پیشینه تاریخی:
این شهر از دیرباز یکی از شهرهای چهاردهمین ایالت تاریخی (ورن ) یا (ورنه ) از تقسیمات 16 گانه باستانی بوده است . برخی از محققان و مورخان این شهر را جزو ایالتهای مادها و برخی دیگرجزو ایلتهای پارتها به حساب می آوردند.
ویژگی های جغرافیایی:
شهرستان سمنان مرکز استان سمنان است. این شهرستان در 205 کیلومتری شرق تهران و برسر راه تهران به خراسان واقع شده است. سمنان با وسعتی در حدود22119 کیلومتر مربع در دامنه جنوبی رشته کوه های البرز واقع گردیده و از شمال به استان مازندران ازجنوب به دشت کویر از شرق به شهرستان دامغان و از غرب به شهرستان گرمسار محدود می گردد و ارتفاع آن از سطح دریا 1117 متر می باشد. سمنان نیز به مانند دیگر شهرستانهای استان مهد و زاگاه شخصیت ها و مفاخر بزرگ علمی و فرهنگی و عرفانی بوده است و از گذشته های دوره همواره به عنوان شهری که صاحب بزرگان دین و علم بوده مطرح شده است . بزرگانی مانند حاج ملاعلی حکیم الهی سمنانی، مشتاق سمنانی، شیخ محمد فانی سمنانی، ملا غلام حسین هراتی، شهاب سمنانی هنرمند و عارف قلندر مشهور و بسیاری از شخصیت های دیگر از بزرگان این منطقه می باشند که در تاریخ دین و عرفان و هنر خوش در خشیده اند.
صنایع دستی و سوغات:
تنوع اقلیم این شهر همچنانکه در کل استان مشهود بوده توانسته انواع صنایع دستی و هرهای سنتی را در دل مردمی که در دل مردمی که در این خطه زندگی می کردند ایجاد و باعث رونق اقتصادی و بروز احساسات و تجلی آن در هنرهای بومی منطقه و صنایع دستی گردد و تا به امروز این هنرها سینه به سینه با افت و خیزهای فراوان به عصر حاضر منتقل شود بطوری که در گذشته هنرهای کاربردی گیوه بافی، کلاه مالی ، مهرسازی و نمدمالی سفال گری و … از رونق بسیاری برخوردار بوده و به همراه سوغاتی همچون – نان سنتی ، شیرمال ، کماچ ، گل نرگس و … توشه راه مسافران رهگذر این شهر می شود.
گویش سمنانی
زبان سِمنانی، یکی از زبانهای ایرانی است.زبان سمنانی از شاخهٔ زبانهای ایرانی شمال غربی است و در عین حال زبان انتقالی میان زبانهای ایران مرکزی و زبان گیلکی به شمار میآید.این زبان با برخی واژههای متداول در خانواده زبانهای ایرانی، خود زبانی مستقل و کم وبیش خودکفا میباشد. در گروهبندی زبانهای ایرانی نو، زبان سمنانی متعلق به گروه زبانهای مرکزی ایران است. این زبان دارای لهجههای گوناگونی است که هیچکدام کار یک لهجه را یکسره تمام نکردهاند.
کریستن سن که در حدود سال 1914 درباره این زبان پژوهش نموده، میگوید:
زبان سمنانی به قدری با سایر لهجههای ایرانی نظیر مازندرانی و گیلکی و غیره اختلاف دارد که خود ایرانیها میگویند، بدون اینکه این زبانها را فرا گرفته باشیم، درک میکنیم ولی زمانیکه دو سمنانی با هم صحبت میکنند، هرگز زبان آنها را نمیفهمیم.سمنانی زبانی انعطافناپذیر است. واژههای بیگانه را به سختی میپذیرد و حتی به نظر میرسد که تا حدود یکی دو سده گذشته در مقابل ورود واژههای فارسی نیز مقاومت به خرج داده باشد. همچنین خاصیت ترکیبپذیری و ساخت واژههای جدید در این زبان در مقایسه با فارسی بسیار ضعیف است.
دستور زبان
برخی از این دستورات بر این پایهاند:
>> دستورات جمع
نامهایی که آخر آنها در مفرد حرف «یا» بیاید در جمع تغییری نمیکنند: کُنجی(مفرد)-کُنجی(جمع)= کنجد.
نامهایی که آخر آنها حرفی صامت بیاید در جمع «یا» به آخر آنها افزوده میگردد: غَلیف(مفرد)-غَلیفی(جمع)= کماجدان.
نامهایی که آخر آنها مصوت کوتاه است، در جمع مصوت کوتاهشان تبدیل به «اِی» میشود: رَجه(مفرد)-رَجِی(جمع)= بندی که بر آن رخت پهن کنند.
نامهایی که آخر آنها مصوت بلند باشد نیز در جمع مصوت بلندشان تبدیل به «اِی» میشود: اَستا(مفرد)-اَستِی(جمع)= هسته.
>> دستورات مؤنث و مذکر
سوم شخص مفرد فعل ماضی، مونث و مذکر دارد: ژوبِشا(مذکر)-ژینبِشیا(مؤنث)= او رفت.
افعالی که آخر آنها در ریشه زمان گذشته حرف صامت «دال» باشد، صرف مذکر و مؤنث آنها یکسان است: ژوهاکرد(مذکر)-ژینهاکرد(مؤنث)= خاو کرد.
افعالی که آخر ریشه زمان گذشته آنها حرف صامت «ت» باشد در مؤنث مصوت کوتاه «-َ» به کلمه اضافه میشود: ژوبُخُت(مذکر)-ژینبُخُتَه(مؤنث)= خوابید.
سوم شخص فعل بودن در مذکر و مؤنث یکسان نیست: ژوگوزَه(مذکر)-ژینگوزِه(مؤنث)= او بزرگ است.
صفات با اسامی مذکر و مؤنث، تذکیر و تأنیث پیدا میکنند و با اسناد فعل بودن در سوم شخص تذکیر و تأنیث آنها آشکار میشود: دِزار اِسبیَه= دیوار(مذکر) سفید است.
عدد «یک» تذکیر و تأنیث دارد. عدد یک مذکر با معدود مفرد مذکر و عدد یک مؤنث با معدود مفرد مؤنث میآید: آی وَشکا= یک پسر – اییَه دخترَه= یک دختر.
صفت اشاره مفرد برای اشاره نزدیک با نامهای مذکر و مؤنث مفرد حالت تذکیر و تأنیث پیدا میکند: اِن موتَر= این کبوتر نر – اِنَه کوتَرَه= این کبوتر ماده.
صفت اشاره مفرد برای اشاره به نزدیک با نامهای جمع مذکر و مؤنث تغییری نمیکند و مفرد مذکر آن با این نوع اسمی بکار میرود: اِن شیلِّکی تُرشیَن= این زردآلوها ترش هستند.
نامهایی که از زبانهای دیگر وارد میشوند، گروهی مذکر و پارهای جزء اسامی مونث طبقهبندی میگردند: ماشین و دیپلم= مذکر – صَندلیَه و کُمُدَه= مؤنث.