مستند «جنگ علیه سلامتی»؛
آنچه که در ادامه میآید، مختصری است از مستند
"جنگ علیه سلامتی" که با استفاده از مصاحبه با بسیاری از وکلا، پزشکان، پژوهشگران پزشکی و طرفداران آزادی بهداشتی پیشگام آمریکایی و اروپایی، پرده از عملیات نظامی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) علیه عرضه کنندگان مواد غذایی ارگانیک و دیگر پزشکان برمیدارد.
تغییرات در ایالات متحده در حدود صد سال پیش شروع شد و اقتصاد کشاورزی به سمت اقتصاد صنعتی شروع به حرکت کرد؛ در مدت زمان نه چندان زیاد سرمایهداران سودجوی انحصارطلب، کل سیستم مالی را به کنترل خود درآوردند. یکی از مصادیق تسلط بر حوزههای اقتصادی زمانی بود که راکلفلرها شروع به کنترل داروهای آلوپاتیک کردند که هنوز
در آن ایام انواع مختلفی از آموزش پزشکی در ایالات متحده وجود داشت. پزشکان طب مدرن به همراه پزشکان طب سنتی (دکتر علفی) هر دو فعالیت میکردند و طبیبان سنتی از داروهای طبیعی برای شفابخشی استفاده و نتایج خوبی هم میگرفتند. وقتی راکفلرها سیستم پزشکی را به دست گرفتند، تمامی این مکاتب را به تعطیلی کشاندند و فقط جراحی، پرتوافشانی و فروش داروهای خود را ترویج کردند. راکفلرها همچنین مسئول صنعت نفت و صنایع شیمیایی نیز بودند.
تشکیل سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA)
اداره مواد غذایی و دارویی FDA)Food and Drug Administration) در دهه 1930 آغاز به کار کرد و به مردم آمریکا به عنوان سازمانی معرفی شد که از منابع غذایی و دارویی آنها محافظت میکند. زیرا در اوایل این قرن مشکلات بهداشتی زیادی در صنعت بسته بندی (به خصوص گوشت) و همچنین در ثبت اختراع داروهایی که در آنها مواد اعتیاد آوری مانند هروئین و کوکائین، مرفین... به کار رفته بود، وجود داشت. خلافهای زیادی در صنعت غذایی صورت میگرفت و FDA برای تصحیح آن مشکلات تأسیس شد؛ آنها کار خود را با کنترل قانونی دارو و تجهیزات پزشکی ادامه دادند و بعد به کنترل تقریبا هر چیزی که به بدن انسان مربوط می شد، رسیدند. این سازمان در سال 1938 دیگر به یک قدرت بزرگ تبدیل شده بود و از آن نقطه به بعد به سرعت تغییر کرد تا سالهای دهه 1960 که اختیار قانونی ایمنی و همچنین اثربخشی داروها را به دست آورد.
FDA، ضابط اجرایی سودآوری شرکتهای داروسازی
اداره مواد غذایی و دارویی، آزمایش کلینیکی از داروها ندارد و به طور کامل متکی به اظهاراتی است که شرکتهای داروسازی از داروها میکنند. این یک تناقض جدی در کسب منافع مردم با منافع شرکتهای داروسازی میباشد؛ به عنوان نمونه این اداره قصد دارد تمام مکملهای غذایی جدیدی را که بعد از 15 اکتبر 1994 معرفی شده از بازار حذف کنند. از زمانی که پیشرفتهای چشمگیری در کیفیت مکملهای غذایی صورت گرفته است، شرکتهای داروسازی آن را به مثابه یک تهدید مینگرند زیرا که این مکملها دارای فایده بیشتر و بدون خطر اثرات جانبی برای مردم میباشد و آنها میتوانند بدون نسخه پزشک آنها را تهیه کنند.
حالا FDA تعریف خود را از ترکیبات مکملهای غذایی جدید گسترش داده و یک سطح دُز بیشینه تعریف کرده تا تمام مکملهای غذایی بالاتر از آن دُز فقط با نسخه پزشک قابل دسترس باشد. مقصود ظاهری این کار فراهم آوردن امنیت بیشتر برای مصرفکنندگانی است که از مکملهای غذایی استفاده میکنند، اما این کار موجب افزایش بیکاری و به تعطیلی کشیده شدن صنعت تولید مکملهای غذایی گردیده و فضا برای شرکتهای داروسازی که انحصار داروهای ثبت اختراع شده را در اختیار دارند، خالی شده است. لابیکنندگان دارو نمیخواهند مردم آمریکا به مکملهای غذایی کمهزینه و کاملا ایمن دسترسی داشته باشند تا این مکملها را از عرصه رقابت با شرکتهای دارویی بزرگ خارج کنند؛ برای این کار نیز از اداره مواد غذایی و دارویی کمک میگیرند.
FDA از تاکتیکهایی شبیه به گشتاپو (سازمان امنیتی مخوف هیتلر) استفاده میکند
FDA نیز ادعاهای حقیقی در مورد ارزش مکملهای غذایی را سانسور و رد میکند و حتی در بسیاری از موارد از تاکتیکهایی شبیه به گشتاپو (سازمان امنیتی مخوف هیتلر) علیه شرکتهای تولید مکمل غذایی استفاده میکند. برای این کار نیز از هزاران مأمور مسلح فدرال بهره میگیرد.
حمله به لبنایت محلی و میوههای ارگانیک
قانون مدرنیزه کردن ایمنی غذای FDA در سال 2007، به آنها قدرتی بیسابقه داد تا تجارت بین ایالتی هر غذایی را که برای استفاده پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته، ممنوع کنند.
این قانون به FDA قدرت و پول بیشتری میدهد تا مأمورانی را استخدام کند تا به تمام مناطق روستایی در سراسر ایالات متحده شبیخون بزنند و شروع به دستگیری باغداران کوچک ارگانیک و ارعاب مزرعهداران لبنیات محلی (پاستوریزه نشده) کنند و حتی مردمی را که در حیاط خانه یا باغ خود غذا پرورش میدادند، بترساندند. مردمی که برای بازار محلی غذا تهیه میکردند در شرف آزار و اذیت توسط موج جدیدی از ارعاب و سرکوبیهای قانونی بودند و همه این آزار و اذیتها علیه کسانی هدفگیری شده بود که
غذای واقعی در آمریکا تولید میکردند. در واقع این سازمان در دفاع از منافع شرکتهای بزرگ لبنی بیش از حد سختگیرانه عمل میکند. FDA حتی به شما اجازه نمیدهد در مورد غذاها، مکملها غذایی و حتی میوهها به مردم توضیح دهید که چطور آنها از بیماری جلوگیری میکنند! آنها هر حرفی درباره سلامتی را در نطفه خفه میکنند.
FDA با باغداران کوچک ارگانیک و مزرعهداران لبنیات محلی برخورد قهرآمیز دارد
پرورشدهندگان گیلاس یک نمونه از هزاران نمونه برخورد قهرآمیز FDA به حساب میآیند. داستان از این قرار است که در وبسایت یک گروه از پرورشدهندگان گیلاس، یک لینک به وبسایت دانشگاه هاروارد و تحقیقات آنها در مورد مزایای گیلاس از نظر درمان صفرا وجود داشت. FDA تشخیص داد این لینک به یک وبسایت تحقیقات علمی دیگر، یک ادعای غیرقانونی سلامتی محسوب میشود! بنابراین آنها با تفنگ به پرورشدهندگان گیلاس یورش بردند و آنها را مجبور کردند تا تعهد بدهند که هرگز دوباره اطلاعاتی در مورد مزایای گیلاس به اشتراک نمیگذارند. همین قضیه در مورد بسیاری از انواع دیگر مواد غذایی هم صدق میکند؛ آنها اقامه دعوی به جرم تبلیغات فریبآمیز علیه یکی از تولیدکنندگان انار کردند؛ زیرا آنها یک مقاله درباره اثرات سلامتی بالقوه انار منتشر کرده بودند. پرورشدهندگان گردو، حق ندارند به شما در مورد مزیتهای گردو حرفی بزنند؛ کسانی که مواد مغذی تولید میکنند، حق ندارند به شیوهای روشن، بدون ابهام و صادقانه به شما بگویند که این مواد غذایی چه کارکردی دارند. FDA حق ادعاهای درمانی در مورد هر محصول غیردارویی را به طور کامل ممنوع کرده و به این شیوه مردم را موقع خرید تا حد زیادی بیاطلاع نگه میدارد؛ بنابراین مردم برای رسیدن به یک نتیجه درمانی صرفا به داروها متکی هستند. FDA نمیخواهد شما بدانید که غذاهایی مثل پرتقال و کرفس، دارای عناصر ضدسرطان هستند و یا اینکه عصاره کلم بروکلی از وقوع سرطان پستان یا سرطان پروستات جلوگیری میکند.
کُدکس، نظامنامهای برای ترویج بیماری
سازمان غذا و داروی آمریکا در بیشتر موارد سیاستها و قاعدههای خود را هماهنگ با کُدکس ابلاغ و اجرا میکند و تبعیت زیادی از این نظامنامه دارد. اما کُدکس چیست؟ کُدکس المنتاریوس (Codex alimentarius) واژه لاتین برای نظامنامه جهانی غذا میباشد. این نظامنامه در اصل بخشی از نظامنامه ناپلئونی بوده که مربوط به تجارت غذا میشد. کُدکس المنتاریوس در اوایل دهه 1960 به وسیله سازمان ملل به وجود آمده و انگیزه ایجاد آن مردی به اسم "فریتس تر مییر" رییس شرکت آلمانی آیجی فاربین بود. او بعد از شکست آلمانها در جنگ جهانی دوم به جرم جنایت علیه بشریت به زندان افتاد اما پس از مدتی از زندان آزاد شد و تصمیم گرفت رؤسای شرکتهای داروسازی را که با آنها کار کرده بود، دور هم جمع کند. "فریتس تر مییر" به همراه گروهش از سازمان ملل خواستند تا منابع غذایی جهان را در اختیار بگیرد تا آنها به این طریق بتوانند اهداف تسلط بر جهان را به پیش ببرند که با موافقت سازمان ملل همراه شد.
کُدکس در جهت ترویج و تحمیل محصولات دستکاری شده ژنتیکی و مواد غذایی آلوده عمل میکند
دستور کار کدکس ترویج جهانی تجارت و ایمنی غذا میباشد اما در واقع حرکت کدکس برای قرار دادن حداکثر حد مجاز برای مواد غذایی که میتوانند به صورت بینالمللی مبادله شوند، یک مانور نسل کشی است. زیرا این سطوح پایینتر از سطوح لازم برای جلوگیری از بیماریهای کمبود ویتامینهای مزمن میباشد که همه ما به آنها نیاز داریم. کُدکس چیزی را میخواهد که صنایع بزرگ کشاورزی، شیمیایی، داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی میخواهند. این نظامنامه جهانی غذا در جهت ترویج و تحمیل محصولات دستکاری شده ژنتیکی و مواد غذایی آلوده شده با آنتیبیوتیکها، سموم ملامین، راکتوپامین، فلوراید و ... تلاش و حرکت میکند.
نگهداشتن مردم در جهل برای استفاده از محصولات اصلاح شده ژنتیکی با کمک FDA
ارگانیسمهای اصلاح شده ژنتیکی (Genetically Modified Organism) GMO ما را با خطری بیسابقه مواجه میکنند؛ در کل تاریخ حیات بر روی این سیاره هرگز هیچ چیز مشابه با آنها وجود نداشته است. هر مطالعه مستقلی که تا به حال بر روی اثرات غذاهای اصلاح شده ژنتیکی انجام شده، نشان داده که این غذاها موجب آسیب به اندامهای بدن میشود و همچنین ناباروری را افزایش و باعث نارسایی سیستم ایمنی بدن میگردد. این یک بازی با آتش ژنتیک است.
FDA با یک سیاست رسوایی آمیز اعلام کرد که غذاهای اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ذاتی، معادل با غذاهای عادی و اصلاح ژنتیکی نشده است و نیازی به برچسبگذاری برای تشخیص مشتری ندارد. فردی به نام تیلور در آن زمان مسئول برچسبگذاری غذاها بود که قبل از آن به عنوان وکیل و لابیکننده برای شرکت مونسانتو کار میکرد. شرکت Monsanto بزرگترین شرکت چند ملیتی در آمریکا در زمینه بیوتکنولوژی کشاورزی میباشد که اصلیترین تولید کننده دانههای اصلاح ژنتیکی شده در جهان است. بعد از اینکه تیلور در اوایل دهه 1990 از FDA کناره گیری کرد، به مونسانتو برگشت و بعد دوباره به FDA بازگشت.
مونسانتو یکی از مخوفترین شرکتهای تولید مواد شیمیایی و ژنتیکی در جهان است
به همین دلیل است که اکنون 170 میلیون جریب (هر جریب معادل 4046 مترمربع است) زمین در ایالات متحده زیر کشت ذرت، سویا، پنبه، روغن کانولا و نیشکر اصلاح شده ژنتیکی رفته است. استانداردهای غذای اصلاح شده ژنتیکی (GMO) در سطح کدکس تصویب شدند و چون کدکس این محصولات زراعی را ایمن معرفی کرد، FDA نیز نیازی به برچسب گذاری برای این نوع محصولات مخرب ندید.
یک نمونه جنایت
شرکتی در کالیفرنیا به نام اپیسایت محصولی (ژن) را ثبت اختراع کرد که اگر یک مرد این ژن اپیسایت را به شکل هر محصولی میخورد، علیه اسپرمهای خودش آنتیبادی تولید میکرد و آنها را به شکل بازگشت ناپذیری عقیم میکرد و اگر زنان ژن اپیسایت را میخوردند، در هنگام آمیزش بدن آنها علیه اسپرمهایی که وارد بدنشان میشد، آنتیبادی تولید میکرد و از طریق نابودی اسپرمها باعث عقیم شدن آنها میگردید. اکنون شرکت دوپان و مونسانتو یک سرمایهگذاری مشترک انجام دادند و شرکت اپیسایت رو خریداری و ژن اپیسایت را تجاری کردند. آیا میخواهید بدانید که غذایی که میخورید محتوی ژن اپیسایت هست؟ البته که مایل هستید اما FDA که یک سازمان فریبکار و مرگبار است، اطمینان حاصل کرده که تحت قوانین کنونی داشتن این اطلاعات برای شما غیرقانونی محسوب شود.
خدمت به شرکتهای داروسازی، خیانت به مردم
کارمندان سابق FDA که بنا به دلایل مختلف از آنجا بیرون آمدهاند یا اینکه اخراج شدهاند، اطلاعاتی مبنی بر این که FDA برای شرکت های داروسازی و تحقیقاتی کار میکنند و چکهای حقوق توسط آن شرکتها پرداخت میشود را افشا کردهاند. اما بدتر از این مورد، این موضوع است که FDA تیم کارشناسان و مشاوران خود را از میان کسانی انتخاب میکند که پیوندهای مالی عمیقی با شرکتهای داروسازی دارند.
ابعاد تلخ دیگری نیز این ماجرا دارد؛ شرکتهای داروسازی به FDA پول میدهند تا این اداره داروهای آنها را بررسی و تأیید کند. برای شرکتهای داروسازی هر روزی که یک دارو دیرتر به بازار وارد شود، از نظر آنها یک ضرر یک تا دو میلیون دلاری وارد گردیده، بنابراین FDA انگیزه دارد که داروها رو تا حد ممکن سریع بررسی کند تا مانع سودآوری آنها نشود. نتیجه آن که داروهایی تأیید میشوند که اکثر مواقع بر اساس دادههای علمی تأیید نمیشوند؛ بلکه بر این اساس تأیید میشوند که کدام شرکت یا فرد رابطههای سیاسی عمیقتر و پول بیشتری دارد.
شرکتهای داروسازی روزانه شش میلیون دلار فقط صرف لابیکردن در واشنگتن میکنند
به عبارت بهتر به جای اینکه از ایمن و مؤثر بودن داروهایی که FDA تایید کرده، خیال آسوده وجود داشته باشد، حالا باید منتظر ماند تا میلیونها نفر این داروها رو مصرف کنند تا اثرات واقعی این داروها مشخص شود. در حدود نیمی از کل داروهایی که برای توزیع عمومی تأیید میشوند، در طی پنج سال بدون سر و صدا جمعآوری میگردند زیرا بیش از حد خطرناک هستند و موجب مرگ صدها نفر و تحمیل بیماریهای خطرناک با هزینه درمان گزاف میشوند.
به عنوان نمونه داروی وایاکس که برای بیماری آرتروز تجویز میشد، حداقل 60000 نفر آمریکایی را به کشتن داد و باعث حدود 130000 مورد حمله قلبی و سکته شد. این رقم با کشته شدگان جنگ ویتنام برابری میکند! با این حال کارخانهای که وایاکس را ساخته بود، بر روی این اطلاعات سرپوش گذاشت. در تمام طول مدتی که وایاکس مجوز فروش داشت، فروش کل آن به بیش از یازده میلیارد دلار رسید و بابت این جنایت مجبور شدند به دولت 950 میلیون دلار جریمه و حدود 4 میلیارد دلار برای غرامت به قربانیان وایاکس پرداخت کنند؛ اما با این حال این شرکت در این بازاریابی متقلبانه وایاکس، سود خیلی زیادی کرد.
در حالی که مدیران شرکتهای دارویی فعالیتهای مجرمانهای انجام میدهند و به معنای واقعی کلمه قتل انجام میدهند، اما همیشه با پرداخت یک جریمه همه چیز تمام میشود و هیچ خللی نیز در کار شرکت به وجود نمیآید. آنها روزانه شش میلیون دلار فقط صرف لابیکردن در واشنگتن میکنند. FDA چهل درصد از بودجه خود را از طریق شرکتهای دارویی تأمین میکند و بدین جهت با خیانت به مردم، به دنبال برآوردن منافع این شرکتها هستند.
مریض نگه داشتن مردم، استراتژی شرکتهای داروساز
صنعت داروسازی برای باقی ماندن به انتشار بیماری نیاز دارد و با مریض نگه داشتن مردم، تجارت پرسودی را برای خود و معامله پرضرری را برای مردم رقم زده است. بیماری برای این صنعت که به صورت انحصاری کنترل میشود، با ارتباط نه چندان پنهان اما مهلک با دستیارانشان در دولت، به مانند یک معدن طلا ارزش پیدا کرده است.
مریض نگه داشتن مردم، تجارت پرسودی برای شرکتهای داروسازی است
صنایع داروسازی با کمک FDA مردم را با مواد شیمیایی مسموم میکنند و با تضعیف کبد، سیستم عصبی و سیستم ایمنی بدن، آنها را به بیماران پرسود نسل آینده تبدیل میکنند. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که شرکتهای داروسازی در آمریکا، محصولات خود را به دیگر کشورهای جهان نیز صادر میکنند تا با همان ترکیبات دارویی، ثروت عظیم برای خود و بیماری و مرگ را برای مردم آن کشورها به ارمغان آورند.
منبع مقاله : مشرق نیوز