سارق جوان و همدستش زمانی که سرگرم سرقت لوازم داخل خودرو در غرب تهران بودند، در عملیات پلیسی دستگیر شدند.
روز ٢٧ شهریور ماه امسال زن ٦٠ ساله که به تنهایی در ساختمانی در خیابان آفریقا زندگی میکند، برای پهنکردن لباسهایش از طبقه چهارم ساختمان خارج شد و در حالی که در واحد باز بود به سمت پشتبام رفت و زمانی که به خانه بازگشت، احساس کرد کسی داخل خانه است.
زن تنها به آرامی به اتاقها سرکشی کرد تا اینکه به جلوی در حمام رسید و همین لحظه بود که ناگهان درِ حمام باز شد و پسر جوانی به سمت او حمله کرد و پس از کتککاری زن میانسال، او را به اتاق خواب کشاند و اقدام به بستن دست و پای وی کرد. پسر جوان که رفتارهای عجیبی داشت، در ادامه با تهدید زن تنها را هدف آزار و اذیت قرار داد و پس از اقدام شومش دست به سرقت طلاها و پولهای داخل زد و پا به فرار گذاشت.
زن تنها پس از فرار پسر جوان و رهایی خود با ماموران کلانتری ١٠٣ گاندی تماس گرفت و از دستبرد ٣٠ میلیونی طلا و آزار و اذیت سارق طلاهایش خبر داد.
بدینترتیب دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه ٣٤ پس از تحقیقات ابتدایی ماموران دستور داد تا تیمی از کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقت میلیونی وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست به سراغ دوربینهای مداربسته ساختمان ٤ طبقه رفته و با توجه به قدیمیبودن دوربینها تنها موفق به شناسایی خودروی پرشیای سفیدرنگ سارق جوان شدند.
تنها سرنخ در اختیار ماموران خودروی پرشیای سفیدرنگ بود و تجسسهای پلیسی برای دستگیری پسر جوان ادامه داشت تا اینکه پس از چند روز کارآگاهان در جریان سرقت ناموفقی در نزدیکی خانه زن میانسال قرار گرفتند.
ماموران با حضور در محل سرقت پی بردند دو جوان پس از تخریب درِ خانهای قصد سرقت لوازم باارزش داخل خانه را داشتند که اهالی ساختمان متوجه ماجرا شدند و در این صحنه ٢ سارق جوان زمانی که در برابر اهالی ساختمان قرار گرفتند، با رهاکردن وسایل سرقتی و با چاقوکشی به سمت همسایهها موفق به فرار شدند.
کارآگاهان در این مرحله با بررسی دوربین مداربسته ساختمان پی بردند که دزدان با خودروی پرشیای سفیدرنگ پا به فرار گذاشتهاند و همین کافی بود تا مشخص شود که سارق خانه زن میانسال در این پرونده نقش داشته است که با توجه به کیفیت دوربینهای مداربسته شماره پلاک خودروی دزدان به دست آمد.
تیم پلیسی با بررسی شماره پلاک خودروی دزدان پی بردند که صاحب پرشیای سفیدرنگ جوان ٢٨سالهای به نام علیرضا و یکی از مجرمان سابقهدار است. بررسی سوابق علیرضا نشان از آن داشت که وی سابقه شرارت و تیراندازی، سرقت لوازم داخل خودرو و خانه دارد و یکبار نیز به خاطر سرقت خودروهای لوکس از سوی ماموران اداره بیستم پلیس آگاهی دستگیر شدهبود که با تأمین قرار قانونی از زندان آزاد شده است.
کارآگاهان در این مرحله با توجه به سابقههای متهم موفق به شناسایی خانه وی در اسلامشهر شدند؛ اما وقتی برای دستگیری علیرضا اقدام کردند، مشخص شد وی از چندی قبل به خانهاش مراجعه نکرده و هیچکس از او اطلاعی ندارد.
در ادامه ماموران شماره پلاک خودروی سارق حرفهای را در سیستم جامع پلیس ثبت کردند و تصویر متهم در اختیار تیمهای گشتی پلیس قرار گرفت.
دستگیری سارق در حین سرقت
ساعت ١٠ شامگاه ١٥مهرماه امسال ماموران کلانتری ١٤٠ باغفیض در حال گشتزنی بودند که به خودروی پرشیای سفیدرنگ مشکوک شدند و پس از بررسی شماره پلاک خودرو متوجه شدند که سرنشینان آن تحت تعقیب ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
دو پسر جوان که سرگرم سرقت لوازم داخل خودرو بودند، زمانی که متوجه حضور ماموران میشوند، تصمیم به فرار میگیرند که ماموران در اقدامی غافلگیرانه موفق به دستگیری دو متهم میشوند و تیم پلیسی در بررسی خودروی پرشیا، وسایل سرقتی لوازم داخل خودرو را به دست میآورند.
علیرضا ابتدا سعی داشت خود را در ماجرای دستبرد از خانه و آزار و اذیت زن تنها بیگناه معرفی کند؛ اما وقتی در برابر زن میانسال و تصاویر دوربینهای مداربسته قرار گرفت، بهناچار لب به سخن باز کرد.
