زندگی بر مدار نظم میچرخد، همانطور که زمین و آسمان بر نظم استوار است. اما بعضیها انگار از مدار زندگی و زمین و آسمان خارج ایستادهاند و هیچ ارتباطی با نظم ندارند.
نکته مقابل نظم و ترتیب شلختگی و بینظمی است و به سمت هریک از دو سوی این طیف که پیش میرویم با افراط یا تفریط مواجه میشویم.
نظم بیش از اندازه وسواس را به زندگی شما میآورد و بینظمیبیش از اندازه از شما یک شلخته واقعی میسازد. کافی است فقط یک هفته هر چیز را هر جایی که راحتتر هستید رها کنید و آنگاه خواهید دید که این بینظمیها شما را یک ماه درگیر خواهد کرد. متاسفانه واقعیت این است که گرچه همه چیز بر مدار نظم میچرخد اما گرایش وسوسهانگیزی به سمت بینظمی دارد.
بنابراین اگر شما مدام نمیتوانید دنبال مرتب کردن خانه باشید و در خانوادهای زندگی میکنید که زن و شوهر هر دو شاغل هستید سعی کنید قوانین نظم را رعایت کنید تا به دردسر نیفتید.
اول از همه باید برای خود یک برنامه نظم و ترتیب بچینید. اگر دیگران مثلا همسر و فرزندان هم با شما همراهی میکنند که چه بهتر میتوانید در این برنامه آنها را هم دخیل کنید.
فرمان اول: هر چیز به جای خویش نیکوست
برای رعایت کردن این فرمان سعی کنید هر چقدر هم که خسته باشید و هر وقتی از شبانه روز هم که باشد هر چیز را سر جای اولش برگردانید. فردا روز دیگری است و یک عالمه کار مربوطسس به خودش را دارد پس هماکنون به دنبال کارهای خو د باشید.
فرمان دوم: بایدها و نبایدها را از ذهن بگذرانید
وقتی در این آشفته بازار قدم میزنید میبینید که خیلی چیزها روی هم و در جاهایی که نباید باشند انباشته شدهاند. فهرستی از آنها تهیه کنید و دقت کنید تا تمام آنچه دارید و آنچه برای نظم بخشیدن به موجودی لازم دارید بنویسید.
فرمان سوم: مختصر شوید
اگر در یک خانه شلوغ زندگی میکنید بزودی از به نظم در آوردن آن ناامید خواهید شد. پس همین حالا تکلیف تمام چیزهایی را که میخواهید و آنها را که نمیخواهید روشن کنید و کم کم خود را قانع کنید از شر زیادیها خلاص شوید. پس شروع کنید به مختصرکردن فهرست و تهیه کردن و جایگزین کردن چیزهایی که برای نظم بخشیدن مورد نیاز است. ایجاد یک کمد دیواری، چند تا قفسه اضافه، یک جارختخوابی، جاجورابی و... چیزهایی است که میتواند به شما در سرو سامان یافتن کمک کند و کتابها، لباسها و سی دیهای سرگردان را نجات بدهد.
فرمان چهارم: به سرگردانی پایان دهید
حالا که قفسههای نظم دهنده را آماده کردهاید ووسایل غیر ضروری را دور ریخته اید برای تمام وسایلی که جای مشخصی ندارند و هر روز از یک جا سر در میآورند یک جای مشخص و همیشگی پیدا کنید. این کار باعث میشود شما، همسرتان و فرزندان بدانند آن وسیله را کجا پیدا کنند و پس از استفاده از آن هیچ بهانه ای برای رها کردنش نداشته باشند.
فرمان پنجم: یک کتابدار خبره شوید
تا حالا سری به کتابخانه زدهاید؟ مطمئن هستم که گاهی این کار را میکنید. اگر نمیکنید، برای نظم بخشیدن به خانهتان هم که شده یکسری به آنجا بزنید. خصوصیت یک کتابخانه با آنهمه کتابهای متفاوت و متنوع این است که شما هر کتابی را بخواهید از آنجا پیدا میکنید. کار کتابدار این است که هر کتابی که پس آورده میشود را بلافاصله سر جای خودش بگذارد. کتابها بر حسب مو ضوع، حروف الفبا، نام نویسنده و خیلی چیزهای دیگر دستهبندی میشوند تا بهترین نظم را داشته باشند.
ارتباطش را متوجه نمیشوید؟ حالا برایتان یک مثلا میزنم: وقتی کوچک بودیم کارتون معروفی بود که در آن یک پروفسور به نام آقای ووپی در کمدش را باز میکرد و تمام وسایلی که بینظم و ترتیب روی هم چیده بود بیرون میریخت. من این کمد آقای ووپی را در خانه یکی از دوستانم دیدهام. او قفسههای کمدش را برداشته بود و همه چیز را از قوطی رب گوجه فرنگی گرفته تا لباسهای تمیز و کثیف با سرعت گلوله میکرد و به زور داخل کمد میچپاند. ظاهر خانه اش تمیز و مرتب بود، اما هیچوقت چیزی را که میخواست پیدا نمیکرد.
اگر چنین کمدی طبقهبندی میشد و هر طبقه وسایلی را در خود جای میداد که با هم سنخیت داشتند براحتی میشد همه چیز را پیدا کرد. برای این کار نظم کتابخانهای خیلی به کمک شما میآید.
مثلا یک قفسه مخصوص لوازم صوتی و تصویری؛ کارتونها یک طرف، فیلمها یک طرف و نوارهای کاست طرف دیگر.
دوربین عکاسی و فیلمبرداری هم میتواند جایی در یکی از قفسههای همان کمد قرار بگیرد.
فرمان ششم: نظام نوین خانه را به خانواده ابلاغ کنید
اگر شما نظمی پدید آورده باشید که فقط خودتان از آن سر در میآورید در حقیقت به هیچ دردی نمیخورد. برای اینکه دیگران هم به خوبی بدانند چه چیز را کجا بگذارند و از کجا پیدا کنند کمی وقت بگذارید و همه شیشههای ادویه و بنشن را نامگذاری کنید و فهرست محتویات را به در کابینت بچسبانید که برای یافتن یک چیز همه طبقات زیر و رو نشود.
در مورد سایر کمدها وقفسهها نیز این کار را بکنید با این کار در واقع نظم رابه دیگران ابلاغ کردهاید و برای این کار میتوانید از آنها هم کمک بگیرید که فکر نکنند در یک خانه نظامی با دیسیپلین دیکته شده و سختگیر افتادهاند.
منبع:http://www.beytoote.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb