ماهان شبکه ایرانیان

جمنا تشکیل نشد تا بعد انتخابات هدایت اصولگرایان را به دست گیرد؛ مکانیزم اصولگرایان برای انتخابات ۱۴۰۰ چه خواهد بود؟

کوهکن: جمنا به پوشش حداکثری اصولگرایان اعتقادی نداشت

کوهکن گفت: این طور نبود که جمنا تشکیل شود تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری هدایت اصولگرایان را به دست بگیرد. جمنا برای انتخابات ریاست جمهوری تشکیل و بعد از آن مأموریتش تمام شد.

کوهکن: جمنا به پوشش حداکثری اصولگرایان اعتقادی نداشت

امید کرمانی‌ها: چندصدایی در جریان اصولگرا بعد از انتخابات ریاست جمهوری بیش از هر زمان دیگری مشهود و واضح به گوش می رسد. با وجودی که جمنا خود را مرکز تصمیم گیری برای کل نیروهای انقلابی توصیف می کند اما از اصولگرایان سنتی گرفته تا نواصولگرایان تمایلی برای به رسمیت شناختن آن ندارند.

بر همین اساس محسن کوهکن، نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز می گوید: مأموریت جمنا برای انتخابات ریاست جمهوری بود و پایان یافت؛ حالا باید به طرف طراحی مکانیزمی با پوشش بیشتر سلایق اصولگرایی اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی رفت. مجموعه ای که افراد بنشینند، آن چتری را که باید بالای سرشان باشد را تعریف کنند و درباره نوع اداره و مدیریتش نیز تصمیم بگیرند.

مشروح گفت‎وگو با محسن کوهکن را در ادامه بخوانید.

****

اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری با مکانیزمی به نام جمنا مواجه شدند که خیلی از نیروهای این جریان در قبال آن سکوت کردند؛ سکوتشان هم از سررضایت نبود بلکه فقط می خواستند نتیجه شکست گردن آنها نیفتد. اما بعد از 29 اردیبهشت 96 موتلفه اعلام کرد راهکار حزبی خود را دنبال می کند و دیگر تعاملی با جمنا نخواهد داشت، آقای باهنر گفت جمنا مکانیزم کاملی ندارد و باید دچار یک دگردیسی شود. آقای جلیلی سراغ تشکیل دولت در سایه رفت و آقای قالیباف نیز ایده جریان نواصولگرایی را مطرح کرد. پایداری نیز که از ابتدا به جمنا نپیوسته بود، امروز پیگیر راهبرد «نهادینه سازی گفتمانی» است، به نظر شما الان جریان اصولگرا برای انتخابات آینده چه مکانیزمی را تعریف کند تا همه سلایق اصولگرا را بتواند کنار هم داشته باشد؟

همه این حرف ها به معنی نفی همگرایی و هماهنگی در مقاطع خاص نیست. مجموعه ای از اشخاص حقیقی و حقوقی با یک فرایند تعریف شده توافقی بین خودشان، گردهم آمدند و نهایتا جمنا تشکیل شد. اما همان طور که اشاره شد، بخشی از جریان اصولگرا به خصوص شخصیت های حقوقی آنجا نبودند؛ اما کافه را نیز به هم نریختند، این عقلانیت را نشان می دهد. به عبارت دیگر آنها با وجودی که در مجموعه جمنا نبودند، سکوت و تحمل کردند و ظرفیت از خود نشان دادند تا ببینند چه اتفاقی می افتد.

الان هم بعد از انتخابات ریاست جمهوری مأموریت جمنا تمام شد. جمنا حزب واحدی نبود که حالا بگویند وقتی انتخابات تمام شد چرا هر کسی دنبال پیشبرد نگاه خودش رفت. امروز هریک از مجموعه هایی که در جمنا بودند اگر فعالیت‎های شان را بیشتر و حتی چند تشکل دیگر اصولگرا را درست کنند باید خوشحال باشیم و آنها را تشویق هم کنیم؛ مهم این است در مواقع غیرانتخاباتی فعالیت تشکیلاتی معقول، منسجم، منطقی و درست انجام شود و در مواقع حساس مجموعه ها با هم بنشینند و گفتمان و صحبت کنند تا به توافقاتی برسند.

این طور نبود که جمنا تشکیل شود تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری هدایت اصولگرایان را به دست بگیرد یا حزب واحدی باشد و حالا سئوال شود چرا این اتفاق نیفتاده است؟ جمنا برای انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شد؛ این را همه می دانستند و بعد از انتخابات ریاست جمهوری مأموریت جمنا تمام شد. امروز هر یک از افراد حقیقی و تشکل های سیاسی اصولگرا در حوزه کاری و اعتقادی خودشان فعالیت می کنند؛ قرار هم نبود و کسی هم چنین پیشنهادی نداد که جمنا مقدمه یا مدخل ورودی به ایجاد یک تشکل باشد و تشکل های دیگر منحل شوند و همه افراد حقیقی زیر سقف آن تشکل بیایند.

البته به نظر من دستاورد مثبت جمنا باید حفظ شود، چون نشان داد توجه و تبعیت از خردجمعی کار معقول و منطقی است و حسن دارد. نکته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد و برای اولین بار تمرین شد این بود که افرادی در ساختار جمنا نبودند کار جمعی جمنا را تأیید کردند. اگر قرار است جمنا با هدف پوشش حداکثری در انتخابات آینده، کار هماهنگی و همگرایی بین افراد حقیقی و حقوقی اصولگرایان را دنبال کند، قطعا باید کمبودها و کاستی های خودش را جبران و مجموعه تصمیم گیرش را جامع تر کند. ظرفیت و تحمل خود را بالا ببرد و تحمل سلایق مختلف در جریان اصولگرایی را به هر جهت داشته باشد.

این صحبت شما دو رویکرد متفاوت داشت؛ نخست گفتید مأموریت جمنا بعد از انتخابات ریاست جمهوری تمام شد اما در آخر شرایطی را برای ادامه کار جمنا برشمردید.

بحث من روی اسم و عنوان نیست بلکه روی همگرایی جریانی است.

یعنی شما می گویید باید طرح نویی به لحاظ همگرایی و کار تشکیلاتی در جریان اصولگرایی تعریف شود؟

بحث من طرح نو نیست؛ بلکه به پوشش بیشتر سلایق اصولگرایی اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی اعتقاد دارم. اگر این پوشش کامل انجام شود، افراد می نشینند، آن چتری را که باید بالای سرشان باشد تعریف می کنند و درباره نوع اداره و مدیریتش نیز تصمیم می گیرند. این راهی است که مجموعه اینچنینی در ابتدای کار خود باید به آن توجه کند تا آسیب نبیند. از نظر من مأموریت جمنا تمام شده اما بهترین الگو بعد از انقلاب برای فعالیت‌های تشکیلاتی سیاسی می تواند باشد.

در واقع شما معتقدید از جمنا می توان برای طراحی مکانیزم های آینده همگرایی در جریان اصولگرا الگو گرفت؟

بله، می تواند الگویی برای طراحی های بعدی با پوشش خیلی بیشتر باشد.

اینکه شورای مشورتی تشکیل شده و آقای باهنر هم در جلسات آن شرکت می کند؛ آیا برای طراحی یک مکانیزم جدید همگرایی در جریان اصولگرا است؟

من خیلی از این شورا اطلاع ندارم.

آقای آل‎اسحاق اعلام کرد که یک شورای مشورتی تشکیل شده و آقایان باهنر و مصباحی مقدم نیز در این جلسات حضور پیدا می کنند.

اینکه آقای آل اسحاق به عنوان شخص حقیقی یا به عنوان عضو موتلفه این صحبت و دعوت را انجام داده، من خیلی اطلاعی ندارم.

به نظر شما پاشنه آشیل جمنا که نتوانست تمام انتظارات را برای همگرایی گروه های اصولگرا برآورده کند، چه بود که باید دقت شود تا در طراحی مکانیزم همگرایی بعدی در جریان اصولگرا وجود نداشته باشد؟

اعتقاد به پوشش حداکثری راهگشاست تا نقاط ضعف را پوشش دهد، ایرادات و اشکالات را به حداقل برساند و نقاط قوت را بیشتر کند.

یعنی جمنا اعتقاد به پوشش حداکثری در جریان اصولگرا نداشت؟

قطعا و یقینا. خودشان هم معتقد به این نیستند و بعید هم می دانم معتقد باشند که پوشش جمنا برای اصولگرایان اعم افراد حقیقی و حقوقی صددرصدی بود.

این نیروهایی که در صدر جریان اصولگرایی هستند از سال 82 تا کنون در ادوار مختلف انتخابات تکرار شده‌اند. برای اینکه جوانگرایی و چرخش نیرویی شود جریان اصولگرا برای رقابت های سیاسی آینده چه اقدامی باید انجام دهد؟

جوانگرایی را باید در دو بخش صحبت کرد. بخش اول چتر و مجموعه ای است که می خواهد تصمیم گیری کند. در این بخش تجربه موثر است اما این به معنای نفی حضور افراد جوان نیست. قطعا و یقینا، محور افراد با تجربه خواهند بود اما جوانانی که در تشکل های حقوقی فعالیت دارند، اینها نیز می توانند حضور موثر و کاملی داشته باشند.

بخش دوم جوانگرایی مربوط به منتخبان این مجموعه تصمیم گیر است که بستگی دارد برای چه انتخاباتی می خواهد تعیین مصداق شود. کسی مدعی نیست در انتخابات ریاست جمهوری باید به سمتی رفت که گزینه و نامزد نهایی یک جوان با حداقل کف سن یا یک مجرب با حداکثر سن باشد؛ بلکه در دنیا نیز مرسوم است فردی باتجربه که به لحاظ جسمی توانایی اداره مطلوب و شایسته دستگاه اجرایی را دارد انتخاب شود. اما در انتخابات مجلس باید لیست نهایی ترکیبی باشد. یعنی افرادی در سایر عرصه های مدیریتی فعالیت کردند و حال می خواهند از این تجربه خود در حوزه تقنین بهره گیرند. با این توضیح جوانان نخبه که ذهن دوار دارند و با قدرت جوانی، تجربی و تخصصی خود می توانند یک راه چندساله را یک ساله بپیمایند، نیز باید حضور پیدا کنند.

در واقع شما می گویید مکانیزمی که می خواهد برای انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست جمهوری 1400 در جریان اصولگرایی تعریف شود باید در کنار افراد با تجربه و مجرب، چهره های جوان هم باشند؟

بله، حتما باید این طور باشد.

27214

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان