سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در چند سال اخیر، فعالیت هنرمندان و چهرهها در تبلیغات محصولات برندهای مختلف گسترش یافته است و به مرور این حضور رو به افزایش است.
برخی ازچهرههای مشهور ورزشی و هنری، در سالهای اخیر به موضوع فعالیت در حوزه تبلیغات محصولات مختلف ورود کردهاند؛ از برندهای داخلی تا مارکهای خارجی، از پوشاک و لباس تا ساعت و عطر و ادکلن و حتی محصولات بهداشتی، حوزههای مختلفی هستند که این چهرهها برای تبلیغ محصولات آنها فعالیت میکنند.البته دربین چهرههایی هم که به این فعالیت ورود کردهاند تفاوتهایی وجود دارد، از بازیگران درجه یک تا بازیگران ناشناخته که عمدتاً به مدد چهره و عکسهای خود در شبکههای مجازی محبوب کمپانیهای مختلف شدهاند.
«پژمان بازغی» یکی از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون است که در کنار چهره از کیفیت هنری قابل توجهی هم برخوردار است و در سالیان اخیر در پروژههای مهمی نقش آفرینی کرده است؛ وی یکی از چهرههایی است که در حوزه تبلیغات به عنوان سفیر برند یک کمپانی ایرانی فعالیت میکند و به همین مناسبت برای بررسی جزییات و مسائل مختلف مربوط به حضور چهرهها درتبلیغات، مصاحبهای با او انجام دادهایم که به آن میپردازیم.
طبق قوانین امروز کشور فعالیت تبلیغاتی هنرمندان ممنوع نیست؟
من اطلاع دقیقی درباره مسائل قانونی آن ندارم اما قطعاً راهکارها و چارچوبهای نظارت و مونیتورینگ این فعالیتها، توسط کمپانیها شناخته شده و رویه دریافت مجوز این امور را میدانند و اقدام میکنند؛ البته با توجه به رعایت خطوط قرمز توسط بنده، در این چند سال برای شخص من مشکلی از جانب سازمان صدا و سیما و همچنین وزارت ارشاد پیش نیامده است پس طبیعتاً هماهنگیهای لازم صورت پذیرفته است.
ضمناً همه جای دنیا همین گونه است و تمام کشورها قوانین خود را در حوزه تبلیغات دارند، پس اگر برای چارچوبها و قوانین یک کشور احترام قائل شوید طبیعتاً با مشکلی رو به رو نخواهید شد.
نحوه اتصال چهرهها به کمپانیها چگونه است؟
کمپانیها به سمت هنرمندان میآیند و برای همکاری با آنها ابراز علاقه میکنند و بخش مهمی از آن انتخاب شخصی صاحبان آن برند است که با چه چهرهای همکاری داشته باشند.
باید توجه داشته باشیم که بین هنرمندان هم ردهبندیهایی وجود دارد، اصطلاحاً سینما یک هدف بزرگ است که ردهبندیهای مختلفی دارد، چه در کیفیت چه در نوع ژانر و معمولاً فقط چند چهره خاص هستند که برندها به سمت آنها میروند؛ برای مثال در فوتبال چند بازیکن هم سطح با «کریستیانو رونالدو» و «مسی» وجود دارد، ولی جنس این اشخاص طوری است که تبلیغات با آنها جواب میدهد، این به معنای نبود بازیکن هم سطح دیگر به لحاظ فنی نیست، اما جنس آنها مثل مسی و رونالدو برای کار تبلیغاتی مناسب نیست.
اصولاً شیوه بررسی تبلیغات توسط کمپانیها به این شکل است که با آزمون و خطا به این نتیجه میرسند که با کدام چهرهها به اهداف تجاری مورد نظر خود میرسند و بیشتر به سمت آنها تمایل پیدا میکنند.
آیا حضور بازیگران در این حوزه با جایگاه هنری آنها مرتبط است؟
من موافق این موضوع نیستم که حضور یا عدم حضور در فعالیتهای تبلیغاتی دلیل کیفیت هنری یک بازیگراست؛ من بازیگران زیادی میشناسم که بسیار شاخص هستند ولی خودشان اهل ورود به این حوزه نیستند؛ در خارج از کشور نمونههای زیادی هستند که میتوان مثال زد و برای نمونه «جورج کلونی» چند سالی است که سفیر برند دو کمپانی است. این نکته مهم است که بدانیم مسأله این شیوه تبلیغات در کشور ما تازه و نوپاست و هنوز در مرحله آزمون و خطا به سر میبرد؛ کمپانیها باید بررسی کنند که خروجی همکاریشان با چهرهها چطور بوده و براساس آن در ادامه عمل کنند.
نقش واسطهها را در عقد قرارداد چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من کسانی که وارد این عرصه میشوند حتماً باید آموزش تبلیغات دیده باشند و تعداد این افراد در کشور ما زیاد نیست که البته همانها کارهای خوبی میکنند؛ متأسفانه تمام امور هنرمندان به اقوام و نزدیکانشان سپرده میشود، درحالی که باید هرشخص را با توجه به تخصص و تواناییهای واقعی انتخاب کنیم؛ مدیر و مشاور تبلیغاتی یک مسوولیت شناخته شده در تمام دنیاست و آنها کسانی هستند که در تبلیغات فعالیت داشتهاند و همان طور که یک کارگردان استفاده از یک نابازیگر را به من ترجیح نمیدهد، آدمهای مربوط به تبلیغات هم باید دوره دیده و با تجربه این کار باشند.
فعالیت تبلیغاتی چه منافعی برای بازیگران دارد؟
تبلیغات ارزش افزوده یک بازیگر است و انتخاب محصول درست با وسواس زیاد در این بین بسیار مهم است؛ اگر بازیگری وارد کمپین تبلیغاتی شود که موفق باشد بعدها آثار و تبعاتش برای همان بازیگر است و اگر انتخاب اشتباهی داشته باشد هم همینطور است؛ بازیگر باید به محصولی که تبلیغ میکند اعتقاد داشته باشد، برای مثال من اگر به برند چرمی که سفیر تبلیغات آن هستم اعتقاد نداشته باشم و کیفیت آن را قبول نداشته باشم نمیتوانم موفق باشم؛ همین که کیفیت برند مناسب است که خودم از آن استفاده کنم و ضمناً محصولی است که تولید داخل است برای من کافی است.
در جزییات قراردادها چه مسائلی را توجه میکنید؟
شخصی که مشاور تبلیغاتی من است، تحصیلکرده این موضوع است و با دقت تمام به جزییات لازم توجه میکنیم؛ قاعدتاً صرف یک عکس در کنار برند، برای آن کمپانی خروجی زیادی ندارد و باید فعالیت به شکلی باشد که آن طرف قرارداد هم به اهداف تجاری خود برسد و سود حاصل از این همکاری دوطرفه باشد، هرچند درآمد مالی حاصل از این همکاریهای تبلیغاتی برای شخص من در طول سال حدود یک بیستم درآمدم از تلویزیون و سینماست.
آسیبهای احتمالی کار تبلیغاتی چیست؟
مهمترین مسألهای که باید قابل توجه باشد این است که به هرحال کار اصلی ما بازیگری است و این فعالیتهای تبلیغاتی در فرع آن تعریف میشود؛ اگر این همکاریها به حرفه اصلی آسیب بزند یا حتی جایگزین آن شود، قابل قبول نیست. ما بازیگر هستیم نه مدل، من شخصاً 23 سال است که دراین حرفه هستم و هرچه دارم از تلویزیون، سینما و مردم است و من هم در قبال آنها وظایفی دارم؛ وقتی تبلیغات اصل قضیه شود و هنر در درجات بعدی، منتهی میشود به تبدیل شدن به بازیگر درجه چند در اذهان مردم؛ اصل برای ما بازیگری است، بازیگر میتواند به عرصه تبلیغات ورود کند ولی نباید تبلیغات به موضوع هنر وارد شود.