شما تمام روز بدون این که به آن توجه کنید، به دیگران سیگنالهایی ارسال میکنید. روشی که شما چشمتان را حرکت میدهید، یا دست میدهید و کارهایی از این قبیل. کارهایی وجود دارند که شما میتوانید برای فرستادن سیگنالهای ناخودآگاه با استفاده از زبان بدن به دیگران استفاده کنید که ارتباط شما را بهتر میکند و یا حداقل به نفع شما شبهه ایجاد میکند. هر زمان که ما در مورد روشهایی مثل این بحث میکنیم همیشه یک یا دو نفر هستند که با «تحت تاثیر قرار دادن» توسط ترفندهای فیزیکی احساس راحتی ندارند. در ادامه با بنیتا همراه باشید.
اعمال نفوذ منفی نیست
«تاثیر گذاشتن به معنی تغییر رفتار یا ذهنیت فرد است و اعمال نفوذ تاثیرگذاری عمدی است»
وقتی کلمهی اعمال نفوذ را میشنوید ممکن است بلافاصله به چیزهای منفی فکر کنید؛ اما لطفا منفی فکر نکنید.
اعمال نفوذ بد نیست. افراد دارای سوء نیت بد هستند.
افراد با اعمال نفوذ زیرکانه
افراد بد، بد هستند مثل افراد بدی که اعمال نفوذ آنها مشکلساز است. نمونههایی از این مورد عبارتاند از:
دختر بدجنسی که میخواهد جایگاه اجتماعی همکلاس خوبش را خراب کند.
به همکلاسیهای دیگرش میگوید این فرد کارهای بدی انجام داده است.
افراد کلاس همکلاسی خوب را کمتر دوست خواهند داشت.
در نتیجه همکلاسیاش احساس ناراحتی میکند.
اعمال نفوذ دوستانه
اعمال نفوذ میتواند همه را در موقعیت بهتری قرار دهد؛
فردی که تاثیرگذارِ بسیار با تجربهای است
در یک مهمانی به فردی برخورد میکند
فرد لبخند میزند و از طرف مقابل عذرخواهی میکند، حتی اگر طرف مقابل مقصر بوده باشد
فرد جروبحث نمیکند و شب خوبی را میگذراند
مسئلهی دختر بدجنس اعمال نفوذ نیست، بلکه سوء نیت و دروغ گویی است.
درخواست ما: نیت خوب داشته باشید
ما فرض میکنیم شما از این ترفندها برای نیتهای خوب استفاده میکنید. لطفا نیت خوب داشته باشید.
بخش 1 - نگرش و زبان بدن
ذهن انسان همواره قضاوت میکند. این چیزی است که ما را در طول تحولات جهان زنده نگه داشته است. ما در هر ثانیه قضاوت میکنیم:
آیا این شخص یک تهدید برای ما به حساب میآید؟
آیا این شخص جذاب است؟
آیا این شخص برای بقای (اجتماعی) من مفید است؟
به این غریزه توجه کنید، اما هرگز بدون بهتر شناختن فرد به آن عمل نکنید. ترفندهای زیر باعث میشوند به شیوهای رفتار کنید که تاثیر خوبی برجای بگذارید.
این بخش مستقیما در مورد زبان بدن نیست، اما این نگرشها به طور ناخودآگاه بر زبان بدن شما تاثیر میگذارند.
احساس امنیت و تجسم اعتماد به نفس
این موضوع بسیار مهم است و به مقالهای صرفا برای این موضوع نیاز دارد و هرگز نمیتوانید به طور مداوم و در 100 درصد زمانها به آن عمل کنید. به علاوه، قطعا مواردی وجود دارد که نداشتن اعتماد به نفس در آن مورد شما را دوست داشتنیتر میکند، اما به طور میانگین، گفتههای بالا صادق هستند.
با این مقدمهی مطرح شده باید دو موضوع را در نظر گرفت:
سعی کنید چیزهایی که شما را ناراحت میکنند را حذف کنید
مثلا برای خیلیها مشکلات پوستی یک مسئله است که باید آن را حل کنند. موضوع دیگر انتخاب لباس است که من به شخصه آن را با همراه بردن یک خانم موقع خرید حل کردم.
به خودتان یاد بدهید که احساس امنیت کنید مثلا من از کتابهای صوتیای که دانلود کردهام چیزهای زیادی برای کمک به خودم یاد گرفتهام.برای من قرار گرفتن در چارچوب خاصی بسیار کمک کننده بود. کتاب (Four Hour Body) یا خلاصهی آن را مطالعه کنید.
هرکسی برای ما یک دوست است، مگر این که خلاف آن ثابت شود
چرا پلها قبل از این که آنها را بسازید خراب میشوند؟ با عقل جور در نمیآید:
شما همه چیز دارید
چیزی برای از دست دادن ندارید
شما خیلی زود متوجه خواهید شد که این فرد یک دوست خوب خواهد بود یا نه.
هرکسی سزاوار احترام است، مگر این که خلاف آن ثابت شود
بازهم، با رفتار محترمانه با دیگران همه چیز دارید و چیزی برای از دست دادن ندارید. این به آن معنی نیست که باید تمام روز پاهای افراد را ببوسید؛ به این معنی است که نباید کسی را رد کنید یا حس بیاهمیت بودن به آنها بدهید.
همه را دوست بدارید، مگر این که لایق آن نباشند
تردید داشتن در مورد غریبهها اشتباه نیست. در دنیای ما هر کسی میتواند هر چیزی باشد، بدون این که به او بیاید. خانه به دوشهایی دیدهام که بسیار مهربان به نظر میرسیدند و میلیاردرهایی که مثل کودکان هیجان زده رفتار میکنند؛ به عبارت دیگر: به جلد کتاب نگاه کنید اما قبل از قضاوت چند صفحهای هم از آن بخوانید.
نه خانه به دوشها و نه میلیاردرها «بهتر» از یکدیگر نیستند؛ اما بودن در کنار یک نفر من را ناراحت میکند و فرد دیگری به من حس ذوق و شور و شوق میدهد.
همیشه در مورد کارهایی که میتوانید برای دیگران انجام دهید فکر کنید
وقتی با کسی ملاقات میکنید فکر نکنید که «او چه کاری میتواند برای من انجام دهد؟» بلکه فکر کنید، «من چه کار میتوانم برای او انجام دهم؟» کمک کردن به دیگران بهترین راه برای کمک کردن آنها به شما است. توجه داشته باشید که نمیگویم باید برای باهوش نشان دادن خودتان به آنها مشاورههای ناخواسته بدهید. اگر واقعا باور دارید که با دانش و کمکی که شما ارائه میدهید زندگی این فرد بهتر خواهد شد به وی کمک کنید. کمک پیشنهاد کنید، اما اصرار نکنید.
نکته: پیشنهادتان کوتاه باشد و به آنها اجازهی تصمیم گیری بدهید.
میتوانید یک سری هم به «قوانین کلیدی که شیوه زندگی من را تغییر داد! [قسمت اول]» بزنید.