یک پژوهشگر حوزهی گردشگری، وضعیت گردشگری در ایران را نامطلوب ارزیابی و اظهار کرد: براساس آمارهای ارائهشده توسط سازمان جهانی جهانگردی، ایران در زمینهی ورود گردشگر و همچنین درآمدهای حاصل از گردشگری در میان 50 کشور اول جهان جایگاهی ندارد. این در حالی است که بر مبنای سند چشمانداز 20 ساله در بخش گردشگری و در افق 1404، ایران باید سالانه حداقل 20میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند.
رحیم یعقوبزاده در گفتوگو با خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آخرین رتبهی ایران در گردشگری جهانی را 79 اعلام کرد و ادامه داد: این رتبه برای کشوری با قابلیتها و جاذبههای فراوان، یک فاجعه است. در مقایسه با ایران، برخی کشورها توانستهاند کارنامهی موفقی را در این زمینه داشته باشند.
به گفتهی این پژوهشگر حوزهی گردشگری، در ردهبندی انجامشده بین 181 کشور بررسیشده در گزارش سازمان جهانی شورای سفر، تولید ناخالص داخلی حاصل از گردشگری در کشور ایران، از نظر اندازهی خالص در رتبهی 30، نسبت به اقتصاد ملی در رتبهی 95 و از نظر رشد اقتصادی در رتبهی 135 قرار گرفته و سهم ایران از گردشگری در جهان حدود یکدهم درصد است.
یعقوبزاده تأکید کرد: با وجود موقعیتهای مناسب و جاذبههای فراوان، این صنعت در ایران هرگز از جایگاه مناسب و شایستهای در عرصههای بینالمللی برخوردار نبوده، اگرچه سزاوار جایگاه مناسبتری است. گردشگری در ایران، پدیدهای فصلی با قطبهای محدود و تقریبا درونزا است و در بخش گردشگری خارجی بیشتر بهعنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب میشود تا جذب گردشگر به بازارهای داخلی.
این کارشناس دربارهی مهمترین دلایل موفق نبودن ایران در زمینهی توسعهی گردشگری، اظهار کرد: عوارض ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی، محاصرهی اقتصادی و بازماندن چرخهای صنایع کشور، افزایش قیمت مواد اولیه و کالاهای ساختهشدهی وارداتی، موجب تحلیل بنیهی اقتصادی و تورم فزایندهی ناشی از نابسامانیهای اقتصادی شد که طبعا و شدیدا این بخش را نیز تحت تأثیر قرار داد. بخشی که میتوانست نقش مهمی در موازنهی پرداختهای ارزی کشور داشته باشد. البته ضعف مدیریت و بهکار گماردن افراد سیاسی در مدیریت گردشگری کشور، بویژه در هشت سال گذشته، دلیل مضاعفی شد تا این صنعت متناسب با ظرفیتها و نیازهای کشور رشد نکند.
این نویسندهی کتابهایی در حوزهی گردشگری ادامه داد: سازمانهای تصمیمگیرندهی فعالیتهای گردشگری، افراد و مسوولان باید با براساس اصل شایستگی بهکار گمارده شوند. ضمن اینکه باید آموزشهای لازم دربارهی کسب فنون مدیریتی و تکنیکهای حل مسائل و مدیریت بحران و مدیریت توسعه، همچنین بهبود و بالندگی و فنون مربوط به مدیریت را فرا گیرند. میتوان ادعا کرد که طراحان و مجریان سیاستهای گردشگری از تجربهی کافی برخوردار نیستند.
وی استفاده از مدیران غیرمتخصص و بیثباتی مدیریت را از جمله مشکلات و موانع توسعهی گردشگری در کشور طی سالهای اخیر دانست و گفت: بهدلیل ماهیت خدماتی و تجاری گردشگری، دولتها چندان نمیتوانند در این زمینه موفق عمل کنند. به تعبیر بهتر، دولتها همواره در برابر صنعت گردشگری باید نقش مدیریت کلان را برعهده داشته باشند و با تدوین ساختار و شکل سازمانهای مناسب حوزه، وظایف سازمانها را مشخص و تعیین کنند و از طرف دیگر، دو مقولهی متفاوت «سیاستگذاری» و «اجرای آن در صنعت گردشگری» را از یکدیگر متمایز کنند.
یعقوبزاده در ارزیابی عملکرد حوزهی گردشگری، توضیح داد: وقایع سالهای اخیر، کشور را به سمت و سویی هدایت کرد که دقیقا نمیتوان جایگاهی را بهعنوان توفیق در دستیابی به اهداف چشمانداز 20 ساله برای آن تصور کرد. مدیریت در عرصهی گردشگری نیازمند تخصص و تجربهی توأم با یکدیگر است و کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند، باید تحصیلات دانشگاهی مرتبط داشته باشند. متأسفانه برخلاف آمار ارائهشده، گردشگری در ایران در سالهای اخیر بحرانیترین دوران خود را (غیر از دوران جنگ) گذرانده است.
