به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: اینجا نشستهاند؛ از مبالغی میگویند که به حساب تعاونی و شهرداری واریز شده و کسی از سرنوشتشان اطلاع ندارد. پرداختیها مختلف است؛ از نفری ١٠میلیون تومان گرفته تا ١٢٠میلیون تومان.
«١١سال پیش یک اشتباهی کردیم همه روی هم پول گذاشتیم، یک تعاونی تشکیل دادیم به نام تعاونی کارکنان شهرداری منطقه ١٨؛ امتیاز خریدیم و برای هر امتیاز حداقل ٧٥هزار تومان پول دادیم. قرار بود سال ٨٧ واحدهای مسکونی را تحویل دهند.» این را یکی از اعضا میگوید که تاکنون ٣٤میلیون تومان پرداخت کرده است. یکی شهرداری را مقصر میداند، یکی هیأتمدیره سابق تعاونی، یکی اداره کل تعاون، یکی دادگستری را.
پیش از این شهردار منطقه ١٨ به شبکه دو سیما گفته که روحش هم از این ماجرا خبر ندارد؛ چرا که یک عده دور هم جمع شدند و برای خودشان تعاونی راه انداختهاند. پیگیریهای «شهروند» از شهرداری منطقه ٢٢ و معاون تعاون وزارت کار هم بینتیجه ماند؛ گویا هیچکس از این پرونده اطلاعی ندارد! موضوع را با ماشالله عظیمی، عضو هیأتمدیره اتاق تعاون ایران، در میان میگذاریم. او که امیدی ندارد این پروژه به جایی برسد، میگوید: این پرونده تبدیل به یکی از پیچیدهترین پروندههای تعاونی شده است. اگر پرونده مربوط به کارکنان شهرداری بود، میشد موضوع را به اتحادیه کارمندان دولت ارجاع داد اما گویا در این تعاونی غیر از کارکنان شهرداری منطقه ١٨ افراد متفرقه هم در تعاونی عضوگیری شدهاند و بنابراین بعید میدانم مشکل به همین جا ختم شود. از سوی دیگر معاونت تعاون وزارت کار میتواند عالیترین مرجع حل مشکل باشد اما داستان اینجاست که به دلیل بهرهبرداری از زمین این تعاونی در بلوار و دریاچه و... پای وزارت راهوشهرسازی و شورایعالی شهرسازی، شهرداری و... هم به ماجرا باز میشود. بنابراین پرونده، پرونده بسیار پیچیدهای شده و مشکل به این راحتی حل نمیشود.
او معتقد است اعضای تعاونی باید در درجه اول مجمع تشکیل دهند و هیأتمدیره انتخاب کنند تا هیأتمدیره بازخواست شود و طرف قانون قرار بگیرد. عظیمی توصیه میکند مشکل در ابتدا با شورای داوری اتاق تعاون مطرح و پیگیری پرونده از این نقطه شروع شود.
داستان از چه قرار است؟
تعاونی مسکن کارکنان شهرداری منطقه ١٨، سال ٨٢ فراخوان عمومی داد که پول بریزید تا خانهدار شوید. بنا بود که تا سال ٨٧ واحدهای مسکونی ساخته شده و به اعضای تعاونی داده شود. ٧ قطعه زمین در قسمتهای مختلف منطقه ٢٢ خریداری و بعد از مدتی رها شد. حالا ١٢سال گذشته و هر قطعه زمین به نوعی به سرنوشت عجیب و تلخی دچار شده است. عصر جمعه، اعضای تعاونی این منطقه که صاحبان زمینهایی با نام تجاری ٢٠٥٨ و ٢١١٤ بودند، در محل این زمینها جمع شده و تحصن کردند.
همه چیز درباره سرنوشت پروژه ٢٠٥٨
هر چند دقیقه یکبار یکی از گوشه کناری داد میزند و با دیگری درگیر میشود. پیرمرد یک گوشه ایستاده و میخواهد فقط بداند امیدی هست که خانه به عروسی پسرش برسد؟ او میگوید: «سال ٨٥، ما ٢٠٠ نفر اعضای تعاونی بودیم و امتیاز منزل مسکونی را در زمین ٢٠٥٨ خریدیم. نفری ٧میلیون و ٥٠٠ تومان همان ابتدای کار از ما گرفتند تا زمین را بخرند. بعد از یکسال گفتند، یک قطعه زمین ٣هزار متری جلوی دید زمین قرار گرفته، آن را هم بخرید زمین شما مشرف به دریاچه میشود. ٣میلیون تومان دیگر برای زمین تکمیلی پرداخت کردیم. ٢سال بعد گفتند تصمیم گرفتیم کاربری زمین را از مسکونی به تجاری تغییر دهیم و برای این تغییر جواز ٥میلیون تومان دیگر طلب کردند. جواز ساخت را که گرفتند، نفری ٥میلیون تومان دیگر دادیم تا کارگاه احداث کنند. موضوع این است که در تمام این مدت ما فکر میکردیم ٢٠٠ نفریم و همه چیز قرار است بین ٢٠٠ نفر تقسیم شود، بعد از مدتی فهمیدیم ٣هزار و ٣٠٠ نفریم نه ٢٠٠ نفر! زمین ٢٠٥٨ گودبرداری و کارگاه در آن تأسیس شده است. ابتدای کار یک قرارداد بین تعاونی و پیمانکار بسته شد که به موجب این قرارداد، ٦٠درصد برای اعضای تعاونی و ٤٠درصد سهام برای پیمانکار منظور میشد. بعد از مدتی هیأتمدیره سابق با پیمانکار لابی کرد و این درصد کاملا جابهجا شد. ٤٠درصد اعضا، ٦٠درصد پیمانکار!
بارها به تعاونی مراجعه کردیم. شکایت کردیم و بعد از دوندگیهای ما بالاخره هیأتمدیره قبلی عزل شد و کارش به دادگستری کشید، اما مشکل ما هنوز پابرجاست و او هم راستراست برای خودش میچرخد! یکی دو تا هم مشکل نداریم. از طرفی ما پول جواز ساخت دادیم. ٩٠درصد این پول به حساب شهرداری واریز شده اما به علت بیکفایتی هیأتمدیره، ١٠درصد آخر آن باقی مانده و پرداخت نشده است که شهرداری میگوید، بابت دیرکرد این ١٠درصد، ١٠٠میلیون تومان باید بپردازیم!» مرد جوانی میگوید: «خانم ما این پیمانکار را نمیخواهیم. کار که نمیکند. پول ما را هم میخورد. ١٠٠سال دیگه هم خانهدار نمیشویم.» خانم دیگری که آنطرفتر ایستاده، میگوید: باز خوش به حال شما که زمینتان پارکینگ طبقاتی چیتگر نشد. ما چه بگوییم که هیچ امیدی نداریم؟ او تاکنون ١٠٠میلیون تومان در پروژهای که ٢١١٤ نام دارد و چند متری آنورتر است، هزینه کرده است.
زمین پروژه ٢١١٤، زمین پارکینگ طبقاتی دریاچه چیتگر 2114 حتی به این مراحل اجرایی هم نرسیده است. زمین آن درست روبهروی ٢٠٥٨ قرار دارد. اعضای تعاونی هم این زمین را خریدند هم عوارض شهرداری را پرداخت کردهاند. ١١سال است منتظرند خانهدار شوند اما زمین هنوز بایر است. زمینی که حالا تبدیل به پارکینگ غیررسمی دریاچه چیتگر و پاساژهای اطراف شده است.
حالا شهرداری منطقه ٢٢ هم به میدان آمده و گفته است؛ این زمین باید بهطور رسمی تبدیل به پارکینگ طبقاتی دریاچه چیتگر شود. برای هیچکس مهم نیست که اعضا چقدر صبر کردند و چقدر تاکنون پول به حساب شهرداری و تعاونی ریختهاند. «ما ١١سال پیش، ٢٧هزار متر زمین خریدیم. ١٩هزار متر آن بهعنوان قدرالسهم به شهرداری داده شده است. از این ٧هزار متر هم شهرداری نمیگذرد و میگوید اطلاعی نداشته که این قطعه زمین به تعاونیها فروخته شده است. حتی قرار است الان همین ٨هزار متر باقیمانده هم تبدیل به پارکینگ دریاچه چیتگر شود!» این را مرد میانسالی میگوید که تاکنون ٢٥میلیون تومان پرداخت کرده است.
شهرداری به ما اطلاعرسانی نکرد
هیأتمدیره تعاونی میگوید: شهرداری با اینکه از سال ٩١ میدانسته این زمین اول و آخر قرار است تبدیل به پارکینگ دریاچه شود، اما اطلاعرسانی درستی انجام نداده است. قاسمی مدیرعامل جدید تعاونی مسکن منطقه ١٨ میگوید: مشکل اصلی این است که اینجا در ابتدای کار ٢٧هزار متر زمین بوده است. قرار بود ما، با مشارکت اعضا، با درصد ٣٠ به ٧٠ این زمین را با کاربری تجاری- اداری به شهرداری بفروشیم و سود اعضا را پرداخت کنیم. درصورتی که سال ٩١، کمیسیون ماده ٥ شهرداری برگزار شده است و بنا شده این زمین تبدیل به پارکینگ شود اما با این حال، ٧٠درصد زمین را از اعضا گرفتند و جوازی هم بابتش صادر نکردند. شهرداری منطقه ٢٢، همان سال ٩١ هم میدانست کاربری این زمین پارکینگ خواهد بود اما اطلاعرسانی نکرد. مردم پول دادند و خریدند بدون اینکه بدانند از زمینها، چیزی عایدشان نمیشود. حالا که آمدیم فنسکشی کنیم و کار را شروع کنیم، میگویند این ٨هزار متر هم مال شهرداری است و زمین پارکینگ طبقاتی دریاچه چیتگر است! سوال من این است که اگر این زمین، زمین پارکینگ طبقاتی چیتگر است، چرا از همان سال ٩١ اطلاعرسانی درستی نکردید؟ حالا که میخواهیم فنسکشی کنیم، یادتان افتاده است؟
چه کسی موظف به پاسخگویی است؟
هزار گره کور به این پرونده خورده است. هیچکس نه حاضر به پاسخگویی است نه حتی دغدغه پاسخگویی دارد. ٣هزار و ٣٠٠ نفر ماندهاند و میلیاردها پولی که سرنوشتشان مشخص نیست، مدیرعامل جدید تعاونی میگوید؛ صندوق تعاونی خالی شده است. تخلفهای مدیرعامل قبلی، نقش ادارههای دولتی و غیردولتی، طولانیشدن روند پروژه و... آب گلآلودی درست کرده که هرکس میتواند از آن ماهی میگیرد. حالا اعضا بعد از عزل مدیر قبلی، بازکردن مجدد تعاونی بعد از دوسال، امیدوارند که یا خانهدار شوند یا پولهایی که به امید خانهدارشدن پرداخت کردند، به حسابشان برگردد، اما به نظر میرسد این قصه سر دراز دارد... سوالهای بیجوابی در این میان مطرح است. سوالهای بی جوابی که صحه بر پایان نامعلوم این پروژه پیچیده می گذارد.