ماهان شبکه ایرانیان

دعوت الهی

دلم جواب بلی می‌دهد صلای تورا صلا بزن که به جان می‌خرم بلای تورا ز زلف گو که ازل تا ابد کشاکش توست نه ابتدای تو دیدم نه انتهای تو را کشم جفای توتا عمر باشدم، هر چند وفا نمی‌کند این عمرها وفای تورا تو از دریچه دل می‌روی و می‌آیی ولی نمی‌شنود کس صدای پای تورا غبار فقر و فنا توتیای چشمم کن که خضر راه شوم چشمه بقای تورا خوشا طلاق تن و دلگشا، تلاقی روح ...

دعوت الهی
دلم جواب بلی می‌دهد صلای تورا
صلا بزن که به جان می‌خرم بلای تورا

ز زلف گو که ازل تا ابد کشاکش توست
نه ابتدای تو دیدم نه انتهای تو را

کشم جفای توتا عمر باشدم، هر چند
وفا نمی‌کند این عمرها وفای تورا

تو از دریچه دل می‌روی و می‌آیی
ولی نمی‌شنود کس صدای پای تورا

غبار فقر و فنا توتیای چشمم کن
که خضر راه شوم چشمه بقای تورا

خوشا طلاق تن و دلگشا، تلاقی روح
که داده بادل من وعده لقای تورا

هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی
که بنگرم به گل و سر کنم ثنای تورا

به آب و آینه‌ام ناز می‌کند صورت
که صوفیانه به خود بسته‌ام صفای تورا

زجور خلق به پیش تو آورم شکوه
بگو که با که برم شرح ماجرای تورا

شبانیم هوس است و طواف کعبه طور
مگر به گوش دلی بشنوم صدای تو را

به جبر گر همه عالم رضای من طلبند
من اختیار کنم زآن میان رضای تورا

براین مقرنس فیروزه تا ابد مسحور
ستاره سحری چشم سرمه سای تورا

بر آستان خود این دلشکستگان دریاب
که آستین بفشاندند ماسوای تو را

دل شکسته من گفت: شهریارا بس
که من به خانه خود یافتم خدای تو را
شهریار
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان