ماهان شبکه ایرانیان

برگی از دفتر فضائل امام باقر علیه السلام

امام محمّد باقر علیه السّلام پنجمین امام از پیشوایان پاکی است که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله برای جانشینی خود در امر رهبری امّت اسلام و رساندن امّت اسلام به ساحل امن و آسایش، بر امامت یکایک آنان تصریح فرموده است

برگی از دفتر فضائل امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السّلام در یک نگاه

امام محمّد باقر علیه السّلام پنجمین امام از پیشوایان پاکی است که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله برای جانشینی خود در امر رهبری امّت اسلام و رساندن امّت اسلام به ساحل امن و آسایش، بر امامت یکایک آنان تصریح فرموده است. چرا که خداوند متعال امنیت و آسایش امّت اسلام را در سایه رهبری معصومانی که هرگونه ناپاکی و پلیدی را از آنان دور کرده و ساحتشان را از هرگونه خطا و اشتباه منزّه و پاک ساخته مقدّر فرموده است.

امام باقر علیه السّلام از خاندان پاک و مطهّری ریشه گرفته که در اوج عظمت و کمال بوده و افراد آن خاندان هرکدام ستیغ های سر به فلک کشیده دنیای فضیلت اند. آنان جدای از همه عناصری که شخصیت انسانی کاملشان را در عرصه های فکر، عقیده، عقل، عاطفه، اراده و رفتار تشکیل می داد و از اخلاص آن ها در برابر ذات مقدّس خداوند و ذوب شدن آن ها در محبّت خدا و ارزش های رسالت اسلامی نشأت گرفته بود، مردانی الهی بودند و به همین جهت بود که به نص پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله همطراز قرآن قلمداد گردیده اند، آنان بالاترین الگوهای جامعه بعد از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و امین آن حضرت در پیاده کردن رسالت اسلامی بوده اند. رهبران معصوم برای ارشاد و تربیت امّت و اداره امور جامعه اسلامی و جواب دادن به همه نیازهای جامعه برای رسیدن به تکامل و دست یافتن به سعادت دنیا و آخرت آماده و شایسته بودند.

امام باقر علیه السّلام از پدر و مادری علوی و پاک و مهذّب پا به عرصه وجود نهاد.

در وجود آن حضرت صفات نیکوی دو جدّ بزرگوارش امام حسن و امام حسین علیهما السّلام [امام حسن- جدّ مادری و امام حسین- جدّ پدری] به چشم می خورد، امام باقر علیه السّلام چندسال از عمر شریفش را در سایه جدّ بزرگوارش حضرت امام حسین علیه السّلام به سر برد. آن حضرت در سایه پدر بزرگوار خود حضرت علی بن الحسین امام زین العابدین علیه السّلام رشد و نموّ پیدا کرد تا این که به سنّ جوانی و اوج کمال رسید. آن حضرت همواره و تا دم شهادت همدم و همگام پدر بزرگوار خود امام سجّاد علیه السّلام بود که این برهه از زمان مقارن با نیمه اوّل دهه هجرت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله بود.

گذشته از جدّ بزرگوارش حضرت امام حسین علیه السّلام، پدر بزرگوار امام باقر علیه السّلام یعنی علی بن الحسین علیه السّلام نیز الگوی بسیار بلندمرتبه ای برای آن حضرت بوده است. چرا که آن حضرت از فرط زهد و تقوا و عبادت به «زین العابدین»، «سید الساجدین»، «قدوة الزّاهدین»، «سراج الدّنیا» و «جمال الدّین»، لقب گرفته بود. آن حضرت به شهادت تمام معاصران خود از بسیاری شرافت، آقایی، دانش، درخشندگی و کمال عقل صددرصد شایسته مقام امامت عظمی و رهبری جامعه بوده است.

امام باقر علیه السّلام دانش و معرفت را از سرچشمه جوشان چنین پدر بزرگواری نوشید، تا این که سرآمد همگان گردید و در تمام رشته های دانش صاحب نظر و نوآوری شد. چنان که جدّ بزرگوارش حضرت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله مطابق این حدیث شریف نبوی که فرمودند او شکافنده دانش هاست، وی را به لقب باقر یعنی شکافنده دانش ملقّب فرموده و مسلمانان را به ولادت این مولود و نقش مؤثّرش در زنده کردن دانش های دینی بشارت داده اند. البتّه این ولادت مبارک در عصر و زمانه ای به وقوع پیوست که امّت اسلام در اثر فتوحات پیاپی و در هم آمیختگی تمدّن ها و مبادلات فرهنگی دستخوش گردبادهای تغییر و تبدّل گردید که باتوجّه به نوپایی حرکت فرهنگی و علمی اسلام، و همچنین محرومیت امّت از سرچشمه فیاض رسالت الهی که در اهل بیت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله تجسّم عینی پیدا می کرد، این فرهنگ های وارداتی و گردبادهای تغییر و تبدّل توانست امّت اسلام را دور زده و آنان را از فرهنگ اصیل خود دور گرداند.

امام محمّد باقر علیه السّلام تمامی عمر بابرکت و شریف خود را در شهر مدینه منوّره به سرآوردند و باران دانش و معرفت آن حضرت بر امّت اسلام می باریده است، همچنین در رابطه با جماعت نخبگان صالح که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله بنیانگذار هسته مرکزی و اصلی آن بوده و امام علی بن ابی طالب علیه السّلام و سپس امام حسن و امام حسین علیه السّلام در ادامه، پرورش آنان را پی گرفته و پس از آن ها پدر بزرگوار امام باقر علیه السّلام یعنی حضرت علی بن الحسین امام زین العابدین علیه السّلام نیز به تغذیه روحی و معنوی و فکری این جمعیت صالح پرداخته و همه عناصر ساختاری و تکاملی رشد و نموّ این طبقه را به آنان اعطا کرده بود، حضرت امام باقر علیه السّلام نیز ادامه دهنده راه پدران پاکش بود.

امام محمّد باقر علیه السّلام از آغاز ولادت تا هنگام شهادت، بیداد و ستمگری امویان را با تمام وجود خود لمس فرمود. البتّه اگر مدّت کوتاه خلافت عمر بن عبد العزیز را که به حدود دو سال و نیم می رسد و در طول آن، نسبتا اوضاع بهتر شده بود از مدّت عمر شریف آن حضرت کسر کنیم.

بنابر این امام باقر علیه السّلام با شدیدترین دوران های ستم و بیدادگری امویان هم عصر بوده است. البتّه آن حضرت به زمان افول کوکب بخت این جریان جاهلی (بنی امیه) نیز نزدیک بوده است. امّا در عین حال به عنوان یک شخص بیدار، بزرگ و متکامل از دیدن حکومت بیدادگر اموی رنج ها برده و جام تلخ غصّه ها و اندوه ها را جرعه جرعه نوشیده است.

امّا در عین حال امام باقر علیه السّلام به دلیل روآوردن مسلمانان از نقاط مختلف عالم اسلام به سمت آن حضرت توانستند تعداد بسیاری از فقیهان، دانشمندان و مفسّران را در دانشگاه علمی خود تربیت نمایند. چرا که همه امّت اسلام به صورت بی نظیری در برابر فضل و کمال آن حضرت سر تعظیم فرود آورده بودند، البتّه امام باقر علیه السّلام هیچگاه از رویدادهایی که در عرصه جامعه اسلامی به وقوع می پیوست کناره گیری نکرده و همیشه در بیدار کردن توده ها، به حرکت درآوردن افکار آن ها، شخصیت بخشیدن و زنده کردن کرامت امّت چه از نظر داد و دهش های مادّی و چه از نظر افاضات معنوی همچون پدران بزرگوار و اجداد طاهرش همواره نقشی مثبت و فعّال داشته است. آن حضرت هیچگاه از پدران و اجداد طاهرین خود از نظر عبادت، تقوا، صبر و اخلاص پایین تر نبوده است. بنابراین آن حضرت الگوی بسیار مناسب و بزرگی برای نسل هم عصر خود و همچنین نسل های بعدی بوده اند.

سلام بر او باد روزی که متولّد شد و روزی که با علم و عمل به مجاهده در راه خدا پرداخت و روزی که به شهادت رسید و به لقاء محبوب شتافت و روزی که دوباره زنده و برانگیخته خواهد شد.

برداشت هایی از شخصیت حضرت امام باقر علیه السّلام

1- ابرش کلبی به امام باقر علیه السّلام عرضه داشت: تو به حقّ، فرزند رسول خدا هستی. سپس به سمت هشام بن عبد الملک رفت و به او گفت: ای بنی امیه دست از سر ما بردارید که این مرد داناترین مردم روی زمین به آنچه در زمین و آسمان است می باشد، چرا که فرزند رسول خدا است[1].

2- ابو اسحاق گوید: من هیچگاه مانند او را ندیدم[2].

3- عبد اللّه بن عطاء مکی گوید: من ندیدم که دانشمندان هیچگاه در نزد کسی به اندازه ای که در برابر ابو جعفر محمّد بن علی بن الحسین علیهم السّلام خضوع و کرنش می کنند، خضوع و کرنش کرده باشند. من حکم بن عتیبه را- با همه بزرگواری که در میان قوم خود داشت- دیدم که در پیش روی امام محمّد باقر علیه السّلام آن چنان نشسته بود که گویا پسربچّه ای در برابر معلّم خود نشسته است[3].

4- حکم بن عتیبه در تفسیر آیه شریف قرآن که می فرماید: إِنَّ فِی ذلِک لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ؛ به یقین، در این، برای هوشیاران عبرت ها است، می گوید: به خدا سوگند که محمّد بن علی یکی از کسانی بود که مصداق این آیه شریف بوده است[4].

5- عبد الملک بن مروان به حاکم مدینه نوشت: محمّد بن علی را دست و پا بسته و در غل و زنجیر به نزد من بفرست.

حاکم مدینه در جواب نامه عبد الملک نوشت: ای امیر مؤمنان این نامه ای که برایت می نویسم به منزله مخالفت با تو یا ردّ کردن دستور تو نیست. بلکه خیرخواهی است که از روی دلسوزی انجام می دهم. امروزه در روی زمین فردی باعفّت تر، زاهدتر و باورع تر از مردی که شما او را از من طلب کرده اید وجود ندارد. او از داناترین مردم، ملایم ترین مردم و در عبادت خداوند و فرمانبرداری از او سخت کوشترین مردمان است و من ناپسند می دارم که امیر المؤمنین عبد الملک متعرّض چنین شخصی گردد، چرا که إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان وضع خود را تغییر دهند. عبد الملک از دیدن نامه والی خوشحال شد و فهمید که او از روی خیرخواهی و دلسوزی این نامه را برایش نوشته است [5].

6- هشام بن عبد الملک به امام باقر علیه السّلام عرض کرد: به خدا سوگند که من هرگز دروغی از تو نشنیده ام[6]. همچنین به آن حضرت عرض کرد: تا زمانی که امثال تو در میان قریش وجود داشته باشند، همواره قریش سرور و صاحب اختیار عرب و عجم باقی خواهد ماند[7].

7- قتادة بن دعامه بصری به امام باقر علیه السّلام عرض کرد: من در برابر فقیهان و دانشمندان بسیاری نشسته ام. من حتّی در برابر ابن عبّاس که از بزرگان اصحاب پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله بوده است نیز حضور پیدا کرده ام. امّا در پیش هیچ کدام از این بزرگان به گونه ای که در برابر تو مضطرب می شوم دلم به تپش و اضطراب نیفتاده است[8].

8- عبد اللّه بن معمّر لیثی به امام باقر علیه السّلام عرض کرده است: من سینه های شما خاندان را خاستگاه رویش درخت دانش می دانم، میوه درخت دانش از آن شما و شاخ وبرگ آن برای دیگر مردمان است[9].

9- شمس الدّین محمّد بن طولون گفته است: ابو جعفر محمّد بن زین العابدین ابن حسین بن علی بن ابی طالب رضی اللّه عنه ملقّب به باقر پدر جعفر صادق (رضی اللّه عنهما) دانشمند و سیدی جلیل القدر بوده است. وی بدین جهت باقر لقب گرفته است که علم و دانش را گسترش بسیار داده است. چرا که «تبقیر» در لغت عرب به معنای توسعه دادن است.

شاعر در مدح او گفته است: ای که سفره دانش را برای پرهیزگاران گسترده ای و ای بهترین کسی که براساس فطرت، لبّیک گفته ای[10].

10- محمّد بن طلحه شافعی گوید: او شکافنده و جمع آوری کننده دانش هاست. کسی است که دانش خود را آشکار کرده و در میان مردم برافراشته است. کسی است که درخت نیکی نشاند و شاخ وبرگش داد. قلب او صاف و دانشش پاکیزه، جانش پاک و اخلاقش شریف بود. او همه اوقات زندگی خود را به فرمانبرداری از خدا آباد ساخته و در مقام تقوا و پرهیزگاری ثابت قدم بود. نشانه های تقرّب به خداوند در چهره او و رفتارش ظهور پیدا کرده، پاکی برگزیدگی از جانب خداوند در همه شئون زندگی او آشکار بود[11].

11- ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد: محمّد بن علی بن الحسین، سرور فقیهان منطقه حجاز بوده است، مردمان از او و پسرش جعفر فقه را آموخته اند[12].

12- ابو نعیم اصفهانی درباره امام باقر علیه السّلام گوید: او کسی است که همواره به یاد خدا و دارای حضور قلب، در برابر خداوند متعال خاشع و در برابر سختی های روزگار بسیار صابر بوده است. او ابو جعفر محمّد بن علی باقر از سلاله دودمان نبوّت می باشد. وی کسی است که هم از جهت دینی دارای شرافت و هم از نظر حسب و نسب، والا و بلندمرتبه است. سخنانش همه در پند و اندرز و هشدار از عوارض و خطرات راه های زندگی بوده، اشک چشمش همیشه جاری و همیشه دیگران را از دشمنی و جدال نهی می نموده است.

13- احمد بن یوسف دمشقی قرمانی درباره امام محمّد باقر علیه السّلام چنین آورده است: منبع فضایل و افتخارات امام محمّد بن علی باقر رضی اللّه عنه بدین جهت باقر نامیده شده است که علم را می شکافته.

درباره اختصاص لقب باقر به آن حضرت این گونه هم گفته شده است که:

او به خاطر روایتی که جابر بن عبد اللّه انصاری از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله نقل نموده به این لقب اختصاص یافته است. جابر بن عبد اللّه گوید: پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله فرموده است: ای جابر، نزدیک است که تو با فرزندی از فرزندان حسین ملاقات کنی که نامش مانند نام من است. او علم را می شکافد. یعنی دانش و معرفت از سینه او فوران می کند.

پس هنگامی که او را دیدی سلام مرا به او برسان. محمّد باقر در میان برادران خود جانشین پدر بزرگوارش حضرت زین العابدین گردید. وی وصی زین العابدین بوده و زمام امور امامت را پس از پدر بزرگوارش در دست م می گیرد[13].

14- علی بن محمّد بن احمد مالکی- معروف به ابن صبّاغ- چنین می گوید: محمّد بن علی بن الحسین علیهم السّلام گذشته از آنچه را که از دانش، آقایی، فضیلت، ریاست و امامت در او جمع آمده بوده، دارای ویژگی جود و کرم آشکار در میان عوام و خواصّ بوده است. کرم آن حضرت در میان تمام مردم زبانزد بوده و آن حضرت علیرغم بسیاری عیال و وضع مالی متوسّط معروف به فضیلت و احسان بوده است[14].

15- ابن خلّکان گوید: ابو جعفر محمّد بن علی زین العابدین بن حسین بن علی بن ابی طالب (رضی اللّه عنهم اجمعین) ملقّب به باقر یکی از امامان دوازده گانه است. . . آن حضرت دانشمندی بوده که سیادت و بزرگی داشته است[15].

16- احمد بن حجر گفته است: وارث امام زین العابدین علیه السّلام از میان فرزندانش که عبادت، دانش و پارسایی او را به میراث برده باشد ابو جعفر محمّد باقر است. لقبش یعنی باقر از ریشه بقر الارض یعنی شکافتن زمین و شیار کردن آن گرفته شده است و همچنان که گنج های پنهان از دل زمین با کندن و شکافتن خارج می شود آن حضرت نیز سینه دانش ها را شکافته و گنج های پنهان معرفت را از زمین دانش استخراج نموده است، لذاست که می بینیم امام محمّد باقر علیه السّلام گنج های پنهان معارف و حقیقت احکام و حکم و لطایف را آنچنان استخراج کرده و به جامعه نمایانده است به گونه ای که تنها آنان که چشم حقیقت بین شان نابینا است و نیز کسانی که باطن و نهانخانه دلشان آکنده از امراض قلبی باشد از دیدن آن امتناع می ورزند.

از اینجا است که درباره او گفته شده است: او شکافنده دانش، جمع کننده دانش، انتشاردهنده دانش، برافرازنده دانش بوده، قلبش پاک و علم و عملش مطهّر، جانش مبرّای از هر پلیدی و اخلاقش آکنده از شرافت بوده، همه اوقات زندگی اش با فرمانبرداری خدا آبادان گشته و در مقامات عارفان دارای رسومی تا بدان پایه است که زبان توصیف کنندگان از وصف آن عاجز گردیده است.

وی در رابطه با سیروسلوک و معارف و شناخت کلماتی دارد که در این مختصر نمی گنجد.

در شرافت و جلالت قدر این بزرگوار همین بس که ابن مدینی روایت کرده که جابر بن عبد اللّه انصاری در زمان کودکی امام محمّد باقر علیه السّلام به نزد آن حضرت رفته و به آن حضرت عرض کرده است: پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله بر تو سلام رسانده است. به جابر گفته شد: چگونه چنین چیزی ممکن است؟ جابر گفت:

من در نزد پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله نشسته بودم، امام حسین علیه السّلام نیز در دامن پیامبر نشسته و پیامبر با او بازی می کردند، آنگاه پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله به من فرمودند: ای جابر، از این حسین فرزندی متولّد خواهد شد که نام او علی است. پس هنگامی که روز قیامت برپا گردید، منادی از جانب حق ندا می کند که سید عابدان یا سرور عبادت کنندگان برخیزد و فرزند حسین، علی برخواهد خواست. سپس از آن فرزند، فرزندی متولّد خواهد شد که نام او محمّد است. پس ای جابر، اگر آن فرزند را دیدی سلام مرا به او برسان[16].

17- محمّد امین بغدادی سویدی گوید: از هیچ یک از فرزندان حسین کسی مانند ابو جعفر رضی اللّه عنه علم دین، سنّت، سیر و رشته های مختلف ادبی را به منصه ظهور نگذاشته است[17].

پی نوشت ها

[1] المناقب 2/ 286.

[2] ائمّتنا 1/ 396، به نقل از اعیان الشّیعه 4 ق 2/ 20.

[3] بحار الانوار 11/ 82.

[4] کشف الغمّه 212.

[5] ائمّتنا 1/ 396، به نقل از اعیان الشّیعه 4 ق 2/ 85.

[6] مناقب 2/ 278.

[7] بحار الانوار 11/ 88.

[8] فى رحاب ائمّة اهل البیت 4/ 10.

[9] کشف الغمّة/ 221.

[10] الائمّة الاثنا عشر/ 81.

یا باقر العلم لأهل التقى‏

و خیر من لبّى على الأجبل‏                                          

[11] مطالب السّؤول 80، کشف الغمّه 2/ 329، صواعق محرقه 304 با اندکى اختلاف.

[12] المدخل إلى موسوعة العتبات المقدّسة 201. 3. حلیة الاولیاء 3/ 180.

[13] اخبار الدول/ 111.

[14] الفصول المهمّة/ 201.

[15] وفیات الاعیان 3/ 314.

[16] الصواعق المحرقه/ 305.

[17] سبائک الذهب/ 72.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان