ماهان شبکه ایرانیان

درد دل عاشقانه در دعای ندبه (۴)

أ ترانا نحف بک و انت توم الملا و قد ملات الارض عدلا و اذقت اعداءک هوانا و عقابا و ابرت العتاه و جحده الحق و قطعت دابر المتکبرین و اجتثثت اصول الظالمین و نحن نقول الحمد الله رب العالمین ترجمه آیا آن روز خواهد آمد که ما گرداگرد تو را حلقه زده، تو پیشوای مردم شده، درحالی که زمین را پر از عدل و داد کرده ای؟ دشمنانت را (که دشمنان حق اند ...

أ ترانا نحف بک و انت توم الملا و قد ملات الارض عدلا
و اذقت اعداءک هوانا و عقابا
و ابرت العتاه و جحده الحق
و قطعت دابر المتکبرین
و اجتثثت اصول الظالمین
و نحن نقول الحمد الله رب العالمین
ترجمه
آیا آن روز خواهد آمد که ما گرداگرد تو را حلقه زده، تو پیشوای مردم شده، درحالی که زمین را پر از عدل و داد کرده ای؟
دشمنانت را (که دشمنان حق اند) خوار و کیفر چشانده!
گردنکشان و منکران حق را نابود کرده!
دنباله متکبران را از زمین قطع نموده!
و ریشه بیدادگران را از بیخ برکنده باشی؟
وهمه ما (از سر شوق و شادی و سپاس و شکرگزاری)
می گوییم: ستایش خدایی را سزاست که پروردگار جهانیان است.

پیشوای همه جهانیان!

در این فراز دعا امام (ع) روزی را انتظار می کشد که امام (ع) ظهور کرده و پرچم عدل و پیروزی را بر افراشته، شیعیان گرداگرد او حلقه زده، رهبری خلق را بر عهده می گیرد زمین را پر از عدل و داد می نماید. دشمنان را خوار و ذلیل گردانده و ریشه ظلم و ستمگری را از جا در می آورد.
لذا با شوق فراوان و به امید درک آن روز و با امید به رسیدن به این فیض عظیم عرض می کند: «آیا آن روز خواهد آمد که ما گرداگرد تو را حلقه زده، تو پیشوای مردم شده باشی؟»؛ أ ترانا نحف بک وانت توم الملاء.
قبلاً در شرح جملات «این صاحب یوم الفتح و ناشر رایه الهدی، این المعد لقطع دابر الظلمه، این مبید اهل الفسوق و العصیان، این قاصم شوکه المعتدین، مطالبی گذشت و آنچه باید افزود اینکه: امام زمان (ع) که منجی عالم بشریت است بدون یک مبارزه سرسختانه با ستمگران و تجاوزگران نمی تواند عدالت را در جامعه جاری کند. پس ظهور امام (عج) همراه با مبارزه بر ضد ظلم و ستم و ریشه کنی آنهاست، آن هم مبارزه ای اصولی و ریشه دار، او در این مأموریت ریشه های گمراهی و ظلم و ستم را از بیخ و بن قطع می کند، به گونه ای که اثری از تعدّی و تجاوز باقی نماند؛ چرا که لازمه اجرای عدالت در جامعه جهانی از بین بردن ستمگری و آثار آن است.
بر این اساس در این فراز از دعا به پنج ویژگی و امتیاز دوران پس از ظهور اشاره شده است که هر کس آن روزگار را درک نماید این پنج ویژگی را به عیان مشاهده خواهد نمود. که عبارتند از:

ویژگی اول:

«درحالی که زمین را پر از عدل وداد کرده ای»؛ وقد ملات الارض عدلا.
از امام حسین (ع) روایت شده که: اگر از جهان جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی می کند تا مردی از فرزندان من خروج نموده و دنیا را پر از عدل و داد نماید. آن گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.(1)

ویژگی دوم:

«دشمنانت را (که دشمنان حقند) خوار و کیفر چشانده باشی.»؛ و اذقت اعداءک هوانا و عقابا.
ویژگی سوم:
«گردن کشان و منکران حق را نابود کرده »؛ و ابرت (2) العتاه و جحده الحق.
ویژگی چهارم:
«دنباله متکبران را از زمین قطع نموده باشی»؛ و قطعت دابر المتکبرین.
ویژگی پنجم:
«ریشه بیدادگران را از بیخ برکنده باشی»؛ و اجتثثت اصول الظالمین.
و در پایان بعد از تحقق این برنامه ها با بیانی لطیف عرض می کند:
«وهمه ما (از سر شوق و شادی و سپاس و شکرگزاری) می گوییم ستایش خدایی را سزاست که پروردگار جهانیان است»؛ ونحن نقول الحمد الله رب العالمین.
طبق این بیان امام (عج) پس از ظهور پیشوایی خلق را بر عهده می گیرد و بساط عدل را می گسترد، هر کس مورد ستم واقع شده یا خود حق او را باز می گرداند و یا به نمایندگان ویژه اش در نقاط مختلف زمین دستور می دهد که حقش را باز ستانند.
در چنین وقتی خواری و ذلت و کیفر دشمنان به خاطر ستم ها و ظلم هایشان در ملاعام انجام خواهد شد و برق شادی از چشم مستضعفان و ستمدیدگان بر خواهد خواست. افراد سرکش و طغیان گر که هیچ حقی را برای کسی به رسمیت نمی شناختند و تنها خود و منافع خویش را در نظر می گرفتند آن چنان مستاصل خواهند شد که عبرت همگان گردد.
امام (عج) عقبه های متکبران را که در هر کشور و منطقه ای وجود داشته از آنها پشتیبانی می کردند و مقررات آنها را به اجرا می گذاشته اند، قطع خواهد کرد.
و در یک کلام ریشه ستمگران را از بیخ و بن بر می کند هم شخص آنها را مجازات می کند و هم تفکرشان را از صحنه افکار می زداید.
در چنین موقعی است که پیروان او در تمام میادین و خیابانها به شادی و نشاط می پردازند اما نه اینکه سوت و کف بزنند که در برابر او و جایگاه های مربوط به او به این گونه سرود شادی سر می دهند: ستایش ویژه خداوندی است که ستم را بر چید، عدل را آورد، رهبر آمد، خوش آمد!
اللهم انت کشاف الکرب والبلوی
و الیک استعدی فعندک العدوی
و انت رب الاخره و الدنیا
فاغث یا غیاث المستغیثین عبیدک المبتلی
و أره سیده یا شدید القوی
و أزل عنه به الاسی و الجوی
و برد غلیله یا من علی العرش استوی و من الیه الرجعی و المنتهی
ترجمه
بار خدایا تو بر طرف کننده اندوه ها و مصیبتهایی!
فقط به تو شکایت می آورم؛ زیرا رفع مشکلات فقط به دست شماست.
تنها تو مالک دنیا و آخرت هستی.
پس به فریاد بنده ذلیل و گرفتارت برس! ای فریادرس فریاد خواهان!
سید و مولایش را به او نشان بده ای مقتدر توانا!
و با دیدن او حزن و اندوهش را زایل نما.
و سوز عطش و حرارت آتش عشقش را با آن ملاقاتش به سیرابی تبدیل و جگرش را خنک کن! ای کسی که بر عرش تسلط داری و ای کسی که بازگشت و آخر کار همه به سوی توست!

ای بر طرف کننده اندوه ها و مصیبت ها!

در فراز گذشته برنامه های حضرت هنگام ظهور و وقایع بعد از ظهور در قالب استفهام مطرح شد. در این بخش، دیگر بیان استفهام نیست بلکه بیان درخواست و تمناست. بیانی که با مدح و ثنای خداوند آغاز می شود و در ادامه در خواست، فریادرسی از او می خواهد که مشکلات او را با ظهور حضرتش حل کند. این نمای کلی از محتوای این فراز است. اکنون به اصل دعا باز می گردیم:
نخست عرض می کند: «بار خدایا تو بر طرف کننده اندوه ها و مصیبت هایی!» اللهم انت کشاف الکرب و البلوی.
کشاف از ماده کشف به معنای آشکار کننده و بر طرف کننده است. مثلاً وقتی به صورت دعا گفته می شود: کشف الله غم فلان؛ یعنی خدا اندوه فلانی را بر طرف کند.
اما اینکه بر طرف کننده واقعی اندوه و مصیبت کیست؛ مطلب مهمی است.
اگر انسان باور داشته باشد واقعاً بر طرف کننده اندوه و مصیبت ها، فقط خداست و بس؛ دیگر به بیراهه نرفته و راههای بی مقصد را نمی پیماید. این جمله یاد آور کلام خداوند متعال است که می فرماید: و ان یمسسک الله بضر فلا کاشف له الا هو: «اگر خداوند شما را گرفتار غم و اندوه کرد، غیر از خودش کسی بر طرف کننده آن نیست»!(3)
و در ادامه امام (ع) عرض می کند: «فقط به تو شکایت آوردم»؛ و الیک استعدی.
در اینکه چرا فقط شکایت را نزد او می برد، در خود دعا به دو پاسخ اشاره شده:
پاسخ اول این که: خدایا تو تنها برطرف کننده اندوه و مصیبت هستی؛ اللهم انت کشاف الکرب و البلوی بنابراین وقتی خداوند تنها کسی باشد که بر طرف کننده غم واندوه است بدیهی است که از غیر او کمک خواستن و شکایت به غیر او بردن به بیراهه رفتن است.
دیگر اینکه در جمله بعد عرض می کند: «زیرا رفع مشکلات فقط به دست شماست.» فعندک العدوی.
اما اینکه چرا رفع مشکلات فقط به دست خداست؟ با جمله بعدی روشن می شود: «تنها تو مالک دنیا و آخرت هستی» و انت رب الاخره و الدنیا.
آنکه مالک دنیا و آخرت است، شکایت را فقط باید نزد او برد و فقط از او کمک خواست.
بعد از چند جمله مدح و ثنای خدا بیان لطیف و سراسر خضوع امام (ع) دیده می شود: «پس به فریاد بنده ذلیل و گرفتارت برس! ای فریاد رس فریاد خواهان!»؛ فاغث یا غیاث المستغیثین عبیدک المبتلی.
دراین جمله امام (ع) درخواست فریادرسی می کند اما این فریاد رسی برای چیست؟
پر واضح است آن که در چاهی سقوط کرده و درخواست کمک می کند، فریادرسی او برای نجات از قعر چاه است و کسی در کویری خشک، تشنه یک جرعه آب است و در خواست کمک می کند، فریادرسی او برای سیراب کردن اوست، وقتی امام (ع) از خداوند درخواست فریادرسی می کند منظورش چیست؟ و چگونه به فریاد او پاسخ داده می شود؟
پاسخ این سؤال در جمله بعدی چنین داده می شود: «سید و مولایش را به او نشان بده! ای مقتدر توانا!»؛ و أره سیده یا شدید القوی.
از این جمله دعا روشن می شود که منظور از غم ها و اندوه ها که در ابتدای این فراز دعا به آن اشاره شد اندوه و مصیبتی است که از دوری مصلح جهانی دامن گیر بنده خدا شده است.
در جمله بعدی به تأثیر زیارت امام (ع) اشاره کرده، عرض می کند: «و با دیدن او حزن و اندوهش را زایل نما»؛ و ازل عنه به الاسی (4) و الجوی.
زمانی که شعله عشق در وجود عاشق شعله ور شود، به وسیله هیچ چیزی عطش او بر طرف نمی شود، شعله عشق را جز دیدار محبوب خاموش نمی کند.
لذا در جمله بعد امام (ع) عرض می کند: «و سوز عطش و حرارت آتش عشقش را با آب ملاقاتش به سیرابی تبدیل و جگرش را خنک کن ای کسی که بر عرش تسلط داری و کسی که بازگشت و آخر کار همه به سوی توست»؛ و برد غلیله یا من علی العرش استوی و من الیه الرجعی و المنتهی.
سؤالی که در ذیل این جمله مطرح می شود این است: درخواست کننده خود نیز امام (ع) است، چگونه درخواست زیارت کسی را می کند که او نیز مقامی همانند او دارد؟
پاسخ: این سؤال در بحثهای سابق داده شده، اما به طور اجمال اشاره می کنیم:
اوّلا ً:این دعا جنبه تعلیمی دارد و برای مؤمنینی است که در زمان غیبت با این دعا مأنوس باشند.
ثانیاً: با توجه به اینکه امام (ع) می داند در زمان ظهور امکان تحقق برنامه هایی است که همه ائمه دنبال اجرای آنها بوده اند اما زمینه اجرای آنها فراهم نشده، لذا او هم آرزوی رسیدن چنین روزی را دارد و این مطلب را در قالب دعا مطرح می کند.
نکته ها
1. هنگام درخواست باید از غیر خدا قطع امید کرد، همان طور که امام (ع) در این عبارات ابتدا اشاره می کند که فریادرسی و کمک کردن فقط به دست خداست و بس. آنان که حاجات خود را از درگاه ایزدی گرفته اند نیز معترفند، زمانی به حاجت خود رسیده اند که از غیر او قطع امید کرده اند.
انسان باید بداند از چه کسی کمک بخواهد. این مطلب بسیار مهم است؛ چرا که گاهی بعضی خود را در مقابل افرادی همانند خود، خوار و ذلیل می کنند، تا حاجت و نیازشان به وسیله آنها بر طرف شود و این به بیراهه رفتن است.
ائمه معصوم (ع) همواره در ادعیه از کسی کمک می خواستند که قادر کامل باشد. کسی که هیچ نقصانی نداشته، همه امور به دست او رتق و فتق گردد.
ناگفته نماند در نیازهای اجتماعی باید به غیر خدا مراجعه کرد که آن نیز طبق فرمان خداست و افراد وسیله اند و این امر ظرافت های خاص خود را دارد و اسلام نسبت به آن برنامه و دستور خاص داده که باید از آن طریق گام برداشت.
2. در این بخش از دعا امام (ع) نخست به مدح و ثنای ذات اقدس حق می پردازد واو را به عظمت یاد می کند، اما زمانی که نوبت به معرفی خودش می رسد از تعبیر «عبیدک المبتلی» استفاده می کند، عبید، یعنی بنده کوچک و گرفتار و این نکته به خوبی می آموزد که در پیشگاه خداوند در عین یاد کردن از عظمت و قدرت او باید خود را کوچک شمرد تا جای سخن گفتن باشد، سخنی قابل شنیدن.
شاید بتوان گفت در این درگاه بزرگی به کوچک شدن است و در واقع عزّت به ذلّت است.
3. دراین فراز از دعا خواندیم امام (ع) از خداوند فریاد رسی می خواهد، درخواست دارد، مولایش را به او نشان بدهد و به وسیله آن، حزن و اندوه او را از بین ببرد.
این خواسته نشان می دهد درد و رنج مؤمن در زمان غیبت هجران است و درمانش ظهور.

پی نوشت ها :

1. الحسین بن علی (ع) یقول: لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحده لطول الله عز و جل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی یملوها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما کذلک سمعت رسول الله ص یقول. بحار الانوار، ج 51، ص 133- کتاب الغیبه، ابواب النصوص من الله تعالی، باب 3، باب س رونی فی ذلک عن الحسنین (ع)، کمال الدین، ج 1، ص 317.
2. أبرت از ماده أبر: نابود کرد.
3. سوره ی انعام، آیه 17.
4. الأسی: حزن و اندوه بر چیزی، الأسی: الحزن علی الشی ء، کتاب العین، ج7، ص 332.

منبع: همتیان، علی اصغر؛ (1390)، شرح فراق: شرحی نو بر دعای ندبه، تهران: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)، چاپ سوم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی