حرف های سید محمد حسین زابلی درباره تربیت، زندگی و اخلاق
آیت الله زابلی را بیشتر با درس های اخلاقش می شناسند.او سال های زیادی را پای درس فقه،کلام و اصول بزرگان حوزه گذرانده و امروز در سال های پختگی علمی و شخصیتی در دانشگاه امام صادق(ع)اخلاق تدریس می کند.او درباره فراز و نشیب های انسان در روزگار معاصر حرف های جدیدی دارد که خواندنی است.
الگوی عملی زندگی دینی را در آیه «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه»می توان پیدا کرد.بخشی از حرف های رهبر انقلاب درباره اصلاح الگوی مصرف در سال گذشته ناظر به تطبیق الگوی مصرف است.الگوی مصرف ما مشخص است.پیامبر اکرم(ص)و ائمه طاهرین(ع)الگوی مصرف ما هستندو ما باید خودمان را با این الگوها تطبیق دهیم.
راه رفتن آنها،دیدن و شنیدن آنها،اخلاق آنها و همه کارهای آنها قرآنی بود؛اینکه راه رفتن و دیدن و بقیه کارهای روزمره چطور قرآنی می شوند،مسأله مهمی است.
اسلام دین انسانیت است.بعضی از غریزه های انسان و حیوان مشترک است و بعضی غریزه ها مخصوص خود انسان است.واقعیت های دین خیلی ملموس است اما خداشناسی ما ایراد دارد.باید خیلی در این مسأله دقیق شویم که بفهمیم هنوز که هنوز است کمیت علم و عقل لنگ است.کسی که می گوید می خواهم خوش باشم،لذت ببرم و ازفرصت های زندگی استفاده کنم،چگونه می شود با دین سراغ این حرف ها رفت؟
لذت های بچه مسلمان
اسلامی که دین انسانیت است وثروت آن هم حلال و حرام دارد برای این بخش از غریزه های وجودی انسان چه فکری کرده؟ آیا همیشه باید نماز خواند و سینه زد و زیارت عاشورا و ندبه و کمیل خواند؟ شاید این افراد بگویند اینها که خوشی و لذت و آرامش نیستند.در کشورهای غربی میلیون ها دلار خرج می کنند که خوشی و لذت تأمین شود.اسلام چه می کند؟ اسلام شاهکار کرده است.دین ما می گوید اگر می خواهید خوش باشید منعی نیست؛ اسلام خوشی را هم ترویج می کند اما خوشی ها و لذت هایی که اسلام مطرح می کند در مسیر متفاوتی هستند.می گوید به خانواده یتیم سر بزنید و آنها را اداره کنید تا لذت ببرید.باید در مسیر بود تا لذت را فهمید.اگر بخواهیم از الگوی زندگی پیامبر اکرم(ص)و ائمه طاهرین(ع)پیروی کنیم باید در این وادی باشیم.نماز خواندن، دعای کمیل و ندبه خواندن و ...لذت دارد؛ اگر در مسیر باشیم.بعضی از بچه مسلمان ها که به هم می رسند می گویند جای شما خالی بود فلان جلسه روضه خیلی حال کردیم، این حرف ها از کجا می آید؟
ممکن است بعضی که ابتدای کار در این مسیر نیستند این لذت ها را درک نکنند و سراغ آن نیایند.مسأله را با یک مثال توضیح می دهم، عده ای می توانند انتخاب کنند در مسیر آسفالت حرکت کنند، عده ای هم می توانند در جاده خاکی بمانند، شخص باید بیاید خودش ببیند که مسیر آسفالت بهتر است؛ البته بعضی چیزها اثر ذاتی دارند.از فردی که در محیط دیگری بزرگ شده نمی شود انتظار داشت این لذت ها را بفهمد.دل جوان مثل زمین بایر است که هر چه بکاریم همان می روید.باید در تربیت های اولیه دقت کرد.خانواده اولین جای تربیت است.بعد از آن مدرسه و دانشگاه و حوزه و جامعه است.باید ببینیم تربیت از کجا و کی شروع می شود؟ آیا تربیت از هفت سالگی است ؟ از چه سنی است؟ بعضی ها فکر می کنند تربیت فقط به سن مربوط است اما تربیت از لقمه است؛ چون بود اصل گوهری قابل /تربیت را در او اثر باشد.حتی لقمه شبهه ناک و نه حرام،انسان را دور می کند،لقمه حرام که انسان را مقابل حق،مقابل امام حسین(ع)قرارمی دهد.این لقمه ها خانه دین را ویران می کنند.روایتی هست که «السعید سعیدی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه»از موسی بن جعفر(ع)پرسیدند که تفسیر این روایت چیست، صورت عامیانه جواب حضرت این است که می شود فهمید اگر پدر کسی اهل فساد و عرق و ورق و ...بود از پسر نمی شود انتظاری داشت.
همه چیز حساب و کتاب دارد
همه اینها هست، همه چیز حساب شده است؛«اگر تیغ عالم بجنبد ز جا/نبرد رگی تا نخواهد خدا».این واقعی است.همین برنامه ها هم سیر ظاهری خودشان را طی می کنند تا به نتیجه برسند اما قدرت خدا را نباید دست کم بگیریم.قدرت خدا بر جهان حاکم است؛ یعنی باران ابر می خواهد ولی همین ابر باران زا در اختیار خداست.
در اصلاح مسیر هر کس دو چیز وجود دارد؛همت فرد واراده خدا .خیلی ها می پرسند کسی هست که نتواند از مسیر نادرست برگردد.هرگز نباید از رحمت خدا نا امید شد ولی بعضی ها موفق به بازگشت نمی شوند.این طور نیست که هر کس نماز خواند و روزه گرفت ...موفق شود.اما تمام عالم وجود، بر اساس حکمت است.کسی مریض می شود و او را به بیمارستان می برند.دکتر نیامده و تلفنی به او می گویند که یک مریض بدحال است.دکتر می گوید که فعلاً آزمایش های قند و فشار و ...را انجام دهید تا برسم.بعد که می آید بدون اینکه مریض را ببیند چند عدد را نگاه می کند و می گوید که مریض زنده می ماند یا نه.تمام وجود انسان عدد است، مقررات است، قدر یعنی اندازه.وقتی این عددها پس و پیش می شوند وضع انسان هم پس و پیش می شود.
نگاه:
بین مردم باش ولی با مردم نباش
نشست و برخاست های انسان در زندگی مهم است و اثر مثبت و منفی دارد.هر دو اثر را دارد.در اسلام گفته اند:«کن فی الناس و لا تکن مع الناس »بین مردم باش ولی با مردم نباش.یکی از بزرگان رفته بود سمت «سنگان»و 18-17 نفر را به کوه های آنجا برده بود که درباره معنویت و اخلاق آنها کارکند.مرحوم پدرم به او گفتند:فلانی!اینها را می خواهی در کوه تربیت کنی؟ هنر این است که در محیط شهر باشی و با تقوا بمانی.پدرم گفته بود اگر مرد کاری در محیط شهر آنها را رشد بده!
منبع:نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ.