به گزارش ایسنا، بعد از زلزله غرب کشور و صحبتهایی که درباره ضعف کمک رسانی به مناطق زلزله زده شد، مردم خودشان وارد عمل شدند. فهرست اقلام مورد نیاز درمناطق زلزله زده و اعلام شماره حساب برای جمع آوری کمک موجب شد که هر کس خودش را مسؤول بداند و برای کمک راهی کرمانشاه شود؛ تا جایی که ترافیک شدیدی در جادههای منتهی به این مناطق آسیب دیده شکل گرفت و موجب اختلال در امداد رسانی شد. به همین دلیل پلیس راه محدودیتهای ترافیکی اعمال و اعلام کرد: «خودروهای شخصی اجازه ورود به این محدوده را ندارند.»
همچنین اتفاقهایی که برای برخی از محمولههای کمک به مناطق زلزله زده افتاد، موجب شد تا نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی برای امنیت کمکهای مردمی درخواست کند محمولههای امدادی برای زلزلهزدگان تا رسیدن به مقصد از سوی نیروهای انتظامی اسکورت شود.
همهی اتفاقهای به وجود آمده و انتشار فیلمهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی مبنی بر نبود مدیریت بحران و ضعف کمک رسانی در مناطق زلزله زده موجب شد تا مردم به جای اعتماد به نهادهای امداد رسانی، کمکهای خود را از طریق ورزشکاران و هنرمندان داوطلب در این زمینه ارسال کنند.
یکی از فعالان سیاسی نیز توانست فقط در 48 ساعت بیش از یک میلیارد تومان برای کمک به زلزلهزدگان جمعآوری کند. اتفاقی که حتی خود فرد هم اعتراف کرد تصورش را نمیکرد.
اعتماد فرهنگی و اجتماعی یکی از سرمایههای اجتماعی محسوب میشود؛ سرمایهای که بعد از زلزله غرب کشور خدشه دار شد و بیاعتمادی اجتماعی را به همراه آورد، اما این موضوع برای یک جامعه چه تاثیراتی را میتواند به همراه داشته باشد؟
علیاصغر سعیدی- جامعهشناس و مدیر گروه برنامهریزی اجتماعی در دانشگاه تهران - درباره این موضوع به ایسنا، گفت: بهتر است برای باز کردن این موضوع، کمی صورت مسئله را باز کنم. در کشور ما یک نظام رفاهی با سه بخش، نظام بیمهای، نظام حمایت اجتماعی و نظام امداد اجتماعی وجود دارد که عموما در هر جامعهای به این سه بخش به شکل مرتبط نگاه میشود.
او ادامه داد: نظام اجتماعی با نظام امدادی و بیمهای رابطه تنگاتنگی دارد؛ به همین دلیل متولی هر سه بخش یک نهاد است. شکل این نظامها در جوامع مختلف بر حسب ماتریسی از سه نهاد مهم در یک جامعه تغییر پیدا میکند. این سه نهاد شامل دولت، بازار، خانواده و اجتماع است که یک نظام رفاهی را در جامعه شکل میدهند. اگر دولت در یک جامعه نقش مهمتری داشته باشد، بنابراین شکل مسلط تری را هم دارد و به دنبال آن در وضعیت بحران نیز باید بیشترین خدمات را ارایه دهد. به طور مثال بازار در جامعه آمریکا نقش بیشتری دارد و وقتی این کشور با بحرانی مواجه شود دو بخش مهم بازار مثل شرکت بیمه و امثال آن، خانواده و اجتماع محلی کمک میکنند بنابراین نقش دولت کم است.
نقش پررنگ دولت در جامعه ایران از 100 سال گذشته
مدیر گروه برنامهریزی اجتماعی در دانشگاه تهران اضافه کرد: بر اساس موقعیتی که نهادها در جوامع دارند، نقش متفاوتی در مواقع بحران ایفا میکنند. در جامعه ایران نقش دولت از 100 سال گذشته تا کنون پررنگتر شده است. چون ما بازار اقتصادی چندان بزرگی نداریم و بیشتر درآمدهای دولت از منابع طبیعی است، به همین دلیل نقش دولت زیاد و در مقابل خانواده و اجتماع نقش محدودی دارند؛ پس انتظار میرود، جایی که زلزله یا حادثه طبیعی رخ میدهد، دولت نقش پررنگ خودش را ایفا کند. اما متاسفانه نه تنها در این حادثه بلکه در اتفاقات گذشته نیز دولت نقش خودش را به خوبی ایفا نکرده است.
جامعه به غایب بودن دولت، واکنش نشان میدهد، به این ترتیب غایب بودن دولت در بازار، خانواده و اجتماع پیامدهای بسیاری را به همراه خواهد داشت
سعیدی با بیان اینکه تاکید من درباره نقش دولت مربوط به مواقع بحرانی است، افزود: به همین دلیل جامعه به ناچار وارد عمل میشود؛ زیرا اعتماد کافی به نهادها ندارد و سعی میکند خودش تصمیم گیرنده باشد. به عقیده نهاد دولت در حوزه امدادی بعد از انقلاب با نقص بسیاری وارد عمل شده است. صورت مسئله نشان میدهد دولت در هر حادثهای از خارج شدن یک قطار از ریل گرفته تا جاری شدن سیل وجود ندارد. جامعه نیز به غایب بودن دولت، واکنش نشان میدهد به این ترتیب غایب بودن دولت در بازار، خانواده و اجتماع پیامدهای بسیاری را به همراه خواهد داشت.
فاجعهای برای جامعه ایران
او گفت: درست است که مردم در مواقع امدادی به صورت خودجوش حرکت میکنند اما امداد، بویژه در دنیای جدید، تفاوت بسیاری کرده است. علمای عصر روشنگری به این نتیجه رسیدند که علم انسان روز به روز در حال پیشرفت است، پس میتواند بسیاری از اتفاقات را پیش بینی و کنترل کند. این نشان میدهد که پیش بینیهای علمی حداقل میتواند از انسان در برابر گزند حوادث طبیعی محافظت کند. اینکه مردم در این زمینه وارد عمل شوند و جای دولت خالی باشد، یک فاجعه برای جامعه ایران محسوب میشود.
این جامعه شناس اضافه کرد: امروزه حتی میتوان وقوع زلزله را هم پیش بینی کرد. دولت میتوانست با پیشگیری و ایمن سازی جلوی خرابی بسیاری از خانهها را بگیرد. ژاپن هم کشور زلزله خیزی است اما چگونه است که آنها میتواند برای حفاظت از مردم کشورشان با زلزله برخورد و از بروز بحران پیشگیریی کنند اما ما نمیتوانیم؟ این امر نیز بخشی از کمکهای امدادی محسوب میشود و از دست مردم و خانوادهها خارج است.
سعیدی بیان کرد: نهادهای بزرگ وظیفه دارند قبل از وقوع فجایع کار را شروع کنند. یکی از اولین وظایف دولتها امنیت مرزها و امنیت اجتماعی است. اولین اولویت تامین اجتماعی نیز امدادرسانی اجتماعی است. طبیعی است که در غیاب دولت، خود مردم وارد عمل شوند.
تاثیر بیاعتمادی در جامعه
او درباره تاثیر بیاعتمادی اجتماعی و مخاطرات آن نیز توضیح داد: هر کدام از اندیشمندان عصر روشنگری برای دولت تعریفی داشتند. برای مثال تعریف آدام اسمیت که پدر علم اقتصاد مدرن محسوب میشود این است که ما به دولت نیاز داریم؛ زیرا نمیتوان یک جامعه را به حال خود واگذار کرد. توماس هابز- یکی از فیلسوفان برجسته سیاسی انگلستان نیز معتقد بود اگر دولت نباشد، مردم گرگ خودشان هستند. تمام این افراد وجود دولت را در دنیای جدید برای اقدامات اساسی تعریف کردند.
اگر مردم احساس بیدولتی کنند، میتواند سرآغاز یک آنارشیست اجتماعی و اقتصادی در جامعه باشد که مطلوب توسعه حداقلی و اجتماعی نخواهد بود
مدیر گروه برنامه ریزی اجتماعی در دانشگاه تهران اظهار کرد: اگر مردم به این دیدگاه برسند که باید خودشان کارها را در جامعه انجام دهند، ممکن است برخی از آنها دست به درست کردن اجتماع بزنند اما در مقابل عدهای نیز هستند که این کار را انجام نمیدهند. به هر صورت جامعه نیاز به کنترل دارد در غیر این صورت هزینههای معاملات، مبادلات اقتصادی و اجتماعی بسیار بالا میرود.
سعیدی با بیان اینکه ما در جامعهای نیستیم که نیازی به دولت نداشته باشیم، گفت: پیامد وقوع این حوادث موجب میشود که مردم احساس بی دولتی کنند و این موضوع میتواند سرآغاز یک آنارشیست اجتماعی و اقتصادی در جامعه باشد که مطلوب توسعه حداقلی اقتصادی و اجتماعی نخواهد بود. ما از جامعهای صحبت میکنیم که دولت بسیاری از وظایف خانوادهها و بازار را در دست گرفته بنابراین باید نقش خودش را به موقع ایفا کند.