سرهنگ کارآگاه محمد نادربیگی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران گفت: «متهم پس از اعتراف به سرقت خانههای مناطق غرب و شمال غرب، خیابان آفریقا و سعادتآباد به دستور بازپرس برای بررسی دیگری جرایم در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
آزار و اذیت در عالم مستی
علیرضا ٢٨ساله که در زمان سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شد، وقتی در برابر زن تنها قرار گرفت، ادعا کرد که به خاطر اعتیادش دست به سرقت زده و زمانی که زن میانسال را هدف آزار و اذیت قرار داده، مست بوده و نمیدانسته دست به چه کاری میزند.
اعتیاد داری؟
بله؛ شیشه میکشم.
از چند سالگی شیشه مصرف میکنی؟
١٥ساله بودم که شروع به کشیدن شیشه کردم.
سابقه داری؟
سابقه سرقت لوازم داخل خودرو و درگیری دارم.
چه خودروهایی را هدف سرقتهایتان قرار میدادید؟
بیشتر خودروهای گرانقیمت که سیستم دزدگیر نداشتند؛ ابتدا برای سرقت داخل خودرو را بررسی میکردیم و با دیدن کیف یا وسایل باارزش اقدام به شکستن شیشه خودروها کرده و در چشم بهمزدنی لوازم داخل آن را سرقت میکردیم.
همدست داشتی؟
بله؛ معمولا با یکی از دوستانم سرقت میکردم که او نیز همراه من دستگیر شده است.
خودروهای لوکس را هم سرقت کردی؟
٤خودروی لندکروز، اوپتیما، اسپورتیج و هیوندا Ix ٢٢ را هم سرقت کردم که پس از دستگیری آنها را در اختیار ماموران اداره بیستم پلیس آگاهی تهران قرار دادم.
خودروهای لوکس را چطور سرقت میکردی؟
در خیابان پرسه میزدم و زمانی که رانندهای برای خرید از خودرویش پیاده میشد با توجه به اینکه خودرویش روشن بود، پشت فرمان نشسته و فرار میکردم.
با خودروهای سرقتی چه میکردی؟
سوار بر خودروهای لوکس دست به سرقت لوازم داخل خودرو میزدم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت خانه.
شنیدم یک زن را هدف آزارواذیت قراردادی؟
بله.
روز سرقت چه اتفاقی افتاد؟
در خیابان آفریقا بودم که دیدم یک پسربچه از خانه خارج شد و من پشت سر او برای سرقت وارد ساختمان شدم؛ ابتدا به طبقه اول رفتم و گوشم را روی در گذاشتم که متوجه شدم کسی داخل خانه نیست و با هلدادن در موفق به بازشدن در خانه شدم؛ اما دیدم کسی آنجا زندگی نمیکند، سپس یک سیگار روشن کردم و در راهپلهها بودم که دیدم یک زن از واحد طبقه چهارم خارج شد و به پشتبام رفت و بهسرعت وارد خانه او شدم.
کسی داخل خانه نبود؟
نه؛ در باز بود و داخل خانه کسی نبود اما خیلی زود زن تنها به خانه بازگشت و متوجه حضور من در خانه شد.
فرار کردی؟
ترسیدم و چون مست بودم، به سمت زن میانسال حمله کردم و پس از بستن دست و پاهایش او را مورد آزارواذیت قرار دادم و سپس با سرقت طلا و پولها پا به فرار گذاشتم.
بعد از سرقت کجا رفتی؟
سوار بر خودرویم پا به فرار گذاشتم و با فروش طلاها ٦میلیون تومان پول به جیب زدم که آن را هزینه اعتیاد و خوشگذرانیم کردم.
٣٠میلیون طلا را ٦میلیون فروختی؟
مالخر، طلاها را به قیمت ارزانی میخرید و راهی جز ارزانفروشی نداشتم.
با پول سرقتها خودروی پرشیا را خریدی؟
نه؛ قبلا در کار خریدوفروش موادمخدر شیشه بودم اما از ترس اینکه اعدام شوم، دیگر به آن کار ادامه ندادم.
ترس از اعدام؟
بله؛ شنیده بودم اگر با موادمخدر شیشه دستگیر شوم، به خاطر وزن بالایی که همراهم بود، به اعدام محکوم میشوم.
وقتی زن تنها را مورد آزارواذیت قرار میدادی، به اعدام فکر نکردی؟
مست بودم و نمیدانستم چه کاری انجام میدهم.
روز سرقت از خانه زن تنها همدستت هم بود؟
نه تنها رفته بودم.
روز سرقت نافرجام در خیابان آفریقا چه اتفاقی افتاد؟
با دوستم وارد ساختمانی در خیابان آفریقا شدیم و پس از تخریب در خانه وارد واحد مسکونی طبقه اول شدیم و یکی از همسایهها درباره حضور ما به خانه سوال کرد که ادعا کردیم برادر صاحبخانه هستیم که پس از آن متوجه شدیم اهالی ساختمان متوجه سارق بودن ما شدهاند و مجبور شدیم صندوقچهای که سرقت کرده بودیم را رها کنیم و با تهدید چاقو پا به فرار گذاشتیم.