ماهان شبکه ایرانیان

مشکلات فک و دندان

بیماری با (۷)سال درد طاقت فرسا و مداوم (۱۰-۱۱)ساعت در شبانه روز تشخیص های متعدد از قبیل MS پارگی دیسک گردن-گره های عصبی، قوز قرنیه چشم و غیره به همراه نظر تشخیصی تعدادی از پزشکان به صورت کتبی تشخیص نهایی و موثر بعد از گذشت (۶)سال: مشکلات فک و دندان نام پزشک معالج: جناب آقای دکتر مجید نوحی از مهمترین تشخیص های مابین سال (۸۲)تا آذرماه سال (۸۶)می ...

مشکلات فک و دندان
بیماری با (7)سال درد طاقت فرسا و مداوم (10-11)ساعت در شبانه روز تشخیص های متعدد از قبیل MS پارگی دیسک گردن-گره های عصبی، قوز قرنیه چشم و غیره به همراه نظر تشخیصی تعدادی از پزشکان به صورت کتبی
تشخیص نهایی و موثر بعد از گذشت (6)سال: مشکلات فک و دندان
نام پزشک معالج: جناب آقای دکتر مجید نوحی
از مهمترین تشخیص های مابین سال (82)تا آذرماه سال (86)می توان به دو مورد که خیلی قابل تامل است اشاره کرد.
1-با مراجعه به یک جراح معروف مغز در تهران که در یکی از بهترین و گران ترین بیمارستان ها فعالیت و عمل می کندف ایشان فرمودند باید سرشما را باز کنیم و به زیر مخچه رفته و عصب ها را در زیر مخچه که لفاف (میلینیوم) آن از بین رفته را به اصطلاح عامیانه فویل پیچی نماییم که من در پاسخ گفتم با این کار شاید من بمیرم.

ایشان فرمودند مرگ احتمال دارد ولی چاره ای نداریم. مورد دوم با مراجعه به یک متخصص مغز و اعصاب در تهران (البته برابر گواهی های ضمیمه، من به بهترین دکترهای مغز و اعصاب در تهران مراجعه کرده ام که خیلی مورد تایید و شناخته شده می باشند) ایشان بعد از معاینات لازم فرمودند روکش عصب در ساقه مغز از بین رفته و شما فقط می توانید تا روزانه (12)عدد قرص کاربامازپین مصرف کنی و تا آخر عمر باید درد را تحمل کنی- چون هنوز کسی در دنیا پیدانشده که ساقه مغز را عمل کند.
که این مطلب مربوط به آذرماه سال (1383)می باشد که سال گذشته در تابستان آقای پروفسور سمیعی از آلمان آمدند و عمل در ساقه مغز را با موفقیت انجام دادند که من با پیگیری فراوان با آقای دکتر سمیعی ایشان فرموده بودند باید ابتدا به تیم پزشکی ایشان در تهران در بیمارستان میلاد مراجعه بعد از تایید آن ها سال آینده که به ایران آمدند مرا عمل خواهند کرد.
لازم به ذکر است که در زمان شروع درد فشار خون من که در حالت عادی و بدن درد (12)روی (8)بود به (20)روی (14)می رسید و بعد از اتمام درد مجدداً به (12)روی (8)برمی شت برای کنترل فشار خون دکتر قلب قرص ضد فشار خون داده بود و روزانه دو عدد قرص کنترل فشار خون می خوردم. ولی با وجود خوردن قرص ها زمان درد فشار خون (20)روی (14)می رسید.
در طول سال ها (82)لغایت (86)از مراجعه و اقدام در جهت درمان از هیچ کاری روی گردان نبودم از جمله راهنمایی های عامیانه از قبیل حجامت-زالو انداخت رگ زدن-رگ گرفتن استفاده از داروهای گیاهی که برای انجام موارد فوق، برای زالو انداختن به اصفهان رفتم، برای رگ زدن به یکی از شهرستان های شمالی استان خراسان، برای رگ گرفتن مدت یک ماه یک روز در میان به مهرشهر کرج می رفتم . یعنی اینکه برای حل مشکل و نجات از درد (10)الی (11)شبانه روز از هیچ اقدامی فروگذار نمی کردم و هر سال در اسفندماه داروهای کمی مصرف شده که در نسخه بعدی توسط دکتر معالج عوض می شد و من با تهیه داروهای جدید داروهای قبلی را در ساک بزرگ ورزشی می ریختم.
نهایتا سال یک بار ساک پر از داروهایی که هر کدام نهایتا (10)روز مصرف شده بود و نتیجه گرفته نشده بود و سپس دکتر نسخه را عوض کرده بود و در ساک جمع آوری کرده بودم در اسفندماه به چادرهایی که جهت جمع آوری دارو برپا می شد مثلا در میدان تجریش تحویل می دادم.
خلاصه زندگی داشتم که هر لحظه آرزوی مرگ می کردم و مرگ برایم بهترین گزینه شده بود و در سال (1386)با معرفی یک متخصص ارتوپد به جراح مغز و اعصاب، ایشان بعد از بررسی وMRI
جدید و عکس های لازم فرمودند باید دو تا عمل هزمان در من انجام شود یک عمل درآوردن دو تا از دیسک های گردن و جایگزین کردن یک دیسک مصنوعی (که در سال (82)هنوز دیسک مصنوعی نیامده بود) ولی در هر سال (86)دیسک مصنوعی وارد کشور شده بود.و عمل دوم که همزمان باید انجام می شد یکی از سه شاخه عصب های سه قلوی صورت (نور آلرژی تریژمون) شاخه ای که به سمت ابرو و بالای صورت می رود باید قطع می شد و ایشان فرمودند بعد از عمل برای اینکه بدن با دیسک های مصنوعی جایگزین شده آشنا شده و حرکت نسبتا طبیعی (البته امکان موفقیت در عکس العمل بدن با دیسک ها (50)درصد می باشد)باید چهار ماه در منزل بستری و با قطع یک شاخه از عصب های سه قلو و قسمتی از سمت راس صورت با بی حسی مواجه خواهد شد و امکان دارد سمت راست صورت از نظر شکل ظاهری نیز کمی تغییر شکل پیدا کند که با همه امکان هایی که شاید به وقوع بپیوندند چاره ای جز این عمل ها برای بهبودی و قطع (10)الی (11)ساعت درد شبانه روزی نداریم و ایشان گفتند ابتدا قبل از عمل شما را به یک متخصص داخلی مغز و اعصاب معرفی می کنم چون شما مشکوک بهMS بوده اید ایشان باید شمارا معاینه کنند واگر اجازه عمل دادند من عمل می کنم با معرفی ایشان به آن دکتر داخلی مغز و اعصاب بعد از گرفتن نوار و معاینات لازم نهایتا ایشان در پاسخ طی نامه ای صریحا اعلام داشتند به دلیل ابتلا به MS هرگونه عملی منجر به تشدید درد می شود که خوشبختانه من که به دلیل خسته شدن از درد تصمیم گرفته بودم حتما هر دو عمل را انجام دهم (البته آقای دکتر جراح هزینه دو عمل را (27)میلیون تومان پیش بینی کردند.)
با پاسخ نامه دکتر داخلی مغز و اعصاب آقای دکتر جراح مغز و اعصاب گفتند امکان عمل نداریم و باید درد را تحمل کنی و داروهای تجویز شده را مصرف نماییی که همچنان با روزانه (20)قرص و تحمل درد در گذر ایام می کردم تا اینکه به کلینیک درد بیمارستان خاتم الانبیاء معرفی شدم و بعد از (10)روز بررسی توسط پزشکان کلینیک درد روز موعود با تشکیل کمیسیون که با حضور حدود (25)نفر متخصص و فوق تخصص در بیمارستان خاتم الانبیاء تشکیل شد و بعد از دو ساعت بررسی کمیسیون نظر داد که از روز بعد سه نفر پزشک به طور همزمان مرا تحت معالجه قرار بدهند: 1-دکتر داخلی مغز و اعصاب 2-دکتر طب فیزیکی و توانبخشی 3-دکتر روان شناس، که روز بعد دکتر مغز و اعصاب یک قرص به داروهایم اضافه کرد که با مصرف قرص فوق الذکر بعد از چند روز علاوه بر سمت راست صورتم که مشکل داشتم سمت چپ صورتم نیز هرازگاهی می پرید که با مراجعه مجدد به ایشان قرص فوق الذکر را که (25)میل بود به (50)میل تبدیل کرد و گفتند این طبیعی است. این قرص تا (400)میل هم دارد با گذشت زمان عادی می شود و دیگر صورتت نخواهد پرید.
دکتر دوم طب فیزیکی توانبخشی به من گفتند از فردا به بیمارستان فیروزگر بیا چون فقط دستگاه لیزر عمیق (به نام Hero) را آنجا دارد و شما باید به وسیله دستگاه Hero لیزر شوی که مدت (20)روز هر روز می رفتم و لیزر در ناحیه، ابرو، چشم راست، صورت، گردن، کتف پشت لیزر می گذاشتم ولی درها همچنان شبانه روز ادامه داشت.
منبع:راه کمال شماره 29مجله روانشناسی خانواده
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان