رکسانا خوشابی؛ کارشناس مشاور حقوقی
گرچه هنوز و همچنان در کشور ما ازدواجهای فامیلی و قومی رواج دارد، اما به عنوان یک مشاور در معرض سوالاتی هستم که ذهن برخی مراجعان را به خود جلب کرده است.
سوالاتی مانند آن که آیا ازدواج فامیلی خوب است یا بد؟ چه خطرات یا مشکلاتی در ازدواج فامیلی هست که در ازدواج با غریبهها نیست؟ ازدواجهای فامیلی چه مزایایی دارد؟ و همین طور الی آخر.
ازدواج فامیلی و ریسکها
متخصصان معتقدند که اکثر ازدواجهای فامیلی، ازدواجهای موفقی نیستند.
حتی بسیاری از متخصصان بر این باورند که بهتر است از ازدواجهای فامیلی با اقوام نزدیک، جلوگیری و پیشگیری بشود.
منظور از اقوام نزدیک، قوم و خویشهایی مانند عموزاده، داییزاده، خالهزاده و عمهزاده است.
اما اگر نسبت فامیلی دورتر باشد، آسیبهای ناشی از ازدواجهای فامیلی کمتر خواهد شد.
در این جا نظر شما را به برخی از دلایل منفی بودن ازدواجهای فامیلی جلب میکنم:
ریسک داشتن کودکان عقب افتاده
متاسفانه همه تحقیقات یا اکثر قریب به اتفاق آنها خبر از این دارند که ازدواجهای فامیلی ریسک داشتن فرزندان عقب افتاده ذهنی را افزایش میدهد. رخدادی که برای هیچ مادر و پدری خوشایند نیست.
در یکی از مطالعههایی که با هدف بررسی تاثیر ازدواجهای فامیلی بر عقب ماندگی ذهنی کودکان انجام شده نتایج چنین توصیف شدهاند: ازدواج فامیلی تاثیری معنیدار در عقب ماندگی ذهنی فرزندان دارد و این موضوع بیان کننده نقش بسیار مهم و ارزنده مشاوره ژنتیک در قبل از ازدواج می باشد.
همچنین مطالعات دیگر نشان میدهند که از جمله عوامل متعددی که در ایجاد معلولیت ذهنی کودکان مورد نظر است ازدواجهای فامیلی و پیوندهای خویشاوندی (همخونی) است و نسبت خویشاوندی والدین حتی اگر در سطح چندمین نسل هم باشد میتواند سبب عقب ماندگی کودک شود.
از این تحقیقات چنین نتیجه گرفته شده است که مرگ و میر فرزندان در غیر خویشاوندان، در حدود چهل در هزار و در ازدواجهای بین پسر عمو و دختر عمو به شصت تا هشتاد در هزار افزایش مییابد.
نتایج تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان میدهد که ازدواج بین اعضای دور و نزدیک خانواده، باعث افزایش میزان مرگ ومیر نوزادان و رشد گسترده انواع بیماریهای جسمی (قبل و بعد از تولد) میشود.
در کشور ما، ازدواجهای فامیلی در روستاها و مناطق عشایری بیشتر از نقاط شهری است و این به دلیل بافت فرهنگی و روابط غنی قومی حاکم بر این مناطق است.
هموطنان عشایر و روستانشینان ترجیح میدهند که با فردی از فامیل و نزدیکان خویش ازدواج کنند. نگاهی به سوابق تاریخی ازدواج خویشاوندی در ایران حکایت از این موضوع دارد که ازدواج خویشاوند مقدس شمرده شده است.
در بررسی سوابق تاریخی ازدواجهای خویشاوندی در سایر کشورها میتوان گفت که از دید جهان غرب ازدواجهای فامیلی غیر قابل قبول است.
در اکثر ایالات امریکا، ازدواج با فامیل نزدیک مثل پسر عمو و دختر عمو، دختر عمه و پسر دایی و بالعکس ممنوع و غیر قانونی است. این قانون در اواخر قرن 19 میلادی به ثبت رسید.
در پژوهشی که در سال 1376 تحت نظر اساتید دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در این زمینه انجام گرفت، 400 کودک به صورت نمونه و به طور تصادفی در استان لرستان انتخاب شدند که 200 نفر از آنها کودک عقب مانده ذهنی و 200 نفر آنها عادی بودند.
در این تحقیق همچنین به سن والدین در زمان بارداری و ترتیب تولد، تحصیلات والدین در زمان بارداری و تعداد فرزندان خانواده توجه شده بود.
نتایج نشان داد که سن پدر در زمان بارداری میتواند بر عقب ماندگی ذهنی کودکان تأثیر داشته باشد و زمان بچه خواستن در مردان باید قبل از سن 40 سالگی انجام پذیرد و بهترین سن برای بارداری مادران سالهای 19 - 34 سالگی است و مادرانی که قبل از 18 سالگی یا بعد از 35 سالگی باردار شوند امکان به وجود آوردن کودکان عقبمانده ذهنی در آنها بیشتر است.
در رابطه با ترتیب تولد، این موضوع با عقب ماندگی کودکان رابطهای نداشت. همچنین تحقیقات نشان داد که معمولاً والدین کودکان عقب مانده ذهنی از لحاظ سطح سواد و تحصیلات از والدین کودکان عادی پایینتر بودند.
همچنین از لحاظ تعداد فرزندان، نتایج نشان داد که هر اندازه جمعیت خانواده بیشتر باشد و در خانواده افراد زیادی با هم زندگی کنند والدین نمیتوانند به خوبی مایحتاج فرزندان را رفع کنند و این باعث میشود که بهره هوشی کودکان در خانوادههای پرجمعیت کمتر باشد. در پایان نتایج نشان داد که تعدد پیوندهای خویشاوندی در والدین عقب مانده ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی بیشتر است.
به عبارت دیگر ازدواجهای خویشاوندی میتواند با عقب ماندگی ذهنی کودکان رابطه داشته باشد. در پایان این پژوهش موارد زیر پیشنهاد شده اند :
- ایجاد و گسترش مراکز مشاوره و کلینیکهای مشاوره ژنتیکی در سطح کشور بخصوص در مناطق عقب افتاده عشایری؛
- تحقیقات گسترده بر روی نمونههای بزرگ در سراسر کشور در زمینه بررسی علل عقب ماندگی ذهنی؛
- مراجعه خانوادهها به مراکز مشاوره ژنتیکی قبل از اقدام به ازدواجهای خویشاوندی؛
- آگاه کردن خانوادهها از خطرات ازدواجهای خویشاوندی و منع این گونه ازدواجها؛
با این که گسترش علم و آزمایشات ژنتیک،کمک شایانی به پیش بینی عقب افتادگی در نوزادان میکند با این وجود توصیه روانشناسان بیشتر بر این نکته تمرکز دارد که همچنان ازدواج با اقوام نزدیک خط قرمز ازدواج است.
سردی جنسی
یکی دیگر از خطرات ازدواجهای فامیلی، سردی تدریجی جنسی در طرفین است.
با این که در ظاهر اقوام از کودکی و نوجوانی با هم بزرگ شده اند و گاهی نسبت به همدیگر احساسات و علاقه زیادی داشته اند اما متاسفانه تجربیات نشان میدهد که افرادی که از کودکی با هم بزرگ شده و بازی کردهاند نمیتوانند میل و گرایش جنسی را نسبت به هم تا زمان طولانی امتداد بدهند.
اطلاعاتی که در کودکی از اقوام پیدا میکنیم مانع ایجاد بلند مدت میل جنسی است. اطلاعاتی مانند این که پسر عمو تا ده سالگی جایش را خیس میکرده، دختر خاله همیشه دستش در بینیاش بوده، پسر عمه تنبل بوده و همیشه از زیر کار در میرفته، دختر دایی هیچوقت دستش را بعد از دستشویی رفتن نمیشسته و خلاصه اطلاعاتی که در زمان کودکی طبیعی، خندهآور و سرگرم کننده به نظر میرسد و باعث دست انداختن کودکان فامیل میشوند در بزرگسالی کاهش میل جنسی به آن فرد را به دنبال دارند.
دخالت و مشکل آفرینی خانوادهها
بررسیها نشان میدهد دخالت خانوادهها در ازدواجهای فامیلی بیشتر از دیگر زوجهاست و از طرف دیگر، گستردگی این دخالتها هم بیشتر از دخالتها در زندگی دیگر زوجهاست چون هم خانوادههای زوجها و هم فامیل در زندگی آنها دخالت میکنند.
اگر این فرض را بپذیریم که دخالت زیاد از حد در زندگی زوجها میتواند مشکلاتی برای آنها به وجود بیاورد، باید این را یکی از معایب ازدواجهای فامیلی بدانیم.
متاسفانه بررسیهای روان شناسان نشان میدهد دخالت اطرافیان در زندگی زوجهای جوان یکی از عوامل اصلی طلاق است. پس زوجهایی که ازدواج فامیلی کرده اند خود به خود یک گام به طلاق نزدیکترند.
هر چند که ممکن است به خاطر نسبت فامیلی از طلاق آنها جلوگیری بشود اما همین هم سلامت روان زن و شوهر را به خطر میاندازد چون دائما در میدان تعارضات زندگی میکنند.
از آنجا که طلاق در ازدواج فامیلی نه تنها دو نفر و دو خانواده را، که افراد و خانوادههای زیادی را تحت الشعاع قرار میدهد. بررسیها نشان میدهد افرادی که ازدواج فامیلی داشته اند و طلاق گرفته اند، طلاق شان به ایجاد کینه و کدورت و جناح بندی در فامیل منجر شده است.
برای مثال خانواده خاله از مرد جانبداری میکنند و خانواده عمو از زن، و به همین ترتیب فامیل دو پاره میشود. پس کسانی که تن به ازدواج فامیلی داده اند به سختی تن به طلاق میدهند و برخی از آنها که در زندگی مشترکشان مشکلات زیادی دارند، برای اینکه طلاق شان به کدورتهای بزرگ تر و گسترده تر منجر نشود، میسوزند و میسازند و فرزندان آنها هم در محیطهای خانوادگی نامساعدتری رشد میکنند.
مهارتها در ازدواجهای فامیلی
اگر پیش از این با فردی از فامیل و اقوام ازدواج کردهاید حتما قبل از بچهدار شدن و نیز در زمان حاملگی، کلیه آزمایشات ژنتیکی را انجام بدهید و با کمک دورههای آموزشی و مراجعه به مشاور و روانشناس، مهارتهای عدم انتقال مسائل و مشکلات به خانوادهها و حل علمی آنها را بیاموزید و هر چه کمتر مشکلات را به خانواده و اقوام انتقال دهید. تا لااقل بتوانید از برخی از تبعات منفی ازدواجهای فامیلی در امان بمانید.
این را هم بگویم که همه ازدواجهای فامیلی بد نیستند و تشابهات فرهنگی و رسم و رسوم، تشابهات ژنتیکی و توقعات مشابه از زندگی مشترک، گاهی زمینه ساز تفاهم و همخوانی در زندگی مشترک میشود.