این مدرس دانشگاه علم و فرهنگ تهران در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه چقدر میتوان به آمار و ارقام گردشگری در ایران، بویژه در سالهای اخیر اعتماد کرد؟ گفت: بخش قابل توجهی از ایرادها و انتقادهای مطرحشده در حوزهی اقتصاد گردشگری به مبانی آماری آن بازمیگردد.
یعقوبزاده افزود: البته برای حل این معضل در برنامهی چهارم توسعهی کشور، تدوین طرح جامع آمار گردشگری کشور مصوب شد و پیرو آن در سال 1384 «دفتر برنامهریزی، آمار و اطلاعات» بهعنوان اتاق فکر سازمان در ساختار تشکیلاتی سازمان جدیدالتأسیس میراث فرهنگی و گردشگری پیشبینی و مصوب شد؛ اما در اوایل سال بعد با مدیریت جدید سازمان، این دفتر منحل و سامان دادن به آمار گردشگری در نطفه خاموش شد.
وی در ادامه اظهار کرد: به گزارش سازمان جهانی جهانگردی در سال 2010، درآمد مستقیم و غیرمستقیمی که از طریق گردشگری عاید ایران شد، از 900میلیون دلار بیشتر نبود. آمار منتشرشده توسط مراجع دولتی ایران فاصلهای جدی با منطق و واقعیت دارد. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تعداد گردشگران خارجی را در سال 1390، حدود سهمیلیون و 120هزار نفر اعلام کرد که این آمار بهنظر بسیاری از صاحبنظران این حوزه، اغراقآمیز و رقم واقعی بسیار کمتر است.
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به هزینههای توسعهی گردشگری و پیامدهای منفیای که میتواند به بار آورد، اصولا چقدر تأکید بر توسعهی آن ضرورت دارد؟ گفت: یکی از بهترین راههای معرفی فرهنگ ایرانی به جهان و شناساندن چهرهی واقعی کشورمان پس از هجوم تبلیغات سوء که دربارهی ایران اعمال میشود، گسترش صنعت گردشگری است تا به این وسیله، افکار عمومی جهان از موقعیت ایران آگاه شود. از سوی دیگر، میتوان برخورداری از نگاه اقتصادی به صنعت گردشگری را مهمترین مولفه در کنار سرمایهگذاری مناسب قلمداد کرد. توسعهی گردشگری، بویژه در کشورهای کمتر توسعهیافته، عامل موثری در مقابله با فقر است و موجب افزایش درآمد قشرهای مختلف، کاهش بیکاری و رونق اقتصادی و در نتیجه، بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی میشود.
یعقوبزاده ادامه داد: بالطبع سیاستگذاران و برنامهریزان این بخش، در طراحی چگونگی توسعهی آن باید پیامدها و جنبههای گوناگون را در ابعاد مختلف مد نظر قرار دهند تا در آینده با رشد یکبعدی مواجه نشویم و از پیامدهای کم و بیش زیانبار آن در امان باشیم.
وی با تأیید اظهارات برخی کارشناسان مبنی بر اینکه توسعهی گردشگری میتواند جایگزین مناسبی برای نفت باشد، یادآوری کرد: گردشگری تقریبا دو برابر نفت، سود ماندگار دارد و استفادهی صحیح از ظرفیتهای گردشگری در ایران میتواند سودی معادل دو برابر ذخایر نفتی را به کشور سرازیر کند. براساس مطالعات انجامشده، درآمد حاصل از جذب یک گردشگر خارجی با فروش 15 بشکه نفت برابری میکند و اگر این صنعت در کشور توسعه پیدا کند و تعداد فراوانی گردشگر خارجی به ایران بیایند، درآمد حاصل از گردشگری میتواند جایگزین بخشهای قابل توجهی از درآمد فروش نفت شود.
این پژوهشگر حوزهی گردشگری دربارهی پیشبینیاش از آیندهی گردشگری ایران، گفت: متأسفانه در کشور ما تا به حال، این صنعت از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار نگرفته، موانع و مشکلات جذب گردشگر بهصورت جدی و راهگشا شناسایی نشده، بنابراین برنامهریزی مشخصی نیز در این زمینه صورت نگرفته است. برای یافتن دلایل افت این صنعت، علاوه بر مواردی که منتقدان سیاستهای اجرایی کشور در این زمینه عنوان میکنند، باید موارد پیشرفت و تعالی کشورهای موفق در امر گردشگری را نیز بررسی کنیم و از این طریق به راهکارهای مناسب برسیم.
