تشرف آیه الله سید محمد شیرازی رحمه الله در سرداب سامرا

تشرف آیه الله شیرازی در سرداب مطهر سامرا بود. یک مدتی حرم مطهر سامرا غریب شد و شیعیان کم به زیارت می رفتند چون مشکل بود؛ مرحوم برادرم - خدا رحمت شان کند - ماه رمضان یک برنامه راه انداختند و تشویق کردند که بعد از نماز ظهر و عصر که روزه ها باطل نشود

تشرف آیه الله سید محمد شیرازی رحمه الله در سرداب سامرا
تشرف آیه الله شیرازی در سرداب مطهر سامرا بود. یک مدتی حرم مطهر سامرا غریب شد و شیعیان کم به زیارت می رفتند چون مشکل بود؛ مرحوم برادرم - خدا رحمت شان کند - ماه رمضان یک برنامه راه انداختند و تشویق کردند که بعد از نماز ظهر و عصر که روزه ها باطل نشود.
یک روز که با این ماشین ها به سامرا رفته بودیم، من در خدمت مرحوم برادرم رفتم سرداب مطهر حضرت علیه السلام چرا که درب سرداب را می بستند اما حرم تا صبح باز بود. آن موقع نماز مغرب را مرحوم برادرم در صحن حضرت هادی علیه السلام اقامه می کردند و بعد از افطار می رفتند.
موقع غروب که به سرداب رفته بودیم، شاید دو سه نفری بیشتر در آنجا نبودند و همه برای نماز رفته بودند و مرحوم برادرم هم فرمودند: شما بروید من می آیم.
من احتمال دادم مسأله ای در کار باشد، لذا بالا آمدم و منتظر شدم چند دقیقه بعد ایشان از سرداب بالا آمدند، اما حال شان خیلی متغیر و غیر طبیعی بود و موقع نماز هم صدای ایشان، صدای معمولی و صاف نبود، با این که در بقیه اوقات حتی تا آخر عمر صدای ایشان صاف بود اما این شب صدای شان جور دیگری بود.
به ایشان گفتند: چیزی شده؟ کسالتی دارید؟
فرمودند: نه.
من هم پرسیدم: چیزی شده؟
فرمودند: نه.
آن موقع، زمانی بود که بعثی ها قصد جان ما را کرده بودند و همه ما به اعدام تهدید شده بودیم، عده ای را گرفته بودند و در حبس بودند و خلاصه هر لحظه، ممکن بود علیه ما کاری کنند. ما در چنین وضعیتی به سر می بردیم.
بعدها ایشان به مناسبتی قضیه آن شب را فرمودند که حضرت فرمودند: شما کار خودتان را بکنید، ما هم پشتیبان شما هستیم و بلای سرتان نمی آید.(1)

پی نوشت :

1. کوثر هدایت: 22/13 و عنایات حضرت ولی عصر علیه السلام، ج 2، ص 115.

منبع مقاله :
یوسفی، محمد، (1390)، ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا، قم، خورشید هدایت، چاپ دوم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان