به گزارش ایسنا، دومین شب از سلسله نشستهای «هزار و یک شب الفما» با موضوع «تصویر و کلام: دو شیوه در یک ژانر» به بررسی روند شعر دیداری در ادبیات امروز روز پنجشنبه، 27 مهرماه با سخنرانی لیلا صادقی در باشگاه اندیشه برگزار شد.
در این نشست، لیلا صادقی ـ شاعر و مترجم ـ به سرچشمه شکلگیری شعر دیداری در غرب اشاره کرد و گفت: علت ایجاد شعر دیداری در غرب، سنتی است که در نگاه به شعر و نقاشی وجود دارد، چراکه در سنت مطالعات تاریخی در یونان، شعر را تصویری گویا و نقاشی را شعری بیصدا میدانستند و از آنجا که نقاشی جایگاه و تاریخ ویژهای در غرب دارد، طبیعتا تلفیق شعر و تصویر امری ناگزیر بود که استفن مالارمه یکی از آغازگران آن بهشمار میرود و برخلاف نمونههای اولیه شعر دیداری در ایران، شعر مالارمه شعری تاریخساز بوده است، زیرا ریشه در سنت و فرهنگی که شاعر در آن زندگی میکرده، داشته است.
او افزود: شعر دیداری در ایران، سبکی قرضی است که در فرهنگ ایران ریشه ندارد، اما به دلیل پیوندهای نزدیک اقلیمها و ملتها در عصر جدید و همچنین گسترش اینترنت، امکانات رایانهای و شبکههای مجازی و همچنین نقش غیرقابل انکار تصویر در دنیای امروز وجود چنین سبکی در ادبیات ایران توجیهپذیر است.
این شاعر ادامه داد: سرچشمه شکلگیری شعر دیداری در گذشته دور، پیشنوشتاری، در خط اندیشهنگار چینی، هیروگلیف و صورتهای اولیه خط الفبایی است که در مدیترانه شکل گرفت و زبانهای اروپایی قدیم و همچنین زبان عبری به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با خط هیروگلیف داشتند، شکل دیداری نوشتار را به شکل قراردادی امروز نزدیکتر کردند.
صادقی با اشاره به شباهت تاریخ شکلگیری خط و شعر دیداری تاکید کرد: هر دو از شمایل به سمت قرارداد حرکت کردهاند، بهگونهای که اولین نمونههای شعر دیداری بیشتر شمایلی بودهاند و بعدها شعرهای دیداری با ترکیبهای قراردادی با عنوان شعرهای چندرسانهای، ناشمایلگونه و بسیاری از دیگر انواع شکل گرفتند.
او خاطرنشان کرد: شعر دیداری را بر اساس مجاز میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد که هر دسته کارکرد و پردازش خاصی دارد و خوانش متفاوتی را میطلبد. همانطور که شناخت و ادراک در نوزاد با مجاز آغاز میشود و سپس ماهیت استعاری زبان شکل میگیرد، در شعر دیداری نیز براساس میزانهای متفاوت مجاورت دو شیوه نسبت به یکدیگر با هم ترکیب، تلفیق و یا همراستا میشوند و در هر یک از انواع این شعرها، چگونگی ترکیب دو شیوهی ارتباطی منجر به عملکرد معنایی متفاوتی میشود.
این شاعر ادامه داد: میزان مجاورت یا مجاز میان دو شیوه تعیینکننده نوع تعامل آنها است و هرچه ارتباط میان دو شیوه نزدیکتر باشد، تبدیل استعاری آنها به یکدیگر بیشتر است. بدین مفهوم که نزدیکی بیش از حد دو شیوه از لحاظ مفهومی، یکی را به استعارهای از دیگری تبدیل میکند، کما اینکه از لحاظ مطالعات شناختی، غالبا استعاره خود ریشه در مجاز دارد. درواقع، لحظه استعاری که مرحلهی نهایی مفهومسازی تلقی میشود، زمانی رخ میدهد که یک شعر علاوه بر انواع متفاوت نگاشتها و ارتباط میان تصویر و کلام، درنهایت به علت ماهیت استعاری زبان، تفسیری استعاری مییابد.
صادقی پس از تعریف انواع تلفیق کلام و تصویر که منجر به شکلگیری شعر دیداری میشود، به بررسی نمونههای مختلفی در تاریخ ادبیات ایران پرداخت و تاکید کرد: شعر دیداری صرفا به شعر کانکریت محدود نمیشود و به عبارت دقیقتر، شعری چندشیوه است که از مجرای دیداری و کلامی برای ساخت معنی استفاده میکند، در نتیجه تصویر چنان با شعر گره میخورد که در صورت حذف آن، چیزی از شعر کاسته میشود. درواقع بخشی از معنای شعر ناگزیر بهواسطه تصویر ساخته میشود و شعر دیداری در پی آن است که معانی از پیش تعیین شدهی واژهها را برچیند و در ترکیب خود با شیوهی تصویری، ایدئولوژی پنهان متن را به صورتی شمایلی بازنمایی کند.
او به برخی از مشخصهها برای ایجاد تمایز میان سه دسته اصلی شعر دیداری یعنی چندشیوگی، بینا شیوگی و درهمشیوگی، اشاره کرد که عبارتند از: جداییپذیری تصویر و کلام، خودبسندگی، تولید همزمان، درک همزمان، میزان مجاورت، نوع دلالت و غیره.
این شاعر پس از بررسی نمونههای مختلف شعر دیداری گفت: هوشنگ ایرانی و اسماعیل شاهرودی گویا اولین نمونههای شعر دیداری را در دهه 30 تجربه کردهاند و نمونههای بعدی از آن طاهره صفارزاده بوده است. شاید بتوان دو نحله متفاوت از شعر دیداری را از این طریق در ادبیات ایران بازشناخت.
او افزود: نحله نخست با توجه به علایق بصری خود به شعر دیداری پرداخته است که عبارتند از اسماعیل شاهرودی، ژاره تباتبایی، افشین شاهرودی، آنیما احتیاط، سولماز نراقی و بسیاری از دیگر شاعرانی هستند که عکاس، گرافیست، خطاط و یا به نوعی درگیر هنرهای تجمسی هستند و غالبا شعرهای تولیدی آنها در شاخهی شعرهای شمایلی قرار میگیرد که در دسته بیناشیوگی قرار میگیرد. نحلهی دوم شاعران با تاثیر از نظریات غربی به تلفیق شیوهکلامی و تصویری پرداختهاند و انواع شعر دیداری، ساختاری و اجرایی را ایجاد کردهاند که عبارتند از مهرداد فلاح، عباس حبیبی، فرزین هومانفر و غیره. اما برخی نیز از این دو نحله فراتر رفتهاند و شکلهای جدیدی را در شعر دیداری ایجاد کردهاند که در ذیل درهمشیوگی میتوان از آنها سخن گفت و عبارتند از محمدحسن نجفی، محمد آزرم.
صادقی در انتها به نوع دیگری از ارتباط تصویر و کلام در شعر اشاره کرد و آن را در ذیل ترجمهی بینانشانهای قرار داد و گفت: تراشیوگی یا ترجمه شعر به تصویر و برعکس نمیتواند نوعی از شعر دیداری باشد، اما چنین تجربههایی همه با ارزش هستند، چرا که باعث پختگی تجربههای بعدی میشوند.
در نشست «تصویر و کلام: دو شیوه در یک ژانر» احمد پوری و افشین شاهرودی به شعرخوانی پرداختند. در پایان این نشست، محمد آزرم ـ شاعر و منتقد و از دبیران علمی «هزار و یک شب الفما» ـ موضوع شب سوم الفما را «نشانهشناسی پرتره شاعران معاصر» با سخنرانی افسانه کامران اعلام کرد.
یادآور میشود شب اول «الفما» 30 شهریور با سخنرانی محمد آزرم درباره هوشنگ ایرانی و شعر معاصر در باشگاه اندیشه برگزار شد. هدف برگزاری این نشستها، بررسی شعر به صورت بینارشتهای و در ارتباط با دیگر هنرهاست، چنانکه شعر و شهر، شعر و معماری، شعر و نقاشی، شعر و عصبشناسی و غیره موضوعهایی است که با وجود مصادیق شعری مرتبط در این نشستها مطرح خواهند شد.
نشستهای هزار و یک شب الفما پنجشنبههای آخر هرماه همراه با شعرخوانی حاضران از ساعت 17 الی 19 در محل باشگاه اندیشه ـ خیابان انقلاب ـ خیابان وصال ـ کوچه نایبی ـ پلاک23 برگزار میشود.