آرامگاه شیخ احمد جامی یکی از جاذبههای گردشگری استان خراسان رضوی است که در حاشیه شمال غربی شهرستان تربت جام در کنار مقبره و مسجد خواجه عزیزالله در محلهای که سعدآباد خوانده میشود، قرار دارد.
این بقعه در واقع یک مجموعه است که از بخشهای مختلفی چون مقبره شیخ احمد، ایوان، گنبدخانه، مسجد کرمانی، گنبد سفید، مسجد عتیق، مدرسه امیر جلالالدین فیروزشاهی و مسجد جامع نو تشکیل شده است. البته الحاقات دیگری در این مجموعه وجود دارد که در دورههای مختلف به وجود آمدهاند مانند آبانبار، مسجد زیرزمینی و قبور مجاور مزار.
در قسمت شرقی مجموعه، ورودی واقع شده و به گونهایست که نظر انسان را به خود جلب میکند. معماری این بخش شامل پیشطاق ورودی، آستانه درگاه با درِ چوبی و طاقهای دو اشکوبه به طرفین است. درِ چوبی قدیمی مجموعه آراسته به کتیبههای کوفی است که به دلیل محو شدن بیشتر قسمتهای آن، قابل خواندن نیست اما ظاهر آن نشان از قدمت این اثر دارد.
به طور کلی، ورودی از قسمتهای قدیمی مجموعه به شمار رفته و مربوط به قرن هشتم هجری قمری میباشد.
بخش ورودی مجموعه آرامگاه که از خشت ساخته شده، در ابتدا هیچگونه تزئیناتی را شامل نمیشده است و در دوره ایلخانی نمای مجموعه با گچ سفید شده و در دورههای بعد با استفاده از گچبریهای زیبا و استفاده از رنگ قرمز، ورودی مجموعه را آراستهاند.
آنچه که از همه بیشتر در محوطه جلب نظر میکند، مرقد شیخ احمد است که نزدیک به ایوان مرتفع مزار در فضای باز به صورت باشکوهی قرار دارد. آرامگاه با مصالح آجر و گچ و به شیوهای خاص از سطح محوطه بالا آمده است. مزار دارای دو سنگ به صورت افراشته است که اولی لوح اصلی است که بالای سر قرار گرفته و دارای تزئیناتی همچون گل، برگ و آرایههای گیاهی است و دومی در پایین مزار است که در طرفین آراسته به کتیبه است. از درون سنگ قبر شیخ، درخت کهنسالی به صورت خودرو با شاخههای فراوان روییده است. با این که ریشههای درخت در حال تخریب گور هستند اما نوادگان شیخ میگویند از احمد جامی روایتی دارند که هیچگاه این درخت را قطع نکنند. زائرین تربت شیخ نیز اعتقاد خاصی به این درخت دارند. درخت رمز زندگی، باروری، فناناپذیری، واقعیت مطلق و سرچشمه آب حیات است. درخت تمثیلی است از تمرکز (ناف جهان) از این رو اعتقاد رویش درخت بر این مزار کنایه از جاودانگی یاد و خاطره شخصیت مدفون میباشد. درباره این نوع درخت پسته که بومی تربت جام میباشد اعتقاد بر این است که بر سر مقابر و مزارهای آزادگان مسلمان ایرانی و اکابر (بزرگان) میروید. همچنین مردم نواحی شرق خراسان در مورد درختان روییده بر مزارها بر این باورند که آنها از ناف دفنشدگان روییدهاند. محجری از سنگ مرمر اطراف مزار را محصور نموده و18 پایه از سنگ مرمر سیاه در بین آن، زیبایی خاصی به محجر داده است. بر اطراف این قسمت در طول اعصار و قرون، دستنوشتهها و یادگاریهایی از مسافران و زائران مطاف اهل دل بر جای مانده است.
ایوان باشکوه مزار با ارتفاع تقریبی 27 متر، از دیدگاه هنری و تزئینات، برای هر بینندهای تحسین برانگیز است. این بخش در برابر گنبدخانه به عنوان نقطه مرکزی این مکان قرار گرفته و از صلابت خاصی برخوردار است. گویا در گذشته معماری ایوان مشهور به «طاق درب» بوده است.
ارتفاع پلان حاکی از آن است که شالوده اصلی ایوان، در نیمه اول قرن هشتم هجری قمری و با اصول شیوه آذری به صورت سایر ایوانهای این دوره اندکی متمایز ساخته شده و در سال 720 هجری قمری به اتمام رسیده است. برخی از باستانشناسان، طرح و نقشه اصلی ایوان را مشابه با سردرهای مساجد دوره ایلخانی میدانند که دو مناره بر فراز آن قرار دارد و در نخستین نگاه معماری، این ایوان تداعیکننده مساجد جامع یزد و اشترجان است. به دلیل این که طرح بنا از معماری متداول دوره ایلخانی تبعیت نکرده است، ارتفاع سردر چند متر پایینتر از اندازه رایج با شیوه معماری دوران ایلخانی ساخته شده و به جای دو مناره مرتفع، دو گلدسته کوتاه قرار گرفته است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، هسته اصلی ایوان از خشت و گِل که از اصلیترین مصالح دوره ایلخانی است، ساخته شده است. بانی این ایوان رفیع، شمسالدین مطهر بن شهابالدین اسمعیل بن قطبالدین محمد بن شمسالدین مطهر بن احمد جامی بوده است.
ایوان در طول دوره خود، تغییرات اندکی را در بخش تزئینات متحمل شده است. اِزارهها از کاشیهای کوچک رنگی به صورت خشتهای ششگوش و مثلث به اشکال متنوع استفاده شده است. در کنار پِیها و کفها، کاشی معرق به رنگهای لاجوردی، سفید و نقرهای استفاده شده که مربوط به دوره تیموری میباشد. کاشیهای معرق که تمام نمای ایوان (از اسپر و پیشانی تا زیر قوس) را فراگرفته و با نقوش هندسی، حیوانی، گیاهی و کتیبههای ثلث به رنگهای سفید، آبی، فیروزهای، لاجوردی، سبز روشن و قهوهای پوشش داده شده است، متعلق به دوره صفویه میباشد.
از دیگر تزئینات موجود در ایوان، نقش دو اژدها در مقابل هم است که در لچکی سردرِ ایوان این مجموعه دیده میشود و در انتهای دو اسلیمی پیچدار، با دهانی گشوده قرار گرفتهاند. لازم به ذکر است که نقش اژدها در دوره مغول به مفهوم چینی و بودایی خویش، بیشترین نفوذ را در تزئینات داشته است.
کتیبهها در ایوان به خط ثلث ترکیبی و تزئینی و با دانگ جلی نوشته شده که سوره الملک بر آن نقش بسته است.
در طرفین ایوان، دو محراب کوچک ایجاد شده که محراب سمت راست با گچبریهای زیبا تزئین یافته و یادگار دوره ایلخانی است. محراب سمت چپ فاقد گچکاری بوده و مصالح نمای آن از بین رفته است.
در سال 633 هجری قمری (در ابتدای ظهور شیوه آذری)، بر روی شالودههای خانقاهی که خود شیخ ساخته بود، گنبدخانه ایجاد شد. این بنا که در امتداد ایوان و در منتهیالیه طولی فضای داخلی آن قرار دارد، در گذشته به صورت منفرد بوده اما امروزه از چهار طرف محاصره شده و نمایی به بیرون ندارد. ساختار گنبدخانه شامل چهار سه کنج، دو اتاق کوچک و چهار طاقنمای هشتضلعی است و دارای سه ورودی از شمال، جنوب و شرق میباشد.
ساخت بنای گنبدخانه ابتدا توسط ملک رکنالدین کرت انجام میگیرد اما مدتی بعد به صورت نیمه تمام رها میشود تا این که در زمان ابوالحسن محمد کرت، ساخت این بنا مجدد ادامه مییابد. مصالحی که در ساخت گنبدخانه استفاده شده، از خشت بوده اما مهمترین مصالح، در قسمت کاشیکاری استفاده شده که روی دیوارها نقش بسته است. همچنین جنس اِزارهها از ملات گچ و خاک سفت میباشد.
با این که تزئینات داخل گنبدخانه، دارای کاشیکاریهای نفیسی بوده، اما این نمونهها کاملاً در گنبدخانه از بین رفته و با پوششهای گچی پوشیده شده است. بر روی پوشش گچی نیز خطوط فراوانی به عنوان یادگاری نوشته شده است.
در دیوار جنوبی گنبدخانه، در دو دایره سوره اخلاص به قلم زیبای ثلث به روش بدیعی رسم شده است. دایره مزبور شامل یک هشتضلعی است و نقش ستاره ایرانی در میان آن ایجاد گردیده است. از دیگر تزئینات بنای گنبدخانه، شمسههایی است که به صورت منفرد در قابهای چهارضلعی و با فرم نقشهای پرکننده قرار گرفتهاند. در حاشیه عمودی این عناصر تزئینی، نقوش هندسی لوزی شکل پدید آمده که این اشکال بر روی هم قرار گرفته و با رنگهای متنوع، جلوه خاصی به گنبد داده است. از دیگر نقاشیهای گنبدخانه، نقش گلدانی پر از گل است که بر بالای آن نقش محرابی شکل ایجاده شده و در میان قابی مربعی مشاهده میشود. بر روی این قاب تعدادی دستنوشته و یادگاری در نقاطی که نقاشی نشده، نوشته شده است. بخش دیگر تزئینات گنبدخانه، به رسمیبندی سقف اختصاص دارد که نمای میانی از یک ستاره کوچک شروع شده و اطراف آن نیز ستارههای ششضلعی به صورت برجسته ایجاد گردیده است.
اگرچه در دورههای مختلف در تزئینات بنای گنبدخانه تغییراتی ایجاد شد اما در ساختار آن تا عصر حاضر هیچ تغییری مشاهده نشده است.
در ضلع شمال غربی گنبدخانه، مسجدی واقع شده که به «گنبد سفید» معروف است و از آن به نامهایی چون «مسجد رواق» یا «مسجد سردر» یاد شده است. این بنا در سال 633 هجری قمری توسط سلطان سنجر سلجوقی ساخته و در سال 703 هجری قمری توسط ملک غیاثالدین محمد کرت با اضافاتی توسعه داده شد.
درگاه ورودی گنبد سفید در مجاورت گنبدخانه قرار دارد. زیر بنای داخلی بنا به طور تقریبی، 64 متر را دربر گرفته و شامل دو شاهنشین است که هر دو با مقرنسکاری منحصر به فرد، خودنمایی میکنند. مصالح مورد استفاده برای ساخت گنبد سفید، خشت و آجر و برای ایجاد مقرنسها نیز از گچ سفید به نحو مطلوبی استفاده شده است. در نمای مسجد از کاشی با تلفیق آجر که نمایی هندسی دارد، استفاده شده است. همچنین در نمای گنبد سفید، آجرهای لعابدار کار شده که در میان نمای آجری خودنمایی میکند. کف مسجد با آجرهای 25×25 سانتیمتر پوشانده شده است.
در مسجد گنبد سفید، قبر ملک غیاثالدین محمد کرت و نیز آرامگاه شیخ شهابالدین اسماعیل واقع شده است.
در ضلع جنوب گنبدخانه، فضایی وجود دارد که به نام «مسجد عتیق» خوانده میشود و احتمال داده میشود که در گذشت مسجد جامع بوده باشد. فضای معماری مسجد 484 مترمربع بوده و شامل شبستان با جرزهای آجری است که مشتمل بر 5 رواق است.
استفاده از آجر که از خصوصیات شیوه آذری است، در این بنا به وفور مشاهده میشود به طوری که در این بنا در نماهای داخل نیز بافت آجر نمایان است. در ساخت کتیبهها نیز از گچ استفاده شده به طوری که نمای آن با تزئینات فراوان آغشته شده است. از مصالح دیگر که در ساخت این مسجد به کار رفته، میتوان به کاشیهای رنگی اشاره کرد که بیشتر در زیر طاقها استفاده شده است.
از باشکوهترین فضاها در مجموعه شیخ احمد جامی، «مسجد کرمانی» میباشد که نام خود را از سازنده بنا گرفته است. این مسجد که در ضلع جنوب شرقی مجموعه (سمت چپ ایوان) واقع شده، شاهکاری به یاد ماندنی در هنر معماری دوره اسلامی به شمار میرود. این بنا به طور کلی شامل شاهنشینهایی در میان هر ضلع بنا، چهار فضای کوچک به عنوان چلهخانه در جرز قطور آن و محلهایی برای عبادت انفرادی و اعتکاف در اضلاع شرقی و غربی میباشد.
در ورودی مسجد کرمانی، ایوانچهای دیده میشود که پوشش آن با مقرنس آراسته و سطح مقرنسها با نقاشیهایی به اشکال گل و بوته بسیار ظریف و هنرمندانه پوشیده شده است. در ورودی مسجد، درِ چوبی با قدمت معاصر قرار داده شده است.
در قسمت فوقانی سطوح دیوارههای این مسجد، کتیبهای به قلم ثلث مزین به سوره «یس» دیده میشود. سقف مسجد را گنبدی بزرگ به صورت روزنهدار پوشانده تا سقف نمای زیبایی به خود بگیرد.
وجود عناصر تزئینی در مسجد، حکایت از این دارد که مسجد مربوط به نیمه دوم سده هشتم میباشد. همچنین گلبک که در خصوص قیام مردم هرات علیه فخرالدین بررسیهای انجام داده، به ساخت مسجد در این دوره اشاره نموده است.
*لازم به ذکر است که شیخ احمد جامی (یا جام) که نام کامل وی احمد ابن ابوالحسن جامی نامقی ترشیزی میباشد، از عارفان، شعرا و موسیقیدانان مشهور قرن پنجم و ششم هجری قمری بوده است.
وی در سال 440 هجری قمری در روستای نامق از توابع ترشیز (کاشمر فعلی) به دنیا آمد و در سن 95 سالگی در تربت جام درگذشت. شیخ احمد در سن 22 سالگی دچار تحول روحی شده و به عرفان روی میآورد. وی در این دوران از مردم کناره گرفته و 18 سال در ارتفاعات نامق و کوهستان بزد، گوشه عزلت اختیار میکند و به مطالعه قرآن و تفاسیر و تحقیق در حال عرفا میپردازد تا این که به خدمت حضرت خضر(ع) مشرف میشود. ایشان در سن 40 سالگی به تعلیم، ارشاد، گفتار و نگارش رساله و کتاب مشغول میشود و در سفرهایی که به نقاط مختلف میرود، در میان طبقات مردم از جمله برخی حکمرانان و زمامداران سیاسی نفوذ بدست آورده و مردمان گرد او جمع میشوند.
وی دارای القابی چون شیخ الاسلام، قطب الاوتاد، شیخ ابونصر احمد ژنده پیل، پیر جام و شیخ جام میباشد.