او با بیان اینکه متأسفانه تصویر نامناسبی از کشور ایران در ذهن مردم جهان نقش بسته است، اظهار کرد: براساس آخرین گزارشهای سازمان جهانی شورای سفر که آمار و وضعیت گردشگری کشورها را از سال 2010 تا 2020 میلادی پیشبینی کرده است، ایران در سال 2010 میلادی رشد 9 / 3 درصدی در صنعت گردشگری دارد. براساس همین گزارش، وضعیت گردشگری ایران تا سال 2020 با رکود مواجه میشود و این عدد به 8 / 3 درصد میرسد.
به گفتهی یعقوبزاده، تولید ناخالص داخلی ایران از گردشگری در سال 2010 میلادی 4 / 8 درصد است که معادل 7 / 33 میلیارد دلار است و براساس پیشبینیها، این عدد در سال 2020 به 8 درصد و به رقمی معادل 8 / 81 میلیارد دلار میرسد. همچنین رشد واقعی ناخالص داخلی ایران از گردشگری 9 / 3 درصد است که در 10 سال آینده به 8 / 3 درصد میرسد.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه گردشگری در 10 سال آینده در تمام نقاط جهان رشد خوبی خواهد داشت؛ اما ایران در این صنعت با یک درصد تنزل روبهرو میشود. نتیجهای بسیار روشن و منطقی از آمار و ارقام نشانگر آن است که وضعیت گردشگری ایران در سالهای آینده، بسیار نامطلوب خواهد بود و باید هرچه زودتر برای این صنعت در کشور چارهای اندیشید.
او با اشاره به وضعیت نامطلوب گردشگری در هشت سال اخیر، گفت: با توجه به روند هشت سال گذشته، ایران هیچگاه نمیتواند به اهداف تعیین شدهی خود تا سال 1404 دست یابد و این امر، راه دشوار دولت یازدهم را بیش از پیش نشان میدهد. با این حال امیدواریم این دولت با بهکار گرفتن افراد متخصص و آشنا با حوزهی گردشگری بتواند قدمهای مثبت و پرشتابی را بردارد.
وی وجود یک محیط باثبات اقتصادی را از ضروریات توسعهی گردشگری دانست و تأکید کرد: ثبات اقتصادی علاوه بر آنکه موجب اعتماد و اطمینان سرمایهگذاران در بخش گردشگری میشود، نرخ بهره و ارز را نیز تا حدودی ثابت نگه میدارد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: برای توسعهی صنعت گردشگری در ایران ابتدا باید دولت پیشقدم شود و سرمایهگذاریهای اساسی و کلان کند تا به این ترتیب، سرمایهگذاران خصوصی امیدوار به رویکرد مثبت دولت به این بخش و سپس راغب به سرمایهگذاری شوند.
یعقوبزاده فعال کردن NGOها (در زمینهی گردشگری)، تبیین نقش و اهمیت صنعت گردشگری برای همهی سازمانها و مردم از طریق اطلاعرسانی و آموزشهای لازم و معرفی جاذبههای گردشگری ایران در برنامههای درسی، نگاه اصولی و هدفمند به گردشگری، توجه به خواستههای گردشگران، ایجاد و ساخت فضاهای ارزانقیمت اقامتی و رفاهی، حفظ محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن و ایجاد مراکز تفریحی را از ضرورتهای توسعهی صنعت گردشگری دانست.
او افزود: برای هدایت کشور در مسیر توسعهی گردشگری باید بسترهای لازم را فراهم کنیم. این کار ممکن نمیشود، مگر اینکه از گردشگری برداشت درستی داشته باشیم و امکانات کشور را برای رسیدن به توسعهی آن بهکار گیریم.
این کارشناس با بیان اینکه گوناگونی گردشگران باعث شده است بازارهای ویژهای از گردشگری مانند بخشهایی از بازار گردشگری که جنبهی فرهنگی، روستایی، حادثهجویی یا ورزشی دارند بهوجود آیند، ادامه داد: باید آمار گردشگران و ویژگیهای آنها، انگیزهها، ترکیب جمعیتی، مدت اقامت، الگوهای مصرف و خواستههای آنها مورد بازکاوی قرار گیرد. این امر موجب میشود برنامهریزیهای منطقهیی انجامشده در ارتباط با برنامههای ملی و محلی، در یک ساختار سیستمی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
این پژوهشگر حوزهی گردشگری اضافه کرد: با توجه به مقررات، اعتقادات و ارزشهای حاکم بر جامعهی ایران، امکان جذب گردشگران در حوزههای خاصی وجود دارد که از آن جمله میتوان به گردشگرانی اشاره کرد که با انگیزههای فرهنگی، آشنایی با آداب و رسوم جوامع روستایی و اقوام، دیدن آثار تاریخی، درمان، طبیعتگردی و انجام فعالیتهای ورزشی مانند کوهنوردی، سفر میکنند. بنابراین ایران میتواند برنامههای عمدهی خود را در این حوزهها متمرکز کند.