هـ) زمینههای اجتماعی ظهورر
بحث از تحولات اجتماعی پیش از ظهور، که پیآمد آن قیام منجی موعود است، با لحنها و عبارتهای مختلفی در حدیثهای اسلامی بازتاب پیدا کرده و هدف ما در این مجال کاویدن جنبههای مختلف و متعدد این قبیل شرایط به صورت کامل نیست، بلکه، دنبال کردن نقاط مشترک در حدیثهای اسلامی است.
لازم به توضیح است که، در این نوشتار اینگونه امور اجتماعی و تغییر و تحولاتی که پیآمد آنها ظهور امام (علیه السلام) خواهد بود، زمینههای ظهور نامیده شدهاند، تا چنین ذهنیّتی شکل نگیرد که با پدید آمدن اینگونه رویدادها، ظهور حضرت قطعی خواهد بود، بلکه بخشی از امور لازم پیش از ظهور هستند و نه تمام آنها.
مطلب دیگر اینکه، هرچند برخی از زمینهها و شرایط اجتماعی، در حدیثهای اسلامی بیان شده، روشن است که تطبیق این زمینهها بر رخدادهای خارجی، بدون پدید آمدن نشانههای حتمی که در گفتار بعدی به آنها خواهیم پرداخت، صحیح نمیباشد، و نباید حوادث و مسائلی که در روایتها آمده به سرعت بر وقایع خارجی منطبق کرد، کاری که متأسفانه در چند سالهی اخیر بازاری پررونق و در عین حال خطرآفرین داشته است و گروهی بسیار علاقهمندند که با اندک تحول اجتماعی که رُخ میدهد به سرعت آن را مصداقی برای این حدیثها تفسیر کنند غافل از این که این کار نه تنها خدمتی به ساحت مقدّس مهدویت نیست، بلکه عواقب زیانباری در پی دارد.
در جست و جوی تحولات اجتماعی پیش از ظهور که در حدیثهای مشترک شیعه و سنی آمده به چند مورد دسترسی حاصل شد.
1.ناامیدی کامل مردم
ابنابیشیبه از پیامبراکرم (صل الله علیه و آله و سلم) نقل میکند:
یَخرُجُ رَجُل من أهل بیتی عند انقطاعِ من الزمان... (1)؛
مردی از خاندان من ظهور خواهد کرد آن هنگام که مردم گسسته از زمان باشند... (کنایه از ناامیدی).
این حدیث را هیثمی (2) و کنجی شافعی (3) نقل کردهاند:
داوود ابنکثیر الرقی میگوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم:
این موضوع (ظهور) برای ما طولانی شد تا بدان جا که سینههای ما به تنگ آمده... امام فرمود:
إنّ هذا الأمرَ آیس ما یکون منه... ینادی منادٍ من السماء باسمِ القائِم... (4)؛
هنگامی که ناامیدی از فرج ما بیش از هر زمانی شد،... منادی از آسمان به اسم قائم صدا خواهد داد... .
پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمود:
ای علی! ظهور مهدی هنگامی خواهد بود که شهرها دگرگون شده، بندگان خدا ضعیف و از فرج و ظهور مهدی مأیوس گردند، در این هنگام مهدی قائم که از فرزندان من است ظاهر گردد. (5)
و نیز ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده که فرمود:
... فخروجُه إذا خَرجَ عند الیأسِ و القنوطِ من أن یَروا فرجاً... (6)؛
قیام و ظهور مهدی (علیه السلام) به هنگام ناامیدی مردم از گشایش در کارها و فرج حضرت، میباشد.
منصور صیقل هم گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدم و جمعی نیز نزد ایشان بودند به ما رو کرد و فرمود:
... و لا یکونُ الذی تَمُدّون إلیه أعناقَکم إلّا بعد إیاسٍ... (7)؛
آن چیزی که شما انتظار آن را میکشید واقع نخواهد شد مگر بعد از ناامیدی.
ناامیدی در دو بُعد
این مجموعه روایتها، دو جهت از ناامیدی مردم را بیان داشته است؛ یکی این که ظهور امام آن هنگام صورت میگیرد که مردم از همهی قدرتها در برقراری عدالت و تحقق وعدههای الهی ناامید شوند و دیگر این که از اصل ظهور و فرج امام مهدی (علیه السلام) ناامید شوند که البته هر دوِ اینها قابل جمعند؛ یعنی در عین ناامیدی کامل مردم از به دست آوردن حقوقشان و رسیدن به عدالت آرمانی، چنین امکانی وجود دارد که نتیجهی این ناامیدی، ناامیدی از اصل ظهور باشد و درواقع یک ناامیدی همه جانبهای شکل میگیرد و آنگاه ظهور تحقق مییابد.
2.نداشتن پناهگاه
در روایتهای اسلامی بر این موضوع تأکید شده که از شرایط اجتماعی ظهور مهدی موعود (علیه السلام)، احساس بیپناهی مردم است و از آنجا که همهی دردها را بسته میبینند و جایگاهی که حق خودشان را بستانند، سراغ ندارند، از این رو، به گونهای حالت یأس و بیپناهی برای مردم پدید میآید.
صنعانی از پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) نقل می کند:
ذکَرَ رسولُالله (صل الله علیه و آله و سلم) بلاءً یُصیبُ هذهِ الأمّةَ حتّی لا یَجدُ الرجلُ مَلجاً یَلجَأُ إلیه من الظُلمِ، فیَبعثُ اللهُ رَجلاً من عترتی مِن أهل بیتی... (8)؛
بلایی دامنگیر این امت خواهد شد که مردم، پناهگاهی نمییابند که از شر این ظلم بدان پناه آورند که خداوند (در این هنگام) مردی از خاندان من را خواهد فرستاد... .
دیگر محدّثان سنی مذهب، همانند مقدّسی شافعی این حدیث را نقل کرده است. از امام باقر (علیه السلام) در این مورد چنین نقل شده است:
آنچه به انتظارش هستید نخواهید دید مگر زمانی که چون بُز مردهای شوید که در زیر چنگالهای درندهای قرار گرفته است که برای آن درنده تفاوتی ندارد بر کجا دست گذارد، در آن هنگام، نه محلی دوردست از تجاوز دارید که به سوی آن بالا روید و نه پناهی دارید که بر ان تکیه دهید. (9)
3. فراگیر شدن ستم
فراگیر شدن ستم پیش از ظهور امام مهدی (علیه السلام) یکی از عنوانهای مشهوری است که کمتر حدیث مربوط به امام مهدی (علیه السلام) را میتوان سراغ گرفت که به گونهای این موضوع در آن منعکس نشده باشد. این گسترش ستم، گاهی به صورت کلی در حدیثها ذکر شده بیآنکه ستمگر را معرفی کند و گاه، ستمکار هم معرفی شده که غالباً این ستمگری به حاکمان نسبت داده شده است که از مجموع آنها چنین به دست میآید که از هر ناحیهای بر جامعه ستم تحمیل میشود چه از سوی فرمانروایان و چه از جاهای دیگر.
نکتهی قابل توجه در این حدیثها عنوان (ملئت) میباشد که از این واژه چنین به دست میآید که سرتاسر جامعهی بشری مملو از ظلم و ستم میشود و جایی را نمیتوان سراغ گرفت که به این درد مبتلا نشده باشد.
علی (علیه السلام) میفرماید:
لَتملأنّ الأرضَ ظُلماً و جَوراً... ثمّ لتَملَأنّ بعد ذلک قِسطاً و عَدلاً کما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً (10)؛
ظلم و ستم در زمین فراگیر خواهد شد... پس از آن عدالت و دادگری آن را پر خواهد کرد و آنگونه که از ستم و بیداد پر شده بود.
ابی داوود از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) چنین نقل کرده است:
لو لم یبقَ من الدنیا إلّا یَومٌ لبَعث اللهُ رجلاً من أهلِ بیتی یَملأُها عَدلاً کما مُلِئَت جوراً... (11)؛
اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند یکی از اهل بیت مرا خواهد فرستاد تا آن را پر از عدالت نماید آنگونه که از ستم پر شده... .
در برخی از روایتها به ستم حاکمان نیز اشاره شده است.
رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در این باره میفرماید:
یَحِلّ بأمّتی فی آخرِ الزمان بلاءٌ شدیدٌ من سلطانِهِم لم یُسمَع بلاءٌ أشدُّ منه حتّی لا یَجِد الرجلُ مَلجاً، فیبعثُ اللهُ رجلاً من عترتی أهلِ بیتی...(12)؛
بر امت من بلایی سخت از جانب حاکمانشان متوجه خواهد شد که سختتر از آن شنیده نشده باشد تا بدان جا که پناهگاهی برای انسان یافت نشود، پس در این هنگام یکی از خاندان من ظهور خواهد کرد... .
و نیز از امام باقر (علیه السلام) در این باره چنین نقل شده است:
لا یَخرجُ المهدیُّ حتّی یَرقی الظلمةُ (13)؛
مهدی، هنگامی قیام میکند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد.
فراگیر بودن ستم، نه تنها در روایتهای یاد شده مطرح شده، بلکه در حدیثهای فراوان دیگری نیز آمده است. (14)
نکته
در این جا این پرسش باقی میماند که آیا ظهور موعود اسلام و به دنبال آن فراگیر شدن عدل و داد در جهان بدون فاصله از فراگیری ستم است؟ یا چنین امکانی وجود دارد که میان این دو فاصله و ناپیوستگی وجود داشته باشد؟
از برخی حدیثها که در این زمینه وارد شده نمیتوان ترتیب و پیوستگی این دو را استفاده کرد؛ از آن رو که اینگونه روایتها، تنها گویای اینند که ظهور و فراگیری عدل بعد از ستم عالمگیر، تحقق خواهد یافت بیآنکه به ترتیب و به هم پیوستگی نظر داشته باشند؛ برای نمونه، در بسیاری از حدیثها چنین آمده است:
المهدیّ یَملأُها عَدلاً کما مُلِئَت جَوراً و ظُلماً (15)؛
مهدی، جهان را پر از داد خواهد کرد آنگونه که پر از جور و ستم شده.
از چنین عبارتی نمیتوان بهره برد که ظهور امام مهدی (علیه السلام) متصل به پُر شدن جهان از ظلم و جور است؛ ولی از برخی روایتهای دیگر میتوان این ترتیب و پیوستگی را به خوبی استفاده کرد؛ برای نمونه، در برخی حدیثها آمده است:
مرگ و میر و قتل عام شدید در آستانهی ظهور
در برخی از حدیثهای اسلامی-چه شیعه و چه سنی-از مرگهای گسترده و کشت و کشتارهای فراوان در آستانهی ظهور سخن به میان آمده و آنچه از مجموع این حدیثها به دست میآید این است که شمار زیادی از انسانها به سبب جنگ یا بیماریهای مرگبار و سرایت کننده، جان خود را از دست میدهند و این وضعیت، عرصه را بر جامعه تنگ میکند که در این شرایط ظهور امام نزدیک خواهد بود.
راوی میگوید: از علی (علیه السلام) شنیدم که فرمود:
لا یخرج المهدیّ حتّی یقتل ثلث، و یموت ثلث، و یبقی ثلث (16)؛
مهدی (علیه السلام) خروج نخواهد کرد مگر این که 1/3 از مردم کشته شده 1/3 دیگر بمیرند و 1/3 دیگر زنده بمانند.
برخی حدیثها از کشتار گسترده در آستانهی آمدن امام خبر میدهند. (17)
از امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده است:
بین یدی القائم موتٌ أحمر و موتٌ أبیض... فأمّا الموت الأحمر، فالسیف. و أمّا الموت الأبیض، فالطاعون (18)؛
پیش از آمدن امام (علیه السلام) دو نوع مرگ در جامعه رواج دارد؛ مرگ سرخ و مرگ سفید... مرگ سرخ با شمشیر (اسلحه) و مرگ سفید طاعون است.
ابوبصیر و محمد بن مسلم نقل میکنند که امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«لا یکون هذا الأمر حتّی یذهب ثلثا الناس» فقیل له: إذا ذهب ثلثا الناس فما یبقی؟ فقال: «أما ترضون أن تکونوا الثلث الباقی؟» (19)
امام زمان ظهور نمیکند، مگر اینکه 2/3 مردم جهان از بین بروند، عرض شد: اگر 2/3 مردم کشته شوند، پس چه تعداد خواهند ماند؟ فرمود: آیا راضی نیستید از 1/3 باقی مانده باشید.
روایات در این زمینه فراوان و برخی اوقات با مضمونهایی متفاوت نقل شده است، ولی آنچه از مجموع آنها میتوان به دست آورد این است که در آستانهی ظهور امام (علیه السلام) کشتارها و مرگ و میرهای فراوانی چه بر اثر جنگ و فتنههای اجتماعی و چه بر اثر بیماریهای واگیر به وقوع می پیوندد که البته با توجه به وجود سلاحهای مدرن امروزی، که قدرت تخریب و نابودی فراوانی دارند و میتوانند در صورت به کارگیری آنها بخش عمدهای از انسانهای روی زمین در مدت زمان کوتاهی نابود شوند، چنین پیشبینیهایی، به واقع بسیار نزدیک میباشد.
نکتهای که از برخی روایات از جمله آخرین حدیث ذکر شده برمی آید اینکه تعداد باقی مانده را یاران و دوستداران حضرت تشکیل میدهند و بنابراین، آنان از این حوادث و وقایع مرگبار به دور خواهند ماند.
لَتُمَلأنَّ الأرضُ ظُلماً و جَوراً... ثمَّ لَتُملَأنَّ بعد ذلک قِسطاً و عَدلاً... (20)؛
حتماً زمین پر از ظلم و ستم خواهد شد... و سپس بعد از ان پر از عدل و داد میگردد... .
از این حدیث که با تعبیر «ثمّ» همراه است و در برخی دیگر از حدیثها که تعبیر «فیملأها» ذکر شده (21)، میتوان چنین به دست آورد که با توجه به معنایی که در ادبیات برای «ثمّ» (22) و «فاء» (23) شده، ترتیب و پیوستگی میان ظلمِ فراگیر و عدالتِ جهان شمول وجود خواهد داشت و درواقع می توان روایتهای دستهی دوم را به گونهای توضیح دهندهی روایات دستهی پیش دانست که به ترتیب تصریح نداشت.
4. پیدایش هرج و مرج و فتنهها
بر هم خوردن قاعده و نظم اجتماعی و چون کلاف سر درگم شده جامعه، و نیز پیدایش فتنههای تاریک و گمراه کننده، از دیگر مطالبی است که در حدیثهای دو فرقهی اسلامی شیعه و سنّی، جزو زمینههای ظهور عدلگستر جهان برشمرده شدهاند.
از رسول گرامی اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) چنین روایت شده است:
... مهدی این امت، از نسل حسنین است، آن هنگام که دنیا گرفتار هرج و مرج و فتنههای فراوان گردید، و راهها بسته شد، و گروهی بر گروه دیگر یورش بردند که نه بزرگ بر کوچک ترحم کند و نه کوچک احترام بزرگتر را نگه دارد، خداوند متعال در این هنگام، کسی را میفرستد که دژهای گمراهی را بگشاید. (24)
فتنههای در آستانهی ظهور
روایات اسلامی اتفاق دارند که پیش از آمدن امام و ظهور آن حضرت فتنههای سنگین و فراگیر و شکنندهای دنیا را دربرمی گیرد، به گونهای که دامنگیر همهی افراد و قبایل میشود و همچون گرما و سرما وارد همهی خانهها میگردد و هیچ کس از گزند آنها در امان نمیماند. دنیا را بر انسانها تنگ و تاریک مینماید. تشخیص مسیر صحیح، کاری بس سخت و دشوار میگردد و به همین سبب همهی مردم به ستوه آمده و بیصبرانه در انتظار فرج و گشایش مینشینند تا آنان را از این گرداب هولناک و گیجکننده و نفسگیر برهاند. انسانها در آن شرایط با تمام وجود نیازمندی خود را به ظهور منجی عدلگستر و راهنما، لمس میکنند و فریاد و استغاثه آنان برای آمدن چنین فردی به آسمانها بلند است.
از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود:
ستکون بعدی فِتَنٌ... ثمّ من بعدها فِتَن أشدّ منها کلّما قیل انقطعت تمادت حتّی لایبقی بیت من العرب إلّا دخلتهُ و لا مسلم إلّا وصلته حتی یخرج رجل من عترتی (25)؛
بعد از من فتنههایی پدید خواهد آمد... در پی آنها فتنههای جدیدتری به وجود خواهد آمد که هرگاه تصور شد در حال از بین رفتن است دوباره ظاهر میشود تا بدان جا که به درون تمام خانههای اعراب خواهد رسید و دامنگیر هر مسلمانی خواهد شد و این ادامه دارد تا یکی از خاندان من ظهور کند.
ابوسعید خدری میگوید:
ذکر رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم) بلاء یصیب هذه الامّة حتی لا یجد الرجل ملجأ یلجأ إلیه من الظلم... فیبعث الله رجلاً من أهل بیتی، فیملأ به الأرض قسطاً، کما ملئت ظلماً و جوراً... (26)؛
پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) از بلایی که دامنگیر این امت میشود سخن به میان آورد که در آن هنگام مردم هیچ پناهگاهی که از دست ظلم به آن پناه آورند، نمییابند... آنگاه خداوند یکی از خاندان مرا میفرستد و زمین را پر از عدل میکند همانگونه که پر از ظلم و ستم شده بود... .
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است:
لا یقوم القائم إلّا علی خوف شدید من الناس، و زلازل و فتنةٍ یصیب الناس... (27)؛
قائم قیام نخواهد کرد مگر به هنگام ترس شدید و زلزلهها و فتنهای که دامنگیر مردم خواهد شد.
البته این فتنه در بسیاری از روایات به همان مفهوم عام و کلی ذکر شده است و به طور طبیعی انواع و اقسام آن را از نظر فکری، اقتصادی و اجتماعی شامل میشود و بسیاری از مصادیق آن نیز در برخی از روایتها منعکس شده که تا حدی آن مفهوم کلی را روشن و گویا کرده است.
در روایتی دیگر از آن حضرت چنین آمده است:
یَخرجُ رجلٌ من أهل بیتی عند انقطاعٍ من الزمانِ، و ظهورٍ من الفِتَن (28)؛
به هنگام ناامیدی مردم از دوران و پیدایش فتنهها، مردی از اهل بیت من ظهور خواهد کرد.
از امام باقر (علیه السلام) در نقلی مانند حدیث بالا چنین آمده است:
یا جابر! لا یَظهرُ القائمُ حتّی یَشمُلَ [الناسَ ب] الشامُ فِتنهٌ یَطلبون المَخرجَ منها فلایَجِدونه... (29)؛
قائم آل محمد (صل الله علیه و آله و سلم) ظهور نخواهد کرد تا اینکه فتنهای فراگیر، مردم (و در نسخهای شام) را دربر گیرد که مردمان میخواهند از آن نجات یابند، ولی راه نجاتی پیدا نمیکنند... .
این چند مورد، عمده مواردی است که به صورت مشترک در روایتهای شیعه و سنی از زمینههای اجتماعی ظهور مهدی موعود (علیه السلام) یاد شده است، البته برخی موارد دیگر تنها در حدیثهای شیعه و یا سنی آمده که از پرداختن به آنها خودداری می شود.
پینوشتها:
1.ابنابیشیبه، الکتاب المصنِّف، ج7، ص 1416، ح512.
2.هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج7، ص 611، ح12394.
3.کنجی شافعی، البیان فی أخبار صاحب الزمان، باب10، ص 63، ح48.
4.نعمانی، غیبت، ص 186، ح29.
5.قندوزی، ینابیع الموده، ص 528.
6.نعمانی، غیبت، ص 254، ح13.
7.همان، ص 208، ح16.
8.صنعانی، المصنِّف، ح20770.
9.کلینی، اصول کافی، ج8، ص 263، ح379؛ مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 264، ح150 و همین مضمون، نعمانی، غیبت، ص 191، ح1 و 2 و مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص 114، ح12.
10.صنعانی، المصنف، ح20767.
11.ابیداوود، سنن، ح4282.
12.هیتمی، الصواعق المحرقه، ج2، ص 473 و مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص 191.
13.ابنطاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، ص 77.
14.ر.ک: کلینی، اصول کافی، ج1، ص 526، ح1 و ص 338،ح7، صدوق، کمال الدین، ج1، ص 318، ح4 و ص 313، ح1 و طوسی، غیبت، ص 180، ح138.
15.صدوق، کمال الدین، ج1، ص 286، ح1 و ابیداوود، سنن، ح4282-4283.
16.نعیم بن حماد، الفتن، ص 231، ح913 و ابوعمر ودانی، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها، ص190، ح551.
17.نعیم بن حماد، الفتن، ص 238، ح937 و ابوعمر ودانی، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها، ص193، ح560
18.نعمانی، غیبت، ص 277، ح61، و شبیه همین مضمون، ص 289، ح6.
19.صدوق، کمال الدین، ج2، ص 655، باب67، ح29
20.صنعانی، المصنَّف، ج11، ح20776.
21.نعمانی، غیبت، ص 247، ح1 و ابنابیشیبه، الکتاب المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج7، ح37627.
22.ابنهشام، مغنی اللبیب، ص 117 و سیوطی، البهجة المرضیّه، ج2، ص 64.
23.ابنهشام، مغنی اللبیب، ص 161، سیوطی، البهجة المرضیّه، ج2، ص 69. البته تفاوتی که میان ثم و فاء گفته شده این است که: ثم برای ترتیب همراه با مهلت است، ولی فاء برای ترتیب بدون مهلت میباشد: «الفاء للترتیب باتصالِ-و ثم للترتیب بانفصالِ.»
24.جوینی، فرائدالسمطین، ج2، ص ح403، و طبری، ذخائر العقبی، ص 231.
25.مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص 80.
26.صنعانی، المصنَّف، ج11، ح20770، و کنجی شافعی، البیان فی أخبار صاحب الزمان، ص42، ح21.
27.نعمانی، غیبت، ص 235.
28.ابنابیشیبه، الکتاب المصنَّف، ج7، ح37628.
29.نعمانی، غیبت، ص 279، ح65.
منبع مقاله :
اکبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388