دوره ی نئوکلاسیک با احترام به بینشها و تفکرات دوره کلاسیک یونان و روم و نقد ادبی آغاز شد. نویسندگان نئوکلاسیک طرفدار نظم و تعادل و آداب سخن و سلامت عقل بودند وبنابراین احساسات باید با منطق عقلانی کنترل میشد و قوانین به درستی رعایت میشدند. از استعاره و تشبیههای دور از ذهن و مبالغه و اغراق و ابهام و پیچیدگی در کلام خبری نبود.
همه چیز ساده و قابل فهم ارائه میشد و اصول منطقی بر احساس و نظرهای شخصی میچربید. پایانی بر استعاره های مبهم متافیزیکی بود و همچنین استفاده از الفاظ رکیک وعامیانه که در ادبیات دوره الیزابت رواج پیدا کرده بود نیز در این دوره رواج خود را از دست داد و هرچقدر شاعران و نویسندگان در دوره ی الیزابت در آوردن هر کلمه ای اعم از زشت و گوشه کنایه و رکیک و کوچه خیابانی آزاد بودند,
حالا با آغاز دوره رستوریشن و نئوکلاسیک به دنبال نظم و آداب میگشتند تا از آن آشفتگیها رها شوند. بنابراین توجه به اصول و قواعد منطقی و نه آزادی و رهایی احساس رواج میگیرد.
سروکله هر دوره ای در تقابل با دوره پیش از خود پیدا میشود و گونه ای اعتراض به سبک پیش از خود است, درنتیجه با گذر زمان دوباره نیاز به آزادی بیان حس میشود پس توجه به نظرهای شخصی و گریز از اصول و قواعد و دیدگاه های جامع صاحبان نظر یا صاحب نظران شروع به شکل گیری میکند و دوران رمانتی سیسم پا به عرصه وجود میگذارد.
رمانتی سیسم را نباید صرفا احساس گرایی نامید. رمانتی سیسم دوره ای است که جوامع به سمت ارزش گذاری آرای شخصی پیش میروند و نظر شخصی افراد اهمیت پیدا میکند. چه این آرا جنبه احساسی داشته باشند چه منطقی و فلسفی. فردگرایی راه خود را باز میکند و هویت فردی اشخاص مورد توجه و احترام قرار میگیرد. شاید بتوان از این دیدگاه با عنوان مبنایی برای آزادی دموکراتیک در عصرحاضر یاد کرد.