جام جم: با یوسف مرادیان که سریالی مانند کارآگاه علوی را در کارنامه خود دارد و بزودی بازیاش در سریال «از یادها رفته» به کارگردانی بهرام بهرامیان شروع میشود، درباره حرفه بازیگری و راهی که تا امروز طی کرده همصحبت شدیم.
انتخاب بازیگری به عنوان یک حرفه جزو اهدافتان بود یا اتفاقی بازیگر شدید؟
به نظرم بیشتر آدمها به هنر نمایش و بازیگری علاقهمند هستند و در یک سنی آن را تجربه میکنند اما گروه محدودی هستند که آن را پیگیری میکنند و به عنوان شغل آن را ادامه میدهند. من هم از بچگی به بازیگری علاقهمند شدم، یادم هست به سن نوجوانی که رسیدم، در جمع خانواده میگفتم که من یا خلبان خواهم شد یا بازیگر. سنم که بیشتر شد به ورزش بوکس روی آوردم و در رده سنی خودم بوکسور خوبی بودم. همین باعث شد که برای بازی در یک فیلم دعوت شوم و بعد از آن بود که در چند فیلم تولید مرکز کرمانشاه بازی کردم و بعد برای ادامه بازیگری به شکل حرفهای به تهران آمدم، دورههای آموزشی بازیگری را سپری کردم و برای اولین بار در فیلم لاکپشت به کارگردانی علی شاهحاتمی مقابل دوربین 35 میلیمتری رفتم و بعد از آن در سریال اصحاب کهف بازی کردم و تا الان این حرفه را ادامه دادم.
شما اصالتا کرمانشاهی هستید؟
متولد تهران اما بزرگ شده کرمانشاه هستم، پدرم اصالتا شیرازی است و مادرم کرمانشاهی. مکان و جغرافیا هرگز برایم مهم نبوده و نیست و ارادت خاصی به مردم کرمانشاه دارم.
از اینکه بازیگری را به عنوان حرفه انتخاب کردهاید، راضی هستید؟
بله بازیگری را دوست دارم، اما نکته این است که در بدو ورود به دنیای بازیگری، خیلی زود جایگاهم را پیدا کردم و نامم سریع بر سر زبانها افتاد. در آن دوره برخی از بزرگان سینما را ملاقات کردم و بیشتر آنها به من توصیه کردند نباید هر نقشی را قبول کنم و تاکید میکردند باید خیلی مراقب خودم باشم که نقشهای خاص به من پیشنهاد شود.از معدود بازیگرانی هستم که در دهه 70 به من پیشنهاد بازی و حضور در کارهای تبلیغاتی داده شد، اما باز همان بزرگان سینما توصیه کردند اگر وارد این فضا بشوم به حرفه بازیگریام لطمه وارد میشود! و من باز هم صحبت و مشورت آنها را پذیرفتم با این دیدگاه که یوسف مرادیان دارد از خودش مراقبت میکند تا نقشهای خوب به او پیشنهاد شود. در جشنواره بیستوچهارم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر مرد برای فیلم شاهزاده ایرانی شدم و سال گذشته برای فیلم «ترمینال غرب» جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره عمار دریافت کردم. اما واقعیت این است همه بزرگوارانی که به من توصیه میکردند خیلی از نقشها را نپذیرم و از خودم مراقبت کنم، جزو اولین افرادی بودند که مرا فراموش کردند و به فیلمهایشان دعوتم نکردند. برای همین اکنون به دوستان جوانم میگویم بهتر است حضور داشت حتی اگر نقشهای خوب پیشنهاد نشود! چون هر کسی که بیشتر دیده میشود، بیشتر محبوبیت پیدا میکند.
شما چقدر آدم حرفشنویی بودید که توصیه دیگران را قبول میکردید؟
بله! چون بزرگان حرفه سینما بودند و آن زمان این دیدگاه وجود داشت که بهتر است هر نقشی را قبول نکنی؛ دورهای بود که بازیگران سینما کمتر در تلویزیون حضور پیدا میکردند اما بازیگران معروفی نقشهای تلویزیونی را قبول کردند و فضا تغییر کرد.
الان احساس میکنید موقعیتهایی را از دست دادهاید؟
همینطور است اما باز هم خوشحالم که هیچ حاشیهای دور و برم نیست و آهسته و پیوسته کارم را ادامه دادهام.
اما اکنون شرایط به سمتی رفته که خیلی از بازیگران کمکار شدهاند و از مافیا و دلالبازی در حرفه بازیگری حرفهای زیادی شنیده میشود.
یکی از خانمهای سینما چند وقت پیش گفت: من بازیگر خوبی هستم به همین دلیل همیشه سرکار هستم و آنهایی که بازیگر نیستند خانهنشین شدهاند! من واقعا تعجب کردم و معتقدم این قضاوت آخر بیانصافی است! من همینجا اعلام میکنم که در بیست و چند سال فعالیت بازیگریام هرگز همزمان در چند کار بازی نکردهام! چون آدم آهنی نیستم که از صبح تا شب سر یک فیلم باشم و شب تا صبح مقابل دوربین یک اثر دیگر. اگر چنین باشد کی فرصت پیدا میکنم ذهن و بدنم را آماده کنم؟ آیا بازیگری که همزمان در چند نقش بازی میکند، تعریفی از نقش دارد؟ آیا بازیگری در چنین شرایطی استاندارد است که بشود به آن فخرفروشی هم کرد؟ در سینمایی که فوتبالیست و خواننده در آن نقش میگیرند آیا استاندارد است؟ منم ورزشکار و خواننده خوبی هستم اما بجز بازیگری در هیچکدام از این رشتهها فعالیتی نمیکنم چون بازیگرم! اصولی را برای خودم در نظر گرفتهام که آنها را نادیده نمیگیرم. از روشم احساس رضایت درونی دارم. هنوز منتظر یک نقش خوب هستم و میدانم روزی نقش مهم و خوبی به من پیشنهاد میشود که خستگی همه این سالها را از من دور میکند، اما معتقدم بهتر است به جای قضاوت دیگران کمی منصف باشیم.