همه ی انسان ها تمایل دراند پس از ازدواج و تشکیل خانواده، لحظات بسیار خوب و خوشی را در کنار همسرشان داشته باشند. البته این هدفی مطلوب است، اما آنچه اهمیت دارد این است که همواره توجه داشته باشید که زندگی مشترک دو نفر که از دوجنس با دو روحیه ی متفاوت هستند، همواره هم با آرامش و بدون مشکل نخواهد بود. آنچه اهمیت دارد این است که هر یک از زوجین از نقش، مسؤولیت ها و تعهدات خود در زندگی مشترک به خوبی آگاه باشد و هنگام بروز مشکل یا رنجش نیز درصدد حل مشکل باشند، نه پاک کردن صورت مساله، زیرا در غیر این صورت تا مدتی در ظاهر آرامش حکمفرما خواهد بود، اما پس از مدتی شدت مسایل و رنجش های سرکوب شده با فشار هر چه بیشتر بیرون خواهد زد و قدرت ویرانگری خواهد داشت. در مواردی که مساله یی در زندگی پیش می آید، بهترین کار این است که زوجین با مراجعه به یک مشاور متخصص و کارآزموده، برای رفع هرچه سریع تر آن بکوشند. در این مورد نیز نتیجه مطلوب تر زمانی حاصل می شود که هر دو به مشاور مراجعه کنند. اما در شرایطی که زوجین احساس کنند خود به خوبی از عهده ی حل مسائل برمی آیند نیز بهتر است نکاتی را مدنظر داشته باشند تا بهتر بر مشکلات غلبه کنند. پیش از هر چیز بهتر است در یک محیط آرام که بد نیست گاهی اوقات در محیط خارج از منزل باشد، شروع به گفت و گو و تبادل نظر کنید. نخست باید ماهیت مشکل مشخص شود، از عقاید یکدیگر آگاه شوید تا بتوانید اهدافی را برای خود تعیین کنید. برای رسیدن به یک توافق دو جانبه باید از درک طرف مقابل نسبت به موضوع آگاه شوید و این هم میسر نخواهد شد مگر اینکه درباره ی آن صحبت کنید. در گفت و گوها از درد، رنج، نگرانی و حتی خشم های خود با رعایت احترام و آرامش صحبت کنید. باید روند گفت و گو به صورتی باشد که طرفین احساس نکنند مورد قضاوت واقع می شوند و پس از گفت و گو از صحبت های شان علیه خودشان استفاده می شود. به یاد داشته باشید که ادامه ی یک رابطه ی مهم و حساس مانند رابطه ی زناشویی، نیاز به مراقبت و توجه زیاد دارد و صرفاً با انتخاب درست همسر، خوشبختی تا آخر عمر در قلب ما دوام نخواهد داشت. در گفت و گوها احترام به عقاید یکدیگر و حساسیت نسبت به احساسات طرفین در ایجاد محیطی آزاد برای بیان صادقانه ی عقاید و نظرات الزامی است.
برای حل نهایی مشکلات باید هر دو طرف در یافتن یک راه حل مناسب انگیزه ی کمک به یکدیگر را داشته باشند وگرنه فقط مطرح کردن مسایل و مشکلات گذشته و نمک روی زخم طرف مقابل پاشیدن، مشکلی را برطرف نمی کند. شما در هر سنی که باشید بی نیاز از آموختن مهارت های ارتباطی جدید ومؤثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و نهایتاً آرامش، نقش قابل توجهی ایفا می کند. به آنچه موجب نارضایتی شده دقت کنید تا مطمئن شوید که برای دوام و بقای یک رابطه ی مشترک، عشق کافی نیست. وقتی یکدیگر را دوست دارید، اما نقش یکدیگر را نادیده می گیرید، به مسؤولیت ها و تعهدات خود در رابطه نمی اندیشید و تصمیمات یک جانبه و بدون مشورت با همسرتان می گیرید، بدانید که رابطه ی سالم و خوشحال کننده یی نخواهید داشت و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی نخواهید کرد. شکست روابط در بسیاری موارد به دلیل ناامیدی از یکدیگر است. پس بدانید که تمام افراد حتی در سرسخت ترین آنها نیز از نظر رفتاری دارای دو روی سکه هستند و قابلیت های قابل تحسینی برای خوب بودن دارند، البته در صورتی که احساس آزادی و آرامش کنند، نه اینکه زیر ذره بین بروند و برای تمام حرکات و رفتارشان پاسخگو باشند. پس با تنگ کردن عرصه بر طرف مقابل، هرگز نتیجه نمی گیرید. یکی دیگر از مسایل مهم این است که همان طور که هر دو نفر به نوعی در مشکلات احساس می کنند، قربانی رفتار طرف مقابل بوده اند، به نوعی نیز در حق طرف مقابل ظلم کرده اند. در بسیاری از شرایط با توجه به اینکه ما در سطح متفاوتی از امیال، عواطف، احساسات و انتظارات نسبت به همسرمان هستیم، نباید توقع داشته باشیم که او هم در سطح احساسی ما رفتار کند. در غیراین صورت موجب بروز مشکلات مضاعف و تشدید بحران در خانواده می شویم. البته انتظار توجه و محبت معقول از طرف همسر امری طبیعی و بدیهی است، اما میزان آن بسته به وجود هر فرد متفاوت است. بهتر است طرف مقابل را همان طور که هست بپذیریم و مرتب در پی تغییر وی نباشیم. ممکن است در برخی افراد ذاتاً برونگرا بوده و تمایل به ابراز تمامی احساست شان داشته باشند. اما در مقابل، برخی افراد درونگرا هستند و سعی می کنند با رفتار و کارهای شان برخی از مسایل اعم از علاقه یا ناراحتی را نشان دهند. علت رفتار آنها این نیست که مطابق میل همسرشان نباشند یا حتی او را برنجانند. از طرفی باید توجه داشت که انتظارات و توقعات ما از همسران نباید معلول تلقین عوامل و اشخاص یکدیگر باشد. زیرا طرف مقابل به سرعت این موضوع را درک خواهد کرد و احساس می کند تحت فشار روحی است. پس رفتاری به مراتب نامطلوب تر انجام داده و مرتب در لاک دفاعی فرو می رود و غالب رفتارهای بی منظور شما را نیز به قصد خاصی تلقی می کند. یکی دیگر از موضوعات مهم درحل مسائل این است که همواره به دنبال غلبه و پیروزی بر همسرتان نباشید، زیرا اگر در ظاهر نیز این طور باشد، در واقع شما برنده نیستید، بلکه در حقیقت هر دو شکست خورده اید و روابط تان به سردی می گراید و خدشه دار می شود. در مقابل برای اینکه طرف مقابل تمایل داشته باشد که به شما امتیاز قلبی بدهد، سعی کنید او را خوشحال کنید تا شانس موفقیت هر دوی شما افزایش یابد، زیرا حالا من وتو معنی ندارد، بلکه «ما» مساله ی اصلی خانواده است.
منبع:هفت روز زندگی شماره 92