تاریخ خبر: 1393/04/29 – گروه گردشگری، عاطفه نبوی: تعریف مقاصد جدید سفر، بعد از انتصاب مرتضی رحمانی موحد، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، بهعنوان رویکرد اصلی این معاونت در سالهای پیشرو معرفی شد و وی در نوروز 93 بارها بر ضرورتی که پیش از این هتلداران و سرمایهگذاران حوزه گردشگری نیز به آن رسیده بودند، تاکید کرد.
با فعال شدن کارگروه مرتبط با آن، به نظر میآید که این طرح وارد فاز عملیاتی خود شده است؛ طرحی که در کنار توزیع زمانی سفر و پخش کردن آن در تمام طول سال، موجب سرو سامان یافتن گردشگری، چه داخلی و چه خارجی و افزایش کیفیت و کمیت خدمات خواهد شد؛ کاری که ضرورت آن را هم مقاصد سنتی پرترافیک و تراکم که خواه ناخواه کیفیت ارائه خدمات در آنها افت میکند و هم مقاصد مغفول سوت و کور
به رخ میکشد.
تنوع طبیعی، فرهنگی، قومی و پراکندگی بناهای باستانی و مقاصد مذهبی در این سرزمین، استعداد بالقوه آن را برای پذیرش گردشگر در دورترین نقاط خود نشان میدهد، اما فراهمکردن زمینهای برای بالفعل شدن این استعداد، نیاز به کار کارشناسی، برنامهریزی و عزمی جدی دارد. مقاصد جدید سفر باید ظرفیت فیزیکی و فرهنگی پذیرش گردشگر را داشته باشند و این ظرفیتی است که به مرور زمان باید در این مقاصد ایجاد شود.
همانطور که اشاره شد کارگروه تعریف مقاصد جدید سفر، از نمایندگان سازمان میراث فرهنگی، سرمایهگذاران، آژانسداران و گروهی از راهنمایان با تجربه تور شکل گرفته است و وظیفه بررسی امکانهای تعریف مقاصد و اجرایی شدن این مهم را برعهده دارند.
در گفتوگویی با مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی و از اعضای این کارگروه از چند و چون جلسات این کارگروه و مسائل مطرح شده در جلسات پرسیدیم و از راهحلها و برنامههای کارگروه برای تکمیل زیرساختها، از هتلها و اقامتگاهها گرفته تا مجموعههای گردشگری و فرهنگسازی و آماده کردن زمینه برای ورود گردشگران جویا شدیم.
شفیعی شکیب در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» و در تشریح برنامههای کارگروه میگوید: در جلسه کارگروه که البته در ابتدای کار است مسیرهایی تعریف و معرفی شد و طرحی با عنوان «1000 مسیر 1000 سفر» ارائه شد که البته طرح خوبی است اما به گمان من در حال حاضر به هیچ عنوان قابل اجرا نیست. شکیب زیرساختهای موجود گردشگری کشور را حتی برای سفرهای محدود ناکافی میداند و تاکید میکند: بازاریابی و یافتن گردشگرانی برای مقاصد جدید سفر، مطمئنا کار مفیدی است اما درشرایطی که ما توان ارائه خدمات به کسانی که از مقاصد جدیدمان استقبال میکنند نداشته باشیم، اثر عکس گذاشته و ما را به عقب میبرد؛ چرا که بر اساس تحقیقات موجود یک گردشگر ناراضی باعث انصراف بیش از 10 نفر برای سفر به آن مقصد میشود.
این مدیر آژانس طرحهای بلندپروازانهای مانند ورود 20 میلیون توریست را کمی دور از ذهن میداند و درتوضیح موانع عینی موجود بر سر راه این مساله تاکید میکند: برای رسیدن به چنین آماری بهعنوان مثال در روز باید بین 50 تا 60 هواپیما به ایران توریست بیاورند، در همان قدم اول ما چنین تاسیسات فرودگاهی نداریم و حتی در بحث نیروی انسانی هم برای همین ورودی محدود فعلی دچار اشکالیم. متوسط زمانی که برای پذیرش یک مسافر در کشورهای پرتراکم و گردشگرپذیر دنیا صرف میشود، حدود 10 دقیقه است و این درحالی است که در حال حاضر در ایران با وجود این تعداد محدود مسافر برای چک شدن پاسپورت حدود یک ساعت وقت لازم است.
این عضو کارگروه مقاصدجدید سفر، قطبهای گردشگری ایران و مقاصد جدیدی را که قرار است معرفی شوند با هم مقایسه کرده و ادامه میدهد: ما حتی در تهران یا شهرهایی مثل اصفهان و شیراز که مقاصد سنتی گردشگری ما هستند، محدودیتهای فراوانی برای پذیرش تعداد معدودی گردشگر داریم. حقیقت این است که من بهعنوان یک مدیر آژانس در عین حال که از رونقی که در گردشگری ورودی به وجود آمده خوشحالم اما زمانی که قرار بر این میشود که یک تور جدید وارد کنم به شدت نگران کیفیت و کمیت خدماتی هستم که قرار است به آنها ارائه شود. این وضعیت قطبهای گردشگری ما است؛ حال این مشکلات را چند برابر کنید برای مقاصد جدید که میتوان گفت به نوعی از هر جهت بکر و خاماند.
تورهای خاص کارگشا خواهند بود، اما…
شفیعی درعین اینکه تعریف تورهای خاص را مانند طبیعتگردی، عشایر و آداب و سنن را که نیاز زیادی به امکانات لوکس نداشته باشند، یکی از راهحلهای موجود میداند، اضافه میکند: مساله این است که ما حتی در تامین نیازها در تورهای اینچنینی نیز با مشکلات زیادی مواجه هستیم. بهعنوان مثال در طبیعتگردی، ما اقامتگاههایی داریم که در چند سال اخیر رونق خوبی هم یافتهاند اما موضوع این است که این اقامتگاهها نیز چه به لحاظ امکانات و چه به لحاظ ظرفیت پاسخگوی گردشگران نخواهند بود.
وی در ادامه تاکید میکند: برای ورود به مقاصد جدید که میتواند طبیعت جذاب در اقصی نقاط ایران باشد، قوانین سفت و سختی نهاده شده و مبلغ زیادی بهعنوان ورودی برای هر نفر و هر ماشین به این مناطق حفاظت شده گرفته میشود. این قابل قبول است به شرطی که درون این مناطق و با در نظر گرفتن ملاحظات محیطزیستی، امکانی برای اقامت و ارائه خدمات به توریستها موجود باشد. برای توریستهای طبیعتگرد هم که قصد اسکان در طبیعت را دارند و خدمات لوکس در اولویتهایشان قرار ندارد، حداقل امکاناتی مانند سرویسهای بهداشتی مناسب و جایی برای شبمانی و اقامت مهم است و این مشکلات برای توریستهای بعضی از ملیتها مانند انگلیسی و آمریکایی که باید تحت حفاظت کامل باشند نیز چند برابر میشود. شفیعی علاوهبر مساله اقامت، مشکل اساسی دیگر را ناوگان ضعیف حمل و نقل و سیستم پذیرایی میداند و خاطر نشان میکند: هواپیماها، اتوبوسهای توریستی و سایر وسایل نقلیه عمومی که باید در خدمت این حوزه باشند چه به لحاظ کمیت و چه به لحاظ کیفیت خدمات، سرعت، دقت و نیروی انسانی آموزش دیده، در سطح بسیار پایینی قرار گرفته و این مشکلات در جادههای کم رفت و آمدتر و ناشناختهتر مقاصد جدید میتواند مشکلات جدی را برای تورها و توریستها ایجاد کند. با توجه به نظر کارشناسان، ناگفته پیدا است که توسعه گردشگری ایران، بهخصوص توسعه پایدار آن و تعریف مقاصد جدید علاوهبر تعریف 1000 مسیر و ارائه طرحهایی تئوریک در یادداشتهای اعضای کارگروه تعریف مقاصد جدید، چالشهایی عینی را پیشرو خواهد داشت که پرداختن به هر کدام از آنها مستلزم صرف هزینه، دانش و زمان زیادی است. پروسهای که اشتباه یا بیبرنامگی در طول اجرای آن اثر منفی بر هدف مورد نظر خواهد گذاشت و نقطه قوت اجرای دقیق آن هم برداشتن فشار از روی قطبهای سنتی و البته ارزشمند خواهد بود، برای اینکه این شهرها نفسی تازه کنند و به بازسازی خود بپردازند، از سوی دیگر مقاصد جدید هم با ورود گردشگران، رونق و آبادانی را که گردشگری خواه ناخواه با خود به همراه میآورد، تجربه میکنند و از این رهگذر هم توریست و هم میزبان منتفع خواهند شد.