دختر نوجوان که یکسال اسیر تهدیدهای شوهرعمهاش بود و از سوی او هدف آزار و اذیت قرار میگرفت، سکوتش را شکست و راز این پرونده جنایی را فاش کرد. مرد جوان نیز پس از دستگیری با انکار موضوع تجاوز، ادعا کرد که دختر نوجوان با وی در ارتباط بوده است.
صبح چهارشنبه ٢٦مهرماه امسال پدری با همراه دختر ١٥سالهاش به دادگاه کیفری یک تهران رفت و از ماجرای آزار و اذیت دخترش به نام سپیده از سوی داماد خانوادهشان پرده برداشت.
پدر سپیده وقتی پیشروی قاضی شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت، ادعا کرد: «دو روز قبل دخترم با چهرهای ناراحت و درحالی که از خجالت نمیتوانست به راحتی حرف بزند، گفت که شوهرعمهاش نزدیک به یکسال است که او را هدف آزار و اذیت قرار داده است. باورش برای من سخت بود که چرا دخترم در این مدت سکوت کرده و حرفی به ما نزده است. وقتی در اینباره از دخترم سوال کردم، او گفت که دامادمان او را در این مدت تهدیده کرده و دخترم از ترس جرأت بیان حقیقت را نداشته است.»
با اعلام این شکایت، تیمی از ماموران اداره ١٦ پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی پرونده ماموریت یافتند تا راز این پرونده تجاوز را فاش کنند.
کارآگاهان در گام نخست دختر نوجوان را هدف تحقیق قرار دادند که وی گفت: «ما و خانواده عمهام در یک ساختمان در منطقه کیانشهر زندگی میکنیم. نزدیک به یکسال قبل بود که شوهرعمه ٤١سالهام به خانهمان زنگ زد و من گوشی را برداشتم، ابتدا فکر کردم با پدر و مادرم کار دارد اما او شروع به صحبت کرد و میگفت که به من علاقه دارد.»
سپیده ١٥ساله ادامه داد: «ابتدا به حرفهای داور توجهی نداشتم تا اینکه پس از چند روز مرا به زور هدف آزار و اذیت قرار داد و از آن زمان به بعد با تهدیدهایی که میکرد، مرا بارها مورد آزار و اذیت قرار میداد تا اینکه از این وضع خسته شدم و سکوت یکساله را نزد پدرم شکستم. میخواهم که این مرد به سزای اعمالش برسد.»
همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ٦ پلیس آگاهی تهران برای دستگیری شوهرعمه دخترنوجوان وارد عمل شوند و ساعت ٦ صبح دیروز ماموران در عملیاتی غافلگیرانه داور ٤١ساله را در خانهاش در منطقه کیانشهر دستگیر کردند.
داور که با دیدن ماموران شوکه شده بود، تسلیم کارآگاهان شد و ابتدا خود را بیگناه معرفی کرد اما وقتی دید دختر نوجوان راز رابطه شوم وی را فاش کرده، لب به سخن باز کرد.
داور در اعترافاتش گفت: «قبول دارم که با سپیده رابطه پنهانی داشتم اما هیچوقت او را تهدید نکردم و از کاری که در این مدت کردم، پشیمانم.»
وی در ادعاهایش گفت: «در این مدت یکسال بارها با سپیده در ارتباط بودم و او را حمایت مالی میکردم. کمکش میکردم و همیشه در کنارش بودم، اما از زمانی که دیگر به او پولی نمیدادم و حمایتش نکردم، رفتارش تغییر کرد و حالا با شکایت از من میخواهد انتقام بگیرد.»
این ادعا درحالی صورت گرفت که دختر نوجوان اصرار داشت که این مرد او را با تهدیدهایی که میکرد، هدف نیت شوم خود قرار داده است.
سرهنگ حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران در رابطه با این پرونده گفت: «متهم در همان تحقیقات ابتدایی به ارتباط پنهانی و آزار دختر ١٥ساله اعتراف کرده است و قاضی پرونده با توجه به اعترافات این مرد دستور داده تا وی برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ١٦ پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.»
