمین و زمان شاکی هستید و دنبال فرصتی برای درد دل کردن می گردند و پشت سر عالم و آدم حرف می زنند.
- برایشان فرق نمی کند با چه کسی حرف بزنند.فقط باید حرف بزنند.خاله زنک های بزرگی هستند.چون مدام حرف دیگران را وسط می کنشد و کلی حرف این طرف و آن طرف می برند.
- آدم وقتی زیاد حرف بزند، زیاد هم اشتباه می کند پس ممکن است برای لاپوشانی اشتباهاتشان مدام دروغ های دنباله دار به هم ببافند.
- چون هر روز بخش زیادی از گوش شما را می خورند، این توهم را دارند که دوست صمیمی تان هستند و باید در جایگاه یک دوست صمیمی مدام نصیحت تان کنند.همیشه خودشان را یک دانای کل می دانند.مثلا مدام برای رفتارها و کارهایتان نظر می دهند.ممکن است هیچ ربطی به آنها نداشته باشد.اما این صمیمیت تخیلی زبانشان را به کار انداخته!
- همیشه به دنبال افزایش روابطشان هستند و به همین دلیل دوستی های عمیقی ندارند و ممکن است خیلی اوقات زیر رفاقت های قبلی هم بزنند.چون همیشه دنبال یک آدم جدید می گردند تا تجربه های تلخ قبلی ها را فراموش کنند.
- اکثر این تیپ آدم ها اعتماد به نفس پایینی دارند.همیشه دنبال این هستند که توجه اطرافیان را به خودشان جلب کنند.مدام از خودشان تعریف می کنند و از افتخاراتشان حرف می زنند.
- بیشتر از اینکه گوش داده باشند حرف زده اند و اطلاعات کمی دارند.اما همیشه و در هر مساله ای که شاید تخصصی در آن نداشته باشند مدام اظهار نظر می کنند.مثلا هنوز از راه نرسید یکهو وارد بحث می شوند و ادامه می دهند.

چه کارهایی می شود کرد؟
 

گوش راه ورود به مغز و اعصاب است.باید چاره ای پیدا کنید که در این موقعیت ها قرار نگیرید و اگر هم قرار گرفتید چطور از آن فرار کنید.
- جدی و سر و سنگین رفتار کنید.تا حساب کار دستشان بیاید که گوش شما از آن گوش ها نیست که مفت گیرش بیاورند.
- چیزی برایشان تعریف نکنید، از خاطره هایتان نگویید که کوهی از خاطرات داشته و نداشته شان را در گوش شما فرو خواهند کرد.
- طوری رفتار کنید که انگار حرف او را می فهمید، اگر فکر کند حرفش را نفهمیده اید، مدام برای شما تکرارش می کند.
- مستقیم بگویید وقت ندارید به حرف های او گوش کنید و حتما باید به کارتان برسید.گفتن همین جمله شما را از عذاب بزرگی نجات می دهد.اگر چه اولش کمی سختتان می آید.
- بفهمانید به شما نزدیک نیستند و به هیچ وجه در مسائل شخصی راهشان ندهید.
- اگر همکار یا کارمند پرحرف دارید از او بخواهید در خواست هایش را فقط مکاتبه کند.آنها قدرت نوشتاری و نامه نگاری اداری شان اصلا به پای حرف زدنشان نمی رسد.
منبع: همشهری جوان شماره 315
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان