وزن یک کودک هفت تا ١٢ ساله بین ٢٠ تا ٣٥ کیلوگرم است. اما همین کودکان در راه رفت و برگشت از مدرسه کیف یا کولهپشتیهایی حاوی دفتر و کتاب و دیگر وسایل مدرسه را با خود حمل میکنند که گاهی وزنشان به هشت کیلوگرم هم میرسد.
به گزارش ، شرق نوشت: این وزن چیزی در حد یکسوم وزن کل بدن این کودکان است. این در حالی است که بر اساس استانداردهای جهانی وزن کولهپشتی باید کمتر از ١٠ تا ١٥ درصد وزن کودک باشد. استانداردی که به گواه آمار، پژوهشهای انجامشده و همینطور گفتههای مسئولان وزارت آموزشوپرورش در ایران به ندرت رعایت میشود. میزان وزنی که دانشآموزان ابتدایی ایرانی در راه مدرسه بر دوش خود حمل میکنند، چیزی کم از کار کولبری و کشاندن باری سنگین روی شانههای نحیف و کودکانه آنها ندارد.
هر سال، دقیقا یک ماه مانده به شروع سال تحصیلی، «کیف یا کولهپشتی دانشآموزان» به چالش بزرگی برای خانوادهها و دانشآموزان تبدیل میشود؛ از طرفی بچهها بهخصوص در دوره ابتدایی، دوست دارند کیفهایی با طرحهای فانتزی براساس آخرین کارتونها و انیمیشنهای دنیا داشته باشند اما مدارس تأکید دارند کیفها ساده و بدون طرح باشد، از طرف دیگر خانوادهها دنبال کیفهای چرخدار- بهاصطلاح چمدانی- هستند تا سنگینی کتاب و دفتر، فرزندشان را کمتر آزار دهد اما برخی مدیران مدارس، آنها را از خرید این نوع کیفها منع میکنند و دلیلشان این است که حمل این کیفها در طبقات غیرهمکف، تردد دانشآموزان را سخت میکند و نظم مدرسه را بر هم میزند.
اما هر دانشآموز روزانه به طور میانگین، پنج کتاب، چهار دفتر، دو تا سه کتاب کمکآموزشی، دفتر رابط درسی، یک جامدادی و مواد خوراکی به مدرسه میبرد که به تناسب برنامه هفتگی، لوازم ورزشی شامل لباس و کتانی، مدادرنگی و دفتر نقاشی، کتابهای غیردرسی که از کتابخانه مدرسه امانت میگیرند، کاردستی و در دورههای راهنمایی و متوسطه کتابهای تست، کنکور و جزوات کمکدرسی و ظرف غذا به محتوای کیف اضافه میشود که معاونت آموزش متوسطه اعلام کرد وزن تقریبی کیف هر دانشآموز ایرانی بین هفت تا ١٠ کیلو است که باعث مشکلات متعدد در نحوه رشد عضلانی آنها بهویژه در ناحیه شانه و کتف شده است.
هشت میلیون دانشآموز دارای اختلال عضلانی
آموزشوپرورش به طور رسمی در سال ١٣٨٦ به موضوع کیف دانشآموزان پرداخت و در زمستان سال ٨٧، غلامرضا کمانه، مدیر کل تربیت بدنی این وزارتخانه اعلام کرد هشت میلیون دانشآموز ایرانی معادل ٦٤ درصد از کل دانشآموزان «ناهنجاری قامتی و اسکلتی» مانند زانوی پرانتزی، کف پای صاف، سر به جلو، پشت کج و شانه افتاده و نامتقارن دارند که بخش زیادی از سه مورد آخر به کیف سنگین مدرسه و میز و نیمکتهای غیراستاندارد برمیگردد. نتایج این تحقیقات میدانی باعث شد «بررسی کیف دانشآموزان و میز و نیمکت مدارس» در جلسه معاونان وزارت آموزشوپرورش مطرح و کارگروهی ویژه در داخل وزارتخانه برای حل این مشکل ایجاد شد.
کارگروه ویژه برای حل مشکل ناهنجاری قامتی دانشآموزان چندین پیشنهاد ارائه داد که یکی از آنها به کاهش حجم کیف دانشآموزان و ایجاد فضایی در کلاسهای درس برای نگهداری کتابهای غیرضروری تأکید داشت؛ از سویی معاونت برنامهریزی و تألیف کتب موظف به کاهش حجم کتابهای درسی شد اما مصوبات این کارگروه در حد حرف ماند و هیچگاه اجرائی نشد.
کودکان مبتلا به آرتروز
این چالش به ظاهر ساده اما مهم موجب شد «محمدرضا جمالزاده» دبیر اجرائی بیستویکمین کنگره فیزیولوژی ایران هشدار دهد که «استفاده از کیفهای کولهای سنگین برای کودکان مدرسهای باعث ایجاد اختلالات عملکردی در ستون فقرات و آرتروز میشود».
جمالزاده میگوید «این مشکل از هشتسالگی قابلشناسایی و تا ١٢سالگی قابلدرمان است و زمانی که دانشآموز وارد سن رشد و بلوغ شود، روشهای درمانی سختتر و پرهزینهتر میشود».
همچنین سمیه رستمی از دیگر فیزیوتراپهای ایرانی که روی این مسئله متمرکز شده، معتقد است «شایعترین ناهنجاری در دانشآموزان نشانههای نامتقارن و افزایش قوس کمر و دفورمیتی اندامها به دلیل حمل کولهپشتیهای دوطرفه و یکطرفه سنگین است که باعث خمیدگی غیرطبیعی و بیش از اندازه ستون مهره پشت به طرف عقب شده که در صورت شدیدبودن این حالت، ریه تحت فشار قرار میگیرد و اختلال در تنفس را به وجود میآورد.
