«دو سال انتظار کشیدم. روزها را شمردم و رویا بافتم. دلم که تنگ میشد با موتور به روستایشان میرفتم. برادرش موبایلش را گرفته بود تا نتواند با من حرف بزند. دو سال رفتم و آمدم تا بالاخره راضیشان کردم. خانه کوچکی ساختم و قرار شد 10 روز دیگر برویم خواستگاری. زلزله ولی آمد و همه چیز را با خودش برد.» اینجا رویای برباد رفته زیاد است، مثل همین یکی که «علی» برایمان تعریف میکند. او البته دلخوش به سلامتی دلبر است و میگوید دوباره همه چیز را از نو خواهد ساخت.
به گزارش ، همشهری نوشت: میگوید بعد از زلزله بیاعتنا به همه خرابیها و بدبختیها، فقط موتور را برداشته و به روستای دخترک رفته تا از سالم بودنش مطمئن شود و نفس راحتی بکشد. همین نفس راحت را ولی «صالح» یک هفته است که نمیتواند بکشد. پسرک کمسنوسالی که کنارِ علی نشسته و به سختی لب از لب باز میکند. زلزله هفت نفر از کسانش را از او گرفته و در نگاهش انگار غم عالم لانه کرده است. امثال صالح هم در روستاهای کرمانشاه کم نیستند.
از احشام متعفن زیرآوار تا گاوهای پتوپیچ
در ششمین روز زلزله به سمت قصرشیرین و منطقه کرند غرب میرویم. در روستاهای این منطقه عمده مردم دامدارند و به نظر میرسد جزء کوچنشینهای ثابتشده باشند. مسئله دام در حال حاضر جزء مهمترین مسائل آنهاست. در بعضی از روستاها هنوز لاشههای احشام زیرآوار است و فضا بوی تعفن گرفته. دامهایی که زنده ماندهاند هم سرپناهی ندارند و با توجه به اینکه هوا خصوصا شبها، فوقالعاده سرد است، در معرض خطر و بیماریهای گوناگوناند. در یکی از روستاها حتی از پتو برای پوشاندن گاوهاشان استفاده کرده بودند. دام تنها دارایی روستاییان است و دوست ندارند آن را هم از دست بدهند. هرچند که خودشان میگویند اگر شرایط به همین منوال پیش برود، دامهای باقیمانده هم تلف خواهند شد.
جمعآوری زباله؛ نیاز فوری زلزلهزدهها
در طول یک هفته گذشته تقریبا همه نیرو و امکانات دستگاههای امدادرسان صرف رفع نیازهای ابتدایی زلزلهزدهها شده و امکان رسیدگی به مسائل بهداشتی از جمله جمعآوری زباله وجود نداشته است. همین مسئله سبب شده در اغلب اماکن اسکان اضطراری زلزلهزدهها در روستاها و شهرها شاهد پراکنده شدن زبالهها باشیم.
آقای حسنپور از پرسنل اورژانس آذربایجان غربی که برای امدادرسانی به روستاهای زلزلهزده آمد میگوید ادامه این وضع ممکن فضا را برای شیوع بیماریهای عفونی مساعد میکند. او میگوید در روزهای گذشته یک مورد مشکوک به وبا در بیمارستان کرمانشاه بستری شده و ابراز امیدواری میکند سرد شدن هوا، زمینه بروز و شیوع بیماریهای عفونی را از بین ببرد.
حسنپور تاکید میکند که تل زبالهها علاوه بر سلامت مردم، به محیط زیست مناطق زلزلهزده هم لطمات جدی میزند. بحث زباله برای خود مردم زلزلهزده هم البته ایجاد نگرانی کرده و دوست دارند در جمعآوری زبالهها کمک کنند. یادآوری میکنند که برای اینکار باید در مناطق زلزلهزده کیسه زباله توزیع شود.
البته در مسیر بازگشت از روستاها میبینیم، با برطرف شدن نیازهای اولیه مردم، خوشبختانه توجه به دستگاههای امدادی و گروههای مردمی به بحث بهداشت جلب شده و نیروهای ارتش و سپاه و بعضی گروههای دانشجویی، مشغول جمعآوری زباله در اطراف کمپهای اسکان اضطراری در شهرها و روستاها هستند.
آغاز اسکان موقت زلزلهزدگان از امروز
حمام و سرویس بهداشتی مهمترین نیاز حال حاضر زلزلهزدگان استان کرمانشاه است. در هفت روز گذشته به رغم آلودگی بالای محیط کسی امکان استحمام پیدا نکرده و نبود سرویس بهداشتی به مشکلات مردم دامن زده است. مشکلاتی که به نظر میرسد جز با برپایی سازههای اسکان موقت برای زلزلهزدگان حلشدنی نیست.
درباره نحوه و زمان آغاز اسکان موقت مردم با سردار عبداللهی، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا گفتوگو میکنم. او میگوید هنوز درباره نوع سازههای اسکان موقت تصمیم نهایی اتخاذ نشده و در جلسه امروز با بنیاد مسکن تصمیم میگیریم که این از رینگهای فلزی، کانکس یا سازههای دیگری استفاده کنیم.
او تاکید میکند که قرارگاه تحت هر شرایطی عملیات اسکان موقت را از امروز آغاز میکند و قرار است 15000 سازه برای اینکار ایجاد کند.
سردار عبداللهی درباره اسکان دائم و بازسازی منازل زلزلهزدهها هم تسهیلات مصوب را ناکافی میداند و اعلام میکند، قرارگاه خاتمالانبیا برای کمک به زلزلهزدهها برای این کار بودجه مکمل در نظر خواهد گرفت.
آسمانی که چهره در هم کشیده و مردمی که نگران بارانند
در ششمین و هفتمین روز پس از زلزله، آسمان اغلب مناطق زلزلهزده را ابرها فرا گرفته. شاید اولین بار باشد که کشاورزان و دامداران کرمانشاهی، نگران بارش بارانند. چادرهایی که مقاومت کمی دربرابر سرما و باران دارند، زمینهای خاکی که تبدیل به گلولای خواهد شد و احتمال تلف شدن دامهای بیسرپناه دلیل نگرانی محلیها برای باران است.
امدادگران میدانی، مهمترین نیازهای فعلی زلزلهزدگان را پالتهای مخصوص برای زیر چادر و نایلون برای مقاومسازی چادرها عنوان میکنند و از مردم میخواهند اگر قصد کمک دارند، این اقلام را فعلا در اولویت قرار دهند.
کودکان بلاتکلیف و مدارسی که هنوز باز نشده
از جمله چیزهایی که توجه هر ناظری را در مناطق زلزلهزده جلب میکند، بلاتکلیفی کودکان است. در میان مشکلات مختلف ناشی از زلزله، عمدتا خیلی از والدین حواسشان به بچهها نیست و خیلی از آنها لابلای چادرها و در میان خاک و آلودگی، رها و بلاتکلیفند. با وجود اینکه طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش در بسیاری از مناطق مدارس آسیب چندانی ندیده و امکان بازگشایی آنها وجود دارد، هنوز این کار صورت نگرفته است.
مردم میگویند با بازگشایی مدارس، بچهها حداقل روزانه چند ساعت از روز را در مدرسه سپری میکنند و روند بازگشتشان به جریان عادی زندگی، تسریع و تسهیل میشود. از سوی دیگر کودکانی هم هستند که عزیزان خود را از دست دادهاند و در معرض ابتلاء به انواع بیماریهای روحی و روانیاند و هر چه زودتر باید فکری به حال آنها کرد.
در میان بزرگسالان هم البته اینجا افسردگی کاملا شایع است و نگرانی عمیق نسبت به آینده و ناراحتی نسبت به چیزهایی که از دست رفته در میان مردم موج میزند.
امدادگران و پزشکان هلالاحمر میگویند: دستگاههای مسئول با تسریع در آغاز عملیات ساخت منازل مسکونی مردم، میتوانند امیدآفرین باشند و این فضای روحی نامناسب را کمی ترمیم کنند.
سکانس پایانی روز؛ فرشتهای سلام و لبخند خدا را با خودش آورد
پس از بازگشت از روستاها و خسته از مسیر طولانی طی شده در طول روز، برای به چادر مخصوص خبرنگاران در بیمارستان صحرایی سرپلِذهاب پناه میبریم. صدای قدمهای یک فرشته، ارامش شبانگاهی بیمارستان را بهم میزند. از صدای فریادهای مادر، میفهمیم که یک زایمان در راه است. کمی که میگذرد، دخترک کُرد به دنیا میآید تا نشانه سلام و لبخند خدا بر پزشکان و امدادگران خسته از یک هفته تلاش شبانهروزی باشد و به آنها و ما خبرنگاران جان دوبارهای بدهد. او میآید تا نور بپاشد بر این همه سیاهی و خنده شود بر روی لبان خانواده داغدیدهاش و به همه بگوید، وعده خدا حق است که «ان مع العسر یسری».