فرادید؛ وقتی زنان در اعمالی مانند ترور، شکنجه
و حتی تجاوز سهیم میشوند، جوامع با تعجب میپرسند "چطور چنین چیزی ممکن
است؟". همانطور که انتظار میرود پاسخِ این سؤال پیچیده است.
جوانب زیادی از تروریسم و بهخصوص داعش ما را به
وحشت میاندازد. اما دخالت زنان در این امور بسیار شوکه کننده است. زمانی که زنان
در اعمالی چون ترور، شکنجه و تجاوز سهیم میشوند از خود میپرسیم "چطور ممکن
است؟ چطور ممکن است زنان دست به چنین کارهایی بزنند؟"
در سالهای اخیر، بیشترین نمونههای خشونتِ زنان
از گروههای تروریستی بوده است. دکتر "کاترین براون" استاد دین و الهیات
در دانشگاه بیرمنگام گفت: "زنان به دلایل مختلف شخصی و سیاسی و یا ترکیبی از آنها
به گروههای افراطگرا میپیوندند." هم زنان و هم مردان تحت تأثیر انگیزههای
عاطفی قرار میگیرند اما "برای مردان فرصتی است تا تواناییها و قدرت خود در
دفاع از زنانشان را به رخ بکشند و زندگی سرگرمکنندهتر و پر شباهت تری به بازی "Call of Duty” داشته باشند. اما برای
زنان، به سفری هیجانانگیز برای پاکسازی روح، فرصتی برای کمک به انسانهای ستم
دیده و شکل دادن به تاریخ شباهت دارد."
زنان حداقل در ابتدا جذبِ شعارهای آرمانی و نوعدوستانه
میشوند. اما موضوع عجیب افزایش میزان بمبگذاران انتحاریِ زن است. در سال 2002، پس از آنکه
"وفا آدریس" را منفجر کرد، بسیاری از گروههای اسلامگرا
مشارکت زنان در جهاد را محکوم کردند. استدلالشان این بود که اگر زن بهتنهایی سفر
کند و پس از مرگ بدنش نمایان شود، عفتش از بین میرود.
اما
اطلاعات جمعآوریشده نشان میدهد در سال 2016، حداقل 29 زن دست به عملیات انتحاری
زدند. دکتر براون گفت: "در سهماهه اول سال 2017، حداقل 27 زن در نیجریه و
کامرون دست به عملیات انتحاری زدند. این روند نسبتاً جدید است. بااینکه زنان از
دیرباز در گروههای تروریستی حضور داشتهاند، اما در بمبگذاریهای انتحاری و خشونت
مستقیم دخیل نبودند."
براون دو مورد را بهعنوان انگیزه اصلی زنان در
حملات انتحاری نام برد. در سطح شخصی، زنان برای کسب افتخار، آمرزش گناهان و رفتن
به بهشت این کار را انجام میدهند. البته انگیزه مالی هم مطرح است، زیرا به آنها
اطمینان خاطر داده میشود که خانوادههایشان تا آخر عمر از لحاظ مالی تأمین خواهند
بود. جالب است که از دیدگاه آنها پاداش اخروی انتخار برحسب جنسیت متفاوت است: زنان معمولاً
برای آمرزش گناهان جنسی دست به این کار میزنند، اما دلایل مردان متفاوت است.
استفاده از زنان برای سازمانهای تروریستی دارای
مزیت استراتژیک است: زنان راحتتر از مردها از تدابیر امنیتی عبور میکنند، شناساییشان
سختتر است و مرگشان بازتاب بیشتری در رسانهها دارد. سازمانهای تروریستی میتوانند
با مرگ زنان حس خشونت در مردم را بیدار و از آن در راستای تبلیغ اهداف خود استفاده
کنند.
حدوداً 10 درصد از اعضای گروههای افراطی را
زنان تشکیل میدهند. براون میگوید این آمار با میزان عضویت زنان در گروههای راستگرای
آنارشیستی قابلمقایسه است که در آنها میزان بالاتری از رهبری زنان دیده میشود.
اما بدان معنا نیست که از زنان استقبال میشود.
اما پرسیدن سؤالهایی از قبیل "چرا زنان بمبگذار
انتحاری میشوند؟" یا "چرا زنان در خشونت دست دارند؟" این مفهوم را
میرساند که خشونتِ مردان امری عادی است.
تحقیرهای جنسیتی و کاریکاتورهای زنان بهعنوان
موجوداتی غیر خشن، ما را به این فرض میرساند که زنان توانایی چنین اعمالی را
ندارند و بهطور ناخودآگاه خشونتهای مردانه توجیه میشوند. تجاوز، شکنجه و خشونت از
سوی زنان، نباید سبب حیرت ما شود. بخشی از آن به دلیل سابقه تاریخی است. مثلاً جرم
شناسان معتقدند قتل پدیدهای عمدتاً مردانه است. بهطورکلی، اگر زنان مرتکب جنایت
شوند، اکثراً اطرافیان خود را میکشند.
دلیل دیگر حیرت ما از زنان افراطی، انجمنهای
زنانه با اندیشههای صلحجویانه و عشق مادرانه است. معمولاً زنان را به چشمِ تولیدکنندههای
سربازان جهاد میبینند. در احادیث اسلام آمده "بهشت زیر پای مادران است"
و زنان از منظر تولیدمثل، نقش مهمی در ترویج خشونت دارند. اما زنان تنها مادرانِ
احتمالی تروریستها نیستند.
داستان دخترهای جوانی که از خانه گریختند تا به
جهاد نکاح بپیوندند تمام اینترنت را پر کرد، اما این تنها بخشی از داستان است. متأسفانه
رسانهها تمرکز نامتناسبی بر "عروسهای جهادی" دارند، بهگونهای که آنها
را شستشوی مغزی دادهشده و در رویای شوهر به تصویر میکشد.
بخش قابلتوجهی از استخدامها توسط زنانی انجام میشود
که با دیگر دختران ارتباط خواهرانه برقرار میکنند. به تصویر کشیدن این زنان بهعنوان
عروسهای داعشی مشکلساز است. هم به این دلیل که زنان را برخلاف مردان قربانی جلوه
میدهد و همچنین خط تمایز میان عروسهای داعشی و بردگان جنسی را در هم میآمیزد. اگر
میخواهیم داعش را متوقف کنیم، باید بررسی کنیم که چرا وعده زندگی اتوپیایی داعش برای افراطیها جذاب است.
مشکل اصلی توصیفهای مردسالارانه از زن است.
ایده آل سازی عاطفی زنان باید متوقف شود. دکتر براون به دست داشتن سرباز زن
آمریکایی در شکنجههای زندان ابوغریب اشاره کرد که تلاشهای زیادی برای توجیه آن
شد. براون گفت: "زنان همیشه در خشونتهای سیاسی در سراسر جهان دست داشتهاند:
حزب پلنگ سیاه، فراکسیون ارتش سرخ و بسیاری موارد دیگر. حافظه فرهنگی ما بسیار
ضعیف است."
منبع: Dailybeast
ترجمه: وبسایت فرادید