ماهان شبکه ایرانیان

مصادیق باقیات صالحات چیست؟

از مصادیقی که به عنوان باقیات صالحات مطرح شده است، مواردی است که پیامبر اکرم(ص) در این حدیث بیان فرموده است: ایشان می فرماید: اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: صدقه جاریه، او علم ینتفع به، او ولد صالح یدعو له؛ هرگاه انسان بمیرد، عملش هم قطع می شود، مگر از سه راه: صدقه جاریه، یا عملی که از آن سود می برند، یا فرزند شایسته ای که برای او دعا می ...

از مصادیقی که به عنوان باقیات صالحات مطرح شده است، مواردی است که پیامبر اکرم(ص) در این حدیث بیان فرموده است: ایشان می فرماید: اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: صدقه جاریه، او علم ینتفع به، او ولد صالح یدعو له؛ هرگاه انسان بمیرد، عملش هم قطع می شود، مگر از سه راه: صدقه جاریه، یا عملی که از آن سود می برند، یا فرزند شایسته ای که برای او دعا می کند.

از نظر قرآن انسانیت انسان در ایمان و عمل صالح است که زمینه ساز تقوای الهی و بهره مندی از مقامات بسیار از جمله خلافت الهی می شود و انسان را در دنیا و آخرت رستگار می سازد. دست یابی به کرامت در کنار شرافت برای انسان سخت نیست، بلکه بسیار آسان است به شرط آنکه تقوای الهی را پیشه گیرد و تسلیم محض خدا بوده و به بایدها و نبایدهای الهی توجه داشته باشد.

البته انسان با مرگ خویش توان عمل را از دست می دهد و در عالم برزخ نمی تواند کاری انجام دهد که موجبات رشد و افزایش درجات و کمالات او شود، مگر آنکه اعمالی صالح در قالب باقیات صالحات داشته باشد که حتی پس از مرگ نیز ادامه می یابد و او را از فواید و آثارش بهره مند می سازد. نویسنده در مطلب پیش رو درباره اهمیت باقیات صالحات و برخی مصادیق آن سخن گفته است.

چیستی باقیات صالحات

اصطلاح باقیات صالحات یک اصطلاح قرآنی است. خداوند در دو آیه بصراحت این اصطلاح را به کار برده و فرموده است: المال و البنون زینهْ الحیاهْ الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا؛ مال و پسران زیور زندگی دنیاند و نیکیهای ماندگار (باقیات الصالحات) از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید نیز بهتر بوده و امید به ثمر دهی و نجات بخشی آنها بیشتر است. (کهف، آیه 46) و نیز در جایی دیگر می فرماید: و یزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر مردا؛ و خداوند کسانی را که هدایت یافته اند بر هدایتشان می افزاید و نیکیهای ماندگار، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوش فرجام تر است. (مریم، آیه 76)

در این اصطلاح کلمه صالح که صفت است به جای موصوف نشسته است؛ زیرا مراد از صالحات، اعمال صالح است نه چیز دیگر. همچنین کلمه باقیات به معنای مانده از چیزی است؛ بنابراین مراد از باقیات صالحات آن اعمال صالح ماندگار و باقیمانده است. این بدان معناست که برخی از اعمال صالح وقتی انجام می شود، آثاری دارد که در حال، مورد استفاده قرار می گیرد و در آینده نیز به سبب ماندگاری اش مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از این رو، می توان به پایداری آن عمل توجه یافت. به این معنا که عمل از این خصوصیت برخوردار است که ماندگار و پایدار بماند. پس باید گفت که اعمال انسانی همان طوری که به دو دسته صالح و طالح تقسیم می شوند؛ می توانند به دو دسته ماندگار و غیرماندگار نیز تقسیم شوند. بر همین اساس باید گفت که ما چهار نوع عمل خواهیم داشت: 1.عمل صالح ماندگار؛ 2.عمل صالح غیرماندگار؛ 3.عمل طالح ماندگار؛ 4.عمل طالح غیرماندگار.

بعضی از چیزها همانند میوه ها و خوراکی ها وقتی مصرف می شوند دیگر مانایی و پایایی ندارند، اما برخی دیگر از این خصوصیت برخوردار هستند که بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرند که از جمله بسیاری از اثاثیه ها و وسایل منزل است. وقتی کسی جاده و خیابانی را می سازد از زمان ساخت تا زمانی که به عللی تخریب شود، قابل استفاده است و هرکسی از آن استفاده می کند به سازنده اش «خدا بیامرزی» می دهد و «دست مریزاد» می گوید. اگر کسی باقیات صالحاتی را از خود به جا بگذارد مردم برایش خدا بیامرزی می دهند و همین بر وزنه اعمالش می افزاید. امام علی(ع) فرموده است: الا! و ان اللسان الصالح یجعله الله تعالی للمرء فی الناس خیر له من المال یورثه من لا یحمده؛ آگاه باشید! زبان خیر و یاد نیکی که خداوند در میان مردم از کسی برجای می گذارد، برای او بهتر از ثروتی است که برای کسی به ارث بگذارد که سپاسگزار او نباشد. (نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 119)

به قول شاعر: نام نیکی گر بماند ز آدمی/ به کزو ماند سرای زرنگار.

البته عمل بد نیز این گونه است که برخی اعمال بد مانند میوه و خوراکی گندیده است که اگر خورده شود موجب بیماری و دل درد می شود ولی یک بار است و تکرار نمی شود، اما برخی از اعمال بد است که آثار و تبعات آن باقی و برقرار است، مانند «دو به هم زنی» و ایجاد نفرت و کینه و دشمنی میان دو نفر؛ یا ساخت ابزاری برای یک کار حرام و زشت یا یک سنت پلید چون لواط در میان جامعه و جوانان.

علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان می نویسد: و مراد از «باقیات الصالحات» در جمله «و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» (کهف /46) اعمال صالح است، زیرا اعمال انسان، برای انسان نزد خدا محفوظ است و این را نص صریح قرآن فرموده. پس اعمال آدمی برای آدمی باقی می ماند. اگر صالح باشد «باقیات الصالحات» خواهد بود، و اینگونه اعمال نزد خدا ثواب بهتری دارد، چون خدای تعالی در قبال آن به هرکس که آن را انجام دهد جزای خیر می دهد. و نیز نزد خدا بهترین آرزو را متضمن است، چون آنچه از رحمت و کرامت خدا در برابر آن عمل انتظار می رود و آن ثواب و اجری که از آن توقع دارند بدون کم و کاست و بلکه صددرصد به آدمی می رسد.

پس این گونه کارها، از زینت های دنیوی و زخارف زودگذر آن که برآورنده یک درصد آرزوها نیست، آرزوهای انسان را به نحو احسن برآورده می سازند و آرزوهایی که آدمی از زخارف دنیوی دارد اغلب آرزوهای کاذب است و آن مقدارش هم که کاذب نیست فریبنده است.

از طرق شیعه (نور الثقلین، ج 3، ص 264 ح، 98) و سنی (الدر المنثور، ج 4، ص 225 و تفسیر طبری، ج 15، ص 166) از رسول خدا(ص) و از طرق شیعه (تفسیر برهان، ج 2، ص 270، ح 5) از ائمه اهل بیت(ع) روایت شده که منظور از «باقیات الصالحات» تسبیحات چهارگانه یعنی «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر» است. و در بعضی دیگر آمده که مراد از آن نماز اس. (تفسیر برهان، ج 2، ص 470، ح 4 و منهج الصادقین، ج 5، ص 357) و در بعضی دیگر آمده که مقصود از آن مودت اهل بیت است، (منهج الصادقین، ج 5، ص 358)

سپس علامه طباطبایی در یک جمع بندی می فرماید: و همه اینها از باب ذکر مصادیق آیه است که جامعش این می شود که منظور از «باقیات الصالحات» اعمال صالح است.

مفسران تفسیر نمونه نیز می نویسند: گرچه جمعی از مفسران خواسته اند مفهوم «باقیات صالحات» را در دائره خاصی مانند نمازهای پنجگانه، یا ذکر سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر و امثال آن محدود کنند، ولی روشن است که مفهوم این تعبیر آنچنان وسیع و گسترده است که هر فکر و ایده و گفتار و کردار صالح و شایسته ای که طبعا باقی می ماند و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار می گیرد شامل می شود.

اگر می بینیم در بعضی از روایات به نماز شب و یا مودت اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده بدون شک منظور بیان مصداقهای روشن است، نه منحصر ساختن مفهوم در این امور بخصوص اینکه در پاره ای از این روایات «من» که دلالت بر تبعیض می کند به کار رفته است. مثلا در روایتی از امام صادق(ع) می خوانیم که فرمود: لا تستصغر مودتنا فانها من الباقیات الصالحات؛ دوستی ما را کوچک مشمر که از باقیات صالحات است.

و در حدیث دیگری از پیامبر(ص) می خوانیم که فرمود: از گفتن تسبیحات اربع مضایقه نکنید که آنها از باقیات صالحات است.

حتی اگر همان اموال ناپایدار و فرزندانی که گاهی فتنه و مایه آزمایش هستند در مسیر الله قرار بگیرند آنها هم به رنگ باقیات صالحات در می آیند؛ چرا که ذات پاک خداوند جاودانی است و هر چیزی برای او و در راه او قرار گیرد جاودانه خواهد بود.

آخرت طلبی در باقیات صالحات

نگاه انسان به هستی و اصالت بخشی به دنیا و یا آخرت نقش تاثیرگذاری در سبک زندگی افراد و اعمال و رفتار آنان دارد. اگر کسی اصالت را به آخرت می دهد و باور و اعتقاد دارد که دنیا، مزرعه ای برای آخرت است، به طور طبیعی دنبال اعمالی می رود که آخرتش را درست کند. پس کسی که در زبان و گفتارش همواره «آخرت آخرت» می کند، ولی جان برای مال دنیا می دهد، منافقی بیش نیست؛ زیرا اگر برای شخص، آخرت اصل است تمام وجودش را برای دنیا هزینه نمی کند و برای کسب سعادت آخرت تلاش می کند و به سوی کارهای خیر به تعبیر قرآن سبقت و سرعت می جوید. (بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48؛ یس، آیه 66 و آیات دیگر(

خداوند درباره این سرعت جویی انسان ها به کارهای خیر ماندگار آخرت ساز می فرماید: و برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود و بهشتی که پهنایش به قدر آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید. (آل عمران، آیه 133(

اصولا از نظر قرآن و روایات کسانی به کار نیک شتاب می گیرند که مرگ و حساب و کتاب قیامت را در مقابل خود می بینند و برای آن تلاش می کنند و می کوشند تا آخرت خویش را آباد کنند حتی اگر دنیایشان به یک معنا خراب شود و بهره ای از مادیات و لذائذ آن نبرند.

رسول خدا(ص) می فرماید: من ارتقب الموت سارع فی الخیرات؛ هر کس که چشم به راه مرگ باشد، در کارهای خیر، شتاب می کند. (بحار الانوار، ج 77، ص 171)

امیرالمؤمنین(ع) درباره آمادگی برای مرگ فرموده است: چیزی را که نمی دانی کی ناگهانی سراغت می آید، سزاوار است پیش از آنکه تو را فراگیرد، برای روبه رو شدن با آن آماده شوی. (میزان الحکمه، ج 9، ص 248)

بیشتر مردم از مرگ می ترسند، زیرا کارهایی نکرده اند که آخرت و بهشت ساز باشد، بلکه برای خود دوزخی را با اعمال بد خویش ساخته اند که از آن هراسان هستند. بسیاری از مردم دنیای خویش را با تخریب آخرت آباد می کنند و کم هستند کسانی که با تخریب دنیای خویش آخرت خود را آباد کنند. از این رو بسیاری از مردم از مرگ ترس دارند.

از امام حسن مجتبی(ع) درباره راز ناخوشایندی مرگ پرسیدند: چرا از مرگ بدمان می آید و آن را دوست نداریم؟ فرمود: زیرا شما آخرت خود را خراب کرده و دنیایتان را آباد ساخته اید، از این رو منتقل شدن از محل آباد به ویرانه را، دوست ندارید. (میزان الحکمه، ج 9، ص 261)

انسان پیش از آنکه بمیرد باید آخرت خویش را آباد کند و با پیش فرستادن نیکی زمینه ای برای استقبال نیک از خود در دنیا و آخرت فراهم آورد. خداوند همه ابزارهای لازم برای رهایی از دوزخ و ورود به بهشت را در دنیا برای همگان فراهم کرده که باید از آن بهره گیرد؛ اما بسیاری از مردم از این فرصت بی نظیر هیچ بهره ای نمی برند. از یکی از امامان روایت است که فرمود: خداوند متعال می فرماید: ای فرزند آدم! با سه نعمت به تو احسان کردم: چیزهایی را از کارهایت پوشاندم که اگر خانواده ات آنها را می دانستند، تو را دفن نمی کردند، رزق و روزی تو را توسعه دادم و از تو قرض خواستم و تو کار نیکی پیش نفرستادی و تو را مهلت دادم که هنگام مرگت در یک سوم مال خویش وصیت کنی و تو نیکی و خیری را پیش نفرستادی. (وسائل الشیعه، ج 13، ص 356)

البته انسان تا زنده است برای آبادی آخرت خویش باید از مالش بهره گیرد؛ زیرا بهره گیری از مال پس از مرگ حتی در صورت وصیت سخت است؛ زیرا ممکن است بدان عمل نشود و خیانتی در وصیت صورت گیرد که بارها دیده و شنیده شده است. پس نمی توان به زن و فرزند و وارثی اعتماد کرد که نگاهش به آبادانی دنیای خود با مال بادآورده ارثی است. در حالی که فرشتگان می گویند چه آورده؟ وارثان می گویند: چه گذاشته است؟ امام علی(ع) درباره دو نگاه متفاوت در این زمینه فرموده است: هرگاه بنده ای از دنیا رود، فرشتگان گویند: «چه پیش فرستاده است؟» و مردم گویند: «چه برجا گذاشته است؟» پس مال اضافه خود را (با صدقه) پیش فرستید تا به سود شما شود و همه را بر جای نگذارید که به زیان شما شود. همانا محروم، کسی است که از خیر دارایی خود محروم شود و مغبوط (که دیگران به حال او غبطه می خورند) کسی است که وزنه اعمالش با صدقات و خیرات سنگین شود. (بحارالانوار، ج 73، ص 88)

رسول خدا(ص) فرمود: بهترین صدقه آن است که در حالی که صحیح و سالم هستی و امید به زندگی داری و از تنگدستی هم هراسان باشی، صدقه بدهی، صدقه را آنقدر به تأخیر نینداز تا آنکه جان به گلوگاه برسد، آنگاه بگویی: برای فلانی این قدر بدهید و به فلانی آن قدر! (میزان الحکمه، ج 5، ص 326(

امیرالمؤمنین(ع) نیز در این باره فرموده است: تنها بهره تو از دارایی ات، همان مقدار است که برای آخرت خود پیش فرستاده ای و آنچه را که تأخیر بیندازی و به جا گذاری، سهم وارث است. (غرر الحکم(

بزرگترین حسرت در روز قیامت آن است که تو مال جمع کنی و دیگری با خیرات تو به بهشت برسد. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: یقینا بزرگ ترین حسرتها در روز قیامت، حسرت کسی است که در غیر راه خدا ثروتی به دست آورده باشد (و چون از دنیا برود) آن را برای دیگری به ارث بگذارد و آن وارث، آن را در راه طاعت خدای سبحان خرج کند و از این راه به بهشت برود، ولی آن شخص اول، به وسیله همان مال به دوزخ رود. (نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 421(

از نظر اسلام این اعمال خوب و بد آدمی است که همدم و همنشین دائمی اش پس از مرگ و در قیامت است. بنابراین می بایست مواظب اعمال خود به ویژه خوب و بدی که مانایی و پایانی دارند باشد، زیرا آثار آن اعمال دامن گیر او خواهد بود و خوب و بدش برای او همیشگی باقی می ماند. پس هیچ کس و هیچ چیزی با انسان جز عمل، همراه نخواهد بود. چنانکه پیامبرخدا(ص) فرموده است: همراه مرده، سه چیز او را همراهی می کند (تا لب گور)، دو تا بر می گردد و یکی باقی می ماند. خانواده و مالش برمی گردد ولی عملش با او همراه می ماند. (کنزالعمال، حدیث 42761(

امام علی(ع) درباره جهت گیری خوشحالی و بدحالی در انسان می فرماید: شادی خود را برای کارهای نیکی که پیشاپیش (برای آخرت) فرستاده ای زیاد کن و اندوه فراوانت را برای نیکی هایی قرار بده که از دستت رفته است. (غررالحکم، ج 2، ص 592(

مصادیقی از باقیات صالحات

چنان که در بخش چیستی باقیات صالحات بیان شد، براساس روایات، مصادیق بسیاری برای باقیات صالحات مطرح است که شامل اعمال عبادی و کارهای نیک اجتماعی و فردی و شخصی و مانند آنها می شود که انسان به نیت وجه الله و با اخلاص برای رضای الهی انجام می دهد.

البته برخی از اعمال صالح به سبب بقا و ماندگاری حتی پس از مرگ و تاثیرگذاری در روند رو به رشد آدمی حتی در عالم برزخ از این خصوصیت بقا و ماندگاری و پایداری بیشتر برخوردار است و انسان حتی در زمانی که با مرگش توان عمل را از دست می دهد بقای همین اعمال صالح در دنیا موجب می شود تا آثار عمل او پس از مرگ نیز ادامه داشته باشد. امام علی(ع) درباره محدودیت انسان پس از مرگ می فرماید: الیوم عمل بلاحساب و غذا حساب بلا عمل، امروز- دنیا- زمان تلاش و فعالیت، بدون حساب است و فردای قیامت، زمان حساب و بررسی اعمال است و امکان عمل وجود ندارد. (شرح نهج البلاغه ابن عبده: ج 1، کتاب 41)

اما این محدودیت برای همگان نیست؛ زیرا کسانی هستند که سنت های خوب و بدی از خود به جا می گذارند که تبعات و آثار آن حتی پس از مرگ برای آنان است. خداوند می فرماید: انا نحن نحیی الموتی و نکتب ما قدموا و آثارهم و کل شیء احصیناه فی امام مبین؛ آری! ماییم که مردگان را زنده می سازیم و آنچه را از پیش فرستاده اند، با آثار ]و اعمال[ شان درج می کنیم، و هر چیزی را در کارنامه ای روشن برشمرده ایم. (یس، آیه 12)

پس خداوند نه تنها خود عمل را ثبت می کند، بلکه آثاری که حتی پس از مرگ باقی می ماند را ثبت کرده و آمار آن را می گیرد تا در قیامت بازخواست کند و یا پاداش دهد.

امام صادق(ع) نیز درباره باقی ماندن اعمال حتی پس از مرگ فرموده است:

پس از مرگ انسان، جز از ناحیه سه عمل، پاداشی به او نمی رسد: صدقه ای که در حال حیاتش جاری ساخته و پس از مرگش هم جریان می یابد، سنت و روش هدایتی که بنیان گذاشته و پس از مرگ هم به آن عمل می شود و فرزند شایسته ای که برای او ادعا می کند. (وسائل الشیعه، ج12، ص292)

انسان می تواند حتی پس از مرگ خویش از دارایی های خود برای آخرت سازی استفاده کند. یکی از راه هایی که می تواند به عنوان باقیات صالحات عمل کند، وصیت به یک سوم از دارایی ها و اموال برای کارهای نیک و عام المنفعه است.

امام صادق(ع) فرمود: شخص صاحب مال می تواند تا زنده است، هر نوع تصرفی در مال خود انجام دهد: اگر بخواهد، آن را می بخشد و اگر بخواهد، آن را صدقه می دهد و اگر بخواهد، می تواند همانطور بگذارد تا مرگش فرا رسد. پس اگر وصیت کرد (که در راهی خرج شود) جز به اندازه یک سوم حق وصیت ندارد، الا اینکه فضیلت در آن است که حق افراد تحت تکفل خود را ضایع نکند و به ورثه خود زیان نرساند. (وسائل الشیعه، ج13، ص381)

البته انسان نباید منتظر وارث بماند تا برایش از مالی که به ارث گذاشته خیرات کند، بلکه باید انسان خودش وصی خودش باشد و پیش از مرگ خیرات نماید. امام علی(ع) فرموده است: ای فرزند آدم! خودت وصی خود باش و درباره دارایی خود، آنگونه عمل کن که می خواهی پس از تو با آن، آنگونه عمل کنند. (نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 246)

یکی از مصادیقی که به عنوان باقیات صالحات مطرح شده است، مواردی است که پیامبر اکرم(ص) در این حدیث بیان فرموده است: ایشان می فرماید: اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: صدقه جاریه، او علم ینتفع به، او ولد صالح یدعو له؛ هرگاه انسان بمیرد، عملش هم قطع می شود، مگر از سه راه: صدقه جاریه، یا عملی که از آن سود می برند، یا فرزند شایسته ای که برای او دعا می کند. (نهج الفصاحه، حدیث 239)

از دیگر مصادیق باقیات صالحات که پس از مرگ، شخص به عنوان عمل خودش از آن بهره می گیرد، مواردی است که امام صادق(ع) بیان کرده است. ایشان می فرماید: پس از درگذشت مؤمن، شش چیز است که (ثوابش) به او می پیوندد: 1- فرزندی که برای او آمرزش می طلبد، 2- قرآنی که بر جای می گذارد (و آن را می خوانند)، 3- نهالی که آن را می کارد، 4- صدقه آبی که آن را جاری می سازد، 5- چاهی که آن را حفر می کند 6- سنت و روشی که بنیان می نهد و پس از او دیگران به آن عمل می کنند. (من لا یحضره الفقیه، ج1، ص185)

بهترین اندوخته و ره توشه آخرت پس از تقوا همین انفاقات مالی از جمله صدقات است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: بهترین ثروت و اندوخته انسان، «صدقه» است. (وسائل الشیعه، ج6، ص258) شایسته است انسان مالش را در خدمت نیکی به مردم و در راه عام المنفعه قرار دهد تا هم خود سود برد و هم دیگران. در این میان کمک مالی به خویشان و صله رحم از این راه بسیار مفید و سازنده تر است. امام علی(ع) فرمود: کسی که مال و ثروتی دارد، با آن به خویشاوندانش نیکی کند و خوب مهمانی کند و بوسیله آن، گرفتار و اسیری را آزاد سازد، همانا رسیدن به این ویژگی ها، بزرگواری های دنیا و شرافت آخرت است. (مستدرک نهج البلاغه، ص174)

شاعر می گوید: تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن/ به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی.

از جمله باقیات صالحات رفتاری است که دیگران از آن سرمشق می گیرند. امام علی(ع) فرمود: کسی که کارهای شایسته ای از خود به یادگار گذارد که دیگران از آن پیروی کنند، هرگز نمرده است بلکه زنده جاوید است. (کنزالفوائد، ج1، ص349)

دنیایی ارزش دارد و باید برای آن تلاش کرد که برای آخرت آدمی مفید و سازنده باشد و موجب آبادانی آخرت شود. امام علی(ع) فرموده است: انما لک من دنیاک ما اصلحت به مثواک؛ بهره تو از دارایی و دنیای تو، همان اندازه است که با آن، خانه آخرتت را آباد کرده ای. (بحارالانوار، ج93، ص133)

به قول شاعر: برگ عیشی به گور خویش فرست/ کس نیارد ز پس، تو پیش فرست.

چرا که چنین ثروتی همان ثروت ماندگار و باقی است. پیامبر خدا(ص) فرمود: یقول ابن آدم: مالی، مالی، هل لک من مالک الا ما تصدقت فأبقیت، او اکلت فأفنیت، او لبست فأبلیت؟ آدمیزاده پیوسته می گوید: مالم، مالم! آیا بهره تو از مالت جز چیزی است که آن را صدقه داده ای و باقی ساخته ای، یا خورده ای و فانی کرده ای، یا پوشیده ای و پوسانده ای؟ (میزان الحکمه، ج9، ص301)

پس آن مالی که صرف دیگران شد در حقیقت صرف آبادی آخرت شده است و چنین اشخاصی در قیامت از گروه آسودگان هستند و برای خودشان باقیات صالحات فراهم آورده اند. امام رضا(ع) می فرماید: همانا خداوند را در روی زمین بندگانی است که در راه نیازهای مردم می کوشند، آنان در روز قیامت، ایمن و آسوده اند و هر کس که بر دل مؤمنی شادمانی وارد کند، خداوند در روز قیامت، قلبش را شاد می سازد. (اصول کافی، ج2، ص197)

به طور کلی مصادیق باقیات صالحات شامل همه اقدامات و اعمال نیکی است که آثار و نتایج آن تا سال ها و حتی قرن ها پس از مرگ انسان باقی و جاری می ماند و ثواب و بهره معنوی آن نصیب بانی آن می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان