آذربایجان در منتی الیه شمال غربی ایران قرار داردو از مهمترین و معروف ترین مناطق ایران به شمار می آید. این استان از شمال با جمهوری آذربایجان و از مغرب با ترکیه همسایه است .
کوههای ارسباران که در شمال آذربایجان قرار گرفته اند با دره ی رود ارس از کوههای قفقاز جدا شده اند .کوههای تالش در شرق آذربایجان تادره ی سفید رود در گیلان ادامه دارد . جلگهی مغان در اردبیل و جلگه ی ارومیه ,تبریز و میاندوآب به علت رودهای ارس , سیمینه رود و زرینه رود شکل گرفته است . آذربایجان از سه استان اردبیل , آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تشکیل شده است . استان زنجان را هم به علت یکسانی موسیقی با آذربایجان جزو همین منطقه به حساب می آوریم .
موسیقی سنتی آذربایجان بازتاب مهم ترین وجوه و جوانب زندگی مردم است . در فولک لور موزیکال آذربایجان احوال و روحیات مردم گذشته ی این دیار با لطافت بسیار ترنم می شود . غم , شادی , هجران , وصال , موفقیت ها , شکست ها , قهرمانی هاهمه و همه در این گنجینه ی موزیکال متجلی است . شیوه ی بدیهه خوانی , روش نواختن , اجرا , آراستگی های ملودیک و هماهنگی , اسلوب خاص , پختگی و مطلوب بودن صداها از ویژگیهای جدایی ناپذیر موسیقی این مرزو بوم است .برخی پژوهشگران موسیقی آذربایجان را به پنج بخش عمده زیر تقسیم می کنند .
1. عاشیق ها ( عاشیقلار )
2.ترانه های ملی و مقام ها ( خلق ماهینلاری و مو غاملار )
3. موسیقی عزا و مذهبی ( تعزیه موسیقی سی )
4. موسیقی کار و تلاش روزانه ( امک ماهینلاری )
5.موسیقی عروسی و رقص های مربوط ( توی دویون موسیقی سی ).
موسیقی آذربایجان مانند بیشتر مناطق ایران از دو بخش کلی تشکیل می شود : موسیقی با متر آزاد و موسیقی با متر معین
موسیقی با متر آزاد شامل مجموعه نغماتی است که با آواز انسانی یا سازو یا تواما با سازو آواز اجرا شود . این موسیقی از قید ریتم و وزن معین فارغ است و هدف آن بیان اشعاری است که با کمک موسیقی مفاهیم خاصی را القا می کند . به این نوغ موسیقی که تابع وزن و متر معینی نیست اصطلاحا در آذربایجان ماقام ( مقام ) گفته می شود .این مقام ها را موسیقی دانان محلی , عاشیق ها اجرا می کنند .
در واقع عاشیق ها بازگو کنندگان و مفسران آهنگین افسانه ها ,حکایت ها , حوادث و ماجراهای تاریخی , باورها , اعتقادات و ارزشهایی هستند که زمینه های آنها در بین مردم وجود دارد . هر یک از مقام های موسیقی آذربایجان عنوانی دارد که برگرفته از حکایت , افسانه , حماسه و یا موضوعی است که به صورت شعر درآمده و تحت عنوان مقامی با همان نام شهرت یافته است . معمولترین ساز موسیقی مقامی در آذربایجان همان ساز عاشیق هاست که چگور و قوپوز هم خوانده می شود .
گفتنی است که مردم آذربایجان بر اساس شکل و حالت دستگاههای موسیقی سنتی ایران نیز اشعار آذری را می خوانند . هفت دستگاه موسیقی سنتی و بیشتر گوشه های آن در بین خوانندگان و نوازندگان آذری شناخته شده است . خواننده ای همچون اقبال آذر و نوازنده ای همچون بیگجه خانی شاهد این مدعا هستند .
معروف ترین شعرهایی که عاشیق ها می خوانند به قرار زیر است :
– قوشما نوعی شعر همراه با موسیقی است که از سه تا هفت بند تشکیل شده است .
– بایاتی عبارت است از چهار مصراع شعر که هر مصراع از هفت هجا ترکیب یافته است .
– تجنیس اشعاری هستند که از سه تا هفت بند تشکیل می شوند و عمده ترین ویژگی آنها به کار بردن صنعت جناس است .
موسیقی با متر معین شامل تمام نغمه های آذربایجانی است که حرکت و تقطیع مشخص دارند . در این نوع موسیقی می توان با دست زدن یا پای کوبی موسیقی را همراهی کرد . به عبارت دقیق تر این نوع موسیقی وزن و ریتم مشخص دارد . موسیقی آذری با متر معین را می توان به دو دسته تقسیم کرد :
– نغمه های ریتمیک با کلام
– نعمه های ریتمیک بی کلام
ترانه های آذری با ریتم معین همراه اشعار زیبا و دل انگیزی که دارند معمولا بیان کنندی مفاهیم عاطفی و مضامین احساسی اند . اشعار این ترانه ها بیش تر ساده موثر و به یادماندنی اند و ملودی همراهی کننده ی آن آهنگی زیبا ودل انگیز و پر جلوه دارد . ترانه های آذری را می توان در عناوین توصیفی , حماسی , ملی و مذهبی تقسیم بندی کرد برخی از مقامهای ریتمیک و بسیار مشهوری که عاشیق ها می خوانند عبارتند از :
سیمای شمس , منصوریه , آراز باری , اوشاری , مانه ای , حیرانی , شکسته قره باغ , شکسته مقطع , و شکسته شیروان .
شکل دیگری از موسیقی آذربایجان با متر معین موسیقی رقص یا رنگ های آذربایجانی است که تحرک و شور آفرینی آنها مثال زدنی است .
رقص در آذربایجان مانند بیشتر نواحی ایران نوعی تمرین بدنی و آمادگی و ورزیدگی درحرکات است .
رقصنده آذری گویی با حرکات خود برای نبردی سریع آماده می شود . معمولا ساز و ضربی همراهی کننده در احرای رنگ ها به دست عاشیق ها , دایره و در همراهی با ارکستر نقاره است .
سازهای آذربایجان
معمول ترین سازهایی که موسیقی آذربایجان به وسیله آنها اجرا می شود به این شرح است :
عاشیق لر سازی ساز عاشیق ها یا چگور یا قوپوز از شناخته شده ترین سازهای آذری است . این ساز که نوعی تنبور است از قدیمی ترین سازهای معمول در ایران به شمار می رود و صرفا عاشیق ها آن را می نوازند .
تار نوع خاصی از تار است که کاسه ی آن از تارهای سنتی کوچک تر است . تار آذری سابقه و قدمت بیشتری از تار سنتی دارد . از آنجا که تا قبل از صفویه سازی با شکل و نام کنونی تار در ایران معمول نبوده احتمال دارد تار سنتی ایران اقتباسی از تار معمول در آذربایجان باشد .
کمانچه از سازهای متداول و شناخته شده در آذربایجان است و دربیان جالات موسیقی آن سامان نقش عمده ای دارد . کمانچه های آذری نسبتا بزرگ اند و کاسه ای بسته دارند . کمانچه ی آذری مانند کمانچه ی مغمول د ر موسیقی سنتی دارای چهار سیم است .
بالابان از سازهای بادی معمول در آذربایجان است این ساز با صدای گرم و دل نشین خود و با کیفیتی نسبتا بم عمدتا همراه ساز عاشیق ها شنیده می شود .
قره نی ( کلارینت ) به علت قرار گرفتن آذربایجان بر سر راه اروپا به ایران و نیز ارتباط مهاجران آذری با اروپا و تشابه صدای این سازها با بالابان کلارینت بین نوازندگان موسیقی پذیرفته شد و مقبولیت یافت . رنگ سیاه کلارینت و صدای نی مانند آن در زبان آذری معادلی مناسب یافت و از مجموع قره به معنای سیاه و نی , نام جدید قره نی پدید آمد .
گارمون ( آکاردئون ) از سازهای اروپایی است که بیشر در اروپای شرقی معمول است . این سازها به علت امکان اجرای نغمات آذری و بیان مناسب موسیقی آن سامان به فراوانی در ارکسترهای آذربایجان به کار رفته اند تاجایی که گارمون را اغلب به مثابه ی سازهای کاملا آذربایجانی می شناسند .
ناقاره ( نقاره ) از سازهای ضربی معمول در موسیقی آذربایجان است این ساز استوانه ای است که در دو طرف آن پوست کشیده شده و پوست ها به وسیله ی طناب هایی محکم می شوند . طنابها در واقع وسیله کوک و زیرو بم کردن صدای نقاره اند .
قاوال ( گاوال یا دایره ) متداول ترین ساز ضربی در آذربایجان است . کمتر خانه ای در آذربایجان است که در آن دایره نباشد .
دهل و سورنا دو ساز معمول و شناخته شده در بین عشایرو روستاییان آذربایجان است . متداولترین مراسم مردم روستا نشین با صدای دهل و سورنا کامل می شود .
دهل و سورنا به علت صدای پر قدرت خود در دشت ها و کوهها کاربرد فراوان دارند و عامل معمی در خبر رسانی به حساب می آیند . ضربه های پر طنین دهل و نواهای نافذ سورنا بهترین وسیله پیام رسانی و شکل گیری احساس مشترک در مردم روستایی است .
نمونه ای از موسیقی و رقص محلی آذربایجان در نمایشگاه گردشگری تاریخ 1393/11/24
منبع : کتاب فرهنگ عامه نویسنده دکتر احمد تمیم داری انتشارات مهکامه