در سال 1859، یکی از نویسندگان مجله ی بوستون کوارترلی(1) نوشت که "خانواده به معنای قدیمی آن، از سرزمین ما ناپدید می گردد، و نه تنها نهادهای آزاد ما مورد تهدید واقع می شوند بلکه حتی وجود جامعه ی ما به خطر افتاده است (به نقل از Lantz, Schultz & O'Hara, 1977 ) این گونه قضاوت در طی سالها در بیشتر کشورهای غربی انعکاس یافته، و با نگرانی بسیار و به طور منظم بیان گردیده است. حزب محافظه کار طی دهه ی 1980 خانواده را به صورت موضوعی سیاسی در بریتانیا در آورد. مارگارت تاچر خطاب به کنفرانس زنان محافظه کار در سال 1986 گفت: "سیاست ما با خانواده، آزادی آن و رفاه آن آغاز می گردد. "از سوی دیگر، منتقدان خانواده به زوال خانواده، و حتی از میان رفتن نهادهای خانوادگی با نظر موافق نگریسته اند.
از آنجا که بارها گفته شده است- با توجیه نه چندان واقعگرایانه- که خانواده در حال از میان رفتن است، ما باید درباره ی قضاوتهای کلی و غیرموجه تردید کنیم. با وجود این نمی توان به آسانی این واقعیت را انکار کرد که امروز تغییرات عمده ای در ماهیت ازدواج و خانواده در حال رخ دادن است که هم بیانگر تغییرات اجتماعی گسترده تر است و هم به این گونه تغییرات کمک می کند. تقریباً مسلم به نظر می رسد که همچنان انواع گوناگونی از روابط اجتماعی و جنسی پدیدار خواهد گردید. همچنین واضح است که خانواده در آستانه ی فروپاشی یا زوال نیست.
پی نوشت :
1. Boston Quarterly
منبع مقاله :
گیدنز، آنتونی، (1376)، جامعه شناسی، ترجمه ی منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، چاپ بیست و هفتم: 1391