جای خالی آموزش برای جلوگیری از سوءاستفاده جنسی
از منظر روانشناسی وقوع این حوادث در درجه اول به نبود آگاهی لازم خانوادهها و والدین برمیگردد. بهطور معمول خانوادهها پس از اطلاع از تعرض به فرزندشان با حالتی نگران و از همگسیخته به دنبال راهکاری برای مقابله هستند. در بیشتر موارد به بهانه حفظ آبرو سعی در پنهانکردن کل ماجرا دارند. به همین دلیل ما معتقد هستیم بسیاری از این موارد به هیچعنوان منجر به شکایت و علنیشدن موضوع نمیشود. در واقع موارد متعددی از تعرض و سوءاستفاده جنسی از کودکان با تصمیم والدین پنهان میماند و هیچ مرجعی به این موضوع ورود پیدا نمیکند.
اینها را محمد اوراکی روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه درباره تجاوز و سوءاستفادههای جنسی از کودکان و نوجوانان میگوید. او معتقد است؛ پیشگیری از چنین رخدادی، به آموزش و افزایش آگاهی عمومی و خانوادهها درخصوص مسائل جنسی نیاز دارد، آموزشی که به گفته این استاد دانشگاه بخش عمده آن باید از سنین کودکی آغاز شود: «راهکارهای مقابله و آموزش حفاظت کودکان از تعرضات جنسی در وهله اول وظیفه والدین است، اینکه فردی از کودکی با وضع جنسی خود و خطرات موجود در این حوزه آشنا شود، پایه و اساس کاهش وقوع چنین جرایمی است.
در ادامه هم در نظام آموزشی ما در همان دوران دبستان باید آموزشهایی در این زمینه وجود داشته باشد. در چنین مواقعی حتی اگر کودکی مورد تعرض قرار گیرد، با توجه به آموزشهای قبلی بلافاصله موضوع را با والدینش مطرح میکند. ترس و شرم از بیان اتفاقی که بر او گذشته، کنار گذاشته میشود. ما موارد زیادی داریم که تنها به دلیل ترس و خجالت کودک یا نوجوانی مدتها مورد تجاوز یا سوءاستفاده جنسی قرار گرفته است.»
این روانشناس در ادامه با اشاره به برخی موارد ضروری آموزش کودکان برای جلوگیری از تعرض جنسی میگوید: «مهارت رد درخواستهای غیرمعمول یا همان «نه» گفتن، قدرت اعتراض و ابراز وجود و آموزش حداقلهای قانونی و شناخت حق و حقوق فردی ازجمله مواردی است که باید در کنار آموزشهای جنسی به کودکان و نوجوان منتقل شود، اما درحال حاضر برخی از والدین هم از حقوق اولیه خود آگاهی ندارند.»
او اضافه میکند: «به جز نیاز آموزشهای جنسی و انتقال مهارتهای زندگی و اجتماعی، حضور در کنار فرزندان هم تا حدودی در کاهش این حوادث موثر است. در بسیاری از موارد که مورد بررسی قرار گرفته است، کودکان قربانی سوءاستفاده جنسی والدین شاغل و پرمشغلهای دارند. به عبارت دیگر، این کودکان مدت زمان زیادی را تنها هستند.»
اوراکی همچنین نحوه برخورد خانواده با کودکان و نوجوانانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند را بخش مهم دیگری میداند و در اینباره توضیح میدهد: «بعد از بروز این حادثه، نقش خانواده باید نقش حمایتی داشته باشد. پرهیز از مقصردانستن کودک یا سرکوفت از مهمترین موضوعاتی است که خانوادهها باید به آن دقت داشته باشند. این حادثه یک ترومای روانی با عوارض بسیار شدید است، به همین دلیل نیاز به مداخله روان درمانی حمایتی دارد. به همین دلیل توصیه میشود در چنین مواردی کودک باید همراه خانواده به روانشناس مراجعه کند.»