ماهان شبکه ایرانیان

جایگاه شعائر مذهبی در حرکت احیاء دینی امام خمینی

 مقاله حاضر تلاش دارد در سه بخش «تعاریف»، «تبیین» و «پیشنهادات» ضمن پرداخت مختصری از واژه شعائر و پیشینه و کارکرد آن، ابعاد مختلف دیدگاه های بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران را پیرامون این مبحث دسته بندی و تبیین نموده و در نهایت پیشنهاداتی را در راستای استمرار تحقق این دیدگاه ها بمنظور بهره گیری مؤثرتر از ابز ...

جایگاه شعائر مذهبی در حرکت احیاء دینی امام خمینی

بسم الله الرحمن الرحیم

 مقاله حاضر تلاش دارد در سه بخش «تعاریف»، «تبیین» و «پیشنهادات» ضمن پرداخت مختصری از واژه شعائر و پیشینه و کارکرد آن، ابعاد مختلف دیدگاه های بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران را پیرامون این مبحث دسته بندی و تبیین نموده و در نهایت پیشنهاداتی را در راستای استمرار تحقق این دیدگاه ها بمنظور بهره گیری مؤثرتر از ابزار شعائر دینی در راستای حرکت احیاء دینی ارائه نمایند.

 بخش اول-تعاریف و مفاهیم

 شعائر اجتماعی

 در حوزه هنجارهای گروه های بزرگ اجتماعی مورد بحث قرار می گیرد به برخی از تشریفات اجتماعی که دارای قدمت و اهمیت فراوان اند «شعائر اجتماعی» یا «مناسک اجتماعی» گفته می شوند.

 شعائر می توانند درون جامعه یگانگی هنجاری ایجاد نموده، روح جمعی را بر روح فردی غلبه دهند. شعائر معمولاً آکنده از معنی کنایه ای است و بعنوان توصیف و بیان چیزهایی که مهم تلقی می شوند و لذا باید آنها را محترم داشت، انجام می گیرند. مناسک حج در اسلام مثال خوب شعائر است. شعائر مهم ترین نقش را در ایجاد ارتباطات ایفا می کنند. علاوه بر مسئله ارتباطات، شعائر می توانند بخشی از نقش ها و کارکردهای خود را در «فرایندهای رفتار

 جمعی» مانند عملی متقابل عاطفی، تلقین پذیری، تشدید احساس گمنامی در جماعت، نیز نشان دهند.

 شعائر دینی

 هم از حیث اهمیت، هم قدمت و نیز میزان تأثیر و گستردگی در مجموعه شعائر مورد توجه صاحب نظران علوم اجتماعی بوده اند. از طرفی در جامعه شناسی دین، سه جزء اصلی برای دین قائل اند:

 الف: «مفاهیم»ی درباره چند و چون نیروهای مافوق طبیعت

 ب: «احکام»ی درباره روابط و وظایف متقابل انسان و نیروهای مافوق طبیعت

 ج: «شعائر» یا مناسکی موافق آن مفاهیم و احکام

 بنابراین از این منظر، شعائر دینی یک ضلع از مثلث دین را تشکیل می دهد. بُعدی که بیشتر ناظر به جنبه های خارجی و ملموس دین است.

 همه ادیان آئینی دارای مناسک و شعائر بوده اند. نمونه بارز و مشخص آن را در مسیحیت می یابیم. مراسم تعمید، عشاء ربانی، صلیب، سرودخوانی و نیایش دسته جمعی نمونه های روشن شعائر در عالم مسیحیت است. این مناسک در قرون وسطی در همین حوزه محدود نمی ماند و جنبه های متنوع تری را نیز دربرمی گیرد. گروه هایی از متدینین مسیحی در روز عید پاک، پرده های نقاشی شده بزرگ و جانداری را که توسط مینیاتورسازان و وقایع نگاران مسیحی تهیه می شد، حمل نموده و متونی را با ترتیب خاصی قرائت می نمودند. همین مراسم از نیمه دوم قرن دهم میلادی در فرانسه و ایتالیا در قالب کامل تری بصورت نمایش مذهبی تحت عنوان «نمایش مصائب و آلام مسیح» رواج می یابد.

 نکته مهم در اینجا ذکر تنوع و تعداد آئین ها و شعائر دینی نیست، بلکه تذکر این مطلب است که این مناسک ارتباط و تعامل و هماهنگی تنگاتنگی با اصل و جوهره هر دین دارند. معمولاً تحریف در حقیقت و جوهره و محتوای هر دین به درهم شکستن قداست و اهمیت شعائر آن دین انجامیده است و بالعکس، تهی شدن شعائر دینی از محتوای اصلی و اساسی هر دین نیز، کلیت آن مکتب و مذهب را بصورت جدّی زیر سؤال می برده است. نسبت شعائر دینی با اصل دین همانند نسبت شعاع نور خورشید به اصل خورشید است.

 بعنوان یک نمونه تاریخی، در اواخر قرون وسطی، لبه تیز حملات مخالفان کلیسا،

 متوجه مسیحیتی می شود که در زنجیره ای از شعائر خشک و بی محتوا محدود گشته و از اصل و اساس حقیقت دین دور افتاده است. جبهه اومانیسم مسئله تعصب دینی و تکیه صرف به شعائر بی محتوا را هدف می گیرد و جبهه پروتستانیسم این نکته را پیش می کشد که عموم این شعائر، جزئی از جوهره و حقیقت دین مسیحیت نبوده و بعداً به این دین اضافه شده است. شکستن مشروعیت و کارآمدی این شعائر در تهاجم گازانبری این دو حوزه فکری جدید است که منجر به انزوای کامل مسیحیت و رواج بی دینی عصر رنسانس می گردد. از طرفی این تبیین را بگونه دیگر نیز می توان مطرح نمود و آن اینکه افول محتوای ناشی از تحریف دین منجر به افول محتوای شعائر دینی مسیحیت گشته و آن وضع تأسف بار را ببار آورد. در هر حال این مثال تاریخی گویای ارتباط و تعامل نزدیک شعائر، با اساس هویت دینی است.

 شعائر اسلامی

 در قرآن کریم در چند مورد این اصطلاح بکار رفته است از قبیل: «ذلک و مَن یعَظِّم شعائر الله…» در سوره مبارکه حج و ایه «اَنَّ الصفا و المروه من شعائر الله…» در سوره مبارکه بقره. بنا به نظر مفسرین، شعائر جمع «شعیره» به معنی علامت است که از «اشعار» به معنی اِعلام گرفته شده است. شعائر

 تمامی علاماتی است که برای «طاعت» قرار داده شده است کما اینکه می فرماید «والبُدن جعلناها لکم من شعائر الله لکم فیها خیرٌ…».

 در مجموع، شعائر، بر سه مفهوم حل شده است: عبادات و مناسک- مکان عبادات و مناسک- زمان عبادت. نماز جمعه و جماعت، حج، مساجد، مکان های تعلیم اسلام و مبارزه علیه ظلم و تایید عدل و… همه از شعائر الله هستند. شهید ثانی شعائر اسلامی را مساوی با اذان، نماز، صوم، حج و جز آن که علامت اسلام باشد دانسته است.

 صاحب «عوائدالایام» ابتدائاً متذکر می شود که مراد اولیه از شعائر اعمال حج است اما در ادامه، شعائر را به کلیه اعمال دینی و مراسم مذهبی که علامت اطاعت خداست اطلاق می نماید و جملگی آنها را از آنجا که اعلام دین اند واجب می شمارد.

 شعائر حکایتگر ایمان و برپایی آنها کاشف از تعامل واقعی قلبی است و بیانگر این نکته که ایمان قلبی قادر به حرکت و تفاعل و عطاء و تأثیر است. تفاعل قلب با ایمان همان «تقوی» است که در ادامه ایه مبارکه 32 سوره حج بدان اشاره رفته است «فانها من تقوی القلوب».

 لازم به توضیح است که تکالیفی چون جهاد-آموزش سلاح و تربیت برای جهاد- اعلام حق و مبارزه با ظلم-دعوت به خدا و امر به معروف و نهی از منکر از آنجا که متضمن اعلام طاعت خدا هستند. نمونه های روشنی از شعائر اسلامی می باشند. امام راحل در پیام برائت خود «تحقق دیانت» را چیزی جز «اعلام» محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل ندانسته اند.

 شعائر حسینی

 دقت نظر در مجموعه روایاتی که از ائمه اطهار(س) پیرامون حادثه عاشورا نقل شده است نشان می دهد که دو محور عمده بیشتر مدنظر این روایات و احادیث می باشد: نخست تبیین فلسفه قیام عاشورا و دوّم، این مسئله که موضوع قیام امام حسین(ع) باید برای همیشه زنده بماند. پس مسئله شعائر حسینی که به معنی «اعلام» وفاداری به آرمان های حسینی و برائت از جبهه باطل است به فلسفه قیام عاشورا پهلو زده است. در حقیقت زنده نگاه داشتن شعائر عاشورا، مساوی با استمرار فلسفه و اندیشه عاشورایی در طول تاریخ است.

 شعائر شیعی طیف وسیعی از مراسم و مناسک را در برمی گیرد. از برگزاری محافل ذکر تا گریه (خواه بصورت فردی خواه گروهی) تا زیارت خوانی تا به راه انداختن مواکب و دستجات… همه این اشکال متضمن مفاهیمی چون سلوک میدانی در مسیر اقتدار به ائمه اطهار(س) و تفاعل حقیقی با اهداف متعالی آن بزرگواران، تجدید عهد و معرفت نسبت به آنان و اعلام نفرت نسبت به ظلم و ظالم و دعوت و حرکت جمع به سوی اهدافِ این هدایتگران بزرگ الهی است. نکته بسیار مهمی که یکی از محققین بدان تنبّه داده است، توجه به ابعاد کلامی شعائر شیعی است. «مایکل بکتاش» در مقاله خود «تعزیه و فلسفه آن» تذکر می دهد، کسی که عزادار می شود یعنی جبرگرایی سیاسی و اندیشه «ارجاء» را قبول ندارد وگرنه قاتلان امام حسین(ع) را تبرئه می نمود. عزادار معتقد است که انسان ملعبه تقدیر نیست بنابراین نمی شود کار یزید و هوادارنش را به قیامت موکول نمود. گریستن او نوعی مخالفت در مقابل توجیه گران ظلم و نوعی عدالت خواهی است. به اعتقاد این نویسنده دقیقاً بدلیل آمیختگی شعائر شیعی با موضع کلامی است که برخی مورّخین و مقتل نویسان چون محمد رفیع طباطبایی (نظام العلما) در «مجالس حسینیه» وارد مبحث اختیار شده و در پاسخ به این سؤال که چرا خداوند متعال سیدالشهداء را از آن همه مصیبت نجات نداد، نوشته است خداوند قهراً مانع اختیار انسان نمی شود تا شقی و سعید آنچه در نهاد خود دارند بروز دهند. چون فاعل مختارند. پس این موضع کلامی به شقی دانستن قاتلان سیدالشهداء(ع) منجر گردید و همین امر فلسفه اعراض و عزاداری و سیاه پوشی را در

 فرهنگ شیعی تبیین می کند. بررسی بستر تاریخی شعائر شیعه نیز این موضع کلامی را تایید می کند.

 شعائر شیعی که نمود بارز آن در شعائر حسینی و اعلام سوگواری نسبت به شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) متبلور است در چند مقطع تاریخی بسیار برجسته و مواج است:

 1. از عصر حیات ائمه تا روی کارآمدن آل بویه، مسئله ذکر و یاد اباعبدالله و اصحاب ایشان و مظلومیت سایر ائمه اطهار(س) و خاندان ایشان حالت خصوصی، خانوادگی و محدود داشته و شکل وسیع جمعی به خود نگرفته است. هرچند سوگواری اهل بیت(س) امام حسین(ع) در مسیر کربلا تا شام و برپایی مجالس عزای حسینی توسط حضرت زینب(س) و سایر بازماندگان در شام و همچنین زیارت قبر سیدالشهدا(ع) توسط جابربن عبدالله انصاری و ضجه های گروهی توابین بر مزار شهدای کربلا و گریه های امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) در ایام حج و سایر اوقات نمونه هایی از شکل علنی سوگواری حسینی بود، اما در مجموع ابعاد اجتماعی فراگیر و وسیعی نداشت. اهمیت این مرحله در خلوص بی نظیر این شعائر است که مرهون اتصال به دوره حضور پر برکت ائمه اطهار(س) یا قرب زمانی به این دوره است.

 2. با حاکمیت امرای شیعی آل بویه بر دستگاه خلافت عباسیان که پس از سپری شدن دوره ای از فشارهای سخت سیاسی-فرهنی بر جامعه شیعیان تحقق یافت، در سال 352هجری قمری بدستور معزالدوله دیلمی مراسم سوگواری عاشورا بصورت علنی و مفصل برای نخستین بار در بغداد اجرا شد و در سالگرد عید غدیر خم به دستور ایشان شهر بغداد چراغانی گردید و بدین ترتیب علیرغم روی کار آمدن سلسله های غیر شیعی مسئله شعائر مذهبی –شیعی شکل علنی و شکوهمند خود را حفظ کرد.

 3. دوره صفویه را باید دوره رواج و توسعه شعائر حسینی هم در شکل و هم در محتوا و آمیختگی آن با ادبیات و فولکلور عامّه نامید. آثاری چون هفت بند محتشم کاشانی و روضه الشهدای حسین واعظ کاشفی و ده ها و صدها نمونه دیگر از آثار مکتوب نظم و نشر در عرصه مرثیه سرایی و مقتل نویسی همچنین توسعه ابعاد نمایشی (کارناوالی) عزاداری ها از شاخصه های عصر صفوی است.

 4. دوره قاجار از نظر پرداختن به شعائر مذهبی، دوره دور شدن نسبی از هدف و  آمیختگی بیش از حد شعائر حسینی با تجملات است. برپایی تکیه های شاهانه چون تکیه دولت، حضور سلاطین و سفرای خارجی در مراسمات و شباهت این مراسم به رژه و سان شاهانه و وقوع مضحکه بازی هایی چون داستان زینب زیادی از مشخصات این دوره است. این دور شدن نسبی از هدف تا بدانجا پیش می رود که بنا به نقل تواریخ، امیر کبیر کمر به ممنوعیت تعزیه خوانی ها می بندد و البته در این راه موفق نمی شود.

 5. دوران شکوهمند امام خمینی که از 15 خرداد 42 آغاز می شود و تا زمان حال استمرارا و حیات معنوی دارد، دوران توسعه در «محتوای شعائر» است. مراسم تاسوعا و عاشورای سال 42 و 57 که توانست با بهره گیری از رهنمودهای عمیق امام راحل پیکان تیز شعائر حسینی را به سمت یزید زمان نشانه رود، نمونه های روشن تلاش برای بازگشت هدف و محتوای اساسی این مراسمات مذهبی بود. توفندگی قیام در قالب برگزاری اربعین های مکرّر که با الهام از اربعین حسینی اقامه می شد و همچنین شعارهایی که متضمن تضاد جبهه حق و باطل در صورت تقابل یزید زمان-حسین زمان تجلّی می یافت، مثال های بارز دیگری از اعاده روح حماسی و حقیقی شعائر حسینی به جامعه اسلامی بود. بی مناسبت نیست در پایان این مبحث بصورت فهرست وار و اجمالی به کارکردهای شعائر مذهبی در جامعه اسلامی اشاره کنیم:

 1. الگو سازی:

شعائر مذهبی از طریق تحریک عواطف و همچنین جنبه های ادراکی – تعقلی به تعظیم الگوها دست می زنند. آنها به زمان ها –مکان ها- افراد و خصوصاً اعمال، تقدس می بخشند و از طریق همانند سازی (شبیه) و مشارکت دادن مخاطبین در واقعه بصورتی بسیار قوی عمل الگو سازی را به انجام می رسانند. در همه اشکال شعائر حسینی (هم در اشکال نمایشی و هم در اشکال خطابی و محاوره ای) امام حسین(ع) محور این الگوسازی است.

 2. تقویت حافظه فرهنگی امت:

شعائر حسینی با توجه به شکل و قالب برگزاری، همچنین محتوای پیام هایش یک نوع اعلام موجودیت و مانور فرهنگی به منظور تجدید حیات شیعه است.

 3. کمک به ایجاد ارتباط و رفتار جمعی: همه این ها بعنوان ابزاری در خدمت نیل به اهداف نهضت اسلامی و سرنگونی حکومت های جور و پیدا کردن اشکال ابراز مخالفت با حکومت ظلمه کاربرد پیدا می کنند. علاوه بر ابعاد سلبی، ایجاد ارتباط

 جمعی و یا بروز رفتار جمعی که شعائر، آن را تسریع می بخشند ممکن است جنبه ایجابی نیز داشته باشد. از قبیل اتصال معنوی به ائمه و معرفت نسبت به آنان.

 4. توسعه کمی و کیفی هنر مذهبی:

 این هنرها طیف وسیعی از قبیل شعر و نثر، خطابه، خوشنویسی، نقاشی، موسیقی، پرده خوانی، شبیه خوانی و… را شامل می شود.

 5. حفظ هوشیاری سیاسی مسلمین و توسعه روح حماسی و تحقق اصل تولی و تبرّی.

 6. دامن زدن به شور دینی و جلوگیری از بروز ضعف در ایمان دینی و نهادهای مذهبی.

 اکنون که تا حدودی با پیشینه ها و کارکردهای شعائر دینی آشنا شدیم وارد مبحث اصلی مقاله یعنی دیدگاه امام خمینی قدس سره در ارتباط با مسئله شعائر می شویم.

 بخش دوم-تبیین

 دیدگاه حضرت امام خمینی پیرامون شعائر شیعی با توجه به مطالبی که در بخش نخست مقاله پیرامون سیر تحول شعائر در بستر تاریخ شیعه بیان نمودیم، بررسی دیدگاه های بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی در این رابطه با عنوان قوی ترین حلقه در سیر تحول شعائر شیعی قابل مطالعه و تأمل است. این مطالعه می تواند هم جنبه های تئوریک قضیه و هم ابعاد عملی و تحقق اجتماعی این اندیشه ها را در فرایند انقلاب اسلامی ایران مدنظر قرار دهد. اجمالاً متذکر می شویم که حضرت امام شعائر عاشورایی را ابزاری برای تداوم نهضت اسلامی دانسته و ضمن معرفی ابعاد وسیع این ابزار دینی- اجتماعی به تلاش برای افزایش کارآمدی آن پرداخته اند.

 حضرت امام در موارد متعددی از مجالس عزای حسینی و گریه و اجتماعات روضه خوانی تحت عنوان «حربه» نام برده اند که در اینجا ما از معادل فارسی آن (ابزار) یاد می کنیم. ایشان می فرمایند «گول این شیاطین که می خواهند این حربه را از دست شما بگیرند، نخورند… تکلیف آقایان است روضه بخوانند…».

 در سخنرانی دیگری یادآور می شوند رضاخان که این مجالس را تعطیل کرد منظورش این بود که این حربه را از دست ما بگیرد.

 در جای دیگری از اینکه مردم به عمق ارزش این ابزار پی نبرده اند اظهار نگرانی کرده اند. سپس برای اینکه از زبان سیره معصومین امّت اسلامی ما را با ابعاد وسیع و کارایی مؤثر و بالای این ابزار آشنا نمایند مسئله وصیت امام باقر(ع) را مبنی بر اینکه تا ده سال پس از رحلت شان عده ای در منی جمع شوند و گریه کنند پیش کشیده و می فرمایند: «… این همین نقطه اساسی سیاسی، روانی، انسانی است که ده سال در آنجا گریه کنند…»

 در این بخش سخن های گفتنی بدین قرار است:

 1. حضرت امام مجلس عزای حسینی را ابزاری جهت مبارزه با طاغوت می دانسته اند.

 2. ایشان اعتقاد داشته اند که بدلیل برداشت های سوء نسبت به این ابزار (تفریط-افراط) این ابزار مهم تداوم نهضت عاشورا بر اغبار عدم شناخت و جهالت نسبت به آن گرفته بود و رژیم های ضداسلامی نیز سعی در پنهان نگاهداشتن ابعاد کارآمد آن داشته اند.

 3. حضرت امام معتقد به لزوم افزایش کارآمدی این ابزار در عرصه نهضت اسلامی بوده اند.

 4. بمنظور افزایش کارآمدی این ابزار، امام

 راحل یک تحول کیفی و یک تحول کمی را در رابطه با آن طرح نموده اند.

 در ارتباط با کارآمدی ابزار گریه و مجالس عزا حضرت امام می فرمایند «ما یک ملتی هستیم که با همین گریه ها یک قدرت دو هزار و پانصدساله را از بین بردیم.» و باز به همین منظور از ماه محرم بعنوان تلفیقی از مصیبت و سازندگی یاد می کنند. هرچند که سازنده بودنِ مصیبت در بادی امر برای ذهن هایی که با فرهنگ شیعه گری انس ندارند قدری مشکل می نماید.

 به اعتقاد ما نگرش والا و عمیق حضرت امام به این ابزار محصول شناخت گسترده ایشان از نقش ترادیسیون ها یعنی سنن و نظامات و مراسم در رشد «خود» جمعی و باروری حیات اجتماعی جوامع (در حوزه جامعه شناسی) و همچنین اشراف گسترده ایشان بر موفقیت آمیز بودن ابلاغ پیام هایی است که هم از محتوا و غنای بالایی برخورداند هم از متد و شیوه انتشار مؤثر و کارآمد.(ارتباطات)

 سخن ما در این است که این رهبر بزرگ انقلابی ضمن وقوف کامل به کارآمد بودن نقش اجتماعات مذهبی و مراسم عزاداری در استمرار و تعمیق نهضت حسینی هم در عرصه نظر و هم در عرصه عمل نسبت به افزایش کارایی آن اقدام نموده اند.

 همانگونه که یادآور شدیم از دیدگاه امام راحل این افزایش کارآمدی با پیمودن دو گام میسر است:

 الف-تحول کیفی

 ب-تحول کمّی

 الف- تحول کیفی

 با جمع بندی بیانات امام راحل به این نتیجه می رسیم که ایجاد این تحول کیفی از دو راه قابل حصول است:

 1. پیرایش و مصون سازی این ابزار از تحریف و خرافه

 در این رابطه باید یادآوری نماییم که حضرت امام در موقعیتی هستند که اصرار بر احیاء و باروری و استفاده از ابزار عزاداری و تجمعات مذهبی دارند لذا چنانچه مسئله وجود تحریفات و خرافات را در این مراسمات بصورت گسترده طرح نمایند، نقض غرض شده و مردم اعتماد و اشتیاق خود را نسبت به آن از دست می دهند. اما با وجود این شرایط ایشان در چندین مورد بر لزوم پیراستن این ابزار از غبارها تکیه می فرمایند:

 «باید این سنت ها را حفظ کنید. البته اگرچنانچه یک چیزهای ناروایی سابق بوده است و دست اشخاص بی اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود. …»

 «…همان دستجات سنتی با حفظ جهات شرعی اسلامی…»

 « اینجا باید یک سخنی هم در خصوص عزاداری و مجالسی که بنام حسین بن علی(ع) بپا می شود بگوئیم. ما و هیچیک از دینداران نمی گوئیم که با این اسم هرکس هرکاری می کند خوبست. چه بسا علماء بزرگ و دانشمندان بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و به نوبه خود از آن جلوگیری کردند. چنانچه همه می دانیم که در بیست و چند سال پیش از این، عالم عامل بزرگوار مرحوم حاج شیخ عبدالکریم که از بزرگترین روحانیون شیعه بود، در قم شبیه خوانی را منع کرد و یکی از مجالس بسیار بزرگ را مبدل به روضه خوانی کرد و روحانیین و دانشمندان دیگر هم چیزهایی که برخلاف دستور دین بوده منع کرده و می کنند»

 «تکلیف مردم است دسته های سینه زنی شکوهمند بیرون بیاورند البتّه از چیزهایی که مثلاً برخلاف است پرهیز کنند…»

 در مجموع حضرت امام در این رابطه اساسی ترین نکات را گوشزد فرموده اند:

 -ریشه تحریفات ناآگاهی از اسلام است و عمده مشکل در این زمینه درونی است نه بیرونی.

 -علمای بزرگ نیز با استفاده های ناروا از مراسم عزاداری مبارزه کرده اند.

 -ملاک مصونیت از تحریف عدم مخالفت شعائر با دستوارت دینی و وهن مذهب است.

 2. معرفی و تبیین ابعاد وسیع و ناشناخته شعائر

 در این زمینه آن امام بزرگوار سخنان مبسوط و عمیق گسترده ای دارند. شاید دلیل اهتمام وسیع ایشان به این مسأله را بتوان در افول غنای ادبیات و شعائر مذهبی شیعه در عهد قاجار و پهلوی جستجو کرد زیرا در این دوره کمتر به آثار عمیق و در عین حال جذاب و ماندگاری چون «هاشمیات» کمیت «غدیریه» حمیری و «تائیه» دعبل برمی خوریم. در عوض در این دوره های اخیر با رشد مضحکه بازیهایی مانند داستان «زینب زیادی» مواجه ایم.

 جالب اینجاست که شعائر حسینی هرچند در فاصله عهد قاجار و پهلوی تا شروع نهضت 15 خرداد مقداری از نظر محتوا افول کرده است اما هنوز هم از نظر قالب و محتوا می تواند بعنوان یک ابزار تیز برنده گلوی

 ستمکاران از خدا بی خبر را هدف قرار دهد. لذا حضرت امام در شرایطی بسیار مساعد این نیروی بزرگ و خفته را از قوّه به فعل می رسانند و این مؤلفه یکی از راهبردهای حضرت امام برای شفاف نمودن فلسفه سیاسی شیعه تلقی می شود.

 حضرت امام با طرح موارد زیر توانستند بخوبی ابعاد وسیع این ابزار را به امت اسلامی بشناسانند:

 1/2- تبیین بُعد سیاسی شعائر و عزاداری ها و کارآمدی آن در بسیج سیاسی توده ها

 حضرت امام جنبه غالب شعائر و عزاداری را جنبه سیاسی آن می دانند و این نوع دریافت خود را مرهون دو نکته ظریف در این رابطه می دانند. اولاً: مبالغه در استجاب برپایی و شرکت در این مجالس که این مبالغه توسط ائمه هدی از نظر ایشان دلیلی جز هویت سیاسی داشتنِ مسئله و گره خوردن آن با اصل وجود اسلام و نظام اسلامی ندارند. ثانیاً: دقت در مسئله تباکی است. چون اگر گریه کردن صرفاً از باب گریه کردن فضیلت داشته باشد بفرمایش ایشان دیگر تباکی چرا؟ صورت گریه بخود گرفتن چرا؟ این مسئله را نیز حضرت امام به سیاسی بودن قضیه مربوط می دانند. همچنین ایشان جنبه غالب حج –نماز عید و نماز جمعه را نیز جنبه سیاسی آنها تلقی می نمایند.

 در ارتباط با بعد سیاسی شعائر می فرمایند «جوان های ما خیال نکنند که دارند یک خدمتی می کنند می روند توی مجلس، اگر صحبت عزا بشود می گویند نه، این را نگو، غلط است این حرف،… باید هر روز این کار بشود، این جنبه سیاسی دارد، جنبه اجتماعی دارد.» «اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.» «اگر بعد سیاسی این ها را این ها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس بپا می کنند و عزاداری می کنند.حضرت امام این گریه ها را از نوع گریه هایی می دانند که فریاد مقابل ظالم است و کمر ظالم را می شکند. ضمناً ایشان برای افزودن بر بُعد سیاسی این مراسم پیشنهاد می فرمایند که در کنار روضه خوانی مسائل روز هم بیان شود که این خود ضریب دیگری بر سیاسی تر شدن این اجتماعات و شعائر محسوب می شود.

 2/2- تکیه بر پیوند گریه و حماسه (ابعاد روانی)

 حضرت امام یکی از ابعاد گریه و عزاداری اباعبدالله(ع) را ابعاد روانی و نقش آن در اتصال قلوب ذکر می کنند و می فرمایند این.

بُعد یکی از منافع دنیایی عزاداری است ضمن اینکه اجر فراوان اخروی نیز دارد. از طرفی مسأله امام حسین(ع) موجب برانگیختن احساسات انقلابی و حماسی و ایجاد و تکوین شخصیت اجتماعی یک ملت می شود. و این همان ارتباط بین غرور ملی و دینی و حماسه است.

 امام می فرمایند: « چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد. آنوقت ما را ملّت گریه نمی گویند. ملت ما را ملت حماسه می خوانند» در ادامه، ادعیه حضرت امام سجاد(ع) را مظهری از ابعاد حماسی و عامل تجهیز قیام می شمردند و سپس اشاره می کنند که ملت ما نیز با همین سلاح گریه بر نظام دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی پیروز شد.

 3/2- ابزار سازماندهی اقلیت در برابر اکثریت، هماهنگی و وحدت کلمه

 امام راحل شاید در ده ها مورد یکی از علل اساسی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را «وحدت کلمه» دانسته اند. از طرفی در مواردی ایشان علت وجود این وحدت کلمه را مجالس عزاداری و تجمعات مذهبی دانسته اند. مثلاً در جایی می فرمایند: «تمام این وحدت کلمه ای که مبدأ پیروزی ما شد بخاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد»

گاهی نیز عامل بقای انقلاب را هماهنگی ملت می دانند و حفظ این اجتماعات مذهبی – سیاسی را عامل ایجاد این روح هماهنگ در بین مردم مسلمان به حساب می آورند: «…دسته ها بیرون بیایند سینه بزنند هر کاری می کردند بکنند. اجتماعاتشان را حفظ کنند. این اجتماعات، این هماهنگی هاست که ما را نگه داشته…»

 در این رابطه گاهی نیز آن حضرت با دید تاریخی به مسئله عزاداری نگریسته اند و آن را ابزاری برای سازماندهی اقلیت شیعیان در برابر اکثریت در عصر بنی امیه و بنی عباس معرفی می کنند: «اینکه برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه خوانی، برای این ها این همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، این مسئله مهم سیاسی در کار بوده است. آن روزی که این روایات صادر شده است، روزی بوده است که این فرقه ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی و یک جمعیت بسیار کمی در مقابل قدرت های بزرگ، در آن وقت برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این  اقلیت، یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمانده است»

 حضرت امام این استراتژی را از ائمه اطهار(س) فراگرفته و در دوران مبارزه تلاش نمودند از این ابزار برای بسیج سیاسی مردم استفاده نمایند و بدین منظور از یک سازمان آماده و مهیا که همان «شبکه خطبا» بود کمال بهره برداری را نمودند و این یکی از خصوصیات رهبران و نوابغ بزرگ الهی است که بجای صرف وقت و انرژی فراوان برای تشکیل سازمان سیاسی عموماً به سازمان های موجود جهت داده و اهداف نهضت را به پیش می برند. خود ایشان می فرمایند: «اگر شخصی بخواهد که مطلبی را بگوید، سرتاسر کشور بواسطه همین گویندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت یکدفعه منتشر می شود و اجتماع مردم در تحت این بیرق الهی این بیرق حسینی، اسباب اینم می شود که سازمان داده شده باشد…»

 4/2- کارآمدتر نمودن این ابزار از طریق جوانان

 لازمه احیاء بُعد سیاسی- اجتماعی شعائر مذهبی حضور جوانان در صحنه است. لذا حضرت امام از جوان ها دعوت می کنند حول این اجتماعات مجتمع شوند. در ادامه ایشان اینکه مساجد مرکز پیرزنها و پیرمردها باشد را نشانه بی حالی یک ملت و همچنین عدم درک ابعاد سیاسی-اجتماعی این اجتماعات می دانند: «و دیگر مجالس جماعت است که مردم در هر روز مجتمع بشوند و در مساجد، نه فقط تعدادی از پیرمردها و از کارافتاده ها در آنجا جمع شوند بلکه مساجد باید از جوان ها مجتمع بشود…»

 ب- تحول کمّی

 بازشناسی و بازسازی این ابزار بزرگ تداوم و تعمیق نهضت حسینی و ایجاد تحول کیفی در آن و تبیین ابعاد و جنبه های روانی-سیاسی-حماسی آن لازمه اش تحول کمّی این ابزار نیز هست. هم از نظر حجم تجمعات و تعداد شرکت کنندگان و هم از ناحیه خطبا و گویندگان و مقدار وقتی که برای تفسیر واقعه عاشورا و بیداری مردم و زنده نگاه داشتن یاد و حماسه شهدای کربلا صرف می گردد. بنابراین از دیدگاه حضرت امام تحول کمّی از نظر صرف وقت و انرژی بیشتر برای تبیین حادثه عاشورا پیش فرض تحول کیفی است.

 حضرت امام مشخصاً بر «روضه خوانی مفصّل»، «دستجات شکوهمند و فشرده» و امثال اینها به منظور نتیجه گیری هرچه مطلوب تر در راستای اهداف نهضت اسلامی

 تأکید می ورزند:

 «در آخر منبر روضه بخوانند و زیاد بخوانند. دو کلمه نباشد. همانطوریکه در سابق عمل می شد. روضه خوانی بشود. مرثیه گفته بشود. شعر و نثر در فضایل اهل بیت و در مصائب آنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند در صحنه باشند…»

 «مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان… هرچه باشکوهتر و فشرده تر برپا شود و بیرق های خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هرچه بیشتر افراشته شود». همانگونه که ملاحظه شد یکی دیگر از جنبه های تحول کمّی در عزاداری ها افزایش تعداد روش های تبلیغ حماسه عاشورا از قبیل استفاده از شعر، نثر، روضه خوانی- افزایش تعداد شرکت کنندگان در تجمعات و افزایش وقت مراسم می باشد.

 جمع بندی

 بعنوان جمع بندی این بخش می توان گفت حضرت امام در مسیر نهضت الهی و احیاگرانه خویش بیشتر نظر خود را معطوف به احیاء جنبه های مثبت سنت ها و شعائر مذهبی شیعه نموده و اصولاً بر قالب و شکل این شعائر صحه گذارده و بر حفظ و اشاعه آنها تأکید نموده اند. در مواردی نیز که این مناسک از خط اصلی خود دور شده و با تحریف و خرافه آمیخته گشته اند بر پیرایش و تصفیه آنها از جنبه های منفی انگشت نهاده اند. در حرکت احیاء دینی امام راحل قالبهای سنتی شعائر مذهبی عمدتاً حفظ می شود و از این قالبها بهره برداری کلامی صورت می گیرد و مشروعیت حکومت های خودکامه و غیرالهی زیر سؤال می رود. البته ایشان حرکت اصلاح دینی را صرفاً از فرم و شکل قالب مناسک آغاز ننموده اند بلکه با دمیدن روح حقیقت و جوهره دین به این قالب ها، حیات و بالندگی و پویایی بخشیده اند. این معمار بزرگ انقلاب اسلامی تلاش خود را مصروف نموده اند تا شعائر شیعه در بستر و جهت اصلی خود که مشخصات آن را از زبان ایشان بیان داشتیم قرار گیرند. در این مسیر در منظر ایشان همان امتداد تاریخی شعائر شیعه با قوت و شتاب و سلامت بیشتری باید دنبال شود و چون حرکت شعائر در پیوند دینامیک با دینی که وارد عرصه حیات اجتماعی شده و فعال و سرزنده است و به درجه ای از خلوص و شفافیت رسیده است قرار گرفته ناگزیر بستر اصلی خود را خواهد یافت. این سیستم هماهنگ که عبارت است از مغز و هسته دین

 و لایه های خارجی که آن را احاطه نموده است (شعائر) در مواردی که انحراف و خطایی پیش اید در صورت حفظ خلوص اسلامی- انقلابی خود را اصلاح خواهد نمود زیرا شعائر تجلیگاه حقیقت دین اند. پس تحّول مورد نظر حضرت امام در ابعاد کمّی همچنانکه روشن است، پررنگ تر نمودن همان حرکت تاریخی شعائر است و تحول کیفی مورد عنایت ایشان نیز مستلزم بدور ریختن شعائر سنتی نیست بلکه لازمه اش تحکیم بنیان های مادر و اساسی آنها و بازگرداندن کارکردها و قابلیت های منحصر بفرد سیاسی-فرهنگی شعائر در عرصه حیات اجتماعی امت اسلامی و تنبّه نسبت به چهره ها و ابعاد مغفول آنها در عرصه نظر و عمل است.

 بخش سوم- پیشنهادات

 در این بخش به گامهای دیگری که محققین و مراکز مطالعات اسلامی می بایست در مسیر تحقق دیدگاه های حضرت امام در زمینه شعائر بردارند اشاره می کنیم:

 الف* همانگونه که بیان شد، شعائر تجلیگاه حقیقت و گوهر دین در جامعه مؤمنان تلقی می شوند و امام با شفاف نمودن این گوهر به شعائر مذهبی حیات و جانی دوباره بخشیدند. در این رابطه در مقاله حاضر تبیینی از مجموعه دیدگاه های ایشان ارائه گردید. اما این سؤال باقی می ماند که معمار بزرگ انقلاب اسلامی در بستر حیات انقلاب اسلامی از خرداد 42 به بعد این تعامل شعائر با جوهره دین و فلسفه انقلاب اسلامی را چگونه به سامان رسانده اند؟ این تعامل چگونه عمل نموده و در کجاها تأثیر گذاشته است؟ چه فرم ها و قالب هایی را شکسته و در کجا فرمها قالب های گذشته را تقویت و تایید نموده است؟ در چه زمینه هایی شعائر مذهبی هنوز نتوانسته اند جایگاه اصلی خود را بیابند؟ و بالاخره برای پر نمودن این خلاء بین حقیقت دین و شعائر و سنّت های مذهبی موجود چه روش های عملی قابل طرح است؟

 ب** در ادامه تحقیق فوق روند توسعه کمّی و کیفی شعائر مذهب می بایست از دو خاسگاه مورد ارزیابی قرار گیرد.

 1-مردم، 2-حاکمیت ها

 وظیفه متقابل مردم و حکومت در زمینه حفظ سنّت ها و طرد بدعت ها چیست؟ نقش حکومتها خصوصاً حکومت اسلامی در این زمینه تا چه میزان به مسئله دخالت در امور

 شعائر منتهی می شود؟ و اصولاً شعائر مذهبی می بایست بصورت مردمی اقامه و اداره شوند یا بصورت دولتی و یا تلفیقی از هر دو؟

 با توجه به اینکه یکی از وظایف مهم دولت اسلامی، مبارزه با بدعت ها در حوزه دین است و این وظیفه به مسئله تبلیغ و ارشاد محدود نمی شود، مکانیزم های قابل قبول اجرایی برای این مهم کدام است و نحوه مشارکت مردم و دولت بصورت مطلوب چگونه است؟ تبیین دقیق پاسخ این پرسش ها می تواند تحقق بخش آرمان های حضرت امام در بخش تحول کیفی شعائر باشد.

 ج*** در حوزه افزایش میزان کارآمدی و تأثیر شعائر عاشورا که مرکز ثقل توجه حضرت امام بود، چندین مطالعه توصیه می شود:

الف- مطالعه بمنظور احیای برخی شعائری که کمتر مورد توجه قرار گرفته است مانند تعزیه و شبیه خوانی، پرده خوانی و… ب- مطالعه در زمینه نحوه افزایش دائره تأثیرات روانی-اجتماعی شعائر از طریق بهره برداری از آموزه های جامعه شناختی و روان شناختی امروز از قبیل تکنیک های مؤثر پیام رسانی

 ج- مطالعه و امکان سنجی حرکت جوان گرایی در شعائر و بهره برداری از جلوه های هنری جدید، ضمن حفظ اصول و ماهیت اصلی شعائر دینی

د- حرکت تحقیقاتی مستمر در جهت پالایش و پیرایش شعائر حسینی از تحریف و خرافه از طریق تأسیس مرکز «امام حسین(ع) شناسی» و تهیه خوراک سالم علمی برای محققین و مبلّغین مذهبی

هـ- تلاش به منظور متمرکز نمودن پیام های شعائر دینی بر «نقاط اصلی» و پرهیز از تمرکز بر مسائل حاشیه ای (مسائلی چون

 بحران هویت، آزادی معنوی و عدالت از مقوله هایی است که بشر امروز و بخصوص نسل جوان تشنه تبیین آن هاست و فرهنگ عاشورا می تواند بیانگر رهایی واقعی انسان سرگشته امروز از بحران هویت و کسب آزادی معنوی و عدالت واقعی باشد)

و- مطالعه چگونگی تناسب بین توسعه کمّی و کیفی شعائر حسینی در عصر حاضر در قالب یک مطالعه میدانی و تهیه یک مدل معقول برای روند توسعه کمی و کیفی شعائر.

 فهرست منابع

 قرآن کریم.

 امام خمینی، صحیفه نور، دوره 22 جلدی،وزارت ارشاد اسلامی.

 امام خمینی، پیام برائت، وزارت ارشاد اسلامی، 1366.

 امام خمینی، استفتائات، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

امام خمینی، کشف الاسرار، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام.

 آ گ برن و نیم کف، زمینه جامعه شناسی، ترجمه امیرحسین اریان پور، چاپ هشتم، شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1353.

چلووسکی، پتر _ تعزیه، هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داود خاتمی،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1367.

روسک، جوزف، مقدمه ای بر جامعه شناسی، ترجمه دکتر بهروز نبوی، انتشارات فروردین، 1369.

شهید ثانی، شرح لمعه، جلد اول، انتشارات اسلامی.

الطباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، الجزء الاول، دارالکتب الاسلامیه.

ملااحمد نراقی، عوائدالایام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان