«سیاهترین ساعت» Darkest Hour ساخته سال 2017 محصول کشور انگلیس به کارگردانی جو رایت Joe Wright (کفاره Atonement، غرور و تعصب Pride & Prejudice، آناکارنینا Anna Karenina ، Black Mirror) نویسندگی آنتونی مککارتن Anthony McCarten است. این فیلم که در ژانر درامای جنگی و تاریخی ساختهشده است به روزهای اولیه نخستوزیری وینستون چرچیل Winston Churchill و مقابله او با جنگ جهانی دوم و نزدیک شدن ارتش هیتلر به بریتانیا میپردازد. «سیاهترین ساعت» برای اولین بار در تاریخ یکم سپتامبر 2017 در جشنواره فیلم تلیوراید (یک جشنوارهٔ سینمایی واقع در شهر تلیوراید آمریکا که هر سال در ماه سپتامبر و در تعطیلات روز کار و کارگر برپا میشود) و 11 سپتامبر 2017 در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد. اکران عمومی فیلم در آمریکا، 22 نوامبر 2017 و در انگلیس 29 دسامبر 2017 خواهد بود.
بازیگرانی که در این فیلم به ایفای نقش پرداختند:
ـ گری اولدمن Gary Oldman در نقش وینستون چرچیل
ـ بن مندلسون Ben Mendelsohnدر نقش شاه جرج ششم
ـ کریستین اسکات توماس Kristin Scott Thomas در نقش کلمانتین چرچیل
ـ لیلی جیمز Lily James در نقش الیزابت نل
ـ استیفن دیلین Stephen Dillane در نقش لرد هالیفاکس
ـ رونالد پیکاپ Ronald Pickup در نقش نویل چمبرلین
ـ نیکلاس جونز Nicholas Jones در نقش سر جان سیمون
ـ جرمی چایلد Jeremy Child در نقش لرد استنهوپاین درام تاریخی درباره تلاش وینستون چرچیل برای گردآوردن پشتیبانی مردم بریتانیا در سختترین و غمانگیزترین روزهای جنگ جهانی دوم، توسط اعضای خانواده چرچیل و به همچنین چرچیل شناسان مورد تائید قرارگرفته. آنها بر این باورند که این فیلم باکمی چاشنیِ دراماتیک، تلاشی خالصانه و صادقانه برای به نمایش گذاشتن دورهای حیاتی در نخستوزیری چرچیل است؛ زمانی که او تحتفشار قرارگرفته بود تا یک قرارداد صلح با آدولف هیتلر امضا کند و هنوز از حمایت مردمی و سیاسی برای خواستهاش که شروع جنگ با هیتلر بود برخوردار نبود. «سیاهترین ساعت» به دنبال یکی از بهترین و بزرگترین فیلمهای سال یعنی «دانکرک» Dunkirk میآید؛ این فیلم نشان میدهد که با از بین رفتن نیروهای مسلح بریتانیا در دانکرک در ماه می 1940، همزمان در سالنهای قدرت در انگلیس چه اتفاقاتی در حال روی دادن بود.
اشتیاق عمومی برای هر چیزی که مربوط به چرچیل باشد این اواخر افزایش یافته و یکی از مهمترین دلایل آن سریال موفق شبکه نتفلیکس «تاج» The Crown و ایفای نقش جذاب و سرگرم کننده جان لیسگو John Lithgow در نقش وینستون چرچیلی مسنتر در سالهای افول قدرتش است. مسلماً گری اولدمن ریزنقش و باریک اولین انتخابی نیست که برای ایفای این نقش در ذهنمان بیاید اما او با چنان قدرت و اشتیاقی وارد نقش میشود که کاملاً برای هر مخاطبی متقاعد کننده است. او بازیگری است که در طول دوران حرفهای خود توانست هم به شکل متقاعد کنندهای نقشِ سید ویشس Sid Vicious را بازی کند (اشاره به فیلم «سید و نانسی» Sid and Nancy که با الهام از زندگی نوازندهٔ گیتار بیس انگلیسی سید ویشس و رابطهٔ او با دوستدخترش نانسی اسپانگن، ساخته شده است) و هم با کمک پروتزها و میکاپی شگفتانگیز نقش وینستون چرچیل را به خوبی ایفا کند. این اجرای خارقالعاده گری اولدمن چیزی است که میتواند به تنهایی هم این فیلم را تبدیل به فیلمی دیدنی و تأثیرگذار کند. فیلمنامهی نوشتهی آنتونی مککارتن (نویسنده «نظریه همهچیز» The Theory of Everything 2014 که به خاطر آن جایزه بفتا برای بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی را دریافت کرد) هفتههای بین به نخستوزیری رسیدن چرچیل به دلیل بیماری نخستوزیر پیشین نویل چمبرلین Neville Chamberlain تا سخنرانی مشهور او “ما باید بجنگیم” !We shall fight در پارلمان را که به مردم ضرورت دفاع ملی علیه فاشیسم را نشان داد، پوشش میدهد. اگرچه فیلم مجبور به وفادار ماندن به حقایق و مدارک تاریخی در این داستانِ متحول کننده تاریخ است، با این حال روشن است که نویسنده، کارگردان و بازیگران قصد دارند ارزش سرگرمی فیلم را تا جایی که امکان دارد بالا ببرند. اولین تصویری که ما از وینستون چرچیل میبینیم در حال خوردن صبحانه در تختخوابش است. صبحانهای تشکیل شده از ویسکی، تخممرغ، سیگار برگ و شامپاین! و مشغول صحبت با منشی جدید عصبیاش است.
در مقایسه با اینکه چرچیل چگونه در فیلمها و سریالهای بیوگرافیکِ بسیارِ دیگر به تصویر کشیده شده، در اینجا به نظر میرسد که به طور کامل آماده مواجه شدن با تهدیدات ترسناکی که امنیت و بقاء کشور را به مخاطره انداخته نیست. او مردی است که به خاطر هشدارهای بیپایان خود درباره خطر گسترش دستگاه نظامی ارتش آلمان در دهه 30 مورد تحقیر اکثر سیاستمداران قرارگرفته بود و به دلیل شکستش در گالیپولی در زمان جنگ جهانی اول مورد بیاعتمادی واقع میشد. اولین سخنرانی او در پارلمان به خوبی مورد پسند واقع نشده بود و با وجود اخبار اروپا که هر روز بدتر از روز قبل بود، دولت عملاً در اقامتگاه زیرزمینی خود پناه گرفته بود؛ جایی که چرچیل هرروز مجبور به تحمل جلسات ستیزه جویانه با شورای جنگش بود که توسط هالیفاکس Halifax رهبری میشد که میخواست با هیتلر از طریق موسولینی وارد مذاکره شود…
صحنه پردازی مککارتن بسیار شفاف و کارآمد است و کارگردان جو رایت درام را با انرژی بینظیر پربار میکند. اولدمن مشتاقانه اجرایی طوفانی ارائه میکند که از لحاظ فیزیکی و صدا ممکن است دقیقاً با چرچیلی که در فیلمهای مستند ضبط شده دیده ایم مطابقت نداشته باشد که خودِ همین امر از قضا میتواند طرفدارهای جدیدی برای این شیر پیر (چرچیل) به ارمغان آورد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
16