به گزارش ایسنا، دکتر سعید پورعلی در یادداشت خود به ایسنا به مناسبت بیستوچهارمین جشنواره کتاب سال دانشجویی که روز گذشته در دانشگاه تهران برگزار شد، آورده است: «کتاب دانشجویی از نظر مختصات ظاهری و اوصاف محتوایی دارای مشخصات کاملا قابل شناسایی بوده و برای جامعه علمی فرهنگی و بویژه دانشجویان شناخته شده خواهد بود. پرسشسازی و مسأله محوری در محتوا و زیبایی و سادگی و سهلالوصول بودن در فرم اوصاف هویتی کتاب دانشجویی هستند. با شناسنامهای مستقل، متمایز و متباین، کتاب دانشجویی هویتی در حال تولد است، ما به نتایج این بحث امید بسیار بسته و معتقدیم که با همراهی شما بزرگان خواهیم توانست بسترساز تولد اسم و عنوان تازه کتاب دانشجویی در فضای فرهنگی کشور باشیم.
با تأکید و تصریح اعلام میکنم که جشنواره کتاب سال دانشجویی به عنوان یک جریان ریشهدار و پیش رونده، حیات و موقعیت امروز خود را مدیون حضور و معاضدت دانشجویان مولف و مترجم، همه مدیران و مسئولان دانشگاهها و وزارتخانههای فخیم فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بوده است.
اطمینان میدهم که در همه لحظات این سالها هرگاه نامی از جشنوارههای کتاب و پایاننامه سال دانشجویی بوده، نه بنده و نه همکارانم در سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی با ذکر نام کتاب سال دانشجویی نام همراهان و حامیان این رویداد را از قلم نینداخته و از یاد نبردهایم.
از همان سالهای آغازین که اولین دوره مسابقات و رقابتهای کتاب سال اعلام و اجرا شد، در سرتاسر جهاد دانشگاهی در کل دانشگاهها این دغدغه شکل گرفت که لازم است برای کتاب، کتابی که با همت یک دانشجو متولد میشود یک شناسنامه متفاوت با دیگر کتابها صادر کرد؛ شناسنامهای که در بردارنده اوصاف هویتی و کیستی و چیستی کتاب بالنده و کتاب پرسش ساز و کتاب راهگشا را داشته باشد. این سه عنصر که در بردارنده تعریف ما از کتاب دانشجویی نیز هست، در سالهای اخیر آخرین دغدغه من و همکارانم برای شکل دادن به موجودیت مستقل و قابل شناسایی به نام کتاب دانشجویی است.
چنین میاندیشیم که کتاب دانشجویی از نظر مختصات ظاهری و اوصاف محتوایی دارای مشخصات کاملا قابل شناسایی بوده و برای جامعه علمی فرهنگی و بویژه دانشجویان شناخته شده خواهد بود.
لهذا لازم است با اطمینان و اعتماد کامل عرض کنم که جهاد دانشگاهی برای دوران اخیر برای فعالیت فرهنگی درصدد ترسیم مرزهای تازه است و بر مبنای همین دغدغه رسم تازه است که ما را واداشته که با اتکال به عنایات خداوند و امید همراهی و حامیان جشنواره کتاب دانشجویی، به سرایت آداب و رسوم تازهای در حیطه کتاب سال دانشجویی بیندیشیم. رسوم تازهای که به ایجاد فضای تازه برای آفرینش موجودیت و هویت کتاب دانشجویی با مشخصات متمایز و بارز بینجامد.
مقصود نهایی ما این است که در هرجای کشور ما نامی از کتاب دانشجویی مطرح شود، همگان بدانند که با چگونه کتابی از نظر ظاهر و محتوا روبرو خواهند بود. به تعبیر ساده قصد ما این است که اگر شما در هر نقطه از کشور به یک کتابفروشی مراجعه کنید، بتوانید سراغ قفسه کتابهای دانشجویی را از وی بگیرید و لذا در نهایت ما قصد داریم که در هر نقطه از کشور هر دانشجو بداند که میتواند به تولید و فراهمآوری کتابی همت گمارد که در نهایت اوصاف و مختصات نوع مخصوصی از نشر کتاب را با خود خواهد داشت.
بر همین مبنا لازم میدانم که به مثابه یک خبر تازه بگویم که موجودیت تازه کتاب سال دانشجویی، در اثنای مباحث و مسائل جشنواره کتاب سال دانشجویی و به عنوان دستور اصلی جلسات سیاستگذاری این جشنواره، در حال رقم خوردن است. حقیقتا ما به نتایج این بحث امید بسیار بسته و معتقدیم که با همراهی حامیان خود خواهیم توانست بسترساز درخشش اسم و عنوان تازه کتاب دانشجویی در فضای فرهنگی کشور باشیم.
اگر به فضل الهی این هویت مستقل در چند سال آینده، رخ بنماید و ما در همین جشنواره شاهد آشکار شدن نشانههای این موجودیت جدید علمی و فرهنگی باشیم، من به عنوان معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی، بینتیجه نبودن قریب بیست سال مداومت و پایداری در اجرای این جشنواره را گواهی کرده و در یک کلام ، رسالت ایمانی و فرهنگی خود را در این بخش، یعنی سرفصل کتاب دانشجویی انجام شده تلقی خواهم کرد.
با آنکه مقدمات این شناسنامه را خادمان دانشجویان مولف و مترجم در جشنواره و جلسات سیاستگذاری تهیه کردهاند، اما با تأکید عرض میکنم که بهتر است دانشجویان، خود را در کسوت دانشجویان اهل قلم، نویسندگان و صادرکنندگان حقیقی این شناسنامه تلقی کنند و این هویت را متعلق به خود بدانند.
همچنین برای معرفی بهتر این نام و عنوان، در فرایندهای اجرایی این امر مهم کوشیدهایم که عناصر هویت ساز در این شناسنامه، گسترده و مبهم نباشند و برخلاف رویههای معمول از بازی با کلمات پرهیز شود و بنا بر اعتقاد راسخ، قابل تحقق بودن هدفها برای همه ما قابل اذعان باشد.
در این مساله ما «پرسشسازی و مسأله محوری در محتوا» و «زیبایی و سادگی و سهلالوصول بودن در فرم» را سرلوحه نقشه هدفگذاری برای هویت کتاب سال دانشجویی تعیین کردهایم، سپس برمبنای همین عناصر شفاف هویت آفرین، برای هر یک از این مقولات، زیرعنوانهای مرتبط با هدفها را رسم کردهایم.
برخلاف تصور گروهی از ناشران یا معدودی از مراجع دانشگاهی مقصود از کتاب دانشجویی به هیچ وجه ارزانی یا مجانی بودن کتاب و یا پایین بودن سطوح علمی نیست؛ کتاب دانشجویی مقدمهساز حضور و حیات مولف و مترجم حرفهای و توانمند است و چه بسا در همین دوران دانشجویی نیز این تبحر و قدرت برای دانشجویان مولف و مترجم فراهم شود.
کتاب دانشجویی به هیچ وجه به کتاب نیازمند حمایت و سوبسید مالی ختم نمیشود و لذا در تعریف هم چنین اوصافی برای کتاب دانشجویی غلط بوده و به نوعی ظلم به هویت محترم و معزز کتاب دانشجویی است. دردشناسی و دلسوزی و مساله محوری برای شخصیت پویا و جویای دانشجو یک وصف صادق است و لذا اگر در پی تعریف کتاب دانشجویی و یا مولف دانشجو هستیم، باید در پی تعابیری از این دست باشیم. حتی اگر بحث حمایت و سوبسید هم در میان باشد کتاب دانشجویی سزاوارترین بخش برای هدایت حمایتهای مالی از کتاب است.
اعتقاد ما این است که اگر خوب نگریسته شود، مسیر زندگی علمی و موثر و مفید همان مسیری است که در سالهای تحصیل برای یک دانشجوی هدفمند همواره مطرح بوده و دغدغه عمومی آنان است. دانشجوی با هدف چه در کسوت یک مولف و مترجم باشد و چه نباشد، زندگی تحصیلی خود را از مسیر دردشناسی و جستجوی درمان موثر دور نخواهد کرد و شاید تنها این شخصیت واقعی دانشجوست که همه کوششهای خود را با چنین اوصافی به منصه ظهور خواهد رساند. همین ویژگیها در گستره کوشش هنرمندانه دانشجویان نیز خواهد توانست برجستگی و تمایز کار دانشجویی را آشکار کند.
گرچه ممکن است در ظاهر امر این سه موضوع مجزای از هم تلقی شوند. اما به باور ما هر سه موضوع مکمل هم بوده و در هر نقطه از ایران اسلامی و در هر یک از دانشگاههای کشور این سه عنصر میتواند زندگی دانشجویی را در حیطه دانش و فرهنگ معنادار کرده و منشاء تحول و رشد واقعی باشد. جهاد دانشگاهی در این مسیر کوشیده است که برای جمعیت دانشجویان کوشا در دانش و فرهنگ موجودیت خود را به عنوان یک همراه ثابت قدم حفظ کرده و با جذب مشارکت هدفدار دانشجویان، زمینه را برای مساعدت و تقویت نیروی دانشجویی فراهم کند.
از همین رو بوده که در هر مرحله از کار (کار فرهنگی ) جهاد دانشگاهی به قواعد فنی و تکنیکی جشنواره کتاب سال وفادار بوده و بر مبنای تجارب حاصل شده در این مسیر سترگ گام برداشته است.
برای ما تغییر امری قطعی است و بر مبنای قبول همین قطعیت بوده که ما بخشی از نیروی خود را همواره برای شکل دادن و هدایت این تغییرات صرف کردهایم. بر این نکته تاکید مجدد میگذارم که جهاد دانشگاهی بخوبی میداند که در این مسیر مهم، بدون همت و حضور استادان و دانشجویان با انگیزه به نتیجه نخواهد رسید و لذا دست یاری خود را به سوی ایشان همچنان افراشته نگاه داشته و اعلام میکند که درهای این نهاد برای قبول همراهی و همکاری ایشان همواره باز خواهد بود.
جهاد دانشگاهی همچنین فصل تازهای را برای کوشش دانشبنیان فرهنگی در همه ابعاد گشوده و در مسیر در حال هماهنگسازی و متناسبسازی روشها و نگارش برنامهای منسجم در قالب برنامه توسعه جاری هستیم و به مدد الهی باید منتظر اخبار تازهای در حیطه فعالیت فرهنگی دانشبنیان باشیم.
علاوه بر این ما اعتقاد داریم که «هماهنگی و توامانسازی معرفت دینی و علوم» ضروری است و به حکم ایمان و عقیده به تمدنی بر مبنای ایمان به خدای متعال و محقق کردن « کاربردی دستورات او در پی ایفای رسالتی هستیم که از نگاه بلند انبیا و اولیای الهی آغاز شده و تا معیشت پاک و حیات طیبه قرآنی در سایه معرفت و حکمت هستیم.
برای ما که به مسائل امروز دانشگاه و جامعه میکوشیم با نگرش ایمانی و وحیانی نگاه کنیم، همه راهبردهای توسعه و همه آنچه در برنامههای ملی کشور قابل نگارش است، تنها در شرایطی دارای حقیقت است که در ورای آنها باورهای الهی نقش بسته باشد.
نکته مهم دیگر در زمینه کیان کتاب دانشجویی این است که چالشهای دنیای جدید اعم از جهانی شدن وتغییرات سریع و سرسام آور فناوری اطلاعات امروز گریبان همه را گرفته است و بسیاری از دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی را در تکاپوی بی وقفه برای حضور موثر در این عرصهها انداخته است. بهرهگیری از فرصتهای جدید و استخراج استراتژی های کارآمد از آنها، برنامه ریزی هدفمند وچگونگی تاثیر فناوری اطلاعات بر ساختار مدیریتی به مسائل ردیف اول بسیاری از جوامع مبدل شده است. وجود عوامل بازدارنده و حلقه های گمشده و ناپیدایی که موجب بروزتاخیرات پرهزینه وسرگشتگی منابع می شود، در شمار مهمترین مسائل امروز کشورهاست و کشور ما نیز درست در چنین وضعیتی قرار دارد.
با حدوث صورت بندی های جدید اجتماعی و فرهنگی برچسب های تازه ای بر پیشانی جوامع خورده است؛ این برچسب ها غالبا ناظر به اطلاعات، فناوری و دانش است: مانند جامعه اطلاعاتی، جامعه چندرسانه ای، جامعه اینترنتی ، جامعه دیجیتالی و مجازی ... . نگاه ژرف به نوع برچسبهای جدیدتر نشان می دهد که کانون و هسته اصلی در این منازعه زیبا فرهنگ اطلاعات است. در سطح عینی و تجربی ما دراین منازعه زیبا جایگاه مدیریت فرهنگی را همچنان در سطح تعارف و شعار تثبیت کردهایم و در عمل به آن اجازه حرکت (تحرک موثر) نداده ایم.
در سطوح جهانی، منطقهای، ملی و محلی ما دانشگاه ها را متکفل تحقق فرایند «توسعه دانش و فرهنگ» می دانیم و در سخنرانی ها به آن معتقدیم، اما پا را از این دایره بیرون نگذاشته ایم. یعنی بیرون از دایره سخنرانی و دیپلماسی زیبا به اصل سهم دهیها و وارد کردن جمعیت دانشجویی برای حضور موثر در جهان سایبری جدید را قلبا معتقد نیستیم. هنوز هرجا بحث بحران و جنگ نرم و ... تعابیری از این دست در میان است. جمعیت دانشجویی فقط یکی از پایه های بحث است و البته ناگفته نماند ما جمعیت دانشجویی را درفضای مجازی در حد قشر آسیب پذیر پایین آورده ایم.
عجیب این است که برای این نگرش و تفکر غلط دست به سفارش تحقیقات هم میزنیم. نستجیر بالله گویی در برخی موارد انتظار داریم که تحقیقات میدانی متعدد هم به مدد ما بیاید و بگوید که در فضای مجازی بیشترین بازنده ها جمعیت دانشجویی هستند!! اما به اعتقاد ما جمعیت دانشجویی ما در شما عالم ترین و آگاه ترین دانشجویان جهان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی هستند و البته سالم ترین دانشجویان جهان. در این مجال زمان اثبات فنی و تحقیقاتی موضوع فراهم نیست. اما در همین اندازه ذکر مساله ضرورت دارد که به دستگاه های مسئول اطمینان بدهیم که دانشجویان ما در این کشور دانشجویانی قلم به دست هستند که بغایت زمانه و روزگار خود را می شناسند و بر مسائل آن بی تفاوت نخواهند بود.
بهتر است به این جمعیت اعتماد عمیق داشته باشیم و امکانات لازم را برای رشد معنادار و حضور معنا دار و مسئولیت معنا دار در اختیار ایشان قرار دهیم. ما معتقدیم که شمار بسیار اندکی از دانشجویان که بی هدف به محدوده دانشگاه پای نهاده و بر مدار عادت هستند، نباید جای همگان را گرفته و برای جمعیت کثیر و بسیار محترم ایشان مسبب مزاحمت و محدودیت باشند.
برای مثال دانشجوی با هدف و مومن امروز برای حضور موثر علمی نیازمند دسترسی آسان و سریع به فضای اینترنت است. اگر ما برای محدود سازی گروه بسیار اندکی از کسانی که از دانشجویی فقط نام وکارت دانشجویی را دارند و درد دانش و مردم و درد دین ندارند، فضای اینترنت را برای کل جمعیت دانشجویی محدود کنیم به ایشان جفا کردهایم. این فقط یک مثال بسیار ساده و روشن است. شک ندارم مقامات مسئول بدان واقف هستند و به یاری خدا تصمیم درست هم در این زمینه خواهند گرفت. اما سخن اصلی این است که اگر از جمعیت دانشجویی کشور انتظار داریم که در مدار توسعه واقعی کشور سهم داشته و خود را برای حضور جدی در فردای کار موثر آماده کند، لازم است که فرهنگ رشد را به تمامی بر فضای دانشگاه حاکم کنیم.
دانشجوی اهل قلم تنها بخشی از جمعیت دانشجویی کشور است. این گروه یک نماد برای همه دانشجویان هستند، ما اعتقاد داریم که چه بسا تعداد بسیار زیادی از دانشجویان اهل قلم هستند و هنوز کتابی منتشر نکردهاند. نه اینکه خواسته باشیم برای صرف نشر کتاب، ارزش مجزای صرف داده باشیم، خیر.
قصد ما این است که بگوییم از ظرفیت های واقعی نیروی دانشجویی کشور استفاده نمی شود. برای نمونه عرض می کنم که من و همکارانم در معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی در سال های اخیر درصدد یافتن روشهایی هستیم که در قالب فعالیت فرهنگی نقش پذیری موثر و واقعی دانشجوی امروز و فردا را شبیه سازی کرده و با بهره گرفتن از تکنیک های دانش کار فرهنگی زندگی بالنده انسان بالنده ایرانی اسلامی را برای آینده کشور نمودار کنیم.
این مهم در قالب بازتعریف روشها و تکنیک های تازه در حال تدوین و آزمایش است و امید داریم که با مشارکت دانشجویان ماکتهای موثر از زندگی بالنده فرهنگی را ترسیم کرده و در حد توان نقشه تحقق آنها را فراهم کنیم. امیدواریم روزی فرا برسد که در سرتاسر ایران همه آنان که در حال شکل دهی و تکوین فعالیت دانش مدار و مومنانه کار فرهنگی هستند، برای اجرای وظایف خود نیازمند اثبات خود و اندیشه خود و جذب اندک حمایتی به مدیران کشور نباشند و همه توان خود را صرف کاری کنند که بدان اعتقاد دارند.
امیدواریم روزی فرا برسد که در فضای دانشگاهی کشور هر دانشجو برای کار علمی و فرهنگی نیازمند انتظارکشیدنهای طاقت فرسا پشت در مدیران دانشگاه نباشد و قلبا معتقد باشد که برای تلاش بیشتر مدیران متعددی در دانشگاه هستند که حامی او خواهند بود. امیدواریم که دانشجوی مولف در فضای دانشگاهی کشور بتواند با سرعت منطقی و مناسب شاهد منتشر شدن حاصل تلاشهای خود باشد.
امیدواریم روزی فرا برسد که دانشجویان ما به جای تلاش برای پر کردن جای خالی جواب، به خلق و ابداع پرسشهای بدیع و تازه بیندیشند و امیدوارم روزی فرا برسد که همه دستاندرکاران امور فرهنگی برای تنوع و رشد فعالیت به دلیل نبود امکانات از تغییر و رشد کار فرهنگی صرف نظر نکنند و بدانند که دست کم منابع مادی را در مسیر کار خود بی دغدغه خواهد داشت.
امیدواریم روزی برسد که مدیران امور فرهنگی برای جشنوارههایی از این دست و برای تامین هزینههای اندک آن به مشقات بسیار مبتلا نباشند. امیدواریم که جمعیت دانشجویی کشور هر روز خود را برای ایفای نقش آمادهتر کند و از هراس نبود زمینه و حمایت، ابداعات و آفرینشهای خود را به فراموشی نسپارد.
من یقین دارم که این امیدها بینتیجه نیستند و تا امید و روشنایی هست و تا روزی که ایمان به هدفهای مقدس هست، رشد و بالندگی نیز هست و موانع نخواهد توانست مسیر حرکت ما و شما را سد کند».