خسرو معتضد کارشناس تاریخ معاصر همزمان با سالروز شهادت رئیسعلی دلواری در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان گفت: شهید رئیسعلی دلواری خان بود و متولد شده در تنگستان بود مردم تنگستان مردمان بسیار شجاعی بودند؛ و انسانهایی رستم صفتی بودند.
وی افزود: در گذشته چندین جنگ با انگلستان داشتیم یکی از آن جنگها در زمان محمدخان قاجار بود که ایران میخواست هرات را پس بگیرد و زمانی بود که دچار جنگ روسها شده بودیم، از طرفی انگلستان تلاش میکرد در شرق، ایران را از افغانستان جدا کند.
وی افزود: در جنگ اول جهانی و برای سومین باری که انگلیس به دنبال گرفتن موقعیتهای ایران بود "شهید رئیسعلی دلواری" در جریان این جنگها که مرد بسیار قوی بود، نهضتی را راه اندازی کرد و با دست خالی و با تفنگ های دست ساز ایرانی با نیروهای انگلیسی مواجه شد و توسط آنها کشته شد که چندین کتاب در مورد زندگی وی منتشر شده است.
معتضد در خصوص نبود پرداخت به زندگی شهید رئیسعلی دلواری در سینمای ایران افزود: پرداخت به زندگی "شهید رئیسعلی دلواری" در سینمای ایران می تواند بسیار مفید باشد چرا که وی دارای ویژگیهای شخصیتی بسیار خوبی بود اما متاسفانه سینمای ایران به چنین موضوعاتی هرگز نپرداخته است.
این کارشناس تاریخ معاصر در خصوص سینمای ایران بیان کرد: این روزها سینمای ایران دچار ابتذال شده و مشکلات بسیاری دارد از چرخه اکران گرفته تا فیلم هایی که صرفا برای گیشه و خنده مخاطب ساخته می شوند، بسیاری از کارگردانان و بازیگران این روزها در سینمای ایران بیکار هستند.
وی ادامه داد: هنرمندان سینما بیکارند چراکه بعد از ساختن یک فیلم و بازی در آن مدت زمان زیادی طول میکشد تا دوباره فعالیت خود را آغاز کنند به نوعی می توان گفت فقط به دنبال سلیقه مخاطب و خنداندن تماشاگر است.
معتضد تصریح کرد: البته یک دوره کوتاهی بعد از انقلاب سینمای ایران رشد کرد اما در حال حاضر سینمای ایران به شدت دچار ابتذال شده است. فیلم هایی مانند "پنجاه کیلو البالو"، "آس وپاس" و "من سالوادور نیستم" .
این کارشناس تاریخ معاصر اظهار کرد: اصلا این فیلم ها چه حرفی برای گفتن دارند. عجیب تر از آن این است که چرا کارگردانان سینمای ایران کشور خود را نمی شناسند و نمیدانند که باید مخاطب را به چه سمت و سویی سوق دهند.
معتضد در خصوص سینمای قبل از انقلاب افزود: قبل از انقلاب تمام فیلمها سراسر بدآموزی بود از چاقو کشی گرفته تا ولنگاری در فیلم ها بسیار دیده میشد و تأثیر این فیلمها به طور مستقیم در مردم دیده میشد. اما در دوران بعد از انقلاب مانند شاهد فیلم های بسیار خوبی مانند "کشتی آنجلیکا" بودیم.
وی خاطرنشان کرد: الان همه چیز سینمای ایران فقط و فقط گیشه شده است و بعد از اینکه در چند فستیوال خارجی شرکت میکنند و جایزه می گیرند عزیز میشوند. من حتی از فیلم "اصغر فرهادی" فروشنده هم هیچ چیز نفهمیدم چرا که این فیلم اصلا سر و ته نداشت و در واقع کپی از یک فیلم خارجی بود.