قال الکاظم علیه السلام:
«انَّ اللَّهَ عزَّ وَ جَلَّ یبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفارِغَ»[1]
خداوند عزّ و جلّ از بنده پر خواب و بیکار در خشم است.
یکی از دستورات اکید اسلام کار و فعالیت در جامعه است این مهم نه تنها در رفع نیازهای معیشتی و دنیوی انسان مؤثر است، در نیل به سعادت اخروی او نیز تأثیر بسزائی دارد.
چه اینکه ابلیس و نفس اماره بر شخص بیکار تسلطی بیشتر دارند و لذا او در معرض فریب افزونتری است.
انسانی که مشغول انجام کاری است و فعالیتی فکری یا عملی انجام می دهد، در مقایسه با شخص فارغ و بیکار، زمینه ای نسبتاً نامساعد برای تسلط شیطان در خود ایجاد کرده است.
ابوفرّاس نقل کرده است:
«نَفْسُک انْ لَمْ تَشْغَلْها شَغَلَتْک»[2]
نفس خود را اگر مشغول نکنی، تو را به وسوسه می اندازد.
از سوی دیگر اسلام به شدّت با فقر مخالف است، آن را رذیله شمرده و مورد نکوهش قرار داده و راه هائی برای زوال آن ارائه فرموده است.
کمک به فقراء و تهیدستان جایگاهی والا در قرآن کریم و احادیث نبوی و علوی و ولوی به خود اختصاص داده است.
علاوه اینکه، یکی از اصول سلامت جامعه و استقلال آن و عدم اتکای وی به قدرت های شیطانی جهانی، داشتن اقتصادی سالم است. اقتصادی که رفاه عموم مردم را تامین کند و حوائج و نیازها را برای همه اقشار جامعه مخصوصاً فقراء و مستمندان به سادگی تأمین کرده باشد.
ملتی که ثروت خود را می فروشد و در عوض ریز و درشت نیازهای ضروری خود را از بیگانگان تامین می کند، نمی تواند ادعای استقلال کند. چنین ملتی می بایست آراء و نظریات سیاسی و اقتصادی خود را برای اجراء به امضای بیگانگان برساند.
البته منظورمان قطع ارتباط با خارج از مرزها و هرز دادن سرمایه های مملکت برای تهیه صنایعی که محصولات آنها بمراتب ارزانتر تهیه می شود نیست ولی به هرحال استقلال اقتصادی می بایست مد نظر باشد.
اهمیت کار
این سه نکته اساسی احتمال اغوای انسان، مخالفت با فقر، سلامت جامعه و استقلال آن، باعث گشته است دین اسلام معضل «بیکاری» را مهم شمرده و دستورات واضحی بر لزوم کار و فعالیت و طرد این رذیله داشته باشد.
اینک به گوشه ای از این دستورات توجه کنید:
1- کار همانند جهاد در راه خداوند است.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«الْکادُّ عَلی عِیالِهِ کالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللَّهِ»[3]
تلاشگر برای خانواده همانند مجاهد در راه خداست.
قال الکاظم علیه السلام:
«مَن طَلَبَ هذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیعُودَ بِهِ عَلی نَفْسِهِ وَ عِیالِهِ کانَ کالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللَّهِ»[4]
کسی که روزی را از طریق مشروع به دست آورد تا برای خود و اهل خویش مصرف نماید همانند جهادگر در راه خداوند است.
2- کار موجب افزایش تدبیر و خرد انسان می شود.
قال الصّادق علیه السلام:
«التِّجارَةُ تَزیدُ فِی الْعَقْلَ»[5]
تجارت عقل را زیاد می نماید.
منطق انسان با کار افزایش می یابد، چون وی دسترنج خود را نتیجه منطقی عمل خویش می بیند و لذا آنکه بادآورده ثروتی را به دست می آورد از چنین منطق استواری برخوردار نیست.
3- کار تنها جنبه دنیوی ندارد.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«الْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً افْضَلُها طَلَبُ الْحَلالِ»[6]
عبادت هفتاد جزء دارد که برترین آنها طلب حلال است.
4- کار و فعالیت اقتصادی رفیق و همکار دیانت انسان است.
قال الصادق علیه السلام:
«لاتَدَعْ طَلَبَ الرِّزْقِ مِنْ حِلِّهِ فَانَّهُ عَوْنٌ لَک عَلی دینِک»[7]
طلب روزی را از راه حلال ترک مکن که آن یاوری برای تو در دینت می باشد.
سیره عملی پیشوایان
تاریخ، داستان هائی زیبا از کار و فعالیت انبیاء الهی و ائمه اطهار علیهم السلام نقل نموده است. امام صادق از قول پدر بزرگوار خود علیهما السلام می فرماید:
«ما بَعَثَ اللَّهُ نَبِیاً الّا زارِعاً الّا ادْریسَ فَانَّهُ کانَ خَیاطاً»[8]
خداوند پیامبری را مبعوث نکرده مگر اینکه زارع و کشاورز می باشد و تنها ادریس خیاط بود.
«زید شحام» از امام صادق علیه السلام روایت می کند که:
«انْ امیرَ الْمُؤْمِنینَ اعْتَقَ الْفَ مَمْلُوک مِنْ مالِهِ وَ کدِّ یدِهِ»[9]
همانا حضرت امیر علیه السلام هزار بنده را از ثروتی که از بازوی خویش به دست آورده بود آزاد کرد.
«شیبانی» می گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که بیل به دست داشت و مشغول کار بود و عرق از پشت وی می ریخت. عرض کردم: به من اجازه بده تا این کار را من انجام دهم، امّا او فرمود:
«انّی احِبُّ انْ یتَأذَّی الرَّجُلُ بِحَرِّ الشَّمْسِ فی طَلَبِ الْمَعیشَةِ»[10]
من دوست دارم مرد در طلب معیشت به گرمای آفتاب اذیت شود.
«فضل بن ابی قرّه» می گوید: امام را بیل به دست در حال کار دیدم و عرض کردم:
بگذار من یا غلامان این کار را انجام دهند. او در پاسخ من فرمود:
«لا، دَعُوْنی فَانّی اشْتَهی انْ یرانِی اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ اعْمَلُ بِیدی وَ اطْلُبُ الْحَلالَ فی اذی نَفْسی»[11]
نه، مرا رها کنید، من می خواهم خدای متعال مرا در حالیکه با دست خود کار کنم و مال حلال را با اذیت نفس خویش تهیه می نمایم، ببیند.
کار مشروع
ناگفته پیداست تقدّس کار و فعالیت مشروط به حلیت آنست و کار حرام یا کار برای حرام نه تنها ممدوح نیست بلکه مشروع نیز نمی باشد.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«انَّ اخْوَفَ ما اخافُ عَلی امَّتی هذِهِ الْمکاسِبُ الْحَرامُ وَ الشَّهْوَةُ الْخَفِیةُ وَ الرِّبا»[12]
همانا ترسناکترین چیزی که از آن برای امّتم می هراسم، کسب های حرام و شهوت مخفی و غیر آشکار و نیز ربا است.
آنچه که از عمل حرام به دست آید موجب زوال همان مقدار از نعمت حلال خواهد شد.
قال الصادق علیه السلام:
«انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ خَلَقَ مَعَهُمْ ارْزاقَهُمْ حَلالًا فَمَنْ تَناوَلَ شَیئاً مِنْها حَراماً قُصَّ بِهِ مِنْ ذلِک الْحَلالِ»[13]
خدای متعال آفریده ها را خلق نمود، و با آنها روزی حلال را نیز خلق فرمود، پس آنکه روزی حرام کسب نماید و استفاده کند، به همان اندازه از روزی حلال او کم می شود.
مذمت بیکاری
در مقابل آنچه که از محسنات کار و فعالیت از سیره عملی پیشوایان و فرمایشات آنها بیان کردیم، کسالت و بیکاری نیز به شدّت مورد نکوهش و سرزنش احادیث قرار گرفته است.
قال الباقر علیه السلام:
«انّی لَابْغِضُ الرَّجُلَ او ابْغِضُ لِلرَّجُلِ انْ یکونَ کسْلاناً عَنْ امْرِ دُنْیاهُ، وَ مَنْ کسِلَ عَنْ امْرِ دُنْیاهُ فَهُوَ عَنْ امْرِ آخِرَتِهِ اکسَلُ»[14]
من از مردی که در طلب دنیا کسل است در خشم هستم، زیرا هرکس در امور دنیوی کسل باشد در امور آخروی کسل تر است.
کسی که به واسطه بیکاری یا کم کاری اهل و عیال خود را در تنگنای معیشتی قرار می دهد مطرود از رحمت خداوند توصیف شده است.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَیعَ مَنْ یعُولُ»[15]
مطرود از رحمت الهی است، مطرود از رحمت الهی است، کسی که عیال خویش را ضایع کند و رها نماید.
دعای چنین شخصی در مظان استجابت واقع نمی شود.
امام صادق علیه السلام جویای احوال یکی از اصحابش به نام «عمر بن مسلم» شد، گفتند: به عبادت روی آورده و تجارت را ترک گفته است. امام فرمود: آیا او نمی داند دعای تارک کسب و کار مستجاب نمی شود.
گروهی، بعد از نزول آیه شریفه:
«... وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ... »[16]
هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برایش فراهم کرده و او را از جائی که خیالش نمی کرده روزی می دهد.
درها را بر خود بستند و مشغول عبادت شدند و گفتند: خدا ما را کفایت می کند.
این خبر به پیامبر خدا رسید، آن حضرت فرمودند:
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«انّی لَابْغِضُ الرَّجُلَ فاغِراً فاهُ الی رَبِّهِ فَیقُولُ: ارْزُقْنی، وَ یتْرُک، الطَّلَبَ»[17]
من در خشمم از کسی که دهان بگشاید و به خدایش بگوید« مرا روزی رسان» در حالیکه در پی روزی نمی رود.
به «ام سلمه» زوجه مکرمه پیامبر خدا گفتند: شما پیر شده اید چرا کار می کنید؟
فرمود: اگر انسان بیکار باشد دست به فتنه می زند.
خواب زیاد
خواب زیاد موجب کسالت و تنبلی بوده و اراده آدمی را سست می نماید. مقدار خواب و استراحت در شبانه روز حداکثر از 13 یعنی 8 ساعت نباید تجاوز کند حال چه در یک وعده قرار گیرد و یا به دفعات متعدد صورت پذیرد.
البته این مقدار حداکثر میزان خواب و برای قشر جوان است. دیگران بایستی سعی کنند که تا آنجا که توان دارند و ضرری به جسم و روح آنها نمی رسد از میزان خواب خود بکاهند.
به روایت ذیل در این باره توجه کنید:
قال الصادق علیه السلام
«کثْرَةُ النَّوْمِ مَذْهَبَةٌ لِلدّینِ وَ الدُّنْیا»[18]
پرخوابی دین و دنیای انسان را تباه می سازد.
حدیثی که در صدر گذشت پر خوابی را در کنار بی کاری مذمت می نماید.
قال الکاظم علیه السلام:
«انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفارِغَ»[19]
خداوند عزّ و جلّ از بنده پر خواب و بیکار در خشم است.
حافظ در مذمت خور و خواب می گوید:
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد
آنگه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی
زراعت
بسیاری به بهانه نبود کاری دلخواه، از تن دادن به کارهای دیگری که مورد نیاز جامعه است خود داری می کنند. مثلًا نیاز جامعه به فراورده های کشاورزی و دامی غیر قابل انکار است و اخبار و احادیثی در اهمیت زراعت وارد شده که می بایست خیل عظیمی از پویندگان کار را به سوی آن سوق دهد ولی مع الاسف رغبت به این نوع از کارها بسیار کم است.
امام صادق علیه السلام کشاورزی و شغل های وابسته به آن را بهترین و مشروع ترین کارها شمرده است.
«ازْرَعُوا وَ اغْرِسُوا، وَ اللَّهِ ما عَمِلَ النَّاسُ عَمَلًا احَلَّ وَ لااطْیبَ مِنْهُ»[20]
کشاورزی و باغبانی کنید، که به خدا سوگند، مردم عملی را حلال تر و پاکیزه تر از آن انجام نداده اند.
و با اینکه کار کشاورز راه معیشت اوست اما رسول خدا صلی الله علیه و آله تمام حاصل کار او را به منزله صدقه می داند.
«ما مِنْ مُسْلِمٍ یغْرِسُ غَرْساً اوْ یزْرَعُ زَرْعاً، فَیأْکلُ مِنْهُ انْسانٌ اوْ طَیرٌ اوْ بَهیمَةٌ الّا کانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَةً»[21]
هیچ مسلمانی نیست که درختی را غرس کند و بذری را در زمین بکارد و انسانی یا پرنده و حیوانی از آن بخورد، مگر اینکه برای او ثواب صدقه دارد.
بنا به فرموده حضرت امیر علیه السلام نیز مالک آب و زمینی که تن به کار نمی دهد، مطرود از رحمت خداونداست.
قال علی علیه السلام:
«مَنْ وَجَدَ ماءً وَ تُراباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَابْعَدَهُ اللَّهُ»[22]
کسی که آب و خاکی داشته باشد و با آن حال محتاج بوده باشد، خداوند او را از رحمت خود دور گردانده است.
پی نوشت ها
[1] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 36.
[2] تنبیه الخواطر- جلد 2- صفحه 134.
[3] مستدرک الوسایل- جلد 13- صفحه 55.
[4] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 11.
[5] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 4.
[6] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 11.
[7] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 20.
[8] مستدرک الوسایل- جلد 13- صفحه 26.
[9] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 22.
[10] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 23.
[11] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 24.
[12] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 52.
[13] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 28.
[14] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 37.
[15] من لا یحضره الفقیه- جلد 3- صفحه 103.
[16] طلاق- 2 و 3
[17] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 15.
[18] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 36.
[19] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 36.
[20] سفینة البحار- جلد 1- صفحه 549.
[21] مستدرک الوسایل- جلد 13- صفحه 460.
[22] وسایل الشیعه- جلد 12- صفحه 24.