ماهان شبکه ایرانیان

کارت اهدای عضو، هنوز فاقد جایگاه قانونی در ایران است

صبح روز ١٩ مرداد، نام پریا خزاعی، به عنوان کوچک‌ترین داوطلب اهدای عضو در فهرست دریافت‌کنندگان کارت اهدا ثبت شد. پریا، ١٨ مرداد به دنیا آمد و پدرش، یک روز پس از تولد پریا، کوچک‌ترین عضو خانواده را هم در فهرست داوطلبان اهدای عضو ثبت‌نام کرد.

کارت اهدای عضو، هنوز فاقد جایگاه قانونی در ایران است

صبح روز ١٩ مرداد، نام پریا خزاعی، به عنوان کوچک‌ترین داوطلب اهدای عضو در فهرست دریافت‌کنندگان کارت اهدا ثبت شد. پریا، ١٨ مرداد به دنیا آمد و پدرش، یک روز پس از تولد پریا، کوچک‌ترین عضو خانواده را هم در فهرست داوطلبان اهدای عضو ثبت‌نام کرد.

به گزارش ، اعتماد نوشت: با ثبت اسم پریا، تعداد داوطلبان اهدای عضو در کشور به ٤ میلیون نفر رسیده است. شماره عضویت پریا، ٥٥٤٦٨١ است و روی کارت عضویتش، مانند باقی اعضا و داوطلبان اهدای عضو، این جمله درج شده «مایلم اعضا و بافت‌های بدنم را در زمان مرگم اهدا کنم.»

آیا پریا و آن ٣ میلیون و ٩٩٩ هزار داوطلب و دارنده کارت اهدای عضو، در صورت مرگ مغزی، بدون نیاز به رضایت خانواده و اولیا، روی تخت پیوند می‌روند تا با اهدای اعضا و بافت و نسوج بدن‌شان، جان بیش از ٥٠ نیازمند دریافت اعضای حیاتی بدن را نجات و تداوم دهند؟
سیدمحمد کاظمینی؛ رییس مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره الزامات تیم پیوند مراکز درمانی در قبال دارندگان کارت اهدای عضو دچار مرگ مغزی می‌گوید: «اگر فردی کارت اهدای عضو از مراکز معتبر دریافت کرده و به نوعی، نسبت به اهدای اعضای بدن خود بعد از مرگ مغزی، وصیت کرده باشد، تیم پیوند از نظر قانون و شرع اجازه برداشت عضو، حتی بدون جلب رضایت و حضور اعضای خانواده وی را دارد و خانواده هم از نظر شرعی، موظف به اجرای خواسته بیمار مرگ مغزی است اما اقدام تیم پیوند در ایران برای کسب اجازه از خانواده، اقدامی اجرایی و در جهت فرهنگسازی است تا برداشت اعضا و اهدای آن، با همراهی خانواده‌ها انجام شده و آنها، بیش از این دچار تالم و تنش نشوند.»


سال ١٣٦٨، امام خمینی(ره) در پاسخ به استفتای جواز پیوند اعضا از فردی که دچار مرگ مغزی شده و حیات وی غیر قابل برگشت است، اعلام کردند: «بر فرض مذکور چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد با اجازه صاحب قلب یا کبد و امثال آن جایز است.»
بنا بر قانون پیوند اعضا از مرگ مغزی که به استناد این فتوا، سال ١٣٧٩ در مجلس تصویب شد و سال ١٣٨١ آیین نامه مصوب هیات دولت، به این قانون ماهیت اجرایی داد، بیش از ٦٠ بافت و نسج و اعضای حیاتی بدن بیمارانی که دچار مرگ مغزی شده و تمام نورون‌های مغز آنها در نتیجه هیپوکسی تخریب شده باشد، فقط به شرط رضایت و موافقت خانواده بیمار مرگ مغزی، برای نجات جان نیازمندان دریافت اعضای حیاتی قابل اهدا خواهد بود.


کیارش آرامش؛ عضو هیات علمی اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به نگرش شرع اسلام و قوانین ایران درباره جایگاه حقوقی و اخلاقی کارت اهدای عضو می‌گوید: «در دین اسلام و قوانین جمهوری اسلامی ایران، انسان از نظر شرعی و قانونی مجاز به وصیت برای جسد خودش نیست. بستگان و خانواده فرد هم حقی نسبت به جسد متوفی ندارند و وظیفه شرعی خانواده، ملزم می‌کند که در نخستین زمان ممکن، متوفی را به کفن و دفن بسپارند و حتی حق ندارند تصمیم بگیرند که مثلا به جای دفن، بدن متوفی را بسوزانند. در عین حال، استفاده از اعضای جسد، یک اتفاق جدید است و سابق بر این، مرسوم نبوده و به همین دلیل، نه تنها اهدای عضو در تاریخ اسلام نشانه‌ای به جا نگذاشته بلکه در شرع هم، هیچ الزاماتی در این باره دیده نشده است اما در موارد ضروری همچون اهدای اعضای بدن جسد برای نجات یک بیمار، با وجود آنکه مثله کردن جسد در دین اسلام حرام است، حاکم شرع می‌تواند از اختیارات خود استفاده کرده و بپذیرد که در صورت رضایت قبلی فرد یا موافقت خانواده، پس از مرگ مغزی بیمار، اعضای حیاتی بدن برای نجات جان یک یا چند بیمار اهدا شود. اما اگر فرد هم با امضا و موافقت خود، رضایت به اهدای عضو پس از مرگ مغزی داشته باشد، برای جلوگیری از واکنش‌های منفی در سطح جامعه، جلب رضایت خانواده، صرفا برای حرمت به تاثر آنها انجام می‌شود.»


بنا بر آخرین آمار انجمن اهدای عضو ایرانیان، سالانه در ایران ٥ الی ٨ هزار نفر دچار مرگ مغزی می‌شوند که از این تعداد، اعضای بدن ٣ هزار نفر، واجد شرایط اهداست اما هنوز، به دلایلی همچون ضعف فرهنگی در خانواده‌های ایرانی، فقط ٨٠٠ نفر از این تعداد به مرحله اهدای عضو می‌رسند در حالی که در مقابل این تعداد قلیل اهدا‌کننده، ٢٥ هزار نفر در نوبت دریافت عضو هستند و روزانه، ٧ الی ١٠ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست می‌دهند.
امید قبادی؛ قائم‌مقام مدیرعامل این انجمن در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره علت الزام مراکز درمانی محل انجام پیوند اعضا به جلب رضایت خانواده بیماران مرگ مغزی دارنده کارت اهدای عضو می‌گوید: «کارت اهدای عضو، بزرگ‌ترین نماد فرهنگی دنیاست و اگر خانواده‌ای، راضی به اهدای اعضای بدن بیماران مرگ مغزی نیست، معمولا به این دلیل است که نمی‌دانند بیمار مرگ مغزی، اگر زنده بود چه تصمیمی درباره اهدای اعضای بدنش می‌گرفت.

اما همین خانواده، با مشاهده کارت اهدای عضو داوطلبانه بیمار از دست رفته‌اش، به سرعت با اهدا موافقت می‌کند و تا امروز، هیچ مادر و پدری را ندیده‌ام که کارت اهدای فرزندش را دیده باشد و با اهدای اعضای بدنش مخالفت کند. الزام ما به جلب رضایت خانواده بیمار مغزی، بیشتر متوجه این رویکرد است که اجبار مردم؛ به ویژه ایرانی‌ها، آنها را از انجام یک اقدام حتی خیرخواهانه، دور یا منصرف می‌کند. البته نتایج بررسی‌ها در سایر کشورها هم نشان داده که اجبار در اهدای عضو برای دارندگان کارت اهدا، جو روانی ناخوشایندی در جامعه ایجاد کرده چنا‌ن‌که در کشور انگلستان که به مدت ٤ سال، اهدای اعضای بدن دارندگان کارت‌های اهدای عضو، بدون جلب رضایت خانواده و صرفا به جبر داشتن همان کارت انجام می‌شد، بسیاری از دارندگان کارت، از تصمیم برای اهدای عضو در صورت مرگ مغزی انصراف دادند. امروز در ٨٥ درصد کشورهای جهان، تیم‌های پیوند با وجود مجاز بودن اهدای عضو بدون نیاز به جلب رضایت خانواده، پیش از برداشتن اعضای بدن بیمار مرگ مغزی دارای کارت اهدای عضو، رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی را جلب می‌کنند و فقط در سه کشور هلند، فرانسه و سوییس، جلب رضایت خانواده مطرح نیست که البته من هم تایید می‌کنم مادر و پدری که سال‌ها برای بزرگ کردن فرزندش زحمت کشیده، باید امروز این حق را داشته باشد که درباره اهدای اعضای بدن فرزندش تصمیم بگیرد.»


قبادی هم تاکید دارد که: «در دین اسلام، مالک بدن میت، خداوند است و هیچ انسان مسلمانی نمی‌تواند به شکل نوشته یا نانوشته، وصیت کند که پس از مرگ با اعضای بدن او چه کنند. به همین دلیل هم ما در ایران، اتانازی (مرگ خودخواسته) نداریم و حتی فرزندان یا خانواده درجه اول یک فرد در حال کما، نمی‌توانند تا پیش از مرگ قطعی بیمار، خواستار قطع دستگاه‌های تداوم علایم حیاتی از بدن بیمار شوند. بنابراین، تصمیم‌گیری در مورد اهدای اعضای بدن بیمار مرگ مغزی که در واقع یک بیمار غیر قابل بازگشت به زندگی محسوب می‌شود، با حاکم شرع است.»


قبادی می‌گوید در ایران، ٤٠ میلیون نفر واجد شرایط دریافت کارت اهدای عضو هستند که از این تعداد، فقط ٤ میلیون نفر، کارت اهدا دریافت کرده‌اند. کارتی که فاقد جایگاه قانونی است و صرفا یک قدم برای مشارکت اجتماعی محسوب می‌شود. اگر کاظمینی در صحبت‌های خود اشاره می‌کند که «از نظر اجرایی، رضایت خانواده را برای اهدای اعضای بدن بیمار مرگ مغزی جلب می‌کنیم»، ناگفته موید آن است که کارت‌های اهدای عضو که امروز در جیب ٤ میلیون ایرانی جا گرفته، در هیچ مرکز درمانی به کار نمی‌آید چنان‌که کتایون نجفی‌زاده؛ مدیرعامل این انجمن، به «اعتماد» می‌گوید: «کارت اهدای عضو، جایگاه قانونی ندارد و صرفا، اظهار تمایل فرد به اهدای عضو پس از مرگ مغزی است که باعث می‌شود خانواده فرد، از نظر عزیز از دست رفته‌اش آگاه شده و به نحو صحیحی تصمیم بگیرد.»
و قبادی هم تاکید دارد که: «به هیچ‌وجه، بدون دریافت رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی، برای برداشت عضو اقدام نمی‌کنیم و تا زمانی که به خانواده بیمار مرگ مغزی دسترسی نداشته باشیم، بیمار در فهرست اهدا قرار نمی‌گیرد حتی اگر صاحب کارت اهدا باشد. کارتی که ما را از دریافت رضایت خانواده بی‌نیاز می‌کند، کارت معتبر عکسدار صادره از ثبت احوال و مراجع معتبر قضایی است، نه این کارتی که هر لحظه برای تمام افراد قابل صدور است.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان