تا حالا مطلبی در مورد «قاطع بودن» شنیده اید؟
تصویر یک آدم قاطع در ذهن شما چگونه است؟ یک آدم عبوس عصا قورت داده که با یک من عسل هم نمی توان طعم تلخ رفتار و حرکاتش را شیرین کرد یا فردی خوش مشرب و شفاف که خودش را درگیر رودربایستی های معمول فرهنگمان نمی کند و پیچیده هم عمل نمی کند پس تکلیفمان با او مشخص است؟
تا مدت ها پیش تصویر فرد قاطع برای من تصویر نفر اول بود و به همین خاطر وقتی در جایی به «الگوی رفتار قاطع» بر می خوردم خیلی از آن استقبال نمی کردم و ترجیح می دادم عصایی قورت نداده باقی بمانم. یک بار به طور اتفاقی مطلبی در مورد «نه گفتن به موقع» خواندم و متوجه شدم که این مهارت جزیی از «الگوی رفتار قاطع» است؛ همین مسئله مرا به مطالعه بیشتر ترغیب کرد و دیدم فرد قاطع همان نفر دومی است که اتفاقا من ترجیح می دهم دوستانم را از بین چنین افرادی انتخاب کنم.
چای تان را نوش جان کنید تا بیشتر دراین مورد صحبت کنیم:
محققان و رفتارشناسان سه الگوی متفاوت به عنوان الگوی رفتاری افراد معرفی می کنند:
الگوی رفتار تهاجمی
الگوی رفتار انفعالی
الگوی رفتار قاطع
الگوی رفتار تهاجمی که معمولاً با پرخاش و سخنان تند و گزنده همراه است معمولا هم به دلیل فضای خشم آلودی که ایجاد می کند باعث آسیب رساندن به سلامتی فرد و طرف مقابل می شود و علاوه بر آن به دلیل آن که ممکن است منجر به توهین شود مانع از بروز یک ارتباط سازنده و موثر می شود.
ضمن اینکه هر دو طرف در هنگام بروز این نوع رفتار در نهایت بازنده اند و رابطه آرامی ندارند. چرا که اگر حتی با رفتار تهاجمی به خواسته خود برسیم این احتمال را ایجاد کرده ایم که طرف مقابل که حالا زخم خورده ماست به نحوی تلافی کند. بنابراین الگوی تهاجمی الگوی رفتاری پذیرفته شده ای نیست و می تواند منشا مشکلات زیادی برای ما باشد.
در الگوی رفتار انفعالی فرد به دلیل نگرانی ها و ترس هایی که دارد از خواسته خود می گذرد و یا به فراموشی و انکار روی می آورد که در این صورت هم رفته رفته رنج هایی در او پدید می آورد و این رنجش ها تلنبار شده تبدیل به خشم فروخورده و کینه و نهایتا اضطراب مزمن می شوند. این روزها هم همه جا می گویند و می نویسند که اضطراب و استرس مخصوصاً از نوع مزمن آن ریشه بسیاری از بیماری های جسمی و روحی است. گاهی وقت ها هم این خشم ها و کینه ها مثل دمل چرکی سرباز می کند و منفجر می شود که حاصلی جز خرابی و ویرانی ندارد.
اما فردی که رفتار با الگوی رفتار قطع همخوانی دارد، بر خلاف دو مدل بالا «حذف خویشتن» نمی کند و به موقع از «هنر نه گفتن» استفاده می کند با دیگران همدلی می کند، پشت سر آن ها حرف نمی زند، دقیقا می داند چه می خواهد و بررسی کرده است که آنچه می خواهد به حق و منصفانه است.
چنین فردی آماده مذاکره اصولی و منطقی است، درست انتقاد می کند، انتقاد را می پذیرد و عمدتا آرام است؛ او به جای پیش داوری و قضاوت در مورد عملکردتان توضیح می خواهد و در صورت نیاز در مورد کارهایش توضیح کافی می دهد.
راستش وقتی الگوی رفتاری خودم را با این مدل مقایسه کردم دیدم مهارت های زیادی باید یاد بگیرم و چند عادت را باید تغییر دهم اما در نهایت فکر می کنم به آرامش و منافعش می ارزد. اگر آرام و پیوسته و با پذیرش صادقانه اشکالاتم پیش بروم نباید قاطع شدن کار چندان سختی باشد؛ شما چه فکر می کنید؟
منتظر نظرات قاطع و صریحتان هستم. آدرس ای میل من جایی همین دوربرهاست !
منبع: کتاب «اسرار قاطعیت» نوشته گیل لیندن فیلد
منبع:مجله راه کمال شماره 27