به گفته جمالزاده، آکادمی جراحان ارتوپدی آمریکا و سازمان جهانی بهداشت توصیه کرده است که «وزن کولهپشتی باید کمتر از ١٠ تا ١٥ درصد وزن کودک باشد» اما در ایران میبینیم که گاه کودکان مجبور میشوند وزنی معادل یکسوم وزن خود و حتی بیشتر را حمل کنند.
کیف دانشآموزان غیرایرانی چگونه است
بررسی سه کشور فرانسه، آمریکا و کانادا نشان میدهد که ظاهرا آنها این چالش را با ایجاد «قفسه کتاب در کلاس» و حذف کیف مدرسه حل کردهاند. مادر یک دانشآموز ایرانی مقیم ایالت تگزاس در آمریکا میگوید فرزندش یک کیف کوچک شامل مواد خوراکی مثل میوه و ساندویچ با خود به مدرسه میبرد و تمام لوازم تحریر آنها به جز دو دفتر مشق در خانه است. سریر مصطفینژاد که دخترش «سبا» بهتازگی به کلاس پنجم در یکی از مدارس این ایالت رفته است، میگوید در این پنج سال تنها در روزهای معدودی دخترش کتاب یا دفتری را به خانه میآورد یا به مدرسه میبرد.
سودابه کاشانی نیز که پسر ١١سالهاش در مدرسهای در حومه پاریس درس میخواند، میگوید امیرعلی تنها چهار دفتر و کتاب درسی در خانه دارد و بقیه لوازم درسی و وسایل ورزشیاش را در کمد مدرسه نگهداری میکند، او فقط اجازه دارد کتابها و سیدیهای آموزشی را که از کتابخانه مدرسه امانت گرفته به خانه بیاورد و در فصل امتحانات، کتاب مرتبط درسی را همراه داشته باشد.
محسن احمدی، پدر کیانا احمدی که در «کبک» کانادا زندگی میکند هم میگوید چون زمان حضور فرزندش در مدرسه طولانی است و بیشتر درسهای آنها در شبکه ملی هوشمند دنبال میشود، اصلا نیازی به خواندن و نوشتن در خانه نمیشود و کیانا بیشتر در خانه بازی میکند، بنابراین نیازی به کتابهای درسیاش ندارد و با لپتاپ تکالیفش را در خانه انجام میدهد.
هوشمندسازی مدارس و حذف کیف
در ایران به غیر از طرح کاهش حجم کتابهای درسی و ایجاد قفسه در کلاسهای درس، بحث هوشمندسازی مدارس هم مطرح شد. حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر وقت آموزشوپرورش در سال ٩٠، ایده مدارس هوشمند را با هدف کاهش محوریت کتابهای کاغذی و معلم و دخیلکردن حواس پنجگانه در آموزش مطرح کرد. خرید تختههای الکترونیک برای مدارس و مجهزکردن کلاسها به رایانه با قید فوریت در مدارس سراسر کشور دنبال شد. مسئولان آموزشوپرورش استانها هر روز آمار تازهای از مدارسی که در حوزه مدیریتشان هوشمندسازی میشد، ارائه میدادند.
فاطمه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، در دهم دی ١٣٩١ با بیان اینکه به نسل امروز دیگر نمیتوان کتب درسی را با شیوههای سنتی و سخنرانی آموزش داد، گفته بود: با وجود فناوریهای نوین در کلاس طبیعتا دانشآموزان دیگر نیازی به کیف و کتاب و دفتر ندارند و این موضوع با هوشمندسازی کتابهای درسی خودبهخود حل میشود.
البته هوشمندسازی مدارس که توانسته بود تا حدودی این مشکل را حل کند، بهدلیل کمبود اعتبارات و آمادهنبودن زیرساختها دنبال نشد و به فراموشی سپرده شد تا همچنان دانشآموزان با کیفهای سنگین راهی مدرسه شوند.
چاره چیست
فیزیوتراپها که از آموزشوپرورش ناامید شدند، معتقدند که والدین میتوانند با روشهای گوناگونی، وزن کیف فرزندانشان را کاهش دهند تا استانداردهای لازم رعایت شود، جمالزاده میگوید پدرها و مادرها باید در خرید کیف دقت کنند، کیفهایی بخرند که دو بند داشته باشد و بچهها را موظف به انداختن هر دوی آنها برای حفظ تعادل کنند. این فیزیوتراپ افزود که «راهحل دوم این است که کتابهای درسی را که اغلب صحافی خوبی ندارند و ورق ورق میشوند، همان ابتدای سال نصف کنند و هرکدام را جداگانه سیمی کنند و دفترهایی برای بچهها بخرند که ورق آنها سبک است و تعداد برگههای کمتری دارد. سومین راه حل از نظر جمالزاده، موظفکردن دانشآموزان به نرمشهای کوتاه پنج دقیقهای سرشانهها و عضلات کمر است که آنها را تقویت میکند و میزان آسیب را به حدقل میرساند.
او در پایان میگوید باید انجمن اولیا و مربیان، مسئولان مدرسه را راضی کنند که برنامهریزی درسی دانشآموزان را با محور کاهش حجم کیف دانشآموزان انجام دهند و با این روش این حق قانونی را از آموزشوپرورش طلب کنند.