امکان وابسته شدن یکی از توانمندیهای مغز انسان است که مقدار متعادل آن در زندگی انسان مفید است. به خاطر این توانمندی است که بسیاری از روابط انسانی، با وجود این همه سختی ادامه پیدا میکنند. به خاطر همین ویژگی، بسیاری از افراد نسبت به شغل خود احساس تعهد و علاقه میکنند و کارهای بزرگی در زندگی شغلی خود انجام میدهند. اما همین ویژگی مثبت گاهی ممکن است به حالت بدخیم تبدیل شود. در این مقاله ویژگی افرادی را میگوییم که به کار کردن وابستگی بدخیم پیداکردهاند. از آن مهمتر بررسی میکنیم که اگر این افراد همسرمان شدند، چگونه با آنها کنار بیاییم.
آیا من یک معتاد به کارم؟
افراد ممکن است در طول زندگی خود، نسبت به مواردی وابستگی بدخیم پیدا کنند. این وابستگی شدید میتواند به غذا، روابط جنسی و یا کار کردن به وجود آید. وابستگی بدخیم این نشانهها را دارد:
- وجود تمایل شدید یا اجبار
وقتی فردی نسبت به کار وابستگی بدخیم پیدا میکند، تمایل شدید درونی نسبت به بیشتر کار کردن در او به وجود میآید. این میل و خواستن ممکن است بهقدری شدید شود که فرد حاضر باشد از تمام لذتهای زندگی خود، برای کار بیشتر چشمپوشی کند. گاهی ممکن است تمایل و خواستنی در کار نباشد و فرد برای انجام کار بیشتر احساس اجبار کند. او ممکن است حتی برای سفرها یا مهمانیهای خود هم کلی کار آماده کند و به همراه خود داشته باشد که در صورت پیدا کردن کوچکترین وقت خالیای به آنها بپردازد. درواقع شاید از این کار خود خوشحال نباشد، اما گویی یک احساس اجبار درونی او را به این کار وادار میکند.
- تحریک در حضور نشانه
همینکه یکی از همکاران فرد وابسته به کار با او تماس بگیرد و از او بپرسد که آیا میتواند جمعه صبح در یک جلسهٔ کاری شرکت کند، کافی است که قرار مهمانی خانوادگی را فراموش کند و قبول کند که در جلسه شرکت کند. درواقع باوجود یک نشانهٔ کوچک رفتار وابستگی در فرد تحریکشده و او توان مقابله با آن را ندارد.
- بیتفاوتی به عوارض رفتار
وقتی کسی گرفتار یک وابستگی بدخیم شود، نسبت به عوارض و پیامدهای آن بیتفاوت میشود. این فرد آنچنان در کار خود غرق میشود که نمیتواند تخمین درستی عوارض و پیامدهای این حالت بر زندگی شخصی و خانوادگی خود داشته باشد. درست مانند عاشقی که پیامدهای یک رابطهٔ آسیبزا را نادیده میگیرد، یک فرد وابسته به کار هم نسبت به پیامد آنچه انجام میدهد کور و کر میشود.
- بیتأثیری محرومیت بر وابستگی
کنترل کردن، محرومیت کشیدن و استفاده از فشار بیرونی برای کاهش وابستگی بدخیم کارساز نیست. همان عاشق دلخسته را به یادآورید. هرقدر او را از دیدن معشوقش محروم کنید و تلاش کنید تا با زور و اجبار او را از دل بیرون کند، کار سختتر میشود. این عاشق هرقدر بیشتر محرومیت بکشد، تشنهتر میشود و میزان وابستگیاش به معشوق نیز بیشتر میشود. درواقع فشار و کنترل بیرونی تنها بر میزان وابستگی افراد افزوده و این وابستگی را محکمتر میکند.
- توجیه بیرونی برای وابستگی
این مورد دربارهی وابستگی به کار، بیشتر از هر مورد دیگری صدق میکند. افراد بهخصوص مردان توجیه فرهنگی خوبی برای وابستگی خود به کار در ذهن دارند. آنها بر این باورند که برای بهبود اوضاع اقتصادی و رفاه مالی خانواده خود تلاش میکنند و حتی باید موردتقدیر و تشکر اعضای خانواده هم قرار بگیرند. این افراد غالبا نسبت به وابستگی بدخیم خود ناآگاه هستند و خیال میکنند محبتها و فداکاریهای آنها در خانواده نادیده گرفته میشود.
وقتی معتاد به کار همسرمان میشود
حال که تا حدودی با ویژگیهای ذهنی و روانی افراد وابسته به کار آشنا شدید، حتما میتوانید برای رویارویی با آنها در زندگی خود راهکارهای منطقیتر و سازندهتری پیدا کنید. در ادامه به چند نمونه از این راهکارها اشاره خواهم کرد.
- شما مقصر نیستید
بسیاری از همسران افراد وابسته به کار، خود را سرزنش کرده و در مورد اینکه همسرانشان زمان زیادی را به کار اختصاص میدهند، احساس گناه میکنند. آنها فکر میکنند که حتما در مورد وظایف همسری خود کوتاهی کردهاند و به همین دلیل او از خانه فراری است. اما واقعیت این است که این احساس گناه شما هیچ کمکی به حل مسئله نخواهد کرد.
- فشار و تهدید کارساز نیست
همانطور که گفتیم محرومیت و ایجاد فشار و تهدید بیرونی برای حل این موضوع کارساز نیست. درصورتیکه باورهای همسرتان در مورد میزان کار کردن تغییر نکند نمیتوانید او را از محل کارش جدا کنید. توجه داشته باشید که بخش مهمی از رفتارهای حاکی از وابستگی او بهصورت خودکار و ناآگاهانه از او سر میزند. بنابراین باید راههایی غیر از تهدید و محرومیت را برای حل این موضوع امتحان کنید.
- محیط را تغییر دهید
یکی از بهترین راهحلها برای بهبود وابستگی بدخیم، اصلاح محیط است. محیط شامل محیط فیزیکی و اجتماعی زندگی افراد است. گاهی اوقات برخی محیطها وابستگی فرد به کار را افزایش داده و آن را تقویت میکنند. برای اصلاح محیط میتوانید نشانههای محرک را از محیط خود دور کنید. مثل اینکه از همسرتان بخواهید تلفن همراه خود را در روزهای تعطیل خاموش کند یا اینکه وقتی وارد خانه شد لپتاپ را داخل کمد قرار دهد تا با دیدنش به کار کردن تحریک نشود. سعی کنید ارتباطات خود را با افرادی که حالت نرمال دارند بیشتر کنید و تا جای ممکن در روزهای تعطیل از ارتباط با همکاران وابسته به کار همسرتان اجتناب کنید.
- برنامهٔ تفریحی دقیق مشترک ترتیب دهید
افراد وابسته به کار از اینکه بیکار در خانه بچرخند و یا اینکه روی مبل لم بدهند و بیهدف تلویزیون تماشا کنند، بیزارند. این کار به آنها اضطراب وارد میکند. آنها فکر میکنند که وقت طلاییشان را ازدستدادهاند. برای اینکه بتوانید آنها را از کارشان دورنگه دارید باید برنامه دقیق و منظمی از تفریح داشته باشید. این افراد عاشق این هستند که یک کار (به نظر خودشان مهمی) را انجام دهند. بنابراین از قبل، برای روزهای تعطیل برنامهریزی کنید و از آنها بخواهید که مثل در یک برنامهی مهم صعود کوه شما را همراهی کند.
- اهمیت حضورش را یادآوری کنید
برخی افراد بهخصوص مردان در فرهنگ ما بر این باورند که بودن یا نبودنشان در خانه فرقی به حال اعضای خانواده ندارد. آنها فکر میکنند تنها وظیفهشان تأمین معیشت خانواده بوده و کار دیگری بلد نیستند که برای اهالی خانه انجام دهند. مهم است که به آنها نشان دهید که بدون حضورشان شام نمیخورید. یا اینکه برای تصمیمگیری در مورد بچهها به مشورت او نیاز دارید. به او یادآور شوید که به لحاظ عاطفی به او وابسته هستید و نیاز دارید زمانی را با او بگذرانید. البته نحوهٔ انتقال این پیامها بسیار مهم است. درصورتیکه این حرفها باعث شود او احساس محدود شدن و دربند شدن پیدا کند، بازهم بیشتر از خانه فراری میشود. درواقع او باید باور کند که در خانه کارهای مهم و چالشبرانگیزی برای انجام دادن وجود دارد که تنها به دست او قابل انجام خواهد بود.
- خانه را به محیط امن و آرامی تبدیل کنید
افراد، به کار وابسته میشوند چون کار کردن برای آنها پاداش به همراه دارد و از انجام آن احساس لذت میکنند. درصورتیکه بتوانند این لذت را از منابع دیگری به دست آورند، بهتدریج قادر خواهند بود که رفتار وابستگی به کار را کاهش داده و رفتارهای لذتبخش دیگری را جایگزین کنند. وجود شرایط لذتبخش و آرام در خانه میتواند به این افراد کمک کند تا لذت موردنیاز خود را در خانه و در کنار افراد خانواده خود، جستوجو کنند.