تغییر پذیری در رفتار

تغییر مانند در اطاقی است که باید از داخل باز شود تغییر در قوانین طبیعت همیشه در حال اجراست. این تغییرات از کوه ها گرفته تا دریاها و اقیانوس ها، از گیاهان تا حیوانات و نهایتاً در مورد انسان ها، قابل مشاهده و پیش بینی است

تغییر پذیری در رفتار
تغییر مانند در اطاقی است که باید از داخل باز شود
تغییر در قوانین طبیعت همیشه در حال اجراست. این تغییرات از کوه ها گرفته تا دریاها و اقیانوس ها، از گیاهان تا حیوانات و نهایتاً در مورد انسان ها، قابل مشاهده و پیش بینی است. مرگ یا به کلامی دیگر فنا و نابودی در طبیعت وجود ندارد.
آنچه که اتفاق می افتد، تغییر است. آدم ها زندگی می کنند به قولی عمودی، وقتی فوت می کنند افقی می شوند. تغییر از عمودی به افقی. جسم به خاک بر می گیرد و انرژی حاصل از آن موجب رشد موجودات دیگر. این چرخش و گردش در ابعاد مختلف، در مسیر طبیعت صورت می پذیرد. از ریزش برگ پاییزی از درخت که موجب رویش برگ سبز بهاری می شود، از آب شدن یخ تا بخار شدن آن از فرسایش کوه ها طی میلیون ها سال، تا زایش کوهی دیگر در جای دیگر، همه این ها در مسیر تغییر قرار دارند. تغییرات این چنینی قابل مشاهده و پیش بینی است.

اما در مورد انسان
 

تغییرات فیزیکی به مرور زمان خود به خود اتفاق می افتد. بچه ها بزرگ می شوند و بزرگ ترها پیر، اما آنچه باید اتفاق بیفتد، تغییرات رفتاری است.
هیچ کس نمی تواند رفتار فردی را عوض کند، مگر فرد مورد نظر خود علاقه مند به تغییر باشد. تغییر مانند در اطاقی است که فقط از داخل باز می شود و ما همه در بیرون در، به مراقبه نشسته ایم تا در، از داخل باز شود. وقتی خودت در را باز می کنی یعنی پیروزی و نتیجه بالا رفتن اعتماد به نفس، صفای باطن کنترل و هدایت از درون، شما را آرام می کند. بنابراین از درون خود را تعریف کنید و در فکر تعریف و یا مقایسه با دیگران نباشید.

کنترل مستقیم، کنترل غیر مستقیم
 

کنترل مستقیم، مربوط به رفتار ماست که باید به مرور تغییر پیدا کند.
کنترل غیرمستقیم، مربوط به رفتار دیگران است که باید با شناخت فرد مورد نظر، راه نفوذ را پیدا کرد. ملاحظه، کنار آمدن، لبخند، و یا خیرخواهی. در نهایت همیشه راه نفوذ در دیگران وجود دارد. باید پیدا کرد و باید به دنبال ارزش های طرف مقابل بود تا با آگاهی از خصوصیات او و یا پی بردن به ارزش هایی که شاید مورد قبول شما نباشد، راهی برای نفوذ پیدا شود.
و اما برای کنترل مستقیم، نمی توان از جملات القابی استفاده کرد. از دعا به باور یقین تا جملات تاکیدی مطلب دیگر اینکه از اگرها بپرهیزید. اگر فرزند حرف شنویی داشتم، اگر کی وقت داشتم، اگر مدرک تحصیلی بالاتری داشتم و هزاران اگر دیگر. این اگر ها خط مداوم و ممتدی هستند که هیچ گاه به جای مناسبی نمی رسند و عمر و زمان انسان را به هدر می دهند. لزوماً بر بودن و شدن و توانستن تکیه کنید. می توانم صبور باشم. می توانم عاقل تر و دوست داشتنی تر باشم.
داستان یوسف پیامبر که به مدت 13 سال در زندان به سر برد، اما با تکیه بر بودن و در لحظه ماندن نه در گذشته و نه در تاریکی آینده و با تکیه بر بودن به جای داشتن، کار کرد و عاقبت فرمانروای مصر شد. بنابراین با تکیه بر روی آنچه که هستیم و بر بودن در لحظه، می توان به دنیای جدیدی قدم گذاشت به جای تکیه بر کنترل غیر مستقیم دیگران، در فکر اصلاح و تغییر خود باشیم.
کنترل مستقیم، یعنی جا به جایی پارادیم خود.
برای نفوذ بر دیگران، راز شنیدن را باید آموخت. همچنین راز دوست داشتن را. همکاری کردن با خلوص و صداقت، و از ته دل لبخندزدن.
آدم ها، برای خوشبختی خود همه چیز را تغییر می دهند ؛ اتومبیل، دکوراسیون منزل، ولی در فکر تغییر خود نیستند. در حالی که آن کس که باید تغییر کند، خود انسان است. تغییر یعنی دگرگون کردن روال قبلی، یعنی یک قدم به جلو، و در نهایت خویش را پیدا کردن. به قول اقبال لاهوری:
«خویش را در خویش پیدا کن، گوهر خود را هویدا کن، کمال این است و بس»
منبع:مجله راه کمال شماره 27
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان