نخستین بخش از پنجگانه سینمایی «جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها» با فیلمنامه و تهیهکنندگی جی.کی.رولینگ بر اساس کتابی با همین نام، در تاریخ نوامبر 2016 به اکران عمومی دآمد و اکنون منتظر اکران قسمتهای بعدی این مجموعه هستیم. اینطور به نظر میرسد که الآن زمان مناسبی باشد تا بهمرور و بررسی کوتاهی از فیلمهای هری پاتر بنشینیم و خاطرات آنها را دوباره مرور کنیم.
اکنون حدود پنج سال از پخش آخرین فیلم از سری فیلمهای
هری پاتر و ده سال از انتشار جلد پایانی داستانهای هری پاتر میگذرد. فکر میکنم بیشتر ما با داستانهای جادویی هری پاتر بزرگ شدیم، شبهای زیادی را بیدار میماندیم تا تمام کتاب را تا به آخر بخوانیم؛ و بعد فیلمهای هری پاتر آمد. مطمئناً هیچکدام از ما نمیتوانیم تصاویر ذهنیمان را از شخصیتهای اصلی کتاب، از هنرپیشگان فیلمهای هری پاتر تفکیک کنیم. آیا واقعاً میتوانید پرفسور اسنیپی بهتر از
آلن ریکمن در ذهنتان خلق کنید؟ من که بعید میدانم. کتابها و فیلمهای هری پاتر همیشه در کنار هم بودند و همگام پیش رفتند، با این قصد که همدیگر را تکمیل کنند. سری هری پاتر دنیا را به لذتبخشترین شکل ممکن تکان داد. جی.کی.رولینگ نویسنده کتاب، اولین کسی است که تنها با نوشتن یک داستان دنبالهدار به یک میلیاردر تبدیل شد. کتابها تبدیل به فیلم شدند؛ سری فیلمهای که ده سال طول کشیدند، ده سالی که ارزشش را داشت و نتیجه داد چون آنها به فروش جهانی 7,723,431,572 دلار دست یافتند. مهم نیست که چقدر از پخش این فیلمها و کتابها گذشته باشد، آتش اشتیاق طرفداران وفادارش همیشه شعلهور باقی میماند.
جی.کی.رولینگ جهانی گسترده را با دوستداشتنیترین سری کتابهای دوران ما خلق کرد و فیلمهای که از روی آنها ساخته شد بهجای اینکه مثل بیشتر فیلمهای ازایندست ناامیدکننده باشند، میتوانند بر روی سرگرمکنندگی خود تکیه کنند. آیا فیلمها به تکمیلی و غنای کتابها هستند؟ البته که نه اما این بدان معنی نیست که ارزنده نیستند. سری فیلمهای هری پاتر پرفروشترین فیلمهای دنبالهدار هستند که تاکنون ساختهشده. بااینکه هیچگاه از دیدگاه منتقدین به موفقیت سری «ارباب حلقهها» نرسید، اما همه فیلمهای هری پاتر نقدهای مثبت زیادی دریافت کردند و در رتبهبندی روتن تومیتو موفق به دریافت «گواهی تازگی» شدند (پایینترین رتبه آنها 78 از صد و بالاترین آنها 96 از صد است).
هری پاتر و سنگ جادو 2001 Harry Potter and the Philosopher’s Stone
نخستین فیلم از سری فیلمهای هری پاتر به کارگردانی کریس کلمبوس، بهخوبی توانست از پس معرفی عوامل کلیدی کل سری برآید؛ موسیقی متن زیبا و جادویی جان ویلیامز و بهترین و کاملترین انتخاب بازیگران. وقتی به عقب برمیگردیم و به این اولین فیلم هری پاتر نگاه میکنیم، متوجه میشویم که چقدر بازیهای سه کاراکتر اصلی، دانیل ردکلیف، روپرت گرینت و اما واتسون در طول زمان بهتر و پختهتر شده است؛ اما این ناپختگی و اجرای ناشیانه این سه نفر در فیلم اول بهگونهای در بعضی شرایط و صحنهها بسیار خوب عمل کرده و کاربرد داشته. بهعنوانمثال در قطار هاگوارتز، استرس هنرپیشهها بهخوبی عمل کرده چون آنها کودکانی هستند که برای بار اول هم را ملاقات میکنند. کریس کلمبوس این فیلم را بهصورت یک فیلم شاد و خیالی کودکان ساخته اما دنبالههای بعدی فیلم نشان دادند که این میتوانست چیزی بیشتر از تنها یک فیلم سرگرمکننده برای کودکان باشد.
هری پاتر و تالار اسرار 2002 Harry Potter and the Chamber of Secrets
نام تجاری کریس کلمبوس برای ساخت فیلمهای سانتیمانتالِ جادوی برای دو فیلم اول کاملاً مناسب است. آنها برای دوره کودکی شما خوب هستند؛ آن مکان شاد که خوبی همیشه بر بدی پیروز میشود و سرگرمی بر درام تقدم دارد؛ اما «هری پاتر و تالار اسرار» بهطور عمدهای همان تم فیلم اول را دارد و این با توجه به ژانری که فیلم میتوانست از آن تأثیر بگیرد تا حدودی ناامیدکننده است. فیلم بر اساس داستان کتاب دوم میتوانست فضای کلاسیکِ معمای/ ترسناک داشته باشد و تمام فیلم میتوانست از کمی ترس و وهم بیشتری بهره ببرد. بااینحال، گرچه این فیلم حتی نزدیک به بهترین فیلم هری پاتر هم نیست، اما لحظات اصیل و بهیادماندنی دارد، مانند بازی فوقالعاده کِنِث برانا در نقش گیلدروی لاکهارت.
هری پاتر و زندانی آزکابان 2004 Harry Potter and the Prisoner of Azkaban
کارگردانی سومین فیلم هری پاتر به عهده کارگردان مکزیکی آلفونس کوارون بود. بااینکه برخی شرایط پیچیده وجود دارد، اما تقریباً بهطور گستردهای پذیرفتهشده است که این فیلم بهترین فیلم از سری هری پاتر است. این فیلم در رتبهبندی «روتن تومیتو» دومین رتبه را دارد (91 از صد) و تحسینشدهترین کارگردان را در رأس خود دارد. دانیل ردکلیف بارها گفته است که کواران به او کمک کرد تا هنرپیشه بهتری شود و این در فیلم کاملاً دیده میشود. ردکیلف، واتسون و گرینت هر سه در اوج خود قرار دارند و آنها توانستند کاملاً نقش خود را درک کنند. به همچنین در این فیلم بود که مایکل گمبون بهعنوان هنرپیشه نقش دامبلدور انتخاب میشود (ریچارد هریس در دو فیلم اول نقش دامبلدور را ایفا میکند) و او تبدیل به بهترین و مناسبترین کسی میشود که میتوانست نقش دامبلدور را ایفا کند. این فیلم درباره رستگاری و رهایی است، ایدهها و اندیشههای سنگینی در طول 142 دقیقه فیلم به مخاطبان جوان منتقل میشود بدون اینکه آنها را آزار دهد یا خسته کند. این فیلم نسبتاً به کتاب وفادار بوده اما بااینحال توانست برای افرادی که کتاب را خوانده بودند تعلیق ایجاد کند. آلفونسو کوارون تنها یک فیلم از هری پاتر را کارگردانی کرد اما توانست امضای خود را بر سری هری پاتر باقی بگذارد.
هری پاتر و جام آتش 2005 Harry Potter and the Goblet of Fire
کارگردانی این فیلم را مایک نیوئل به عهده داشت. این فیلم یک دوره انتقال و دوره گذار برای سری هری پاتر بهحساب میآید، اینزمانی است که مسائل جدی میشود. سهربع اول فیلم یک انحراف سرگرمکننده است؛ تشکیلشده از مسابقات و آشنایی با جادو گران بخشهای دیگر دنیا. در این فیلم است که تنش عاطفی بین رون و هرمیون رو به افزایش میگذارد و هری اولین تجربه عاشقانه و احساسی خود را تجربه میکند. شما فکر میکنید که در حال تماشای یک فیلم نسبتاً دلپذیرید، آنوقت است که همهچیز ناگهان جدی میشود. درحالیکه «تالار اسرار» در پیکربندی ژانر خود موفق عمل نکرد، نیوئل توانست یک محیط پر از خوف و وحشت درصحنه اوج فیلم در قبرستان به وجود آورد و «جام آتش» توانست سری هری پاتر را به مرحله دیگری ببرد. به همچنین باید به بازی فوقالعاده برندان گلیسون در نقش الستور مودی اشارهکنیم.
هری پاتر و محفل ققنوس 2007 Harry Potter and the Order of the Phoenix
محفل ققنوس طولانیترین کتاب در سری هری پاتر بود اما فیلم آن کوتاهترین زمان را در سری فیلمها داشت (138 دقیقه). این مشخصاً باعث دلخوری تعداد زیادی از طرفداران پر و پا قرص کتاب شد چون خیلی چیزها باید حذف میشد (ازجمله تمام بخشهای مربوط به کوییدیچ و سرگذشت دابی)؛ اما اگر به فیلم بهعنوان ماهیتی جدا از کتاب نگاه کنید، این فیلم قابلتوجه ایست که دیوید یتس را محق میکند تا بقیه فیلمهای سری هری پاتر را کارگردانی کند. درحالیکه این فیلم بعد از فیلم «یادگاران مرگ بخش اول» پایینترین رتبه در «روتن تومیتو» را کسب کرده (79 از صد) اما بعضی از بهترین اجراهای سال را در خود دارد. دلورس آمبرج ترسناکترین کاراکتر شریر کل مجموعه است (حتی ترسناکتر از اهریمن بدون دماغِ چشم ماری، وولدمورت) و ایمِلدا استوانتون یک آنتاگونیست بهیادماندنی را خلق میکند. به همچنین اینیکی از «دبیرستانی» ترین فیلمهای کل مجموعه است. تمام ویژگیهای ژانر دبیرستانی را دارد؛ دانشآموزانی که سعی میکنند علیه چهرههای سرکوبگر در رأس قدرت بشورند، صحنههای وسواس گونه بوسه و بغل و درک ترسآور اینکه بزرگسالی بهسرعت در حال نزدیک شدن است.
هری پاتر و شاهزاده دورگه 2009 Harry Potter and the Half-Blood Prince
جی.کی.رولینگ بعدازاینکه فیلم پخش شد گفت «شاهزاده دورگه» محبوبترین فیلم او در سری هری پاتر است. یتس در بازسازی احساس فراگیر وحشت که دو کتاب آخر را دربر گرفته، توانمند عمل کرده. فیلمبرداری و جلوههای بصری فیلم عالی است، صحنه نخست (که در کتاب وجود ندارد) مرگ خواران را نشان میدهد که پل میلنیوم در لندن را نابود میکنند، صحنهای نفسگیر است. مایکل گمبون بهترین اجرای خود را عرضه میکند. بااینکه فیلم در خیلی موارد خوب عمل کرده اما مشکلات و کاستیهای در فیلم وجود دارد که آزار دنده است. اولازهمه اینکه فیلم پایانبندی درستی ندارد (اگر نخواهیم بگوییم که کلاً پایان نداد). البته همه بهوضوح میدانیم که فیلم بعدی خواهد آمد اما فیلم هردو صحنه مبارزه مرگ خواران که وارد هاگوارتز شدهاند و مراسم تدفین دامبلدور را حذف کرده است. درحالیکه کتاب بهآرامی عشق بین هری وجینی را جلو میبرد، در فیلم بهگونهای آن را نشان میدهد که به نظر عجولانه و اجباری میرسد. چیزهای کوچک زیادی در فیلم وجود دارند که اذیت کننده هستند اما آنقدر اذیت کننده نیستند که فیلم را تبدیل به یک فیلم بد کنند.
هری پاتر و یادگاران مرگ بخش اول 2010 Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 1
بااینکه این فیلم در کل سری هری پاتر پایینترین رتبه را در «روتن تومیتو» دریافت کرده (78 از صد) اما این، این حقیقت را که «یادگاران مرگ بخش اول» فیلم فوقالعادهایست را عوض نمیکند. نکات بسیار خوبی در مورد فیلم وجود دارد، بخش مربوط به مرگ قهرمانانه دابی بسیار عالی و احساسبرانگیز است. صحنه طولانی مخفی شدن گروه در جنگل و نمایش احساسات منحرفشده و حسادت رون به هری از خود کتاب هم بهتر درآمده؛ و البته باید به بخش زیبای انیمیشنی فیلم اشاره کرد، جایی که هرمیون داستان یادگاران مرگ را میخواند. این انیمیشن خود را از سبک خشن و قهرمانانه فیلم جدا میکند تا یک داستان اخلاقی را تعریف کند.
هری پاتر و یادگاران مرگ بخش دوم 2011 Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 2
ما تا اینجا درباره اجرای فوقالعاده و زیبای مگی اسمیث در نقش پرفسور مک گونگال صحبت نکردیم. او انتخاب شخصی رولینگ برای ایفای این نقش بود. مطمئنم که خیلی از شما میدانید که مگی اسمیت سرطان داشت و در طول فیلمبرداری محفل ققنوس و شاهزاده دورگه در حال پرتودرمانی بود. بااینحال اجرا او همیشه درجهیک بود و او این فرصت را یافت که در آخرین فیلم بهراستی بدرخشد. درصحنهای که احتمالاً بهترین صحنه از فیلمها است که در کتاب وجود ندارد، اسمیث شادمانه مجسمههای سنگی را سرهم میکند که در ورودی هاگواتز به خط شوند و از مدرسه در برابر یورش مرگ خواران محافظت کند. فیلم آخر سخت تلاش میکند که هر شخصیت بهحق خود برسد و در این زمینه به شکل شگفتآوری موفق عمل میکند.
بهعنوانمثال صحنه کوتاه اما مهم مرگ تانکس و لوپین به زیبای انجامشده و انگشتانشان که تنها با چند سانتیمتر فاصله برای ابد از هم جدا مانده استعارهای قدرتمند و سودازده میسازد. نبرد نهایی با بزرگنمایی معمول و بودجه بزرگ تیپیکال اینگونه صحنهها ساختهشده، تماشایش سرگرمکننده است اما صحنه فوقالعادهای محسوب نمیشود؛ اما وقتی هری، هرمیون و رون برای بار آخر بر روی سکوی نه و یکسوم ایستادهاند، نهتنها آنها را «و برای همیشه خوشبخت زندگی کردند» نمیبینید، بلکه میبینید که هنرپیشهها جلو چشمانتان بزرگشدهاند و رشد کردهاند، این صحنه بشدت احساسی است، هم در دنیای هری پاتر هم خارج از آن. این فیلم بالاترین رتبه در «روتن تمیتو» را به دست آورد (96 از صد) به همچنین پرفروشترین فیلم این مجموعه و چهارمین فیلم پرفروش تاریخ سینماست.
Post Views:
381